تربیت و مشاوره /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

ویژگی های سن نوجواني و راه حل هاي برخورد با آن چیست؟


نوجواني يکي از حساس ترين و بحراني ترين دوره هاي زندگي انسان است. نوجوان از مرز کودکي گذشته و وارد مرحله جديدي شده است. در اين سن (پسران 13 ـ 11 و دختران 12 ـ 9) به يکباره تغييرات سريعي در بدن فرد رخ مي دهد. ميزان ترشح هورمون هاي درونريز بدن افزايش پيدا مي کند، بدن فرد به سرعت رشد مي کند و به صورت ناگهاني ميزان قد و وزن او افزايش پيدا مي کند. رشد بدني 3 تا 4 سال طول مي کشد و اوج آن در پسران 14 سالگي و در دختران 12 سالگي است. در واقع اين تغييرات بخاطر اين رخ مي دهد که کودک مي خواهد تبديل به يک انسان بالغ شود. تغييراتي که در جسم نوجوان ايجاد مي شود موجب مي شود که تغييراتي هم در روان او به وقوع بپيوندد. بلوغ، نوجوان را در يک وضعيت مبهم و پيچيده اي قرار مي دهد. او نمي داند چه کاري بکند، اين سردرگمي نسبت به خود، موجب مي شود ـ مشکلاتي براي او ايجاد شود و او را از زودرنج و بي ثبات مي سازد. در اين سن چون تغييرات بدني فرد خيلي سريع رخ مي دهد، توجه و دقت نوجوان نسبت به بدن خود زياد مي شود و حجب و حيا در او ظاهر مي گردد. از آنجا که تغييرات بلوغ براي نوجوانان مبهم و مرموز است و هرگونه برداشت غلط و اطلاعات ناقص به آنان ضربات جبران ناپذيري مي زند، والدين موظف هستند که نوجوان خود را از وقوع اين تغييرات آگاه کنند. امروزه نوجوانان از هر طرف با وسايل ارتباطي (تلفن همراه، فيلم، اينترنت و ماهواره) مي توانند اطلاعات کسب کنند و خودشان هم کنجکاو هستند که بيشتر در مورد خود بدانند. والدين وظيفه دارند که فرزندانشان را به صورت صحيح از خصوصيات دوره بلوغ آگاه کنند و به آنها اطلاع دهند که اين تغييرات طبيعي است و احکام شرعي بلوغ را به اطلاع آنها برسانند. هر گونه سهل انگاري از طرف والدين، نوجوان را براي کسب اطلاعات به سمت ديگري خواهد کشاند و چه بسا اطلاعات و راهنمايي هايي را که از دوستان و جاهاي ديگر کسب مي کند به انحراف در رفتار نوجوان بيانجامد. راهنمايي به موقع مي تواند از بسياري از مشکلات جلوگيري کند». از جمله خصوصيات دوره نوجواني مخالفت است. نوجوان با افراد ذي نفوذي که اطراف او هستند مخالفت مي کند. والدين نيز در دايره مخالفت او قرار دارند. اين مخالفت بخاطر تشخص طلبي و کسب استقلال و جدا سازي خود از ديگران است. خيلي از والدين فکر مي کنند فرزندانشان ناسازگار شده اند و سرکشي مي کنند. آنچه در اين مرحله مهم است اين است که والدين بدانند علت اين ناسازگاري چيست و اين به والدين کمک مي کند تا رابطه بهتري با نوجوان خود برقرار کنند. خانواده هايي در اين زمينه موفق هستند که رفتار ناسازگار نوجوان را يکي از بخش هاي طبيعي رشد او به حساب آورند. اين سرکشي و ناسازگاري به معناي باج خواهي و تهديد نيست بلکه نشانه اي از استقلال طلبي است. نوجوان تلاش مي کند تا راه مستقلي را براي خود انتخاب کند و در نتيجه عاقلانه نيست که والدين الگوي بزرگسالانه خود را براي او تحميل کنند بلکه بايد به تناسب سن او با او رفتار کنند. والدين بايد بدانند که با اجبار و تحميل کاري از پيش نمي رود و ممکن است ظاهرا نوجوان تسليم والدين شود ولي در واقع روش ديگري براي مخالفت بر مي گزيند و والدين را در مخمصه و مشکل جديدي قرار مي دهد. «پديده نوجواني، با اين پرسش همراه است که نوجوان از خود مي پرسد من کيستم؟ اين پرسش را که چند سال ادامه دارد جستجوي هويت مي نامند. نوجواني که با اين پرسش اساسي رو به رو است، مي داند که به زودي بايد مسئوليت زندگي خويش را شخصاً بر عهده گيرد. و از خود مي پرسد بايد چگونه زندگي کنم؟ چه حرفه اي را بايد انتخاب کنم؟ در ارتباط با جنس مخالف و زندگي خانوادگي آتي خود چه خواهم کرد؟ با کدام باورها و ارزش ها بايد زندگي کنم؟ پاسخ به اين پرسش ها آسان نيست و معمولا با مقداري اضطراب همراه است». در اين هنگام نوجوان دچار تضادها و کشمکش هاي ضد و نقيض است. به پدر و مادر خود علاقه دارد و از طرفي بخاطر امر و نهي هاي مکرر از آنها دلگير است. نوجوان از نظر اقتصادي به آنان وابسته است ولي مي خواهد مستقل عمل کند و با آنان مخالفت مي کند. اگر والدين اين وضعيت فرد را درک نکنند و نتوانند تفاهم مشترکي داشته باشند اين تضاد ها به عصيان و سرکشي نوجوان تبديل مي شود. براي کمک به نوجوان در اين شرايط بايد ابتدا رابطه اي باز و صميمانه ايجاد کرد و با تکيه بر نقاط مثبت، او را متوجه استعدادها و توانايي هايش بکنند. بايد به نوجوان کمک کرد تا براي زندگي خود معنايي بيابد و هدفي را انتخاب کند و مسئوليت کارها، تصميم ها و انتخاب هاي خود را بر عهده بگيرد. نوجوان به رفاقت و دوستي با همسالان اهميت فراواني مي دهد و از زندگي مشترک با آنان لذت مي برد. نوجوان نسبت به دوستان خود وفادار است و هر گونه موضع گيري که به وسيله والدين نسبت به دوستان او بشود خشم او را بر مي انگيزد. والدين بهتر است پذيراي دوستان او باشند و با ارزيابي دوستان او کنترل خويش را اعمال کنند. هم چنين بهتر است به او اجازه داده شود درباره دوستان خودش تصميم بگيرد ولي اين ارتباط با دوستان در قالب ضابطه باشد. والدين بايد دوستانه با فرزند خود برخورد کنند به نظرات او اهميت بدهند و با او در مورد تصميم گيري ها مشورت کنند. با اين رفتار، فرزندان، والدين و خانه را جالب مي بينند و احساس ايمني مي کنند و مجبور نمي شوند براي احساس ايمني و تعلق گروهي، به افراد خارج از خانه متوسل شوند. دوستي ها در دوره نوجواني بر اساس يک نياز اجتماعي و براي ايجاد روابط سالم و سازنده جمعي است. شخصيت نوجوان در همين دوستي ها و رفاقت ها شکل مي گيرد و باعث رشد اجتماعي او مي شود. والدين مي توانند در کنار او حرکت کنند و ضمن مراقبت از وي، آزادي عمل او را سلب نکنند. گردش با دوستان، اردوي هاي جمعي و فعاليت هاي گروهي در صورتي که تحت نظارت يک مربي لايق صورت پذيرد مي تواند در پرورش شخصيت نوجوان مفيد باشد. البته نبايد مسئوليت والدين را در بررسي مربي و نظارت بر دوستان او ناديده گرفت. جذب گروهي و پذيرش در جمع دوستان براي رشد اجتماعي نوجوانان لازم است. بايد هر گونه کناره گيري و انزوا در نوجوانان را به دقت بررسي کرد. شايد دليل انزواي نوجوانان نداشتن مهارت اجتماعي باشد و يا به دليل احساس خطا کاري و اشتباه و يا احساس بي ارزشي باشد. در اين صورت آموزش مهارت هاي ارتباطي مي تواند به نوجوان کمک کند تا در جمع پذيرفته شود و خود را ابراز کند و مي توان با ترتيب دادن جلسات گروهي و مشاوره هاي فردي به نوجوان کمک کرد تا ارزش خويش را باز يابد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image