ویژگی های متقین در قرآن /

تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه

ویژگی های متقین در قرآن کدامند ؟


تقوا ملکه ای است که باعث می شود مومن به راحتی به وظایف خود در راستای بندگی خداوند عمل نماید. این ملکه در اثر انجام واجبات و ترک محرمات بدست می آید. در مورد اهمیت تقوا خداوند در قرآن کریم می فرماید: «فاتقو الله ما استطعتم؛ پس تقوای الهی داشته باشید تا آن حدی که قدرت دارید» (تغابن/ 16). تقوای واقعی همان است که انسان را نجات می دهد، انسان را آزاد و رها می کند. انسان در زیر امتحانها (چه امتحان به نعمتها و چه امتحان به نقمتها) باید تقوا داشته باشد که این تقواست که او را نجات می دهد و آزاد و رها می کند و انسان باید با همه اینها درگیری پیدا کند منتها باید خود را آزاد کند. به همین جهت بعد می فرماید: «فاتقوا الله». حال که ثروتها و فرزندان، نعمتها و فتنه ها و امتحانهایی است که باید شما با آنها درگیری پیدا کنید پس تقوا پیشه کنید. «ما استطعتم» یعنی به هر اندازه که قدرت دارید تقوا پیشه کنید. قرآن در سوره مبارکه اعراف سخن از جامه تقوا آورده است. علی می فرماید: «و هو لباس التقوی؛ جهاد جامه تقوا است» (خطبه 27 نهج البلاغه). تقوا یعنی پاکی راستین، پاکی از چه؟ از آلودگیها، ریشه آلودگیهای روحی و اخلاقی چیست؟ خودخواهی ها و خود پسندیها و خود گرائیها. و به همین دلیل مجاهد واقعی، با تقواترین با تقواهاست. زیرا یکی پاک و متقی است از آن جهت است که پاک از حسادت است، دیگری پاک از تکبر است، سومی پاک از حرص است، چهارمی پاک از بخل است، اما مجاهد پاکترین پاکها است. زیرا پا روی هستی خود گذاشته است، مجاهد پاکباخته است. به همین جهت دری که به روی پاکباخته ها باز می شود با دری که به روی سایر پاکها گشوده می شود متفاوت است. سیماى پرهیزگاران در قرآن کریمدر آیات بسیاری از قرآن کریم به این ویژگی ها اشاره شده است. در آیات سوره انبیاء می فرماید: «وَ لَقَدْ ءَاتَینَا مُوسى وَ هَرُونَ الْفُرْقَانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِّلْمُتَّقِینَ * الَّذِینَ یخْشوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیبِ وَ هُم مِّنَ الساعَةِ مُشفِقُونَ؛ ما به موسى و هارون فرقان ( وسیله جدا کردن حق از باطل ) و نور و آنچه مایه یادآورى پرهیزکاران است دادیم. همانها که از پروردگارشان در غیب و نهان مى ترسند و از قیامت بیم دارند» (انبیاء/ 48 و 49). فرقان به صورت معرفه آمده و ضیاء و ذکر به صورت نکره، و اثر آنرا مخصوص متقین و پرهیزکاران مى داند، این تفاوت تعبیر ممکن است اشاره به این باشد که معجزات و خطابهاى آسمانى، راه را براى همگان روشن مى کند، اما آنها که تصمیم بگیرند و از ضیاء و ذکر استفاده کنند، همگان نیستند، تنها کسانى هستند که احساس مسئولیت مى کنند و بهره اى از تقوا دارند. آیه بعد این پرهیزکاران را چنین معرفى مى کند: آنها کسانى هستند که از پروردگارشان در غیب و نهان مى ترسند (الذین یخشون ربهم بالغیب)، و از روز رستاخیز بیم دارند (و هم من الساعة مشفقون). در واقع پرهیزکاران به روز قیامت بسیار علاقمندند چون کانون پاداش و رحمت الهى است اما با این حال از حساب و کتاب خدا نیز بیمناکند.خداوند در آیات دیگر از اوصاف و پاداش آنها سخن مى گوید، تا در مقایسه با یکدیگر - آنچنان که روش قرآن است - حقائق روشنتر شود. مى فرماید: ''پرهیزگاران در باغهاى بهشت و در میان چشمه ها قرار دارند'' ( ان المتقین فى جنات و عیون ،الذاریات 15). سپس به نعمتهاى دیگر بهشتى اشاره کرده و به صورت سربسته مى گوید: آنچه را که پروردگارشان به آنها مرحمت کرده دریافت مى دارند ( آخذین ما آتاهم ربهم ،الذاریات 16). یعنى آنها با نهایت میل و اشتیاق و کمال رضا و رغبت و خشنودى این مواهب الهى را پذیرا مى شوند. و در دنبال آیه مى افزاید این پاداشهاى عظیم بى جهت نیست، آنها پیش از آن در سراى دنیا از نیکوکاران بودند ( انهم کانوا قبل ذلک محسنین،الذاریات 16 ).سپس در آیات زیر ویژگیهای آنها را اینگونه بازگو می نماید: « وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَة مِّن رَّبِّکمْ وَ جَنَّة عَرْضهَا السمَوَت وَ الأَرْض أُعِدَّت لِلْمُتَّقِینَ * الَّذِینَ ینفِقُونَ فى السرَّاءِ وَ الضرَّاءِ وَ الْکظِمِینَ الْغَیظ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحِب الْمُحْسِنِینَ* وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَحِشةً أَوْ ظلَمُوا أَنفُسهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاستَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن یغْفِرُ الذُّنُوب إِلا اللَّهُ وَ لَمْ یصرُّوا عَلى مَا فَعَلُوا وَ هُمْ یعْلَمُونَ* أُولَئک جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ جَنَّتٌ تجْرِى مِن تحْتِهَا الأَنهَرُ خَلِدِینَ فِیهَا وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعَمِلِینَ ؛ و بشتابید به آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی که پهنه آن آسمان ها و زمین است که برای پرهیزکاران آماده شده است. همان ها که در راحت و رنج انفاق می کنند و خشم خود را فرو می خورند و از مردم در می گذرند، و خدا نیکوکاران را دوست دارد. و کسانی که چون کار زشتی کردند یا بر خود ستم نمودند خدا را یاد کنند و برای گناهان خویش آمرزش طلبند، و جز خدا چه کسی است که گناهان را بیامرزد؟ و دانسته بر خلاف هایی که کرده اند پافشاری نکنند. پاداش آنان آمرزش پروردگارشان و بوستان هایی است که از پای درختانش نهرها جاری است و جاودانه در آنند، و پاداش اهل عمل چه نیکوست» (سوره آل عمران/ 133 تا 136 ). در این آیات پرهیزگاران را معرفى مى کند و پنج صفت از اوصاف عالى و انسانى براى آنها ذکر نموده است: 1 - آنها در همه حال انفاق مى کنند چه موقعى که در راحتى و وسعتند و چه زمانى که در پریشانى و محرومیتند '' ( الذین ینفقون فى السراء و الضراء ). آنها با این عمل ثابت مى کنند که روح کمک بدیگران و نیکوکارى در جان آنها نفوذ کرده است و بهمین دلیل تحت هر شرائطى اقدام به اینکار مى کنند، روشن است که انفاق در حال وسعت به تنهائى نشانه نفوذ کامل صفت عالى سخاوت در اعماق روح انسان نیست، اما آنها که در همه حال اقدام به کمک و بخشش مى کنند نشان میدهند که این صفت در آنها ریشه دار است. جالب توجه اینکه در اینجا نخستین صفت برجسته پرهیزکاران انفاق ذکر شده، زیرا این صفت نقطه مقابل صفات رباخواران و استثمارگران می باشد، به علاوه گذشت از مال و ثروت آنهم در حال خوشى و تنگدستى روشنترین نشانه مقام تقوا است. 2 - آن ها بر خشم خود مسلطند '' ( و الکاظمین الغیظ ). کظم در لغت به معنى بستن سر مشکى است که از آب پر شده باشد، و بطور کنایه در مورد کسانى که از خشم و غضب پر مى شوند و از اعمال آن خوددارى مى نمایند بکار میرود. غیظ به معنى شدت غضب و حالت برافروختگى و هیجان فوق العاده روحى است، که بعد از مشاهده ناملایمات به انسان دست مى دهد. حالت خشم و غضب از خطرناکترین حالات است و اگر جلوى آن رها شود، در شکل یک نوع جنون و دیوانگى و از دست دادن هر نوع کنترل اعصاب خود - نمائى مى کند، و بسیارى از جنایات و تصمیمهاى خطرناکى که انسان یک عمر باید کفاره و جریمه آن را بپردازد در چنین حالى انجام مى شود، و به همین جهت در آیه فوق دومین صفت برجسته پرهیزکاران را فرو بردن خشم معرفى کرده است. پیغمبر اکرم مى فرماید: «من کظم غیظا و هو قادر على انفاذه ملأه الله امنا و ایمانا؛ آن کس که خشم خود را فرو ببرد با اینکه قدرت بر اعمال آن دارد خداوند دل او را از آرامش و ایمان پر مى کند». این حدیث مى رساند که فرو بردن خشم اثر فوق العاده اى در تکامل معنوى انسان و تقویت روح ایمان دارد.3 - آنها از خطاى مردم مى گذرند '' ( و العافین عن الناس ). فرو بردن خشم بسیار خوب است اما به تنهائى کافى نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حال براى پایان دادن به - حالت عداوت باید کظم غیظ توام با عفو و بخشش گردد، به همین جهت بدنبال صفت عالى خویشتن دارى و فرو بردن خشم، مسئله عفو و گذشت را بیان نموده، البته منظور گذشت و عفو از کسانى است که شایسته آنند نه دشمنان خون آشامى که گذشت و عفو باعث جرأت و جسارت بیشتر آنها مى شود. 4 -آنها نیکوکارند '' ( و الله یحب المحسنین ). در اینجا اشاره به مرحله عالیتر از عفو شده که همچون یک سلسله مراتب تکاملى پشت سر هم قرار گرفته اند و آن این است که انسان نه تنها باید خشم خود را فرو برد و با عفو و گذشت کینه را از دل خود بشوید بلکه با نیکى کردن در برابر بدى ریشه دشمنى را در دل طرف نیز بسوزاند و قلب او را نسبت به خویش مهربان گرداند بطوریکه در آینده چنان صحنه اى تکرار نشود. بطور خلاصه نخست دستور به خویشتن دارى در برابر خشم، و پس از آن دستور به شستن قلب خود، و سپس دستور به شستن قلب طرف مى دهد. این مرحله عالیتر از مرحله قبل است.5 – آنها اصرار بر گناه نمى کنند '' ( و الذین اذا فعلوا فاحشة ... ). فاحشة از ماده فحش و فحشاء به معنى هر عمل بسیار زشت است و انحصار به اعمال منافى عفت ندارد زیرا در اصل به معنى تجاوز از حد است که هر گناهى را شامل مى شود. در آیه فوق اشاره به یکى دیگر از صفات پرهیزکاران شده که آنها علاوه بر اوصاف مثبت گذشته اگر مرتکب گناهى شوند بزودى بیاد خدا مى افتند و توبه مى کنند و هیچگاه اصرار بر گناه نمىورزند. از تعبیرى که در این آیه شده چنین استفاده مى شود که انسان تا یاد خدا است مرتکب گناه نمى شود آنگاه مرتکب گناه مى شود که به کلى خدا را فراموش کند و غفلت تمام وجود او را فرا گیرد، اما این فراموشکارى و غفلت در افراد پرهیزگار دیرى نمى پاید، بزودى بیاد خدا مى افتند و گذشته را جبران مى کنند، آنها احساس مى کنند که هیچ پناهگاهى جز خدا ندارند و تنها باید آمرزش گناهان خویش را از او بخواهند ( و من یغفر الذنوب الا الله ) کیست جز خدا که گناهان را ببخشد. در پایان آیه براى تاکید مى گوید: «و لم یصروا على ما فعلوا و هم یعلمون» ''آنها هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمىورزند و تکرار گناه نمى کنند ''. سپس می فرماید: «اولئک جزاؤهم مغفرة من ربهم و جنات تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها». در این آیه پاداش پرهیزگاران بیان شده است و آن عبارت است از آمرزش پروردگار و بهشتى که نهرها از زیر درختان آن جارى است ( و لحظه اى آب از آنها قطع نمى شود ) بهشتى که بطور جاودان در آن خواهند بود. در حقیقت در اینجا نخست اشاره به مواهب معنوى و مغفرت و شستشوى دل و جان و تکامل روحانى شده، سپس اشاره به مواهب مادى نموده، و در پایان مى گوید: «و نعم اجر العاملین» ''این چه پاداش نیکى است براى آنها که اهل عمل هستند و مرد میدان اند نه افراد واداده و تنبل که همیشه از تعهدات و مسئولیتهاى خویش مى گریزند'' . خداوند ویژگیهاى پرهیزکاران را از نظر ایمان و عمل درپنج عنوان مطرح مى کند:1ـ. ایمان به غیبنخست مى گوید: آنها کسانى هستند که ایمان به غیب دارند: (الذین یؤمنون بالغیب) (سوره بقره، آیه 3). ایمان به غیب درست نخستین نقطه اى است که مؤمنان را از غیر آنها جدا مى سازد و پیروان ادیان آسمانى را در برابر منکران خدا و وحى و معاد قرار مى دهد و به همین دلیل نخستین ویژگى پرهیزکاران ایمان به غیب ذکرشده است.2ـ ارتباط با خداویژگى دیگر پرهیزکاران آن است که نماز را برپا مى دارند: (ویقیمون الصلوة) (سوره بقره، آیه 3). نماز که رمز ارتـبـاط بـا خـداسـت، مـؤمـنانى را که به جهان ماورای طبیعت راه یافته اند در یک رابطه دائمى و هـمـیـشـگى با آن مبدأ بزرگ آفرینش نگه مى دارد. آنها تنها در برابر خدا سر تعظیم خم مى کنند. چنین انسانى احساس مى کند از تمام مخلوقات دیگر فراتر رفته و ارزش آن را پیدا کرده که با خدا سخن بگوید و این بزرگترین عامل تربیت او است.3ـ.ارتباط با انسانها آنها علاوه بر ارتباط دائم با پروردگار رابطه نزدیک و مستمرى با خلق خدا دارند و به همین دلیل سومین ویژگى آنها را قرآن چنین بیان مى کند که از تمام مواهبى که به آنها روزى داده ایم انفاق مى کنند: (و مما رزقناهم ینفقون) (سوره بقره، آیه 3). و خلاصه ازتمام سرمایه هاى خویش به آنها که نیاز دارند مى بخشند, بى آنکه انتظار پاداشى داشته باشند.4- ایمان به تمام پیامبران و برنامه هاى الهىقرآن مى گوید که آنها کسانى هستند که به آنچه بر تو نـازل شـده و آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان دارند: (والذین یؤمنون بما انـزل الیک و ما انـزل من قبلک) (سوره بقره، آیه 4).5- ایمان به رستاخیز صـفـتـى اسـت که در این سلسله از صفات براى پرهیزکاران بیان شده است. آنها به آخرت قطعا ایـمـان دارنـد: (و بـالا خرة هم یوقنون) (سوره بقره، آیه 4). آنها یقین دارند که انسان عبث و بى هدف آفریده نشده، آفـریـنش براى او خط سیرى تعیین کرده است که با مرگ هرگز پایان نمى گیرد. فرد پرهیزکار اعتراف دارد کـه عـدالـت مـطـلق پروردگار در انتظار همگان است و چنان نیست که اعمال ما در این جهان، بـى حـسـاب و پـاداش بـاشـد. ایـن اعتقاد به او آرامش مى بخشد. از فشارهائى که در طریق انجام مـسـئولـیـتـهـا بر او وارد مى شود نه تنها رنج نمى برد بلکه از آن استقبال مى کند و مطمئن است کـوچـکـتـریـن عـمـل نـیـک و بد پاداش و کیفر دارد. باور دارد که بعد از مرگ به جهانى وسیع تر که خالى از هـرگـونـه ظـلـم و سـتـم اسـت انـتـقـال مـى یابد و از رحمت وسیع و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شود.سپس اشاره اى می کند به نتیجه و پایان کار مؤمنانى که صفات پنجگانه فوق را در خود جـمع کرده اند و مى گوید: اینها بر مسیر هدایت پروردگارشان هستند و ایـنـهـا رسـتـگـارانـنـد: (اولئک هم المفلحون) (سوره بقره، آیه 5).ویژگیهای متقین در سوره زخرفخداوند همچنین در سوره زخرف مشخصات متقین را بیان می کند: « الذین امنوا بایاتنا و کانوا مسلمین؛ آنها که به آیات ما ایمان دارند و مسلمان(تسلیم شده) هستند» (سوره زخرف، آیه 69). همچنین در قیامت از طرف خداوند به متقین خطاب می شود: «یا عباد لا خوف علیکم الیوم و لا انتم تحزنون؛ ای بندگان من. دیگر نه بر شما خوفی مسلط خواهد شد و نه هرگز غمناک خواهید بود» (سوره زخرف، آیه 68).در آیه ای دیگر، ویژگیهای متقین را شرح می دهد: «الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الا المتقین؛ در آن روز دوستان دشمن یکدیگرند مگر پرهیزکاران» (سوره زخرف، آیه 67). پیوندها در قیامت همه بریده می شود و تبدیل به دشمنی می شود مگر پیوندی که میان متقین است، آنها که یکدیگر را به خاطر خدا دوست دارند. آنها که به معنی واقعی برادر دینی هستند. آن سنخیتی که میان آنها وجود دارد که آنها را با یکدیگر دوست کرده است، سنخیت معنوی و الهی است. دوستی میان متقین در قیامت از بین نمی رود و باقی می ماند. حدیثی در کافی هست که روزی پیامبر اکرم رو به اصحاب خود کرده و فرمودند: «ای عری الایمان اوثق؟؛ کدام دستگیره ایمان مستحکمتر و محکمتر است؟» ایمان دستگیره های زیادی دارد که با تمام آنها انسان می تواند خود را نگهداری کند. فرمود کدام یک از دستگیره های ایمان محکمتر است؟ یک نفر عرض کرد: نماز. دیگری عرض کرد روزه. سومی گفت: زکات. چهارمی گفت: حج و... .فرمود همه اینها که شما می گویید درست است و از دستگیره های ایمان هستند، ولی آن محکمترین دستگیره ها چیز دیگری است. عرض کردند: شما بفرمایید یا رسول الله. فرمود: «الحب فی الله والبغض فی الله، این که افراد یکدیگر را به خاطر حق دوست بدارند و به خاطر حق دشمن بدارند»، یعنی انسان با کسی دشمن باشد به خاطر خدا، به خاطر ظلمش و فسقش ، و با دیگری دوست باشد به خاطر توحیدش و ایمانش و عدالتش و عمل صالحش. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image