تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه

زبان عربي از چه زماني به وجود آمد و مرسوم شد؟


در جواب اين سؤال كه زبان عربي چگونه به وجود آمده است و واضع يك لغت،(زبان) مثلاً لغت عربي چه كسي مي‌تواند باشد؟ نظريات متعدّد و مختلفي وجود دارد. كه مهمترين نظريات عبارتند از: 1. واضع اوليّه خداوند است (قول اشاعره و ...) و ادله‌اي هم دارند. 2. واضع اوليّه در هر لغتي، فرد خاصي است مثلاً واضع لغت عرب يَعْرَبْ ابن قحطان است. يعرب ابن قحطان را دورترين جدّ قريش مي‌دانند و مي‌گويند او اولين كسي است كه به زبان عربي تكلم كرد. 3. واضع اوليّه همه افراد بشر اوّليه بوده‌اند نه يك فرد خاص كه قول حق و درست همين است توضيح قول سوّم: بشر موجودي است مدني و اجتماعي. حال يا بالطبع يا بالجبر، زندگي اجتماعي نيازمند تعاون و همكاري است و تعاون محتاج به تفاهم و فهمانيدن مقاصد به يكديگر است، و تفاهم، از طرق مختلفه‌اي ممكن است: 1. از راه اشاره 2. از راه كتابت 3. از راه احضار وجود خارجي شئ مورد نظر 4. از راه تكلّم. سه طريق اوّل هر كدام اشكالاتي دارند و ناقص‌اند. عمومي ترين و آسانترين راه در افادة مقاصد، راه تكلّم است بر اين اساس، خداوند متعال، در نهاد افراد بشر، قوه‌اي به امانت و وديعت نهاده به نام قوّه تكلم. بر اساس همين نيروي تكلّم، انسان‌هاي اوّليه هنگامي كه نيازمند به افاده مقصدي مي‌شدند ، از حروف الفباء كلمه‌هايي را تركيب مي‌نمودند ( مثل آب كه مركب از «آ» «ب» است) سپس از كلمه‌ها كلام مي‌ساختند و بدين وسيله ما في الضمير خويش را به ديگران تبيين مي‌كردند و اين كار را بدون تعليم از غير انجام مي‌دادند بلكه با استفاده از آن نيروي الهي و خدادادي، از پيش خود الفاظي را اختراع مي‌نمودند ( نظير كلماتي كه كودكان و اطفال در ابتداي تكلّم و فراگرفتن سخنگوئي به كار مي‌برند و از آنها معاني را اراده مي‌نمايند) متقابلاً انسانهاي ديگري هم در كنار اين انسان زندگي مي‌كردند، وقتي نيازمند به تفهيم مطلبي بودند، از همين شيوه استفاده مي‌كردند و با مرور زمان، دسته‌ كوچكي از كلمات و الفاظ به وجود آمد كه داراي قوائد خاصي بود؛ مثلاً ده هزار كلمه پيدا شد كه مجموع آنها را مي‌توان در يك كتاب كوچك جمع آوري نمود. بعدها در اثر ازدياد جمعيت و كمبود مواد غذايي يا اختلافات و ... انسانهاي اوّليه ناگزير به مهاجرت شدند و هر قبيله و گروهي به نقطه معيني هجرت نمودند به طوري كه گاهي به طور كلّي رابطه اين دسته، از دسته‌هاي ديگر قطع مي‌شد و باز درآن منطقة جديد، نيازهاي ديگري پيدا مي‌كردند و ناچار از اختراع الفاظ جديدتري بودند. اينجاست كه چه بسا قبيله‌اي براي تفهيم يك معنا لفظي را اختراع مي‌كرد كه قبيله ديگر از آن مطلع نبود و بالعكس و يا آن الفاظ و كلمات مشتركه را طوري تلفظ مي‌كردند كه ديگران تلفظ نمي‌كردند. در اثر اين ايجادگري‌ها و تغييرات، با گذشت نسل يا نسلهايي كم كم لغات مختلفه و زبان‌هاي مختلفي در دنيا پيدا شد، به طوري كه اين قبيله بدون تعلم، هرگز مراد قبايل ديگر را نمي‌فهميد. پس روشن شد كه سرچشمه پيدايش الفاظ و كلمات عربي و ساير زبانهاي مختلفه چه بوده سپس مرحوم مظفر استدلال مي‌آورند براي حقانيت قول سوّم و آن اين كه: اگر واضع هر لغتي شخص خاصي بود، حتماً نام و مشخصات او در تاريخ ثبت و ضبط مي‌شد و به دست آيندگان مي‌رسيد و ما نيز او را مي‌شناختيم و حال آن كه چنين چيزي وجود ندارد. و قرآن كه براي اولين بار بلافاصله بعد از جنگ يمامه جمع‌آوري شد قديمي ترين كتاب عربي و سرآغاز شكل گيري ادبي در زبان عربي است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image