پيامبر اکرم / وحی و پيامبر / قرآن کریم /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

چرا رسول خدا صلی الله علیه وآله قرآن گردآوری شده و كامل را به جامعه اسلامي عرضه نكرد تا اختلافات بعدي پيش نيايد؟


بعد از رحلت پيامبر اعظم _ صلّي الله عليه و آله _ مسلمانان به مذاهب گوناگون تقسيم شدند كه در مسائل عقيدتي، ديني و حكومتي باهم اختلاف داشتند، تمام اين مذاهب براي اثبات حقانيت خود به آياتي از قرآن كريم تمسك جسته‌اند، اما چرا قرآن کریم به گونه‌اي سخن گفته كه تمام اين مذاهب بتوانند براي خود از قرآن کریم دليل بياورند؟ و چرا در بعضي جاها محكم و روشن سخن نگفته كه تمام مسلمانان با رجوع به آن راه حق را از باطل به آساني تشخيص بدهند؟ براي اين پرسش پاسخ‌هاي بسياري بيان و قلم‌هاي زيادي زده شده است. از بين اين نوشته‌ها و گفته‌ها آن چه در وسعمان بود در اين نوشتار جمع آوری كرديم، اميد است در ميان آنها به جواب مناسب دست يابيد.1. گاهي اوقات نويسنده، مطلبي را مشتمل بر مباحث علمي يا همراه با رموزي مي‌نويسد كه تنها گروه خاصي مي‌تواند آن متن را بفهمد و رموزش را بگشايد. انگيزه او از اين كار، ارجاع دادن خوانندگان ، به در خانه ی اين گروه خاص است تا علاوه بر آگاهي از اسرار و باطن آن، فضايل و مكارم اخلاقي را در پرتوي همنشيني آن ها به دست آورند.[1] برخي آيات الهي از اين جهت توسط پيامبر اعظم _ صلّي الله عليه و آله _ به طور كامل روشن و واضح نشد تا بعد از رحلت ايشان، مردم به اهلبيت (ثقل اصغر) تمسك كنند و در سايه نور آن ها هدايت شوند، زيرا اگر همه ی آيات قرآن کریم را مردم مي‌توانستند به سادگي و روشني بفهمند، نسبت به مبيّنان و مفسران حقيقي احساس بي‌نيازي مي‌كردند، و به محضر آن ها نمي‌رفتند.[2]2. دراصل قرآن کریم، سرتاسرش محكم است. يعني يك مسير را دنبال مي‌كند و تنها يك فرقه را تأييد مي‌نمايد، ولي اين كه مي‌بينيم فرقه‌هاي مختلف از قرآن کرییم دليل مي‌آورند، به خاطر اين است كه قرآن کرییم وقتي براي بشر فرود آمد، در قالب لغت عرب، همراه با كنايات، استعارات، و لغات متشابه نازل شد، و مسائل مجردات را كه تا آن زمان كسي براي اين اعراب باده‌نشين نگفته بود، در قالبي مادي با تمثيل و تشبيهات گوناگون بيان كرد، و همين تأويل بردن هاي مختلف، روي كنايات و تمثيل‌ها، باعث اختلاف نظرها و برداشت هاي گوناگون شد و نطفه ی اين فرقه‌هاي مختلف تشكيل يافت كه گريزي از اين مسئله امكان نداشت، البته در زمان پيامبر اكرم _ صلّي الله عليه و آله _ چون مردم به اين سبك و روش سخن مي‌گفتند، بيشتر قصد واقعي آيات را مي‌فهميدند،[3] پس از آن هر چه از دوران نزول قرآن کریم فاصله گرفتيم، سؤالات و شبهات زيادي پيش مي‌آمد و قصد اصلي قرآن کریم هر چه بيشتر مخفي مي‌گشت و اين از پيامدهاي بيان اين معاني بلند به زبان مادي و فهم و درک ناچیز بشر است، نه ايرادي بر قرآن کریم، چنان چه امروزه براي آياتي كه تا چندي قبل اصلاً اختلافي در آن ها نبوده و جز محكمات به حساب مي‌آمدند معاني گوناگوني گفته مي‌شود كه ضمينة اختلاف در آن ها را به وجود مي‌آورد.[4]3. اختيار مساوي انسان براي انتخاب هر كدام از دو مسير خير و شر امتيازي است كه به انسان عطا شده است، زيرا كه انتخاب راه بندگي، در جايي فضيلت دارد كه امكان انتخاب راه مخالف آن وجود داشته باشد. قرآن کریم نيز اين فضيلت را به پيروانش عطاء فرموده، به گونه‌اي سخن گفته، كه به آساني براي همه قابل درك نيست، بلكه فهم و استفاده از نور آن بستگي به بررسي روايات و قضاوت عقل دارد.كسي كه از اين راه و با اختيار و تلاش صراط مستقيم قرآن کریم را بيابد و بپيمايد فضيلت بيشتري دارد از كسي كه تمام مسائل را روشن و واضح در اختيار داشته باشد، و همين طور كسي كه حكمت خداوند را مي‌داند، اما به دليل غرض و انگيزه‌هاي سوء، آيات را به باطل تأويل مي‌برد و با اختيار خود راه غلط را پيموده و سزاوار عذاب است.بنابراين، قرآن کریم با برنداشتن اين شبهات، اختيار ميان مسير خير و شر را در بين پيروان خود تداوم بخشيد و با اين كار خود باعث شد منافقين و خيانت كاران كه خود را مسلمان نشان مي‌دادند، با چنگ زدن به اين آيات چند وجهي، چهره ی حقيقي خود را بنمايانند، اما اگر قرآن کریم تنها يك راه را به طور واضح بيان مي‌كرد، منافقان هم به اجبار به اين راه مي‌آمدند و ديگر شناخته نمي‌شدند.[5]4. اگر قرآن کریم تمام مسائل را واضح و روشن بيان مي‌نمود و صراط مستقيم را به تمام پيروانش به طور كامل معرفي مي‌كرد، ديگر مطابق با تمام فرقه‌هاي اسلامي نبود، بلكه تنها يكي از آن ها را تأييد مي‌كرد مثل تشيّع، در اين صورت سران فرقه‌ها كه به هر دليل با اين مذهب اختلاف داشتند منكر ارزش قرآن کریم مي‌شدند، نه خود به آن رجوع مي‌كردند، و نه به پيروان شان اجازه چنين كاري را مي‌دادند، اما امروزه تمام فرقه‌هاي اسلامي به قرآن کریم رجوع مي‌كنند و در آن دقت كرده تا دليلي براي گفته‌هاي خود از قرآن کریم بياورند و پيروان شان را نيز تشويق به خواندن و تدبّر در قرآن کریم مي‌كنند، گاهي همين خواندن قرآن کریم باعث هدايت آن ها مي‌شود.[6]5. بيان كردن تمام مسائل ديني از سوي قرآن کریم باعث مي‌شد كه امروزه بخش هاي بسياري از علوم كلام، فلسفه، تفسير، علوم قرآني و... پديد نيايد، سخن گفتن قرآن کریم با كمي، اجمال و تشبيه سبب شده تا نظريات گوناگوني در اين مسائل مطرح گردد، و بحث به خوبي حلاّجي شود و جوانب مختلف آن بررسي گردد. راه حقي كه بعد از اين فعاليت ها به دست مي‌آيد ديگر يك تقليد خالي نيست، بلكه ثمره ی تلاش و كوشش است و محكمتر، و با ارزشتر مي‌باشد.[7]خلاصه رسول اکرم (ص) قرآن کامل و گردآوری شده را بر جامعه ی اسلامی عرضه کرد. اگر بحث متشابهات و اختلافات است، وصف انسان ها است، نه وصف قرآن کریم. قرآن کریم تمامش محکم و متقن است و هیچ اختلافی در آن نیست. بحث اختلافات، بحث بیرون قرآنی است، نه درون قرآنی.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. علوم القرآن، محمدهادی معرفت.2. قرآن در قرآن، عبدالله جوادي آملي.پی نوشتها:[1]. ر.ك، میر محمّدی، سیّد ابوالفضل، تاريخ و علوم قرآني، قم:دفتر انتشارات اسلامي، ص 28 و 75.[2]. جوادی آملی، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن كريم، قرآن در قرآن، قم: مركز نشر اسراء، ص 418، س 78.[3]. طباطبایی، سیّد محمّد حسین، تفسير الميزان، ذيل آيه ی 7 سوره ی آل عمران. ج 2.[4]. پیشین، تفسير موضوعي قرآن كريم، قرآن در قرآن، ص 418.[5]. احمدی، حبیب الله، پژوهشي در علوم قرآن، قم:دفتر انتشارات اسلامي، ص 153،سال 76.[6]. سیوطی، كتاب الاتقان، تهران: دارالكتب الاسلاميه، ج 2، ص 22، بيروت، 1421 هـ.ق.[7]. پیشین، احمدی، حبیب الله، پژوهشي در علوم قرآن، ، ص 153، منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image