تقویت ایمان و مراحل خودسازی /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

میخواستم برای تقویت بعد اعتقادیم یک سلسله مطالعات دینی رو شروع کنم ..با توجه به ازیاد منابع مختلف ممنون میشم راهنمایی کنید از چه منابعی شروع کنم که از زبان ساده شروع بشه ..البته صفر کیلومتر نیستم آدم مذهبی هستم وتو مجالس مذهبی و هیات و مسجد و...شرکت میکنم ولی احساس میکنم مطالب به صورت پراکنده در ذهنم جای گرفته چون دانشجوی فنی بودم و تو مدرسه و دانشگاه هیچ وقت این نیازم برطرف نشد ه و خیلی احساس ضعف میکنم دراین زمینه .اول کتاب های اخلاقی عرفانی میخوندم از علما ولی دیدم تو مسایل اعتقادی هنوز خیلی ضعف دارم. چون این مسایل مثل ریشه ی درخته تا این محکم نباشه نمیتونه میوه ی خوبی مثل اخلاقیات و معنویات رو حاصل کنه ...نمیدونم درست فکر میکنم یا نه؟ ممنون میشم راهنمایی کنید از کجا شروع کنم چون میخوام طی یه برنامه ی زمان بندی بلند مدت این کارو انجام بدم ..آهسته و پیوسته بیشتر جواب میده تا مطالعه سطحی و کوتاه مدت اجرکم عند الله


مشکل شما عمدتا نظری است و برای رفع مشکل لازم است در زمینه حقیقت توحید و حقایق توحیدی و دینی و عالم تکوین مطالعه و تحقیق نمایید. مطالب زیر را با دقت مطالعه کنید اگر سوالی بود در خدمت شما هستیم. ایمان تحقیقی و تقلیدی!ایمان، یعنی عمیقا باور کنیم که جهان، خالق و مالکی دارد و زندگی انسان محدود به دنیا نیست و بعد از دنیا آخرتی هست و ما در این دنیا وظیفه ای جز حرکت در صراط مستقیم الهی و آماده سازی خود برای سفر آخرت نداریم.ایمان، یعنی باور کنید که تنها با قرب به خدا و توحید و خداپرستی انسان در زندگی به کمال و سعادت می رسد و برای حیات آخرتی آماده می گردد. چنین باوری باید مستند به دلیل باشد، دلیل و برهان خواستن یک خاصیت انسانی است. انسان واقعی بدون دلیل و منطق و عقلانیت صحیح هیچ سخنی را قبول نمی کند. بنابراین هویت انسانی اقتضا می کند که هرعقیده را با برهان و عقل بپذیرد، حتی اگر در جایی لازم شود که تقلید کند، مانند احکام دین، حتی تقلید کردن نیز بایستی مبتنی بر برهان و دلیل عقلی باشد. اهمیت بعضی امور آن قدر نیست که لازم باشد در مورد حکم آن هزینه زیادی برای کسب یقین عقلی صرف کنیم، ضمن آن که ادله عقلی و نقلی بر جواز تقلید و مراجعه به کارشناس در مورد بعضی از امور دنیوی و اخروی وجود دارد.ولی در مورد اصول دین اولاً، احتمال ضرر و زیان در نادانی، آن قدر زیاد است که حصول یقین و شناخت قطعی ضرورت پیدا می کند.چرا که زیان بی عقیدگی و بی ایمانی وحتی تزلزل ایمان و عقیده قابل جبران نیست و آثار منفی آن سرتاسر حیات بشر را در بر می گیرد.در مقابل، منفعت ایمان و یقین به این اصول و لوازم آن، آن قدر زیاد است که تمام شئون و ابعاد زمانی و وجودی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد.آسیب شناسی ایمان تقلیدی:ما در اندیشه های بنیادین به ایمان یقینی نیازمندیم، ایمان نمی تواند حاصل تقلید باشد، زیرا چنین ایمانی ناپایدار است و با اندکی شبهه در معرض زوال قرار می گیرد. ایمانی در باب اعتقادات معتبر است که حاصل تحقیق و استدلال عقلی قطعی و یقین آور باشد تا بتواند اراده و انگیزه انسان را برای عمل تقویت نماید.البته تقلید در اصول عقاید نیز می تواند ابزار شناخت باشد، ولی دین داری تقلیدی، همانگونه که اشاره شد، عمق و پشتوانه علمی ندارد و با پیش آمدن شبهاتی ساده، دچار تزلزل می‌شود.علاوه بر آن، ممکن است چنین فردی در اصل انتخاب دین خود نیز اشتباه کرده باشد و به دینی نادرست معتقد شده باشد.ایمان اگر ناشی از تحقیق باشد، کمتر در معرض آسیب قرار دارد و ضعیف نمی شود، ولی ایمان تقلیدی که با شنیده ها و اطلاعات سطحی شکل می گیرد، به شدت در معرض انواع آسیب ها قرار دارد و ضعیف می شود. هجوم فرهنگی دشمن و شبهات فکری و شایعات و خرافات و اندیشه های انحرافی و القائات شیطانی و تحریکات نفسانی و حتی رفتار متناقض اهل دین و مسئولین کشوری می تواند ایمان تقلیدی را مورد هجوم قرار دهد و تضعیف کند. ضرورت جستجوی حقیقت حقیقت!انسان در مسیر زندگی حیران و سرگردان بر سر چند راهی انتخاب، ایستاده است و می داند که برای ادامه حیات، چاره ای جز گزینش راه صحیح ندارد. شما کاملا آگاهید که همه راه ها به سعادت ختم نمی شود، پس راهی که انتخاب می کنید ممکن است آرامش بخش و سعادت آفرین یا خطرناک و شقاوت بار باشد. در حالی که ما در ابتدای زندگی و فصل جوانی آگاهی عمیقی به حقیقت نداریم و دقیق نمی دانیم راه کدام است و چاه کدام !البته کتاب خدا به ما آموخته تنها یک راه مستقیم وجود دارد که انسان را به کمال و سعادت می رساند؛ ما صراط های مستقیم نداریم، بقیه راه ها، راه نیستند، گمراهی اند. و همچنین به ما یاد داده که صراط مستقیم، عبودیت خدا است، و ان اعبدوه هذا صراط مستقیم - و ما تا حدودی در این زمینه اطلاع داریم، اما این نوع اطلاع کافی نیست، شناخت اجمالی و گفته ها و شنیده ها، نیاز ما را به ایمان ثابت و یقینی و اراده قوی برای حرکت و اقدام عملی، تامین نمی کند. انسان به گونه ای ساخته شده است که نمی تواند در راهی قدم بگذارد که حقیقت آن را نمی شناسد و به حقانیت و نتایج مثبت آن اطمینان ندارد. اگر انسان به باطلی به عنوان حق گرایش یابد و در مسیر آن گام بردارد، زمانی از نیرنگ و فریبی که خورده بیدار می شود که دیگر فرصت عمر از دست رفته و مرگ او را در آغوش کشیده است. خداوند در سوره انبیاء بر لزوم شناخت حق از باطل تاکید می کند؛ زیرا انسان بی شناخت و تشخیص حق از باطل نمی تواند در مسیر کمالی گام بردارد و ممکن است امری باطل خود را حق جلوه دهد و اسباب گمراهی و شقاوت ابدی انسان را فراهم آورد.آیا جز خدای یکتا خدایانی برای خود گرفته اند ؟ بگو : برهان تان را بیاورید. این قرآن برای همراهان من مایه یادآوری است و کتاب های آسمانی گذشته نیز برای امّت های پیشین مایه یادآوری بوده است؛ همه آنها از یکتایی خدا یاد کرده و تنها او را شایسته پرستش دانسته اند، بلکه بیشتر کافران حق را نمی شناسند و به همین سبب از آن روی گردانند . (انبیاء، 24)پس چاره ای جز این نیست که قسمتی از عمر خود را به تحقیق و شناخت حقیقت اختصاص دهیم. این موضوع خیلی مهم است، شما باید عمیقا به این نکته توجه داشته باشید که کمال و سعادت انسان در دنیا و آخرت در گرو شناخت حقیقت است و هیچ راهی غیر از این وجود ندارد!حقیقت کلید واژه اصلی زندگی شما است. حقیقت نقش اساسی در تکامل انسانی ما دارد. قفل وجود انسان با حقیقت باز می شود. انسانیت انسان با حقیقت شکوفا می شود. برتری حضرت آدم (ع) و سجده ملائکه بر او به خاطر علم به حقیقت بود. خداوند تمام حقایق را به انسان آموخت - و علم آدم الاسماء کلها- و سپس فرمان داد تا فرشتگان بر او سجده کنند. نیاز به حقیقت بزرگترین و ریشه ای ترین نیاز روحی و عقلی انسان است و هیچ چیزی جای آنرا پر نمی کند. تاکید می کنم که رشد و شکوفایی تو از شناخت حقیقت آغاز می شود، بسیاری از مردم به این موضوع توجه ندارند اما باید بدانند این موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. در قرآن کریم آمده است: انما یخشی الله من عباده العلماء. تنها عالمان هستند که نسبت به خدا خشیت و عبودیت دارند و از این راه به کمال مطلوب انسانی می رسند. می دانید روایت معروف پیامبر (ص) که فرمود: طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه. علم آموزی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است، یعنی چه. این روایت در حقیقت می خواهد بگوید: جستجوی حقیقت بر تمام افراد انسانی واجب و ضروری است. موضوع علم حقیقت است و تمام آنچه در آیات و روایات و کلمات بزرگان در فضیلت علم و دانش بیان شده است، به خاطر نقش مهمی است که شناخت حقیقت در تربیت و شکوفایی انسان دارد. حقایق و سوالات اساسی زندگی که باید تحقیق شود:از آنجا که علم دو گونه است، طبیعی و ماورای طبیعی، هدف از کسب علوم طبیعی با هدف از تحصیل علوم ماورای طبیعی متفاوت است. هدف کلی از تحصیل علوم طبیعی و مادی، افزایش کمیت و کیفیت زندگی طبیعی و مادی انسان در این دنیا و عالم طبیعت است، زندگی فردی و اجتماعی انسان نیاز به دانش فراوان دارد. انسان باید برای مدیریت زندگی خود و داشتن روابط اجتماعی سازنده مهارت های زیادی داشته باشد تا از زندگی با کیفیت برخوردار باشد. این مهارت ها نیاز به دانش فراوانی دارد که با تحصیل علوم دانشگاهی و طبیعی بدست می آید. اما هدف نهایی تحصیل علوم ماورای طبیعی و دینی، غفلت زدایی و تلاش برای پرورش روح و رسیدن به کمال انسانی و کسب آمادگی برای سفر آخرت می باشد. این هدف از طریق پاسخ گویی به سوالات اساسی زندگی به سرانجام می رسد، بدین خاطر می توان گفت: ما در کسب علوم ماورای طبیعی و دینی اهداف چندگانه ای را دنبال می کنیم که به شرح زیر است. 1- مبدا شناسی:یکی از سوالات اساسی انسان این است که من از کجا آمده ام و خالق و رب من کیست؟ در پاسخ به این سوال دو اندیشه مادی و الهی به صورت متفاوت پاسخ داده اند. اندیشه الهی می گوید: جهان منحصر به عالم ناسوت و طبیعت نیست و از ماورای طبیعت و خدای یگانه خالقیت و ربوبیت می شود و انسان روح مسافری است که مقصدش آخرت و ماورای طبیعت استولی اندیشه مادی می گوید: جهان منحصر به همین طبیعت است و اعتقاد به خدا خرافه است و زندگی انسان در این دنیا پایان می پذیرد و عالم دیگری وجود ندارد. لذا به سوالات دیگر هم با اندیشه مادی خود پاسخ می گوید. 1- مقصد شناسی:سوال دوم این است که سرانجام انسان چیست و به کجا می رود؟ بر اساس اندیشه الهی دنیا محل تکامل و آمادگی برای مرگ است و انسان بعد از مرگ به عالم آخرت منتقل می شود و حیات تازه ای را تجربه می کند. معاد شناسی پاسخ گوی این سوال است. 1- راهرو شناسی:سوال سوم این است که من کیستم؟ انسان کنجکاوی فراوانی برای شناخت خود دارد که با طرح این سوال، وارد علم خودشناسی و انسان شناسی می شود و به شناخت خود و جایگاه خود در هستی و کمال و سعادت خود می پردازد. 4- راهبرد شناسی:سوال چهارم از راهی است که او را به کمال و سعادت می رساند و آماده انتقال به آخرت می کند. در نتیجه سوال می کند که اکنون که من در این دنیا هستم چه باید بکنم تا رستگار شوم؟ راه چیست و چاه کدام است؟ نقشه راه برای رسیدن به اهداف و مقاصد زندگی چیست؟ دین توحیدی پاسخ گوی این سوال اساسی انسان است. 5- راهبر شناسی:نگرش راهبردی به انسان و جهان و زندگی سوال دیگری را برای انسان مطرح می کند و آن سوال از راهبر راهی است که انسان باید در آن طی طریق نماید؟ زیرا می داند که هر راهی که قبلا آنرا تجربه نکرده است، به خصوص راه های معنوی و درونی، نیاز به راهبر دارد و بدون راهبری آگاه و امین، امکان گمگشتگی و انحراف فراوان است. علم ولایت و نبوت ورسالت شناسی پاسخ گوی این سوال انسان است.توصیه می کنیم با تهیه ابزار امروزی تحقیق مانند رایانه و نرم افزار وان نوت مدتی از علم و ساعت هایی را در روز به تحقیق و مطالعه مقالات اینترنتی که در سایت های معتبر درج می شود و کتاب های معتبر دینی و عقیدتی اختصاص دهید. خوشبختانه این مقالات و کتابها در سایت های مختلف دینی در دسترس هست و کار را آسان نموده اند. به سایت های اداره مشاوره هم مراجعه کنید. porsemani.ir .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image