ویژگی های انسان-خصوصیات انسان /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

ویژگیهای انسان را برایم شرح دهید؟


شناخت انسان و درک حقیقت او امرى است بس دشوار و ظریف ، آدمى با وجود اینکه از تمام موجودات و پدیده هاى خارجى نسبت به خود نزدیکتر است ، ولى در شناخت و کشف حقیقت وجودى خود ناکام مانده است . مفهوم این گفته آن است که موجودى بس متعالى تر مى باید تا این صحیفه گرانقدر را شرح و بسط داده و بشناساند وآن موجود جز ذات اقدس خداوند جهان آفرین نمى باشد . لذا ما به قدر بضاعت و گنجایش این اوراق آنچه را که در مورد ویژگى هاى انسان از کتاب و سنت استفاده مى شود را تقدیم مى کنیم ، هرچند باید اعتراف کنیم که آن چه بیان مى شود ، یکى از هزار ویژگى انسان است . ویژگى اول : از دیدگاه قرآن انسان موجودى است که هر گز آرام و راکد نمى باشد ، بلکه مسافرى است که در قوس نزول ، عوالمى را طى کرده و به عالم طبیعت و ماده گام نهاده و دوباره مسئولیت دارد که با طىّ منازل در قوس صعود ، خود را از قوه به فعل و از نقص به کمال رسانیده و از ملک پران گشته و « عند ملیک مقتدر » آرام گیرد . ویژگى دوم : اگر در وجه تسمیه انسان کمى دقیق شویم برخى از ویژگى هاى او بر ما منکشف مى شود ، برخى از اهل لغت معتقدند که لفظ ( انسان ) از ماده ( نسیان فراموشى ) مشتق شده است ، چرا که انسان دچار فراموشى مى شود . البته اینکه متعلق نسیان چیست ، خود بحثى مفصل را مى طلبد لکن مهمترین آن ، نسیان عهد ازلى است که خداوند از انسان گرفت که « الست برکم قالو بلى آیا من پروردگار شما نمى باشم و همه پاسخ داند آرى ( تو پروردگار ما هستى ) » اعراف / 172 برخى دیگر بر این باورند که ( انسان ) از ماده ( اُنس ) اشتقاق یافته است به دلیل این که نهاد و فطرت او ، میل به انس گرفتن دارد . از این رو ، انسان پیوسته از درون نیاز به مونس و همدم دارد بر همین اساس است که نهاد خانواده و جامعه شکل مى یابد تا در اثر ارتباط با اعضاى خانواده و جامعه این میل خویش را اشباع سازد . مهمترین عامل ارضاى غریزه اُنس در انسان ارتباط با انیس و مونس حقیقى یعنى ذات مقدس خداوند متعال میباشد . ویژگى سوم : این ویژگى مربوط به بدن انسان است ، بدن انسان مَرکب روح و نفس است صحت و سلامتى مَرکب تاثیر شگرفى در حرکت راکب ( روح ) به سوى کمال دارد . از این رو خداوند متعال در شکل گیرى بدن انسان عنایت خاصى داشته و براى رشد و سلامتى و ایجاد مزاج متعادل در آن ، دستورات لازم را نسبت به تغزیه سالم صادر فرموده است تا انسان توفیق یابد جسم سالم خود را با روح شاداب و الهى همگام سازد وبه اوج کمال برسد . خلاصه اینکه جسم انسان ، عصاره و معجون عالم طبیعت است و روح او ، مظهر اسماى حسنى الهى است . ویژگى چهارم : انسان داراى فطرت خدا جویى و الهى است « فاقم وجهک لدین حنیفا فطرت الله التى فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق اللهپس به طرف دین حنیف روى آور دینى که فطرفى است و خداوند انسان را بر اساس آن آفریده است . ( روم / 30 ) گرایشهاى معنوى و والاى بشر ، زاده ایمان و اعتقاد و دلبستگیهاى او به برخى حقایق در این جهان است که آن حقایق ، هم ماوراى فردى است ، عام و شامل است ، و هم ماوراى مادى است ، یعنى از نوع نفع و سود نیست . این گونه ایمانها و دلبستگیها به نوبه خود مولود برخى جهان‌بینى‌ها است . تفاوت عمده و اساسى انسان با جانداران دیگر که ملاک « انسانیت » اوست و انسانیت وابسته به آن است ، فطرت الهى است . ویژگى پنجم : ویژه گى دیگر انسان برخوردارى او از کرامات الهى مى باشد که مهم ترین عنصر تشکیل دهنده شخصیت آدمى است « لقد کرمنا بنى آدم و حملنهم فى البرما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و . . . » کرامت ضد لئامت است ، یعنى موجودى که هیچ گونه پستى و حقارت در او نیست . محور کرامت در انسان ( تقوا ) معرفى شده است ، البته این کرامت در انسان بالقوه است و بایستى به فعلیت برسد . ویژگى ششم آدمیان به لحاظ نفس بر سه گونه اند : طایفه اى در فضیلت عقل و اخلاق ، به نهایت رسیده و از درجه بالایى از سعادت اخروى بر خوردارند . جماعتى دیگر در این پایه از فضیلت نیستند لکن جهل و نادانى آنان به گونه اى نیست که به آخرتشان ضرر بزند ، هر چند بهره آنان از سعادت فراوان نیست ، ولى در نهایت از اهل سعادت ابدى مى باشتد . گروه سوم کسانى اند که مانند افراد بسیار بیمار ، به درد هاى روانى مبتلایند این دسته در آخرت دچار عذاب مى شوند . ویژگى هفتم یکى دیگر از ویژگى هاى انسان ، قوه خیالى است که خداوند در وجود او به ودیعه نهاده است . بسیارى از پیشرفتهاى مختلف بشر در عر صه هاى گوناگون علمى و صنعتى و همچنین در حوزه فرهنگ و هنر و . . . و صدها و هزاران خلاقیت علمى و تکنولوژیکى ، همه و همه در پرتو همین قوه خیال به وجود آمده و مى آید ، این قوه با همه توانمندى هاى عجیبى که خداوند در آن قرار داده است ، اگر در مسیر انحرافى به کار گرفته شود ، تلفات و آسیبهاى ناشى از آن نیز بسى گسترده و عمیق خواهد بود . نام دیگر این خصوصیت قوه ابتکار است که انسان به واسطه این نیروى مرموزْ قدرت آفرینندگى و ابداع دارد و مظهر خلاقیت و ابداع الهى است . دیگر ویژگى او میل ذاتى و علاقه فطرى به نوآورى است یعنى انسان تنها استعداد ابداع و خلاقیت ندارد که هرگاه ضرورت پیدا کند به خلق و ابداع بپردازد ، بلکه بالذات میل به خلاقیت و ابداع در او نهاده شده است . ویژگى هشتم استعداد حفظ و نگهدارى تجارب است ، این ویژگى به علاوه استعداد نقل و انتقال تجارب به یکدیگر ، به‌علاوه استعداد ابداع و میل ذاتى به خلاقیت و ابداع ، نیرویى است که انسان را همواره به جلو مى‌راند . در حیوانات دیگر نه استعداد حفظ تجارب و نه استعداد نقل و انتقال مکتسبات و نه استعداد خلق و ابتکار که خاصیت قوّه عاقله است و نه میل شدید به نوآورى ، هیچ‌کدام وجود ندارد . این است که حیوان درجا مى‌زند و انسان پیش مى‌رود . ویژگى نهم دایره ایفاى نقش انسان نسبت به حیوان بسى وسیع‌تر و گسترده‌تر است . خود این خصوصیت ناشى از سه ویژگى دیگر درانسان مى باشد که آنها عبارتند از : . 1 وسعت دایره بینش و آگاهى . انسان با نیروى علم ، دایره بینش و آگاهى خویش را از ظواهر و سطح طبیعت عبور مى‌دهد و تا اعماق درون آن گسترش مى‌دهد و قوانین طبیعت را مى‌شناسد . با شناختن قوانین طبیعت ، دست انسان براى ساختن طبیعت آنچنان که با زندگى انسان سازگارتر باشد باز مى‌شود . . 2 وسعت دامنه خواستها . 3 استعداد خودساختگى ویژه‌اى که در انسان است و هیچ موجود دیگر در این جهت مانند او نیست . توضیح اینکه اگرچه برخى جاندارهاى دیگر نیز به مقیاس کمى قابل « ساختن » هستند و مى‌توان با « عوامل خاص تربیتى » تغییراتى در آنها به وجود آورد - آنچنان که در جهان نباتات و حیوانات مشاهده مى‌شود - ولى اولًا هیچ یک از آنها به دست خودشان ساخته نمى‌شوند و این انسان است که آنها را مى‌سازد ، و ثانیاً تغییرپذیرى آنها نسبت به انسان بسیار اندک است . انسان در ناحیه خصلتها و خویها یک موجود بالقوّه است یعنى در آغاز تولد فاقد خوى و خصلت است ، برخلاف حیوانات که هرکدام با یک سلسله خصلتهاى ویژه متولد مى‌شوند . انسان چون فاقد هرگونه خوى و خصلتى است و از طرفى خوى‌پذیر و خصلت‌پذیر است ، به وسیله خصلتها و خویهایى که تدریجاً پیدا مى‌کند یک سلسله « ابعاد ثانوى » علاوه بر ابعاد فطرى براى خویش مى‌سازد . انسان یگانه موجودى است که قانون خلقت ، قلم ترسیم چهره او را به دست خودش داده است که هرطور که مى‌خواهد ترسیم کند . انسان به حکم قدرت علمى بر طبیعت مسلط مى‌گردد و طبیعت را آنچنان که مى‌خواهد منطبق بر نیازهاى خویش مى‌سازد وهمچنین به حکم نیروى خودسازى و خودساختگى ، خود را آنچنان که مى‌خواهد مى‌سازد و به این وسیله سرنوشت آینده خویش را به دست مى‌گیرد . ویژگى دهم انسانیت انسان را عقل و علم و آگاهى و تدبیر او تشکیل مى‌دهد ، اما شرط کافى نیست . فعالیت انسانى آنگاه انسانى است که علاوه بر عقلانى بودن و ارادى بودن ، در جهت گرایشهاى عالى انسانیت باشد و لااقل با گرایشهاى عالى در تضاد نباشد ، و الّا جنایت‌آمیزترین فعالیتهاى بشرى احیاناً با تدبیرها و تیزهوشیها و مآل‌اندیشیها و طرح‌ریزیها و تئورى‌سازیها صورت مى‌گیرد . نقشه‌هاى شیطانى استعمارى بهترین شاهد مدّعاست . در اصطلاحات دینى اسلامى ، نیروى تدبیر آنجا که از گرایشهاى انسانى و ایمانى جدا مى‌شود و در خدمت اهداف مادى و حیوانى قرار مى‌گیرد ، « نُکرى » و « شیطنت » نامیده شده است . ویژگى یازدهم : این از خصوصیات بارز انسان است که در خود یک نوع دوگانگى احساس مى‌کند ، گمان میکند که دو شخصیت دارد : از یک نظر فرمانده باشد و از یک نظر فرمان پذیر ، از یک نظر پند ده باشد و از یک نظر پند پذیر ، از یک نظر ملامت کن باشد و از یک نظر ملامت پذیر ، از یک نظر حساب کش باشد و از نظر دیگر حساب ده . در قرآن کریم از « نفس لوّامه » نام برده شده . نفس لوّامه یعنى نفس ملامت کن که در مواقعى که از انسان خطایى سر مى‌زند آدمى را تحت شکنجه و عذاب و ملامت و سرزنش قرار مى‌دهد . هیچ کس نیست که این حقیقت را در خود احساس نکرده باشد ، زیرا هیچ کس نیست که خطایى کوچک یا بزرگ مرتکب نشده باشد و هیچ کس هم نیست که وجودش از این بازپرس الهى خالى باشد . بنابراین براى همه کس اتفاق افتاده که مورد بازخواست و سؤال این محکمه الهى شده و در نتیجه خودش مورد ملامت و سرزنش و مجازات خودش واقع گشته . به عبارت دیگر از خصوصیات انسان این است که میان « من » هاى او گاهى جدال و کشمکش رخ مى‌دهد که این جدال را گاهى به جدال عقل و نفس یا مثلًا جدال اراده اخلاقى و هواى نفسانى تعبیر مى‌کنند . به هرحال چنین جدالى در انسان هست و در حیوانات جدال درونى معنى ندارد . ویژگى دوازدهم انسان کمال خواه و کمال جو و پیشرو است و پیشروى در ذات انسان است . هفت اقلیم ار بگیرد پادشاه همچنان در بند اقلیمى دگر اگر هفت کره را هم تحت تسلط بیاورد باز به فکر تسخیر کره دیگرى است . اینها ناشى از این است که پیشروى جزء ذات انسان است ، از خصوصیات انسان است . دیگر ویژگى هاى انسان : 1 ) حیوان ناطق ( تعقل کننده ) ، 2 ) مطلق طلب ، 3 ) مسیر رشد نامتناهى دارد 4 ) آرمان‌خواه ، 5 ) ارزش‌جو ، 6 ) متوجه به ماوراء طبیعت و ماوراءجو 7 ) سیرى‌ناپذیر 8 ) غیر متعیّن ( موجودى است که قابلیّت هر نوعى شدن را دارد ) 9 ) متعهد و مسئول 10 ) آینده‌نگر 11 ) آزاد و مختار 12 ) در صورت تربیت نشدن ، عصیانگر 13 ) اجتماعى 14 ) خواستار نظم 15 ) خواستار زیبایى 16 ) خواستار عدالت 17 ) عاشق 18 ) مکلّف 19 ) صاحب وجدان ، 20 ) تنها و مضطرب تا زمانى در خدا فانى شود . 21 ) دارى عقیده 22 ) ابزارساز 23 ) تخیّل‌آفرین 24 ) معنوى 25 ) خدا جو بدیهى است که هریک از این امتیازات به جاى خود صحیح است ، اما شاید اگر بخواهیم تعبیرى بیاوریم که جامع تفاوتهاى اساسى انسان با دیگر موجودات باشد ، همان به که از علم و ایمان یاد کنیم و بگوییم انسان حیوانى است که با دو ویژگى « علم و ایمان » از دیگر جانداران امتیاز یافته است . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image