اخلاق /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

مدتي است که از لحاظ اعتقادي مثل سابق نيستم يعني از دوره دبستان تا دبيرستان که باورها و علاقه ام به عبادت بيشتر بود. البته الآن نيز علاقمند هستم ولي نه به اندازه قبل. همان طور که گفتم باورها و انگيزه هايم قوي تر و با صداقت تر از الآن بود، احساس مي کنم يک دفعه همه چيز تغيير کرده است. يک دفعه آن چيزهايي که خوب و با ارزش بودند الآن غريب شده اند. انگار همه آدم ها تغيير کرده اند حتي خيلي از آدم هايي که ادعاي مذهبي بودن را دارند آنقدر که شايسته است انسانيت و شعور لازم را ندارند و آنهايي که هيچ ادعايي ندارند بهتر از روابط انساني و شعور برخوردارند. اوضاع جوري شده که گيج شدم نمي توانم خوب و بد را تشخيص دهم. کم آورده ام. شايد اگر به جاي اين همه واحدهاي درسي که پاس کردم، يک واحد خداشناسي و تقوا بيشتر پاس مي کردم. الآن خيلي جلوتر بودم. بعضي وقتها سؤالاتي به ذهنم مي رسد مثل اين که چرا خدا دوست دارد که ما آدم ها بندگيش را کنيم؟ مي دانم که خدا با اين همه عظمت و بزرگي و مهرباني، احتياج به عبادت و بندگي ما را ندارد فقط براي رستگاري و عروج خودمان است چرا انسان تنها از راه خداشناسي و عبادت به عروج و سعادت مي رسد؟ چرا خداوند دوست دارد انسان را به اين مقام والا برساند مگر ما انسانها چه جور آدم هايي هستيم؟ اصلاً عبادت و بندگي يعني نماز خواندن، روزه گرفتن و يا...؟ به نظر مي آيد در اين روزگاري که من زندگي مي کنم نياز دارم بيشتر بدانم از خدا، از انسان، از خوب، از بد. چه طور مي شود دين و عالم واقعي را در کنار هم داشت، احساس مي کنم که ظاهراً علم و دين را از هم جدا کرده اند. البته شايد احساسم اشتباه باشد ولي من نياز دارم به بيشتر دانستن و فهميدن، من نياز به آگاهي و راهنمايي دارم چرا که اگر اطلاعات کامل و کافي داشتم الآن اينقدر گيج نمي شدم. استوارتر و با انگيزه تر بودم. من در زندگي هميشه سعي داشتم که روابط خوبي با ديگران داشته باشم ولي تصميم دارم روابط خوبي با خدا پيدا کنم. نه اين که من روابط خوبي با خدا ندارم البته که دارم اما در دلم آن رضايت و آرامشي که مي خواهم نيست. احساس مي کنم يک جاي کارم مشکل دارد اما نمي دانم دليل اصلي چيست؟ شايد من هم مثل خيلي آدم هاي امروز دارم اداي آدم هاي خوب را در مي آورم ولي آن طور که شايسته است حق خوبي را ادا نمي کنم و شايد من فقط شناسنامه اي مسلمان و شيعه هستم ولي شيعه واقعي نبوده ام. بعضي وقت ها فکر مي کنم اگر در شهرهاي بزرگي مثل تهران زندگي مي کردم باز هم مي توانستم مذهبي باشم؟ منظورم اين است که من در محيط نسبتاً سالمي زندگي مي کنم پس اگر خوب باشم هنري نکرده ام واقعاً اگر ايمانم، حجابم، اخلاصم واقعي باشد مي توانم در شهرهايي که آنجا بهتر مشخص مي شود چه جور آدمي هستي باز هم خوب بمانم. خلاصه اين که من نياز به راهنمايي و آگاهي واقعي دارم. بسيار سپاسگذارم که بهترين کتاب هاي خداشناسي و تقوا را به من معرفي کنيد.


جوانان معمولاً در اين سنين درباره مسائل مختلف از جمله اعتقادات و باورهاي ديني خود دچار ترديد مي شوند و در صدد پيدا کردن دلايل منطقي و پشتوانه قابل قبولي براي آن ها هستند. آنان مي خواهند نظام فکري و اعتقادي خود را تجديد بنا کنند و به آن استحکام فزون تر بخشند. بنابراين حالاتي که سؤال خود را مطرح کرده ايد تا حد زيادي طبيعي است و جاي نگراني براي شما وجود ندارد. از آن جا که جوانان گاه گمان مي کنند باورهاي ديني شان بر تقليد مبتني است، تصميم به اصلاح آن مي گيرند و مي کوشند با تحقيق و موشکافي درباره آن ها به ثبات فکري دست يابند؛ چنين ترديدهايي که فرد را به تحقيق وا مي دارد به مرحله يقين و علم مي رساند، خوب و پسنديده است؛ ولي به شرط آن که همزمان با پديد آمدن آن، شخص به دنبال پاسخ باشد و در ترديد باقي نماند. شک توقفگاه خوبي نيست؛ اما اگر آغاز حرکت باشد، نيکو و شايسته است. اگر ترديدهاي شما از اين قبيل است، نگران نباشيد. بکوشيد با مطالعه و پرسيدن از استادان و کارشناسان، جنبه اعتقادي و فکري خودرا تقويت کنيد و با عمل به دستورهاي ديني(مثل نماز و عبادات ديگر) و پايبندي بيش تر به آن ها، ايمان خود را مستحکم سازيد. همين احساس دوري از خداوند خود از الطاف آن رب مهربان است و حکايت مي کند که رشته ارتباط بين بنده و پروردگارش بريده نشده و هنوز شعاعي از انوار الهي در آينه دل مي تابد و اين خود بشارتي است: گرت هواست که معشوق نگسلد پيوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد بايد توجه داشته باشيد که هر فردي در طول زندگي تحت تأثير عوامل مختلف دروني و بيروني به نوسانات روحي و رواني دچار مي شود. گاهي شاد و با نشاط است و گاه غمگين و کسل و افسرده خاطر مي شود. بنابراين، انسان از يک حالت رواني يکنواخت برخوردار نيست. بلکه با توجه به فضاي رواني حاکم بر او و حوادثي که برايش اتفاق مي افتد، حالات روحي مختلفي بر وي غلبه مي کند. آنچه شما در مورد ايمان خودت احساس مي کني، مختص شما نيست. شمار کثيري از مردم چنين حالاتي دارند. وجود اين حالت براي انسان، وقتي که به آن توجه دارد، و احساس مي کند، نوعي ضعف ايماني است که موجب کمال مي گردد. پس اينگونه حالات نه تنها براي انسان ضرر ندارد، (البته به شرط آن که به حد افراط نرسد) بلکه موجب رشد و تعالي او مي شود. در ضمن انسان موجودي کمال طلب است و به گونه اي آفريده شده است که به حد مشخصي از کمال قانع نمي شود بلکه دوست دارد هر روز بيش از پيش به کمالات بيشتري دست پيدا کند. حال اگر کسي احساس کند ضعف و نقصي ندارد، پيشرفت نخواهد کرد. اصولاً انسانهايي که خود را خوب و کامل مي دانند، زمينه رشد و پيشرفت را از دست مي دهند، زيرا حاضر نيستند که ضعف هايشان را درک کنند، و بپذيرند. و در گام بعدي، درصدد رفع آن برآيند. درک و احساس ضعف و ناتواني، اولين قدم براي صعود به سوي سعادت و خوشبختي است. مشروط به آن که انسان، درصدد رفع نقص و جبران کاستي ها برآيد. اگر در ايمان خود احساس ضعف مي نماييد، بايد براي تقويت بنيان هاي اعتقادي خود اقدام کنيد. و يکي از بهترين روش ها براي تقويت اعتقاد و راسخ ساختن ايمان همانا مطالعه دقيق و عميق کتاب هاي اعتقادی و اخلاقی است، مانند: 1. مجموعه کتابهاي شهيد مطهري ، انتشارات صدرا.(به جز کتابهای تخصصی فلسفه مانند شرح منظومه) 2. مصباح يزدی، محمد تقی، آموزش عقايد، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمينی(ره). 3. جوادی آملی، عبدالله، توحيد در قرآن، مرکز نشر اسراء. 4. جوادی آملی، عبدالله، مبادی اخلاق در قرآن، مرکز نشر اسراء. 5. نراقی، ملا احمد، معراج السعادة، انتشارات هجرت، قم. البته در کنار آن، تفکر در نظام خلقت به ويژه در ساختمان بدني خودتان و هر موجود ديگر همانند آسمان ها، کرات کهکشان ها و... مي باشد. بي ترديد يک لحظه تفکر گاه موجب نجات دائمي يک شخص مي شود و از همين رو ارزشمندترين عمل نزد خداوند تفکر است. پس با مطالعه و تفکر به تقويت بنيانهاي اعتقادي خود روي آوريد. در ضمن مطالعات، تمرين عملي و توجه به عبادات و رويکرد مذهبي داشتن در آنچه که براي شما جذابيت دارد و تمايل به انجام رفتار خاصي داريد، مايه تثبيت و ماندگاري آثار مطالعاتي و فکري خواهد بود. در پايان نکاتی را خدمت شما عرض می نماييم: 1. خودتان را از اين افکار منفي و وسوسه هاي شيطاني رهايي بخشيد. چون گاهي اوقات شيطان براي دور کردن انسان از توجه به خدا، چنين افکاري را به ذهن او وارد مي سازد. 2. با مطالعه کتاب هايی که ذکر شد، شناخت خودرا به خدا و نيز به وظايف ديني بيشتر نماييد، تا اين که با رغبت و شوق به وظايفتان عمل کنيد. 3. با قرآن انس بگيريد و سعي نماييد هر روز چند آيه را با توجه به معنا و مفهوم آن بخوانيد و توسل گرفتن به ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ را فراموش نکنيد. 4. سعي کنيد براي انجام کارها و فعاليت هاي شبانه روزي، برنامه اي تنظيم و طبق آن عمل کنيد و اوقات فراغت خود را با ورزش، مطالعه و.. پر کنيد و هيچ گاه بيکار نباشيد.(حتی استراحت نیز از روی برنامه ریزی باشد) 5. در فعاليت هاي دسته جمعي مثل اردوها، گردهمايي هاي علمي و مذهبي و ورزش هاي دسته جمعي، خصوصا کوه نوردي، شرکت فعال داشته باشيد. 6. رفت و آمد خود را با افراد با نشاط و با سواد مذهبي زياد نماييد. 7. حالات رواني، عواطف و احساسات انسان با توجه به سن او تغيير مي کند، دين باوري يک نوجوان با دين باوري فرد جوان تفاوت مي کند در اين صورت نمي توان ادعا کرد که فرد از لحاظ دين باوري عوض شده است، بلکه دين باوري در هر سني، شرايط و ويژگي هاي خاص خود را دارد ودر دوره هاي مختلف زندگي جلوه هاي گوناگون پيدا مي کند. 8. هيچ گاه اميد خود را از دست ندهيد و سعي کنيد به جاي تکيه بر نکات منفي شخصيت خود، بر نکات مثبت شخصيت خويش تمرکز کنيد (توجه به نيمه پر ليوان). 9. به ياد داشته باشيد تکاليف و وظايف الهي به اندازه ظرفيت و توان هر فرد است. (لا يکلف الله نفسا الا وسعها). .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image