ذکر الله لااله الا هو الحی القیوم /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

باگفتن ذکر الله لااله الاهوالحی القیوم انسان به چه درجاتی میرسد؟ اگه امکانش هست اطلاعات بیشتری درمورد این ذکر بگویید؟


در پاسخ به توضیح زیر توجه کنید .1. هر ذکری دارای خصوصیت خاص خود است وآثار هر ذکری مرتبط با حقیقت و محتوای آن است .2. ذکر شریف «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» نیز با توجه به پیام و محتوا و در بر داشتن صفات و اسمایی که درآن است اثار خاص خود را دارد . 3. اثراین ذکر معرفت نسبت به حیات و قیمومیت حق تعالی برخوردار شدن از حیات حقیقی است . 4. در مورد محتوای این ذکر و معنای اسم « الله » و اسم « الحی » و « القیوم » به توضیح زیر توجه کنید : اللَّه نام مخصوص خداوند و به معنى ذاتى است که جامع همه صفات کمال و جلال و جمال است، او پدید آورنده جهان هستى است، به همین دلیل هیچ معبودى شایستگى پرستش جز او ندارد، و از آنجا که در معنى اللَّه یگانگى افتاده است، جمله لا إِلهَ إِلَّا هُوَ تاکیدى بر آن است.. حى از ماده حیات به معنى زندگى است، و این واژه مانند هر صفت مشبهه دیگر دلالت بر دوام دارد و بدیهى است که حیات در خداوند حیات حقیقى است چرا که حیاتش عین ذات او است نه همچون موجودات زنده در عالم خلقت که حیات آنها عارضى است و لذا گاهى زنده اند و سپس مى میرند، اما در خداوند چنین نیست،چنان که در آیه 58 سوره فرقان مى خوانیم :وَ تَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ، توکل بر ذات زنده اى کن که هرگز نمى میرد. این از یک سو، از سوى دیگر حیات کامل، حیاتى است که آمیخته با مرگ نباشد، بنا بر این حیات حقیقى حیات او است که از ازل تا ابد ادامه دارد اما حیات انسان، به خصوص در این جهان که آمیخته با مرگ است نمى تواند حیات حقیقى بوده باشد لذا در آیه 64 سوره عنکبوت مى خوانیم: وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ زندگى این جهان بازیچه اى بیش نیست و زندگى حقیقى (از نظرى) زندگى سراسرى دیگر است! روى این دو جهت حیات و زندگى حقیقى مخصوص خدا است ..زنده بودن خداوند چه مفهومى دارد؟در تعبیرات معمولى، موجود زنده به موجودى مى گویند که داراى نمو- تغذیه- تولید مثل و جذب و دفع و احیانا داراى حس و حرکت باشد ولى باید به این نکته توجه داشت که ممکن است افراد کوته بین حیات را در مورد خداوند نیز چنین فرض کنند با این که مى دانیم او هیچ یک از این صفات را ندارد و این همان قیاسى است که بشر را در باره خداشناسى به اشتباه مى اندازد، زیرا صفات خدا را با صفات خود مقایسه مى کند.ولى حیات به معنى وسیع و واقعى کلمه عبارت است از علم و قدرت بنا بر این وجودى که داراى علم و قدرت بى پایان است حیات کامل دارد، حیات خداوند مجموعه علم و قدرت اوست و در حقیقت به واسطه علم و قدرت موجود زنده از غیر زنده تشخیص داده مى شود، اما نمو و حرکت و تغذیه و تولید مثل از آثار موجوداتى است که ناقص و محدودند و داراى کمبودهایى هستند که بوسیله تغذیه و تولید مثل و حرکت آن را تامین مى کنند، اما آن کس که کمبودى ندارد این امور هم در باره او مطرح نیست.و اما قیوم صیغه مبالغه از ماده قیام است، به همین دلیل به وجودى گفته مى شود که قیام او به ذات او است، و قیام همه موجودات به او مى باشد، و علاوه بر این قائم به تدبیر امور مخلوقات نیز مى باشد.روشن است که قیام به معنى ایستادن است و در گفتگوهاى روزمره به هیئت مخصوصى گفته مى شود که مثلا انسان را به حالت عمودى بر زمین نشان مى دهد، و از آنجا که این معنى در باره خداوند که از جسم و صفات جسمانى منزه است مفهومى ندارد، به معنى انجام کار خلقت و تدبیر و نگهدارى است، زیرا هنگامى که انسان مى خواهد کارى را انجام دهد برمى خیزد، آرى او است که همه موجودات جهان را آفریده، و تدبیر و نگاهدارى و تربیت و پرورش آنها را به عهده گرفته است و به طور دائم و بدون هیچگونه وقفه قیام به این امور دارد.از این بیان روشن مى شود که قیوم در واقع، ریشه و اساس تمام صفات فعل الهى است (منظور از صفات فعل، صفاتى است که رابطه خدا را با موجودات جهان بیان مى کند) مانند آفریدگار، روزى دهنده، زنده کننده، هدایت کننده، و مانند اینها، اوست که روزى مى دهد، اوست که زنده مى کند و اوست که مى میراند و اوست که هدایت مى کند بنا بر این صفات خالق و رازق و هادى و محیى و ممیت، همه در وصف قیوم جمع اند.و از اینجا روشن مى شود اینکه بعضى مفهوم آن را محدود به قیام به امر خلقت و یا فقط امر روزى دادن و مانند آن دانسته اند در واقع اشاره به یکى از مصداقهاى قیام کرده اند در حالى که مفهوم آن گسترده است و همه آنها را شامل مى شود، زیرا همانگونه که گفتیم به معنى کسى است که قائم به ذات است و دیگران قیام به او دارند و محتاج به اویند.در حقیقت حى، تمام صفات الهى مانند علم و قدرت و سمیع و بصیر بودن و مانند آن را شامل مى شود و قیوم، نیاز تمام موجودات را به او بازگو مى کند و لذا گفته اند این دو با هم اسم اعظم الهى است. تفسیر نمونه، ج 2، ص: 263 .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image