تفسیر / تاريخ بزرگان / جرجیس /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

حضرت جرجیس(ع) در چه زمانی بود و آیا ایشان به شهادت رسید؟


جرجیس(ع) یکی از پیامبران بنی اسرائیل از فلسطین بود که خداوند او را بعد از حضرت عیسی(ع) به پیامبری برانگیخت و مأمورش کرد تا به سوی پادشاه موصل رفته و او را به توحید دعوت کند.تاریخ دقیق رسالت جرجیس نبى معلوم نیست، اما گفته‌اند، وی در فاصله زمانی میان عیسى(ع) و پیامبر اسلام(ص) در روزگار «داذیانه» پادشاه موصل بود. پادشاه موصل حاکمی ستم‌گر بود و بتى داشت به نام «افلون» که مردم را به زور به پرستش آن وامی‌داشت.جرجیس به فرمان الهی نزد پادشاه موصل رفت و گفت: پادشاها نصیحتم را بپذیر، شایسته نیست مردم غیر خدا را بپرستند و به غیر او تمایل بیابند. پادشاه گفت: تو اهل کدام سرزمینى؟ جرجیس گفت: من مردی از روم و ساکن سرزمین فلسطین هستم، پادشاه دستور داد او را زندانى کردند، سپس بدن او را با شانه‌‏هاى آهنین خراشیدند، تا آن‌جا که گوشت بدنش تکه تکه ریخت، و آن‌گاه روى بدن او سرکه ریختند و بدنش را با پارچه‌‏اى خشن خراشیدند؛ پس از آن فرمان داد بدن او را با آهن داغ بسوزانند و چون هنوز زنده بود، فرمان داد میخ‌هاى آهنین در ران‌ها و زانوان و زیر پایش بکوبند، ولى او همچنان زنده بود، ... وقتى شب فرا رسید و مردم متفرّق شدند، اهل زندان دیدند فرشته‌‏اى نزد او آمد و گفت: اى جرجیس! خداوند تبارک و تعالى می‌فرماید: صبر کن و نترس، تو را بشارت می‌دهیم که خداوند همراه تو است و نجاتت می‌دهد. آنها تو را چهار بار خواهند کشت که هر بار خداوند تو را زنده می‌کند و درد و ناراحتى را از تو بر می‌دارد.[1]سر انجام پس از شکنجه‌های فراوان و پس از چهار بار کشتن جرجیس، پادشاه گفت: اگر این ساحر را رها کنم قوم مرا هلاک می‌کند، پس همگى اجتماع کردند و باز تصمیم بر کشتن او گرفتند، این‌بار خواستند او را با شمشیر به قتل برسانند، جرجیس گفت: در کار من عجله نکنید، سپس گفت: خداوندا اگر تو این بت‌پرستان را هلاک کردى از تو می‌خواهم نام مرا در زمره حق‌‏پرستانى که در راه تو هر بلا و مصیبتى را تحمّل کردند ثبت فرما، این‌جا بود که به او حمله کردند و سر از بدن او جدا نمودند، در همان لحظه عذاب بر آنها نازل شد و همگى هلاک شدند.[2]برخی گفته‌اند؛ چون جرجیس از آن پادشاه نومید گشت، گفت پروردگارا، این مرد تسلیم تو نمی‌شود؛ او مرا چندین بار کشت و عذاب کرد، و تو به فضل خویش باز مرا زنده کردى. یا رب همه آنها را هلاک کن. خداى عزّ و جلّ نیز تقدیر کرد که نیمی از مردم آن شهر طرفدار پادشاه شدند، و نیمی دیگر طرفدار جرجیس. آن‌گاه آتشى از آسمان آمد و کافران را سوخت و نابود کرد. و آن نیم دیگر که به جرجیس ایمان آورده بودند شمشیر به زمین نگذاشتند تا همه کافران کشته شدند.[3] به عبارتی تا مطمئن نشدند که تمام کافران دچار عذاب خدا شده‌اند،‌ از حالت آماده‌باش خارج نشدند.برخی از مورخان گفته‌اند؛ هنگامی که همسر پادشاه موصل که به جرجیس ایمان آورده بود و بر اثر شکنجه‌های سخت پادشاه به شهادت رسید، جرجیس دست به دعا برداشت و گفت «خدایا، چنین شکنجه‌‌اى به من هم مرحمت فرماى تا بهترین مقام شهیدان را نیز به من بخشوده باشى. دیگر پایان روزگار من است؛ از این‌روى می‌خواهم که پاره‌‏اى از خشم‌‏ها و کیفرهاى خود را به این مردم بفرستى؛ زیرا این مردم منکر وجود و قدرت تو هستند، اگر چه یاراى ایستادگى در برابر عذاب تو را ندارند».هنوز نفرین او به پایان نرسیده بود که خداوند آتشى بر آنان فرو بارید و همه را سوزاند. همین‌که آتش آنها را فراگرفت و در حال سوختن بودند، به جرجیس که چنین نفرینى کرده بود، حمله کرده و او را کشتند. و این چهارمین مرگ او بود.شهر، پس از این‌که سراسر سوخت، از زمین برخاست و زیر و رو گردید و تا مدتى از آن دودى بد بوى بلند می‌‏شد.همه کسانى که به او ایمان آورده و کشته شده بودند، 34000 نفر می‌‏شدند که یکى از آنها همسر پادشاه بود.[4]برخی مفسران قرآن، جرجیس را یکی از مصادیق آیه «یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَة»،[5]در صبر بر امتحان الهی و شدیدترین عذاب‌ها می‌دانند.‏[6]بر اساس گزارش برخی مورخان، قبر جرجیس نبی(ع) در شهر موصل عراق است.‏[7] .

اسلام کوئست

مرجع:

ایجاد شده در 1400/12/23



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image