تخمین زمان مطالعه: 3 دقیقه
امام صادق(ع) را در رديف فقهاي ديگر قرار دادن، ظلم بزرگي به تاريخ و تكذيب اقوال بزرگان و دانشمندان شيعه و سني در مورد ايشان ميباشد. چون امام صادق(ع) بنا به اعتراف اهل سنت و شيعه از هر نظر در زمان خود بي نظير است.امام در فقاهت، علم و دانش، هيچگاه هم رديف ساير علماي عصر خود نبود چون تمام علماي شيعه و سني در مقابل علم بيكران امام سر تعظيم فرود آوردند و بزرگان علم بسان شاگردي مبتدي زانوي علم در برابر امام بر زمين ميزدند پيشواي بزرگ مذهب حنفي ابوحنيفه از شاگردان او بود و با افتخار فرياد ميزد «لولا السنتان لهلك النعمان» يعني اگر آن دو سالي كه در خدمت امام بودم نبود (ابوحنيفه) هلاك ميشد[1] پيشواي مذهب مالكي، مالك ابن انس از دانش آموختگان مكتب صادق(ع) بود، حسن بصري مؤسس مكتب فلسفي «بصره» و واصل بن عطاء مؤسس مذهب معتزله از شاگردان آن حضرت بودنند . خلاصه در مكتب فكري آن حضرت برجستهترين انديشمندان و زبدهترين فيلسوفان و نخبهترين عالمان تربيت شدند و وجود چهار هزار شاگردان آن هم با عقايد و مذاهب مختلف، از سرتا سر جهان، حكايت از عظمت علمي و جاذبة معنوي آن حضرت دارد : و علومي چون فقه، حديث، تفسير، فلسفة و كلام، و حتي طب و شيمي، مديون حوزة درسي امام صادق(ع) مي باشند.[2] علاوه بر اينها، از دلايل علم بيكران آن حضرت اعتراف مخالفان از جمله صاحب فصول به علم بيكران آن حضرت ميباشد به طوري كه ميگويد: از بسياري علوم كه بر دل حكمت آن وارث علوم انبياء ريخته شده هر حكمي كه هيچ عاقلي علت آن را نداند و هر علمي كه هيچ عالمي راه بكنه آن نبرد نسبتش را به آن حضرت ميدهند و از او روايت ميكنند.اما از لحاظ معنوي، در زمان خود كسي به پاي او نميرسد بطوري كه مالك ابن انس ميگويد هميشه جعفر ابن محمد را در يكي از سه حال ملاحظه كردم، يا در حال نماز بود، يا روزهدار بود، يا قرآن تلاوت ميكرد و در علم و عبادت و پارسايي كسي را جزء محمد بالاتر نديدم و نشنيدم و از قلبم نيز نگذشته است.»[3]شهرستاني ميگويد جعفر بن محمد صادق(ع) «داراي علم بسيار و آگاهي كامل بر حكمت و زاهد در دنيا و عاري از تمام شهوات بود.[4]»بنا به اعتراف علماي سني و شيعه مقام معنوي آن حضرت به جايي رسيد كه، معجزات و كارهاي خارق العاده و پيش بينيهاي غيبي فراواني از آن حضرت ديده شد.امام با توجه به اوضاع نا بسامان آن زمان، شروع به مبارزه با دستگاه حکومت كرد و با كار فكري و مبارزه با تحريف، در حقيقت شروع به بريدن شاهرگ دستگاه خلافت نمود و تشكيلات سياسي پنهاني تشكيل داد و به جايي رسيد كه ابوسلمه طي نامههايي مكرر به امام از او خواست كه خلافت را قبول كند ولي امام قبول نكردند.[5]علاوه بر همة اينها پيروان اهل بيت با دلايل قاطع عقلي و نقلي او را امام معصوم خود ميدانند و دلالت واضحه بر امامت آن حضرت آن قدر است كه زبان تمام مخالفان را از شبهه و طعن كوتاه ساخته است.[6]از دلايل امامت آن حضرت غير از نصوصي كه از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ در مورد دوازده امام و نصي كه از امام باقر ـ عليه السّلام ـ در مورد امامت آن حضرت وارد شده است وجود معجزات و آيات الهي كه بر دست آن حضرت ظاهر شده است، منابع سني هم مثل كشف الغمه و فصول المهمه، آنها را نقل كردهاند، روايت «ابوبصير» ميگويد: وقتي با حالت جنب به خدمت امام رسيدم فرمودند كه: يا ابابصير، ندانستهاي كه به خانة انبياء و اولياء نبايد جنب رفت.[7] .
سامانه پاسخگویی به سوالات و شبهات
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.