حقیقت برزخ و قیامت /

تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه

حقیقت و اثبات عالم برزخ و تفاوت عالم برزخ و قیامت چیست؟


1ـ مطابق آنچه از نصوص قرآن کریم و اخبار و روایات متواتر و غیر قابل انکارى که از رسول اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام رسیده است استفاده مى شود، هیچکس بلافاصله پس ازمرگ وارد عالم آخرت نمى شود؛ بلکه ابتدا وارد برزخ می شوند و در قیامت به عالم آخرت منتقل می گردند. همچنین از نظر قرآن کریم، هیچ کس در فاصله مرگ و قیامت کبرى در خاموشى و بى حسى فرو نمى رود، یعنى چنین نیست که انسان پس از مردن در حالى شبیه بیهوشى فرو رود و هیچ چیز را احساس نکند، نه لذتى داشته باشد نه المى، نه سرورى داشته باشد و نه اندوهى، بلکه انسان بلافاصله پس از مرگ وارد مرحله اى دیگر از حیات مى گردد که همه چیز را حس مى کند، از چیزهایى لذت مى برد و از چیزهاى دیگر رنج، البته لذت و رنجش بستگى دارد به افکار و اخلاق و اعمالش در دنیا. این مرحله ادامه دارد تا آنگاه که قیامت کبرى بپا شود.در آن هنگام در اثر یک سلسله انقلابها ودگرگونیهاى بى نظیر که در آن واحد جهان را فرا مى گیرد و از دورترین ستارگان گرفته تا زمین ما همه مشمول آن دگرگونى مى شوند،این مرحله یا این عالم که براى هر کسى یک فاصله و حد وسط میان دنیا و قیامت مى شود، پایان مى پذیرد.پس، از نظر قرآن کریم عالم پس از مرگ در دو مرحله صورت مى گیرد، و به تعبیر صحیح تر، انسان پس از مرگ دو عالم را طى مى کند: یکی، عالمى مانند عالم دنیا پایان مى پذیرد که «عالم برزخ » نامیده مى شود، دیگر عالم آخرت که به هیچ وجه پایان نمى پذیرد. 2ـ برخی توهّم کرده اند که انسان پس مرگ فقط روح دارد نه بدن؛ حال آنکه هم براهین فلسفی هم آیات و روایات بیانگر این معنا هستند که آدمی در عالم برزخ نیز بدن دارد؛ لکن بدنی غیر مادّی؛ یعنی بدنی که مثل ابدان دنیایی اندازه و رنگ دارد، امّا مادّی نیست؛ مثل ابدانی که در خواب می بینیم. از این بدن با عنوانهایی چون « بدن برزخی»، « کالبد برزخی» ، « بدن مثالی» و « بدن هور قلیایی» یاد می شود. 3ـ چیستی روح: اولاً روح، مخلوق و یکی از ما سوی الله است. پس روح ممکن الوجود است و واجب الوجود نیست. ثانیاً موجودی است مجرّد از مادّه و مجرّد از جسم؛ یعنی نه مادّی است نه جسمانی، بر خلاف بدن برزخی که مادّی نیست ولی جسمانی است. توجّه شود که جسم غیر از مادّه است. ثالثاً روح را مراتبی است پنجگانه :به تعبیر حکما آدمی ابتدا موادّ غذایی است لذا یک مرتبه نفس دارد. آنگاه در اثر حرکت جوهری به مرتبه ی بالاتر نفس ترقّی نموده تبدیل به نطفه گشته دارای نفس نباتی می شود. آنگاه نطفه نیز در اثر حرکت جوهری ترقّی نموده با نفس حیوانی ارتباط می یابد. سپس با حرکت جوهری اختیاری، در مراتب وجود بالا آمده با روح الایمان متّحد گشته مومن می شود. باز در مراتب وجود ترقّی نموده و با روح القدس متّحد گشته معصوم می شود. لذا قرار دادن روح در بدن و امثال این توهمّات در کار نیست. این خود بدن است که در مراتب وجود بالا آمده با مراتب عالی وجود ، که مراتب نفس(روح) می باشد ، متّحد می گردد. روح نه داخل بدن است و نه خارج آن و نه جزء آن است و نه عین آن. بلکه نفس ، حقیقت بدن است و بدن ، رقیقت نفس. انسان یک موجود است که دارای مراتب می باشد ؛ رتبه ی دانی آن را بدن و رتبه ی بالای آن را نفس یا روح می گویند. روح تکامل نمی یابد ؛ چون تکامل با حرکت است و موجود غیر مادّی حرکت ندارد ؛ بلکه این بدن است که در اثر حرکت جوهری خویش ، در مراتب وجودی انسان بالا می آید تا به تجرّد از مادّه رسیده بدن برزخی شود. لذا مرگ نیز جدا گشتن روح از بدن نیست ؛ بلکه جدا گشتن بدن از مادّه است. بدن (صورت متّحد با مادّه) وقتی از مادّه ی خویش جدا گشت ، بدنی است برزخی که شکل و رنگ و اندازه دارد ولی مادّه ندارد ؛ شبیه صور ذهنی که شکل و رنگ و اندازه دارند ولی مادّه ندارند. خداوند اراده نمود تا موجودی خلق نماید که تمام کمالات را به تنهایی دارا باشد و کمالات تمام مراتب وجود در او به ظهور رسد. پس موجودی دارای مراتب آفرید که یک سرش در پایین ترین مرتبه ی وجود بود و سر دیگرش در عالمی فوق ملائک. ابتدا روح را خلق نمود که اعظم خلق است ؛ سپس آن را در قوس نزول پایین آورد تا به پایین ترین درجه ی وجود رسید و به صورت بدن مادّی ظاهر گشت ؛ فرمود: « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویمٍ (4) ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلین ــــ ... که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، (4) سپس او را به پایین ترین مرحله بازگرداندیم »(التین) ؛ آنگاه نقشه ی مسیر بازگشت را به صورت دین برای او مشخّص ساخت تا در قوس صعود بالا رود و به حقیقت خویش واصل گردد؛ « ... إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ـــ ما از آنِ خداییم؛ و به سوى او بازمى گردیم » (البقرة:156). پس اگر این انسان مسیر صعود را تمام و کمال بازگشت ، او تمام دایره ی امکان را گشته و کمالات همه ی موجودات را در خویش دارد. چنین موجودی تمام کمالات را در مراتب نزولی وجود داراست چون تمام آن را در نزول خویش طیّ نموده و تمام کمالات را در مراتب صعودی وجود داراست ؛ چون در بازگشت ، همه ی آنها را اکتساب کرده است. لذا او به تنهایی یک عالم است. اگر انسان در همان بالا بود دیگر پایین را نداشت و اگر در پایین بود دیگر بالا را نداشت. امّا با این نزول و صعود ، او جامع کمالات موجودات گشته و مقام خلیفة اللهی یافته است. رابعاً با اینکه در فلسفه ی اسلامی مطالب عمیق بسیاری در ارتباط با روح مطرح گشته، امّا حقیقت روح جز با علم حضوری قابل درک نیست. لذا تا آدمی به شهود باطنی روح نائل نگشته حقیقت آن را ادراک نمی کند. 4ـ مواقف قیامت: بعد از مرگ، آدمی وارد برزخ یا عالم قبر می شود. و چون وارد عالمی ناشناس شده گرفتار فشاری خاصّ می گردد؛ بخصوص اگر هنگام ورود با ملائک عذاب مواجه شود. پس از آن دو فرشته با نامهای نکیر و منکر یا بشیر و مبشّر به سراغش آمده و از او اعتقاداتش را سوال می کنند. اگر اعتقاد او را موافق حقّ یافتند او را راهنمایی می کنند به سوی بهشت برزخی که دار السلام نام دارد؛ امّا اگر اعتقادات او را باطل یافتند، او را روانه ی برهوت می کنند که نام جهنّم برزخی است. برخی ها هم که حدّ وسطند در جایگاه برزخی خود می مانند؛ و از دار السلام راهی به سوی او باز می شود که از آن طریق نعمات بهشتی دریافت می کنند. البته برخی ها هم پس مدّتی عذاب در برهوت، از آنجا نجات یافته جزء گروه وسط می شوند؛ کما اینکه از وسطی ها نیز برخی ها به گروه نخست می پیوندند. امّا در آخرت، پس از اینکه همه بندگان - به استثناى مخلَصین و شیعیان واقعى - در صحنه قیامت حاضر مى شوند، ایستگاه هایى را باید طى کنند تا به مقصد و مقصود نهایى خود برسند. به حسب روایات - که هماهنگ با آیات قرآن است - صحنه محشر و قیامت پنجاه موقف و ایستگاه دارد که نخستین آنها به پاخاستن از قبر (عالم برزخ) و حضور در صحنه محشر است. کیفیّت این رستاخیز غیر از آن است که عوام توهّم می کنند. چرا که فهم کیفیّت حقیقی آن در نزد فلاسفه ی اسلامی چنان دشوار است که غیر فلاسفه از درکش عاجزند. قرآن مى فرماید: تَعْرُجُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ إِلَیْهِ فِى یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ ؛ «فرشتگان و روح به سوى او عروج مى کنند، در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است». معارج (70)، آیه 4. امام صادق علیه السلام با استناد به این آیه مى فرماید: «فَحَاسِبُوا أَنْفُسَکُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا عَلَیْهَا فَإِنَّ لِلْقِیَامَةِ خَمْسِینَ مَوْقِفاً کُلُّ مَوْقِفٍ مِقْدَارُهُ أَلْفُ سَنَةٍ» ؛ «پیش از اینکه حساب شما را محاسبه کنند، از خود حساب بکشید؛ زیرا قیامت داراى پنجاه ایستگاه است که هر ایستگاه هزار سال به طول مى انجامد». کافى، ج 8، ص 143. ابن مسعود مى گوید: ما نزد أمیر المؤمنین علیه السلام نشسته بودیم که فرمود: «إن فى القیامة لخمسین موقفاً کل موقف ألف سنة فأول موقف خرج من قبره» ؛ «در قیامت پنجاه موقف و ایستگاه است که هر ایستگاه هزار سال به طول مى انجامد و نخستین ایستگاه هم بیرون آمدن از قبر است». بحار الانوار، ج 7، ص 111. اما هدف از وجود این ایستگاه ها، پاک شدن انسان و پیدا کردن آمادگى ملاقات با خداى سبحان است؛ زیرا قیامت یعنى بازگشت هر چیز - با همه وجود - به مبدأ خود است «انا لله و انا الیه راجعون» بقره: 245 و همچنین ر.ک: نجم: 42؛ انشقاق: 6؛ مائدة: 18؛... و تنها کسى مى تواند به بارگاه الهى بار یابد که با تمام وجود خود، تنها او را بخواهد و خدایى شود. این ایستگاه ها نیز براى پاک شدن انسان ها است. اما انسان هایى که از پیش، در دنیا خود را پاکیزه نموده اند، توقفى بس کوتاه دارند و به اندک زمانى به محضر حق راه مى یابند. این مطلب مضمون حدیثى از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که به ایشان عرض شد که قیامت چه روز طولانى اى است. فرمودند: قسم به کسى که جان محمد صلی الله علیه و آله به دست اوست، آن روز براى مؤمن کوتاهتر از نماز واجبى است که او در دنیا اقامه مى کند». تفسیر المیزان، ج: 20 ص: 13؛ بحث روایى ذیل آیه 4 سوره مبارکه معارج؛ روشن است که این گروه مومنانى هستند که به مقام مخلَصین نرسیده اند. نکته دیگر اینکه ماندن در این توقفگاه ها و طول آن، بستگى تام به فرد دارد. بر حسب بعضى از روایات، سران شرک - که هیچ امیدى به اصلاح آنها نیست و حساب آنان روشن است - در این مواقف نمى ایستند و به سوى دوزخ برده مى شوند. بحار الانوار، ج 7، ص 250 و 260. همچنین دیدیم که شیعیان واقعى نیز در این توقفگاه ها، درنگ ندارند و مستقیماً به بهشت مى روند.امام باقر علیه السلام می فرماید:« وقتی این آیه : « وجیء یومئذ بجهنم» بر رسول خدا صلی الله علیه وآله نازل شد , کسی از رسول خدا صلی الله علیه وآله در باره آن سوالی کرد, حضرت فرمود: روح الامین به من خبر داد که خداوند- که خدایی به جز او نیست- وقتی خلایق اولین وآخرین را در صحرای محشر گرد آورد, جهنم با هزار زمام و لجامش آشکار می شود, که هر زمامی در دست صد هزار فرشته دوزخ است, در حالی که صدای زفیر خشم آلودی از آن شنیده می شود, ...» در همین هنگام بر روی آتش پلی وضع می شود بسیار باریک وبسیار تیز اما بسیار طولانی, این پل, به زبان روایات «صراط» نامیده می شود. بر روی این پل چند ایستگاه اصلی وچند موقف فرعی قرار دارد که به آنها «مواقف» ویا «عقبات» می گویند.درباره چگونگی حسابرسی در قیامت باید دانست، خداوند «سریع الحساب» (بقره، آیه 202) است و هیچ گونه محدودیتی از جهت حسابرسی اعمال همه بندگان به طور هم زمان ندارد. حتی با احاطه علمی خود نیازی به زمان حسابرسی ندارد. اما باید دانست قیامت نیز همانند دنیا دارای نظام است البته با ویژگی های خاص خودش لذا بنا بر آن چه در روایات آمده است مواقف پنجاه گانه وجود دارد و در هر ایستگاهی به نوعی از اعمال رسیدگی می شود و در حقیقت عالم قیامت پرده نمایش و ظهور اعمال و عقاید ما در دنیاست همچنان که در دنیا ما در عرصه های مختلف زندگی شخصی، خانوادگی، اجتماعی و عبادت و... رفتارهای گوناگونی داشتیم در آنجا نیز ایستگاه حق الله، حق الناس، حق نماز، حق قرآن و... از انسان بازخواست می کنند و در حقیقت جلوه ای از اجرای عدالت خداست که به نمایش در می آید به هر میزان که در این دنیا به این حقوق بیش تر و آسان تر پرداخته شده باشد. در صحنه قیامت سریع تر آن ایستگاه ها طی می شود. بنا بر آن چه گفته شد این گونه نیست که انسان در صف های طولانی بایستد تا نوبت او برسد بلکه باید در صف های متعدد پاسخ گو باشد.از امام صادق علیه السلام در بحار الا نوارج8 , ص64 , نقل است که :« انسانها - بر حسب طبقات ملکات خود- بر صراط عبور می کنند واین صراط از مو باریکتر واز شمشیر تیزتر,است, بعضی از عبور کنندگان؛ مثل برق می گذرند مانند دویدن اسب, وبرخی مانند سُریدن وبعضی راه می روند وبرخی دیگر به پل آویزان می شوند, وآتش قسمتی از وجود آنها را می سوزاند وقسمتی را رها می کند. » در همان مدرک , مفضل از امام صادق در باره صراط سوال نمود , حضرت فرمود: « صراط, راهی است به سوی معرفت خداوند , عز وجل , ودو صراط وجود دارد, صراط در دنیا , وصراط در آخرت, اما صراط در دنیا همان امام مفترض الطاعه است , که اگر کسی در دنیا اورا شناخت وبه هدایت او اقتدا نمود, در آخرت از صراطی که پلی بر روی دوزخ است,عبور می کند, واگرکسی او(امام) را نشناخت قدمهایش از صراط می لغزدودر آتش سقوط می کند.» مرحوم« شیخ مفید» در کتاب عقایدش می فرماید: «اعتقاد مادر باره صراط این است که آن «حق» است ؛ وآن پلی است بر جهنم وجمیع خلایق از آن عبور می کنند . همانطور که خداوند درسوره مریم آیه 71 فرمود : «وان منکم الا واردها کان علی ربک حتما مقضیا », « جز این نیست که همه شما بر آتش جهنم وارد می شوید ( از صراط عبور می کنید)واین وعدهای است حتمی وشدنی از جانب پروردگارتو.» وصراط در وجه دیگرش نام حجت های خداست...»البته دانستن ترتیب مواقف برای ما چندان اهمیتی ندارد , اصل این است که بدانیم این عقبات یا مواقف هر کدام بنام یکی از فرائض و اوامر و نواهی نام گذاری شده , که برای وصول به بهشت باید با عبور از این مواقف به حساب یک یک تکالیف رسیدگی شود. مرحوم شهید دستغیب در کتاب معاد خود می فرمایند:اولین عقبه؛ شامل سه موقف: رَحِم, امانت, و ولایت,است.ودر توضیح آن چنین نوشته اند:«موقف اول رحم است که انسان در این موقف باز داشته می شود چنانچه در قرآن کریم است : واتقواالذی تسائلون به والارحام... پس اگر یکی از ارحام شما مریض شد, عیادتش کنید, اگر محتاج شد...» موقف دیگر «امانت» است,... و موقف سوم : ولایت علی ابن ابی طالب است, طبق آیه شریفه « وقفوهم انهم مسوولون» که مفسرین می گویند یعنی از ولایت علی ابن ابی طالب.عقبه دوم: « نماز » است. رسول خدا فرمود : شفاعت من به کسی که نماز راضایع سازد نمی رسد..عقبه سوم: خمس وزکات است حضرت صادق علیه السلام دارند: سخت ترین حالات مردم در قیامت وقتی است که مستحقین خمس بر خیزند ومطالبه حق خود را از کسانی که به آنها نرسانده اندبنمایند.(معاد دستغیب ص 159)عقبه چهارم:روزه است, ...عقبه پنجم: حج است ,که اگر کسی, مستطیع باشد وبه حج نرود؛ درهنگام مردن به او می گویند: « مِت یهودیا او نصرانیا» (مسلمان نمی میری ؛ بلکه مخیری بین اینکه) یهودی ویا نصرانی بمیری!!! عقبه ششم: طهارت است...عقبه هفتم: مظالم است که به آن « حق الناس» نیز می گویند.مابقی عقبات ومواقف نیز به همین ترتیب از واجبات ومحرمات است. * برای مطالعه کامل در زمینه معاد می توانید به کتاب « معاد یا بازگشت به سوی خدا»، در دو جلد، چاپ شرکت انتشار، نوشته استاد آیه الله محمد شجاعی مراجعه نمایید. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image