کلام /

تخمین زمان مطالعه: 11 دقیقه

بنا به تفسير و مورخين شيعه آيه «اليوم اکملت لکم دينکم و اتممت عليکم نعمتي و...» در خصوص جانشيني حضرت امام علي ابن ابيطالب ـ عليه السلام ـ در روز غدير خم مي باشد و اکمال دين و اتمام نعمت همان انتصاب امام علي ـ عليه السلام ـ مي باشد. خدايي که حاکم علي الاطلاق مي باشد و هيچ کار بيهوده و عبثي را انجام نمي دهد چرا اکمال دين و اتمام نعمت را چيزي قرار داد که هيچگاه رسماً تحقق نيافت حداقل اينکه ملت و امت اسلامي در 14 قرن اخير از اين نعمت بي بهره است و تحقق جانشيني ايشان و بعد از آن فرزندان (معصوم) و امامان گرامي بعد از ايشان پيش نيامده است آيا خداوند نعمتي را به امتي مي بخشد که دست کم تا چهارده قرن تحقق نمي يابد؟! آيا بنظر نمي رسد منظور از آیه جانشيني امام علي نباشد.


اين سوال را مي توان در سه بخش زير تقسيم بندي و جواب داد: 1. معناي حكمت الهي چيست؟ 2. آيا لازمه امامت، محقق شدن حكومت اسلامي و مقبوليّت ايشان توسط مردم است يا نه؟ 3. منابع و سخنان اهل سنت در مورد آيه سوم سوره مائده چيست؟ قسمت اول وقتي كه ما در متون ديني سيري داشته باشيم با معناي حكمت الهي چنين آشنا مي شويم: علامّه حلّي در كتاب كشف المراد چنين نقل مي كند: حكمت به دو معني مي باشد: الف: معرفت اشياء و غيره؛ ب: صدور اشياء بر وجه اكمل و احسن و خداوند به هر دو معني حكيم است. بنابراين مي توان گفت: خداوند حكيم هر چيز را به بهترين و مناسب ترين صورت بنا نهاده است و از ضميمه كردن برخي مطالب ديگر و استفاده از آيات و روايات مي توان گفت خداوند متعال در كنار معرفي اشياء و مسائل به نحو احسن و اكمل به ما هم اختيار داده است و سنّت الهي بر آن است كه حجّت را بر ما تمام كند و هر كس با اختيار خود انتخاب كند. و اگر اكثريت هم بنا به اختيار از احسن و اكمل پيروي نكرده و آن را انتخاب نكنند هيچ ربطي به حكمت و علم الهي ندارد چرا كه خداوند متعال بنا بر لطف خود بهترين را به مردم براي هدايت شان معرفي كرده است و اگر مردم هم از آن پيروي نكردند ربطي به حكمت الهي ندارد بلكه ارتباط با شقاوت و عدم انتخاب صحيح بشري دارد كه نمونه هاي زيادي را مي توان در زندگي خود يافت كه انسان با مشورت خود با ديگران به منفعت و خوب بودن يك صورتي پي مي برد ولي با اين حال انسان بر اساس برخي از هوس ها و خواهش هاي نفساني بدنبال كاري مي رود كه علم به خطا بودن آن دارد در اين صورت نمي توان اشكالي بر افراد مشورت دهنده گرفت كه چرا آن ها احسن را در چيزي قرار دادند كه شما رعايت نكرده ايد بلكه اشكال از خود ماست كه بهترين را أخذ نكرده ايم: بنابراين معرفي ولايت حضرت امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ توسط خداوند به عنوان راه نجات بر اساس لطف ايشان (خداوند) است و اگر هر چند اكثريت مردم از آن پيروي نكردند ارتباطي با حكمت الهي ندارد بلكه اين نشان گر ضعف ايمان و عدم پذيرش يك مذهب از روي علم و تحقيق ، مي باشد. قسمت دوم يكي از دلايلي که در اثبات امامت به آن تمسكّ مي شود قاعده لطف الهي است كه از دو بخش تشكيل شده است و محل بحث ما قسمت دوم است: 1. وجود امام لطف خداوند است: يعني بنا بر لطف الهي بايد انسان هايي براي هدايت بشر انتخاب شوند. 2. تصرف او لطفي ديگر است: كه محلّ شاهد و بحث اين قسمت است: (وجود امام خود لطف است و تصرف او لطفي ديگر و اگر يك لطف نباشد مانع وجود لطف ديگر نيست مانند همه پيغمبران و ائمه كه مدت ها پيغمبر بودند و خداوند به مقتضاي لطف، آنان را فرستاده بود امّا تصرّف (حكومت و يا به صورتي كه مردم به صورت تمام و كمال از ايشان پيروي كرده و ايشان بتواند سنت ها و قوانين الهي را در جامعه پياده كند) آن ها محقق نگشته بود. اكثر احكام حضرت موسي ـ عليه السلام ـ پس از وفات آن حضرت توسط يوشع بن نون اجرا شد و پيغمبر ما ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مدّتي قدرت تصرّف نداشت و هم چنين بسياري از ائمه، و بر خداست حجّت را بر مردم تمام كند و امام و پيغمبر معيّن فرمايد و تصرف نكردن امام ـ عليه السلام ـ از ناحيه ما است چون لطف از طرف خدا آن است كه امام را معين كند و بشناساند و لطفي كه بر مكلفين واجب است آن است كه هر يك او را بديگران بشناسانند و ادّله امامت را بگويند و هيچ كس مانع تصرف و تعليم و تبليغ سخنان او نشود و اين امور كه بر مردم واجب بود و نكردند موجب عدم تصرف او شد. بنابر بياني كه از قاعده لطف گذشت مي توان چنين استفاده كرد كه حكمت الهي بر معرفي امام است تا حجّت بر بندگان تمام شود و اگر بندگان طبق لطف دوم، ايشان را پيروي نكرده و مانع تصرف ايشان شدند ارتباطي با حكمت الهي ندارد بلكه از ضعف ايمان و پيروي جامعه از باطل است كه به عنوان مثال يك نمونه از تاريخ را نقل مي نماييم: «روزي پيامبر گرامي ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مشغول خواندن خطبه هاي نماز جمعه بود كه ناگاه فروشندگاني وارد شده و شروع به طبل زدن كردند. مردم رسول خدا را رها كرده و دور كاروان را گرفتند و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را تنها گذاشتند و از آن همه مردم، چند نفري بيشتري پاي سخن پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ننشستند آيا رها كردن پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ صلاح بود؟ مگر آيه هاي آخر سوره جمعه را نخوانده بودند مگر قرآن نخوانده اند كه اكثر بني اسرائيل هارون جانشين حضرت موسي را رها و دور گوساله جمع شدند. آري تا هوس ها و وسوسه ها هست احتمال هر گونه خطري هست». همان افراد هم در سقيفه سفارش و وصيّت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ را ناديده گرفته و افرادي را بر اين مقام رساندند كه شايستگي و لياقت آن را نداشتند و اگر چه هم آنها اين كار را كردند هيچ خدشه اي بر امامت وارد نشد بلكه هر چه كردند برخود كردند. قسمت سوم آيه سوم مائده در منابع اهل سنت: «جلال الدين سيوطي در تفسير خود چنين نقل مي كند: در ذيل تفسير آيه سوم مائده. ابن مردويه و خطيب و ابن عساكر از أبي هريره نقل كرده اند: روز عيد غدير خم و آن 18 ذي الحجّه زماني بود كه: قال النبي ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ : «من كنت مولاه فعلي مولاه فانزل الآيه اليوم اكملت لكم دينكم». حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: هر كس من مولاي اويم علي ـ عليه السلام ـ مولاي اوست پس آيه (فوق) نازل شد. عبيدالله بن احمد حسكاني در شواهد التنزيل لقواعد التفضيل در ذيل آيه فوق چنين نقل مي كند: به نقل از ابي سعيد الخدري: «أن رسول الله لمّا نزلت (عليه) هذه آلآيه قال: الله اكبر علي اكمال الدين و اتمام النعمه و رضا الربّ برسالتي و ولايه علي بن ابي طالب من بعدي ثم قال: من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصر و اخذل من خذله؛ ترجمه: همانا رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ زماني اين آيه بر ايشان نازل شد فرمود: الله اكبر بر اكمال و اتمام دين و نعمتش و همانا خداوند بر رسالت من و ولايت علي ـ عليه السلام ـ بعد از من راضي گشت و بعد از آن چنين فرمود: هر كس من مولاي اويم پس علي ـ عليه السلام ـ مولاي اوست خدايا دوستدارش را دوست بدار و دشمنانش را دشمن شمار و يارانش را ياري و مخالفانش را ذليل و خارگردان». «أخبرنا (براي ما نقل كرد) الحاکم الوالد عن أبي حفص بن شاهين عن أبي هريره: هر كس روز عيد غدير خم روزه بگيرد مثل 60 ماه است به خاطر آن كه حضرت رسول دست حضرت علي ـ عليه السلام ـ را گرفته و فرمود من كنت مولاه فعلي مولاه فقال له عمر بن خطاب بخ بخ لك يا ابن ابي طالب(هر كس من مولاي او هستم پس علي مولاي او است، در اين هنگام عمر بن خطاب به علي بن ابيطالب تبريك گفت.)». «ابن عساكر در تاريخ دمشق چنين آورده است: به نقل از ابو سعيد خدري: چون پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ علي ـ عليه السلام ـ را در غدير خم نصب كرد و به ولايت او ندا داد جبرئيل ـ عليه السلام ـ با اين ايه بر او فرود آمد: امروز دين شما را برايتان كامل و نعمتم را بر شما تمام كردم و دين اسلام را برايتان پسنديدم». كتاب تاريخ بغداد: به نقل از ابو هريره: «هر كس روز هجدهم ذي الحجه را روزه بگيرد روزه 60 ماه برايش نوشته مي شود و آن همان روز غدير خم است هنگامي كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ دست علي ـ عليه السلام ـ را گرفت و گفت آيا من ولي مومنان نيستم؟ گفتند چرا و ادامه خطبه غدير و... كه در آخر فرمود من كنت مولاه فعلي مولاه و إلي آخر و خداوند اين آيه را بر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نازل كرد: امروز دينتان را برايتان كامل كردم و ادمه آن (آيه سوم سوره مائده)». احمد بن حنبل: به نقل از علي بن حكيم اودي: «ما شهادت مي دهيم كه از رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ شنيديم كه براي علي رضي الله عنه در روز غدير خم چنين فرمود: آيا خداوند اولي بر مومنين نيست؟ همگي گفتند بلي سپس پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه». هر كس من مولاي اويم پس علي ـ عليه السلام ـ مولاي اوست خدايا دوستدارش را دوست بدار و دشمنانش را دشمن شمار. همين مطلب را شيخ محمد عبده در تفسير المنار خود جلد 6 صفحه 464 و 465 به همين صورت آورده است. محمّد بن شافعي در كتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول در صفحه 16 خود از ترمذي از كتاب صحيح ترمذي كه او با اسناد خود از زيد بن ارقم روايت كرده است و در آن اشاره به غدير خم و انتساب حضرت علي ـ عليه السلام ـ به عنوان ولايت بعد از رسول معرفي كرده است. «شمس الدين ذهبي شافعي دانشمند و مورّخ معروف اهل سنّت نيز از كثرت اسناد و روايت وارده در مورد ولايت حضرت علي ـ عليه السلام ـ و آيه سوم مائده و غدير خم اظهار تعجّب و شگفتي مي كند». چنان چه ملاحظه مي شود اين منابع و سخنان فقط قسمت ناچيز و خيلي اندک از منابع و سخنان اهل سنت در مورد آيه فوق الذكر مي باشد كه مي توان تفصيل آنها را در كتاب هاي زير مشاهده كرد: 1. كتاب ولايت، نوشته دانشمند معروف سنّي ابن جرير طبري. 2، تفسير ابن كثير، ج2، ص14. 3. مناقب خوارزمي، طبع نجف، ص130 قسمت روايات عامّه و خاصّه در حديث غدير. 4. كتاب اثبات الهداه، حر عاملی، ج3، ص543. 5. معجم الادباء، یاقوت بن عبدالله حموی، ج18، ص80. 6. دهها كتاب ديگر از اهل سنت كه به برخي از نويسندگان آن ها در زير اشاره مي كنيم: الف) كتب تاريخي: ابن قتيبه، ابن زولاق، شهرستاني، ابن اثير، ابن ابي الحديد، و غيره. ب) محدثين اهل سنت مورخين اهل سنت: احمد بن حنبل، حاكم نيشابوري، ترمذي، محمد بن ادريس و غيره. ج) علماء كلامي اهل سنت: سيد شريف جرجاني، تفتازاني، قوشجي، عبدالرحمن ايجي و غيره. د) علماء لغوي اهل سنت: حمودي، ابن دريد و غيره. كه همه اين علما در كتاب هاي خود اشاره هايي در مورد ولايت حضرت علي ـ عليه السلام ـ و آيه سوّم مائده و آيه تبليغ كه آن ها را در مورد ولايت آن حضرت و محلّ نزول شان را در عيد غدير خم بيان كرده اند كه ما به عدّه محدودي از آن ها اشاره كرديم. بنابراين مي توان به خوبي نتيجه گرفت كه عدّه زيادي از علماي اهل سنت به نزول آيه سوم مائده در عيد غدير خم و در حجّه الوداع پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و نصب حضرت علي ـ به عنوان امامت و وصايت معترفند. نتيجه گيري: بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه حكيم بودن خداوند متعال به اين معناست كه خداي متعال حقّ و احسن را بر مردم معرفي مي كند و اگر اين مردم طبق اختياري كه خداوند متعال براي آن ها قرار داده اگر ازحقّ پيروي نكردند ديگر جاي عذري براي آن ها باقي نمي ماند اين عدم پيروي خدشه اي بر حكمت الهي وارد نمي كند و طبق قاعده لطف و قسمت دومش پيروي و حقّ تصرّف دادن به امام ـ عليه السلام ـ جزء وظايف مردم است لطف اول معرفي امام از جانب خداست كه براساس حكمتش معرّفي مي كند و مردم هستند كه بايد لطف دوم را به جا آورند و اين هيچ ارتباطي با حكمت الهي ندارد. و طبق آيه 256 بقره ( لا اكراه في الدين ) در پذيرش دين و مذهب هيچ اكراهي وجود ندارد و كساني رستگار و مؤمن به الله هستند كه از طاغوت دست برداشته و به دين حقّ ايمان آورند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image