تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
با سلام. در تاریخ اشخاصی که نامشان سهیل بن عمرو باشد، بسیار زیادند. اما دو تن از آنان که در صدر اسلام از شهرت بیشتری برخوردار بودهاند عبارتند از: 1. سهیل بن عمرو بن أبى عمرو الأنصاری.وی ساکن مدینه و از انصار بود. او در جنگ بدر حضور یافت و لذا از بدریون به حساب میآید. او پس از رحلت پیامبر و در زمان خلافت امیرالمومنین علی علیهالسلام به همراه ایشان در جنگ صفین حضور یافت و در رکاب حضرت به شهادت رسید.[1]2. سهیل بن عمرو بن عبد شمس بن عبد ودّ بن نصر بن مالک بن حسل بن عامر بن لؤیّ بن غالب القرشی العامری.[2]سهیل بن عمرو یکی از بزرگان، سرشناسان و متفکران قوم قریش در صدر اسلام[3]، وی تا آخرین لحظه ممکن در مقابل اسلام ایستادگی نمود و از پذیرش آن خودداری کرد و سرانجام در فتح مکه زمانی که چارهای جز پذیرش اسلام نداشت، مسلمان شد!.[4] او در جنگ بدر بر ضد پیامبر و در لشکر مشرکان قریش حاضر گردید و به دست مسلمانان به اسارت در آمد. عمر از پیامبر خواست او را بکشد زیرا او فردی سخنور بود و به استدلال عمر با کشته شدن او دیگر کسی همانند او نمیتوانست با سخنانش مردم را بر ضد پیامبر بشوراند، اما پیامبر از این کار خودداری کرد و از راه غیب پیش بینی نمود: در آینده برای اسلام مفید خواهد بود و به آن خدمت خواهد کرد. لذا به شرط آنکه دیگر بر ضد پیامبر کاری نکند او را آزاد ساخت. لذا هرگاه از او میخواستند بر ضد پیامبر کاری کند، او میگفت: من به محمد قول داده ام که حرفی، کاری علیه اش انجام ندهم.پیش بینی پیامبر در مورد او پس از درگذشت پیامبر تعبیر شد. زمانی که خبر رحلت پیامبر به مکه رسید و آنان تصمیم به بازگشت به شرک را گرفتند او که مردی متنفذ در میان مردم مکه بود خطاب به آنان گفت: شما آخرین کسانی بودین که اسلام آوردید، پس اولین کسانی نباشید که از اسلام برمیگردید. آیا در شر اول از همه هستید و در خیر آخرِ همه؟ بعد سه بار گفت: لا اله الا الله. کسی که غیر از این بگوید گردنش را میزنیم.او همچنین نماینده قریش در پیمان آشتی حدیبیه، بود. در ماجرای صلح حدیبیه ،قریش سهیل بن عمرو را برای انعقاد صلح نامه می فرستند.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی بن ابی طالب علیهالسلام میفرماید: بنویس به نام خدای بخشنده مهربان(بسم الله الرحمن الرحیم)،سهیل می گوید:این خدا را نمی شناسم.پس بنویس به نام خدا . در ادامه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی بن ابی طالب علیهالسلام میفرماید: بنویس این چیزی است که محمد پیامبر خدا با سهیل پسر عمرو صلح می کند.پس سهیل می گوید:اگر گواهی می دادم که پیامبر خدایی ، با تو جنگ نمی کردم؟و یا تو را از زیارت خانة خدا منع نمیکردیم.پیامبر خدا: ای علی بنویس : این چیزی است که محمد بن عبدالله با سهیل پسر عمرو بـر آن قرار صلح منعقد ساخت ، توافق کردند که ده سال جنگ در میان مردم موقوف باشد و مردم در ایـن ده سـال در امـان باشند و دست از یکدیگر بدارند. و هرکس از اصحاب محمد برای حج یا عـمره یا تجارت به مکه رود، جان ومالش در امان باشد و هر کس از قریش در رفتن به مصر یا شام از مدینه عبور کند جان ومالش در امان باشد و هر کس از قریش بدون اذن ولی خود نزد مـحـمـد بـرود او رابـه ایـشـان بـازگرداند، و هرکس از همراهان محمد نزد قریش رود او را بدو بازنگردانند...دیـگـر آن که امسال از نزد ما بازگردی و وارد مکه نشوی ، در سال آینده ما از مکه بیرون خواهیم رفـت تا با اصحاب خود به شهر درآیی و سه روز در مکه اقامت کنی ،مشروط بر این که جز شمشیر در نیام ، سلاحی همراه نداشته باشید.جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر در مورد این شخصیت میتوانید به منابعی که در پاورقیها آمده است مراجعه فرمایید.
[1] . ابن عبدالبر قرطبی، الاستیعاب، ج2، ص669.[2] . ابن عبدالبر قرطبی، الاستیعاب، ج2، ص670.[3] . ابن اثیر، اسدالغابه، ج2، ص328.[4] . ابن حجر عسقلانی،الاصابه فی تمییز الصحابه، ج3، ص177. .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.