جناح چپ-جناح راست-جناح های چپ و راست-جناح های سیاسی /

تخمین زمان مطالعه: 16 دقیقه

در بررسی این موضوع توجه به مطالب ذیل حائز اهمیت است : یکم . جایگاه احزاب و جناح های سیاسی در نظام جمهوری اسلامی : اولا, در نظام اسلامی اصل وجود جناحها و احزاب سیاسی پذیرفته شده و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز متبلور شده است »احزاب و جمعیت ها, انجمن های سیاسی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند مشروط به این که اصول استقلال , آزادی , وحدت ملی , موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت », (اصل ۲۶ قانون اساسی ).


در بررسی این موضوع توجه به مطالب ذیل حائز اهمیت است : یکم . جایگاه احزاب و جناح های سیاسی در نظام جمهوری اسلامی : اولا, در نظام اسلامی اصل وجود جناحها و احزاب سیاسی پذیرفته شده و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز متبلور شده است »احزاب و جمعیت ها, انجمن های سیاسی و انجمن های اسلامی یا اقلیت های دینی شناخته شده آزادند مشروط به این که اصول استقلال , آزادی , وحدت ملی , موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت », (اصل 26 قانون اساسی ). در نظام اسلامی مشارکت در احزاب و عضویت در آنان فی نفسه امری جائز می باشد و آنچه از اهمیت برخوردار است حفظ و تقویت نظام اسلامی از راه مشارکت وسیع مردم در امور اجرایی و قانونگذاری در محدوده اختیاراتی که شارع مقدس به آنها داده است می باشد که یکی از مکانیسم های تحقق آن جناحها و احزاب می باشند, بنابراین جناح ها و احزاب صرفا جنبه کارآمدی داشته و در این محدوده به انجام وظایف خود می پردازند. از منظر آموزه ها و شریعت اسلامی چون که فرد مسلمان مکلف است که در امور اجتماعی خود مشارکت داشته و نسبت به آن مسؤول می باشد, لذا باید هر اقدام او نیز همراه با شناخت دقیق و آگاهی کامل باشد. بر این اساس معیارهایی را که می توان برای شناسایی یک حزب و جناح سیاسی ایده ال در نظام اسلامی ترسیم نمود عبارتند از: 1- آن حزب یا جناح به اصول عقاید اسلامی و احکام و ارزشهای شریعت ایمان داشته و در عمل پای بند باشد و بر اساس آیه «ان الدین عندالله الاسلام » «و من یبتغ غیرالاسلام دینا فلن یقبل منه ; نباید از آموزه های اسلام عدول نماید», (آل عمران , 85). 2- هدف آن گروه از خدمت به جامعه اسلامی و حل مشکلات مردم باشد نه کسب قدرت برای پیشبرد منافع گروهی و یاشخصی . 3- عملکردهای قبل آن حزب و جناح سیاسی در جهت وحدت , امنیت , مصالح , منافع ملی , تحکیم مبانی ارزشی و احکام اسلامی بوده باشد. 4- پیروی از ولایت فقیه را در گفتار و عمل اثبات نموده باشد «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول واولی الامر منکم », (نسائ, 59). 5- نسبت به دشمنان اسلام بیگانه ستیز باشد «یا ایها الذین امنوا لاتتخذوا ابائکم و اخوانکم اولیائ ان استحبوا الکفر علی الایمان و من یتولهم منکم فاولئک هم الظالمون », (توبه , 22). 6- رعایت موازین فقهی , شرعی و اخلاقی در هنگامیکه با احزاب رقیب اختلاف نظر پیدا شود, بدین معنا که به کارگیری ابزارهای مشروع در تبلیغات حزب , تحمل و عدم انکار و تکفیر احزاب اسلامی دیگر, به کار نگرفتن شیوه های غیراخلاقی و ظالمانه , همچون بهتان به یکدیگر. این ها همه جنبه معیاری دارند و تا زمانی به انسان اطمینان می دهند که این چارچوب ها و ضوابط را رعایت کنند. بنابراین به مجرد این که بر فرد مسلمان ثابت شود که حزب مورد علاقه اش این معیار را زیر پاگذاشته و از حق فاصله گرفته و در طریقی غیر از رهبری و مصالح نظام و انقلاب می رود باید از آن حزب یا جناح سیاسی کنار بگیرد., (ر.ک : عبدالحسین خسروپناه , جامعه مدنی و حاکمیت دینی , ص 201). ثانیا, هر چند وجود احزاب و جناح های سیاسی در صورت رعایت ملاک ها و معیارهای اسلامی پذیرفته شده است , ولی نکته مهم این است که مشارکت سیاسی و اجتماعی و انجام تکالیف اجتماعی , لزوما از طریق جناح ها و احزاب نمی باشد. این چنین نیست که اگر کسی در جناح های سیاسی وارد نشد دچار خطا و کجروی شود. خیر, شما می توانید با در دست داشتن معیارها و اصول مربوط به هر عمل اجتماعی که از نظر اسلام مشخص شده , حق را از باطل تشخیص داده و همیشه در صراط مستقیم الهی گام بردارید. زیرا خود جناح ها نیز در معرض اشتباه و لغزش می باشد. ثالثا, از آن جا که فرد مسلمان در مقابل کلیه اقدامات فردی و اجتماعی خود مسؤول می باشد, لذا همیشه باید استقلال خود را حفظ کرده و از تعصبات و قضاوت های جناحی , صنفی و... بپرهیزد و فقط خود را مطیع حق و معیارها و ارزش های الهی و پیروی از خط امام و رهبری که همان خط راستین اسلام است بداند هر چند, در مواردی ممکن است قضاوت شما با دیدگاه حزب همسویی یا تعارض داشته باشد. نتیجه اینکه آنچه که هم اکنون در تفکرات مادی گرایانه و حکومت های سکولار وجود دارد و حزب و دستورات حزبی را به عنوان یک «تابو» تلقی نموده و کسب قدرت و دستیابی به منافع فردی و گروهی را تنها هدف خود می دانند، پدیده ای منفی و شدیدا مطردو اسلام است. اما اگر حزب و فعالیت های حزبی تا آنجا برای اعضای آن با ارزش باشد که در چارچوب اصول و ارزش های صحیح اخلاقی و دینی بوده و کسب قدرت تنها به عنوان وسیله ای برای خدمت به جامعه و تکامل مادی و معنوی تمامی افراد کشور باشد، امری مثبت و با ارزش است. دوم . جناح ها و احزاب سیاسی در ایران اسلامی در علوم سیاسی توافقی درباره جناح بندی ها در میان احزاب و گروه ههای سیاسی وجود ندارد و این احزاب و گروه ها و جناح بندی هم خود به این تقسیم بندی ها پایدار نیستند و به تناسب فرهنگ ها و نظام های سیاسی متفاوت هستند. در مورد اطلاق و کاربرد دو اصطلاح چپ و راست در داخل کشور گفتنی است : افزون بر لغزندگى مفهومى این دو اصطلاح، کاربرد آن براى بیان مرزبندیهاى سیاسى ایران نیز ناروشن و نارسا به نظر مى رسد. با این وجود و با مسامحه در کاربرد آن، از زمان مشروطه مى توان ردّ پاى ایدئولوژیها و جناح هاى چپ و راست را جستجو کرد. پس از انقلاب نیز این اصطلاح به تدریج در ادبیّات سیاسى ایران رایج شد. بعد از عزل بنى صدر نیروهاى انقلاب دچار اختلافات داخلى شدند. این اختلاف به طور مشخص در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى و حزب جمهورى اسلامى تجلّى کرد و نهایتا به انحلال هر دو تشکّل انجامید. از آن زمان گرایش ها و جناحهاى مخالف با یکدیگر، به چپ و راست تقسیم شدند، و این اصطلاح به تدریج محور تقسیم بندى هاى سیاسى قرار گرفت. در دوره نخست وزیرى مهندس موسوى نیروهاى موسوم به چپ اکثریّت یافتند. این گروه که بعدا به چپ سنّتى موسوم شدند، انقلابى، تندرو و رادیکال، ضدّ آمریکا و اسرائیل، اصول گرا، طرفدار ولایت مطلقه ى فقیه، و خواهان اقتصاد بسته و دولتى بودند. در مجلس سوم اکثریّت با این جناح بود. عمده ترین گروههاى طرفدار این جناح را مجمع روحانیون مبارز، اعضاى سازمان مجاهدین انقلاب اسلامى، و دفتر تحیکم وحدت تشکیل مى دادند. در مقابل این جناح، طیفى از نیروهاى سیاسى، به راست موسوم شدند. این گروه ابتدا در حوزه ى اقتصاد و سپس در سایر حوزه ها با جناح چپ اختلاف پیدا کردند. طیف راست مخالف دخالت گسترده ى دولت در اقتصاد بود؛ و در همین زمینه ها با دولت مهندس موسوى اختلاف داشت. این گروه در مجلس چهارم و پنجم اکثریّت را به دست گرفتند. عمده ترین گروههایى که آنها را به نحوى جزو یا جانبدار راست به حساب مى آورند عبارتند از: جامعه روحانیّت مبارز، جامعه ى مدرّسین حوزه ى علمیه ى قم، تشکّلهاى اسلامى همسو (یعنى مجموعه اى از گروههاى راست، که مهمترین آنها را جمعیت مؤتلفه و جامعه ى اسلامى مهندسان تشکیل مى دهد). به طور کلّى این گروه بر ولایت مطلقه ى فقیه، حفظ فرهنگ سنّتى، مدیریّت دینى، اقتصاد آزاد و بازار تأکید دارند. در دوره ى ریاست جمهورى آقاى هاشمى رفسنجانى دو اصطلاح «چپ مدرن» و «راست مدرن» مطرح شد. چپ مدرن جریانى است که به هر دلیل، به بازنگرى در اندیشه ها و نظرات خود پرداختند. محصول این تأمّل، چرخش در بعضى از مواضع رادیکال، و اصلاح و تعدیل بخشى از شعارها و آرمانهاى این جناح بود. فضاى باز سیاسى و فرهنگى، توسعه ى اقتصادى، تنش زدایى در سیاست خارجى، تسامح و تساهل در عرصه ى فرهنگ و سیاست جزو شعارهاى چپ مدرن است. این گروه طرفدار آزادى بیان و گسترش آزادى هاى سیاسى محسوب مى شوند. در مقابل، در جناح راست نیز تغییراتى پدید آمد؛ و یکى از نتایج آن منشعب شدن جریانى بود که گاه با عنوان راست مدرن و گاه با نام تکنوکرات ها (فن سالاران) و یا مصلحت گرایان مطرح مى شوند. این جریان متشکّل از افراد میانه رو جناحهاى چپ و راست بود؛ که دیدگاه هاى مشترکى با چپ مدرن داشتند؛ و در مجموع معتقد به اصلاحات سیاسى، و بخصوص اصلاحات اقتصادى، توسعه ى فرهنگى، خصوصى سازى، و مدیریّت علمى و کارشناس سالارى اند. تعبیر تکنوکرات نیز به همین مناسبت است که این گروه، مانند تکنوکرات ها در کشورهاى غربى بر افتادن امور به دست فن شناسان و گسترش علم و پژوهش تأکید دارند. عمده ترین تشکّل این گروه، کارگزاران سازندگى است که در مجلس پنجم نقش عمده اى ایفا کرد. این گروه با گروه هاى چپ مدرن در انتخابات ریاست جمهورى سال 76 همگرا شدند. این ائتلاف که از عمده ترین شعارهاى آنها اصلاحات سیاسى بود، موقعیت چشمگیرى نیز در انتخابات به دست آورد. امروزه در چپ مدرن نیز بروز و تمایز گرایشهاى تندرو و میانه رو کاملاً مشهود است. در حقیقت اوج این جریان به دهه هفتاد(80-70) به خصوص قبل و بعد از تحولات دوم خرداد اولین بار برخی از مطبوعات(مشخصا دو هفته نامه عصر ما در شماره های 13-6) و برخی از جریان های سیاسی(به خصوص سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) در سالهای 76-75-74 این ادبیات را رایج ساختند. با این مقدمه به توضیح اصطلاحات زیر می پردازیم: الف. رسالتی این جریان منسوب به روزنامه رسالت است. پیدایش این جریان از سال 1364 آغاز و با تأسیس بنیاد و روزنامه رسالت در سال 1366 رسمیت یافت. مخالفت با دولت میرحسین موسوی(نخست وزیر 1368-1360)، اعتقاد به بخش خصوصی و بازار مهمترین ویژگی بارز این جریان در آن سال ها محسوب می شد. این جریان در دولت، مجلس و سایر مراکز سیاسی حضور حداقلی داشته و به عنوان جریان مخالف دولت(جریان موسوم به چپ یا خط امام حاکم در دولت میرحسین موسوی) مطرح بود. مرحوم آذری قمی، دکتر احمد توکلی، مهندس سیدمرتضی نبوی(مدیر مسئول کنونی روزنامه رسالت)، دکتر محمد جواد لاریجانی و دیگران از چهره های معروف این جریان بودند. این جریان از سازمان دهندگان و فعالان جریان موسوم به محافظه کاران سنتی(راست سنتی) مشهور و آقایان مرحوم آذری قمی و بعدها مهدوی کنی و ناطق نوری از رهبران و پدران معنوی این جریان محسوب می شدند و روزنامه رسالت سخنگو شاخه مطبوعاتی این جریان را به عهده داشت. ب. خط امامی این جریان منسوب به خط امام و جریان دولت میرحسین موسوی و جریان حاکم در دولت در سال های 68-1360 است که مجلس سوم را در اختیار داشت. این جریان منسوب به جریان چپ(چپ سنتی) در ادبیات سیاسی شناخته می شود. محوریت مجمع روحانیون مبارز(1367)، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی(1370)، انجمن های اسلامی دانشجویان، معلمان، مدرسین، پزشکان، مهندسان، فرهنگیان و ... در این جریان قرار می گیرند. دفتر تحکیم وحدت(در دوره های 1367-1360) معروف ترین جریان خط امام در ادبیات سیاسی شناخته می شود. جریان اشغال سفارتخانه آمریکا(لانه جاسوسی) جریان دانشجویان پیرو خط امام و ... از دیگر ویژگی های این جریان محسوب می شود. جریان خط امامی یا چپ سنتی(ارزشی) در دهه 60 در حاکمیت و حکومت حضور داشت اما در دهه 70(76-68) کم کم در حاشیه قدرت قرار گرفت. موسوی خویینی ها،‌ مهدی کروبی، محمد خاتمی، محتشمی، بهزاد نبوی و ... معروف ترین چهره های این جریان بوده و مهدی کروبی،‌ موسوی خوئینی ها، محتشی و ... به عنوان رهبران و پدران معنوی این جریان شناخته می شدند. روزنامه های سلام(1369)، بیان(1369)، هفته نامه عصر ما و ... به عنوان شاخه مطبوعاتی و سخنگویی این جریان را به عهده داشت. د. راست مدرن راست مدرن انشعاب از دل راست سنتی ارزشی محسوب می شود. در ادبیات سیاسی دولت آقای هاشمی رفسنجانی و همکاران ایشان به راست مدرن شناخته می شوند. اوج راست مدرن را باید در پیدایش حزب کارگزاران سازندگی(1374) دانست. راست مدرن(اصلاح طلب) مجموعه ایی از جریان روشنفکری، کارگزاران اقتصادی، صنعتی و اجرایی کشور اطلاق شد که گرایش به تکنوکرات ها یا فن سالاران دارند و به عمل گرایان و مصلحت اندیشان مشهور شدند. جریان راست مدرن با گرایش به سازندگی و توسعه اقتصادی به عنوان جریان معتدل چپ سنتی و راست سنتی، خود را مطرح ساخت. این جریان میانه با چرخش به چپ یا راست تغییر جهت می دهد. و با جریان های راست یا چپ ائتلاف می نماید. این جریان اداره دولت سازندگی و دولت پس از جنگ را بر عهده داشت. افرادی همانند هاشمی رفنسجانی، حسن روحانی،‌ عبدالله نوری، کرباسچی، مهاجرانی، محمدعلی نجفی، مرحوم نوربخش و ... از چهره های معروف و آقای هاشمی رفنسجانی به عنوان پدر معنوی این جریان محسوب می شود. روزنامه همشهری و ایران( در دوره های 77-1370)، روزنامه اطلاعات(80-70)، روزنامه زن(فائزه هاشمی)، هم میهن(دوره قدیم)، کرباسچی و ... وظیفه سخنگویی و شاخه مطبوعاتی این جریان محسوب می شدند. ه. چپ مدرن اصطلاح چپ مدرن تعریف مشخصی ندارد و در جامعه ایرانی به گروه های مختلف و حتی متعارضی اطلاق می شود. این جریان در مقابل چپ سنتی(ارزشی) قرار دارد و با ویژگی های ذیل شناخته می شود: جریان چپ مدرن، بازآفرین اندیشه چپ رادیکالی و اصلاح ، تغییر، تحول و استحاله چپ قدیم یا سنتی محسوب می شود، چپ مدرن یا جدید به جریان های تحت عنوان حزب الله اطلاق می شده است. انجمن های اسلامی دانشجویی،‌ عدالت خواه و مستقل و انشعابی های از دفتر تحکیم وحدت از سال های 75-65، و برخی جریان های دیگر.(ر.ک: جناح بندی سیاسی در ایران، سعید برزین ص58-55-95 و نیز جناح های سیاسی در ایران امروز ص39-23) این جریان هیچ گاه در قدرت و حاکمیت(دولت، مجلس، قوه قضائیه) حضور نداشت و معمولا به عنوان جریان انتقادی شناخته می شده است. این جریان رهبر یا رهبران یا پدر معنوی ندارد. مهمترین ویژگی چپ مدرن تأکید بر عدالت و انتقاد از دولت ها معروف است. (برخی پیدایش جریان دوم خرداد و حزب مشارکت را چپ نو یا مدرن می نامند! ر.ک: ص135. اطلاعاتی درباره احزاب و جناح های سیاسی ..).و. چپ سنتی در این زمینه به خط امامی مراجعه شود. جمع بندی و نکته پایانی تقسیم بندی و جناح بندی در ادبیات سیاسی جامعه ایرانی با آنچه در ادبیات سیاسی جهان وجود دارد سازگاری ندارد! چه بسیار چپ هایی که شعار و رفتار راست می دهند و چه بسیار راست هایی که شعار و عملکرد چپ سر می دهند! راست های رادیکال و انقلابی و چپ های محافظه کار! راست چپ نما و چپ راست نما! وجود چنین واقعیاتی بر تحلیل جناح بندی جامعه ایرانی ابهام و پیچیدگی ایجاد کرده است. شاید پیچیدگی فضای سیاسی جامعه ایرانی(هم در قبل و هم پس از انقلاب اسلامی) حاکمیت فضای عاطفی و احساسی، دینی، ملی، انقلابی، مردمی و ... سبب بهم ریختن تقسیم بندی مرسوم سیاسی شده است. امروز دیگر در عرصه تحولات و ادبیات سیاسی چنین اصطلاحاتی چندان متداول نیست. این تقسیم بندی ها(صحیح یا غلط) متعلق به سال های 76-1370 است. بعد از تحولات دوم خرداد این اصطلاحات از ادبیات سیاسی حذف و تقسیم بندی دو گانه ای بنام دوم خرداد و مخالفان آن و بعدها به اصلاح طلبان و مخالفان اصلاحات(محافظه کاران) تغییر یافت. بعد از تحولات سوم تیر(1384) تقسیم بندی جدیدی به نام اصول گرایان و اصلاح طلبان در ادبیات سیاسی رایج شده است. و دیگر از اصطلاحات چپ و راست و قدیم و جدید، سنتی و مدرن و میان و ... خبری نیست. باز هم تأکید کنیم هیچ یک از اصطلاحات رایج در ادبیات سیاسی جهان پیرامون احزاب، گروه ها و جریان های سیاسی در جامعه ما صادق نیست چون حتی خود احزاب و گروه ها تمایلی به مطرح شدن به نام های چپ یا راست یا رادیکال و محافظه کار و ... را ندارند. افزون بر این واقعیت مهم این است که عملکرد نامطلوب برخى احزاب باعث مشکلاتى در جامعه شده و ابهاماتى را در مورد لزوم تحزب در جامعه به وجود آورده است. توضیح آن که: این مسأله که متأسفانه یکى از واقعیتهاى تلخ و دردناک جامعه ما مى باشد و در وضیعت کنونى که شدیدا نیازمند وحدت، حفظ امنیت و فراهم آوردن فضایى آرام براى پیشرفت برنامه هاى اقتصادى، سیاسى و فرهنگى، در جهت رفع مشکلات و دستیابى به توسعه همه جانبه مى باشد، یکى از مهترین مشکلات تلقى شده و مسؤولین عالى رتبه نظام همیشه از این وضعیت اظهار نارضایتى کرده اند، مهترین عوامل ایجاد آن عبارتند از: 1- نهادینه نشدن جناح ها و اشتراک سیاسى مسلما تا زمانى که گروه ها و جناح ها برنامه ها و رفتارهاى خود را به صورت نهادینه شده در نیاوردند و به اصول فعالیتهاى سیاسى پاى بند نبوده و پا را از محدوده قوانین و مقررات فراتر بگذارند این مشکلات وجود خواهد داشت. 2- وجود بقایاى فرهنگ منحوس پهلوى و عدم تعمیق ارزشهاى اسلامى عاملى براى عدم تزکیه و خودسازى قدرت پرستى دنیاپریستى تعصب گروهى و جناحى و... شده است. 3- نادیده گرفتن منافع ملى و مصالح کشور و توجه به منافع شخصى و گروهى به عبارت دیگر مى توان گفت عمده ترین عامل تفرق و تشتت؛ هواخواهى، خودمدارى گروهى و جناحى است. 4- سعى و تلاش دشمنان براى ایجاد تفرقه بین گروهها و بهره بردارى از وضعیت آشفته. 5- عدم تحمل و صبر و بردبارى گروهها در مقابل یکدیگر بگونه اى که در مقابل کوچکترین حرکتى از جناح مقابل عکسل العمل نشان داده اند انشاءالله امید مى رود با عبور از دوران گذار که دورانى پر از برخورد و تضاد و تنش مى باشد به جامعه اى امن همدل و با صفا تحت حاکمیت ارزشهاى الهى برسیم. منابع : در رابطه با جریان های سیاسی و آشنایی با احزاب و جناح های سیاسی کشور مطالعه منابع و کتابهای زیر مفید خواهد بود: جریان شناسی سیاسی/نویسنده حسین عبد اللهی فر ، پایگاه اینترنتی بصیرت. جریان شناسی و غرب شناسی،مرکز تحقیقات سپاه ، سایت طوبی جمعیت مؤتلفه اسلامی، لطفعلی لطیفی پاکده، تحسین جامعه شناسی سیاسی- احزاب، سازمان مجاهدین، نوشته عبدالله شمسی، تحسین شناسنامه احزاب سیاسی ایران، محمدرضا ناظری، پارسایان احزاب و سازمان های سیاسی و عملکرد آنها در خراسان، حسین الهی، فردوسی مشهد مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام، سجادی، قم، بوستان کتاب تاریخچه احزاب و حزب دموکرات ایران، صفر زمانی، واژه آرا شناسایی سازمان ها و تشکل های احزاب سیاسی ایران، وزارت کشور تحلیلی بر جریان ها و جناح های سیاسی در ایران معاصر، محمد رضا حسین زاده، نشر نیکتا تشکل های سیاسی در آینه مطبوعات، حسن وقوفی، زهد چالش های توسعه سیاسی، سید عبدالعلی قوام، قومس جناح ها و احزاب سیاسی در ایران، حجتی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 6/100105452) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image