تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه
برخى آثار مربوط به انقلاب به عامل اقتصاد و توسعه ، برخى به نقش عوامل روانشناختى ، برخى به نقش بیگانگان و برخى به نقش فرهنگ و ایدئولوژى در تکوین انقلاب اشاره کردهاند . و در این زمینه فرضیه ها و دلایل متعددى را مطرح نموده اند . از دیدگاه بسیارى از صاحب نظران داخلى و خارجى و انقلابیون در وقوع انقلاب اسلامى ، و بویژه پیروزى نسبتا سهل و سریع آن ، عوامل سیاسى - مذهبى بالاترین نقش را بر عهده داشتند ، چنانچه متفکرین و اندیشمندان خارجى ناظر بر اوضاع ایران در زمان حکومت پهلوى نیز بر این نکته وقوف کامل داشته و چنین اظهار نظر کردهاند که ، « انقلاب ایران از این جهتبوقوع پیوست که شاه در سطح اقتصادى - صنعتى به پیشرفت و نوسازیهائى دست زد ، اما در جهت نوسازى در سطح سیاسى ناکام ماند » ،
( 1 ) و یا این سخن فیشر محقق آمریکایى که مىگوید ، « دلایل انقلاب و زمان وقوع آن به خاطر مسائل اقتصادى و سیاسى بود ، اما شکل انقلاب و سرعت اجراى آن مدیون سنت اعتراض مذهبى مردم بود » .
( 2 ) به زعم خانم نیکى کدى مورخ آمریکایى ، « عدم تقسیم درآمدها که به نحو آشکار و گستردهاى غیر عادلانه بود احتمالا بیشتر به نارضایى رو به رشد مردم دامن مىزد تا عامل استاندارى که در غرب گفته مىشود ، یعنى صنعتى کردن سریع جامعه ایران توسط رژیم » ،
( 3 ) اما اکنون مىخواهیم بر این گفته ایشان بیفزایم که از نظر ما ، و بسیارى دیگر از تحلیلگران اوضاع ایران در زمان پهلوى ، اگر استبداد مطلق سیاسى و از آن بدتر ، روحیه اسلام ستیزى رضاخان و پسرش محمد رضا وجود نمىداشتشاید هرگز در ایران ، انقلابى بوقوع نمىپیوست . چون در این زمینه سردمداران ایرانى انقلاب ، و بویژه شخص امام خمینى ( ره ) رهبر کبیر انقلاب ، به تفصیل سخن گفتهاند اجازه بفرمایید بسط مقال را صرفا از زبان محققین و اندیشمندان خارجى دنبال کنیم تا شائبه دفاع یکجانبه از ناحیهطرفداران انقلاب در ذهن کسى بوجود نیاید و از ناحیه طرفداران احتمالى رژیم گذشته نیز به تعصب و زیاده روى متهم نشویم . تقریبا همه نویسندگان خارجى انقلاب ، بلا استثناء ، وجود سرکوب و اختناق شدید سیاسى در دوران شاه را به صراحت مورد تاکید قرار دادهاند .
( 4 ) همچنین آنان به تفصیل از دو پدیده شوم شکنجه
( 5 ) و زیر پا گذاشتن مستمر حقوق بشر
( 6 ) سخن به میان آوردهاند . البته شخص شاه ، تا آخرین روزهاى حیات خویش ، وجود هرگونه شکنجه در دوران حکومتش را نفى مىکرد
( 7 ) ، اما این ادعاى بى پایهاى است که از ناحیه هیچ فرد عاقلى قابل پذیرش نیست ، چرا که علاوه بر صدها و هزاران نمونه شاهد عینى بر این قضیه که خیلى از آنها هنوز هم در قید حیات مىباشند ، از جمله راقم این سطور که در سالهاى دهه 1350 شمسى در زندان کمیته شاهد این مطلب بودهام ، گستردگى مطلب در حدى بود که حتى حامیان خارجى و داخلى شاه و دربار پهلوى نیز حقیقتا قادر به کتمان آن نبودند .
( 8 ) در مورد نیات و عملکرد دینى - مذهبى رژیم پهلوى ، اعم از دوران حکومت پهلوى پدر و یا پسر ، نیز وضع تقریبا بهمین منوال است . بدین معنا که همه ناظران و پژوهشگران خارجى بر مقاصد ایشان در زمینه اسلام زدایى
( 9 ) و مخالفت جدى با نهادهاى دینى - مذهبى جامعه مهر تایید زدهاند
( 10 ) مطلبى ، که از فرط آشکار بودن ، تلویحا مورد تایید شخص شاه نیز قرار گرفته است .
( 11 ) هر چند براى کسانى که با تاریخ معاصر ایران در دوران پهلوى و بخصوص تاریخ انقلاب از پانزدهم خرداد 1342 به اینطرف تا حدودى آشنا هستند بیان علل و عوامل مذهبى انقلاب اسلامى ایران ممکن است تکرارى و ملالت آور بنماید ، از آنجائیکه یقینا بخش عمدهاى از خوانندگان این مقالات را نسل جوان و معاصر میهن اسلامى تشکیل خواهند داد که به اقتضاى سن و جوانى در کوران اقدامات ضد مذهبى پهلوىها - پدر و پسر - نبودهاند ، و مسلما چیزى از واقعه مسجد گوهرشاد ، کشف حجاب ، حمله به صحن مقدس حضرت معصومه ( س ) در قم در زمان رضاخان ، و یا واقعه 15 خرداد و حمله به مدرسه فیضیه قم در زمان محمد رضا و یا برگزارى جشن تولد زرتشت در دربار پهلوى در ظهر رمضان را در یاد و خاطره خویش ندارند ، شاید تکرار مختصر بعضى از این حوادث - آن هم صرفا به استناد منابع خارجى که ما را در مظان اتهام مبالغه و زیاده گویى قرار ندهد ، خالى از پند و عبرت نباشد . چنانچه مىدانیم شاه عادت داشت علماى مذهبى را « مرتجع » و مبارزه اسلامى را « ارتجاع سیاه » بخواند و ادعا کند که این « ارتجاع سیاه » با « ارتجاع سرخ » - که منظورش همان کمونیستها بود - همدست و همداستان شده تا جلوى نوسازیهاى او را بگیرد .
( 12 ) اتهامى که از بس تکرار شده بود مورد توجه و بیان ناظران خارجى اوضاع آن روز ایران نیز قرار گرفته بود .
( 13 ) از همین جهت هم آیت الله العظمى خمینى که در آن زمان عملا رهبرى نهضت دینى مبارزه بر علیه شاه را در دست داشتبه مناسبتهاى مختلف مکررا مىفرمود : « ما مخالف هیچگونه پیشرفت و یا نوسازى جامعه نیستیم ، بلکه مخالف استبداد سیاسى ، شکنجه و قتل و اعدامها مىباشیم » .
( 14 ) و یا اینکه ، « ما به دنبال آزادى ، دموکراسى ، و اجراى واقعى قانون اساسى هستیم و از این جهت است که ما را مرتجعین سیاه مىخوانند » .
( 15 ) و یا اینکه ، « ما مخالف استعمار هستیم و نه مخالف تمدن » .
( 16 ) اما این اتهام بى اساس نه تنها در داخل ایران چندان کسانى را گول نمىزد ، بلکه خارجیان نیز با امام خمینى همداستان بودند و جملگى در آثار خویش اینگونه اقدامات ضد مذهبى شاه را نکوهش مىکردند . چنانچه میکائیل فیشر ، محقق آمریکایى که آثار متعددى را در زمینه انقلاب ایران به رشته تحریر در آورده ، مىنویسد : « مخالفت مذهبى مردم با حکومت صرفا تمسک متعصبانه آنها به یک سلسله اصول و عقاید قدیمى مردم به گذشتهها نبود - آن طورى که شاه مىخواستبه همگان بقبولاند - و بلکه در این مخالفتحرفها و مطالب منطقى بسیارى خوابیده بود » .
( 17 ) نویسندگان خارجى نیز به نوبه خود ، رویدادهاى ضد مذهبى چون حمله رضا شاه به مسجد گوهر شاد و در نتیجه کشتار صدها نفر از مردم بى دفاع و بیگناه ،
( 18 ) غیر قانونى اعلام کردن حجاب توسط حکومت رضاشاه و در نتیجه کشف حجاب در ایران پس از اینکه اینکار توسطآتا تورک در ترکیه انجام شده بود ،
( 19 ) و بسیارى مخالفتهاى دیگر با علماى دینى و سنتهاى مذهبى را مورد توجه قرار دادهاند ،
( 20 ) بطوریکه اکثر ایشان معتقدند رضا شاه فردى به غایت ضد آخوند بود که بى میلى خویش را از طایفه روحانیتبه هیچ وجه کتمان نمىکرد . ( 21 ) در زمان حکومت پهلوى پسر نیز وضع بهیچوجه از گذشته بهتر نبود . او که مثل پدر ، بشدت مخالف اسلام و روحانیتبود ( 22 ) و در این راه افراد خارجى و یا اقلیتهاى مذهبى و بویژه بهائیان را بر هموطنان مسلمان خویش ترجیح مىداد ، ( 23 ) در زمان حکومتخویش فشار زیادى بر مدارس علوم دینى وارد ساخته ( 24 ) ، بمنظور تضعیف سابقه دینى جامعه و جشنهاى مهمل و پر هزینه دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهى را علم کرده ، ( 25 ) و از همه بدتر اینکه در کمال کژ فهمى و بى توجهى تقویم اسلامى ملى ایرانیان را که بر مبدا هجرى شمسى قرار داشتبه مبداى موهومى - زمان سلطنت کوروش کبیر پادشاه هخامنشى بر ایران که تاریخ دقیق آن بهیچوجه معلوم نیست - برگردانید . کارى که بنا بر سخن آنتونى پارسونز ، اقدام نامعقول و سبکسرانه دیگرى علیه معتقدات مذهبى مردم ایران زمین بود . ( 26 ) و چنان ناپخته و نسنجیده بود که تقریبا همه مردم را مجاب ساخت که شاه در صدد ریشه کن کردن اسلام مىباشد . ( 27 ) آبراهامیان مىنویسد : « در دوران معاصر ، کمتر رژیمى در سر تا سر عالم تا آن حد احمق بوده است که تقویم مذهبى مردم خویش را به دور افکند » . ( 28 ) پىنوشتها : . 1 آبراهامیان ، ایران : در فاصله دو انقلاب ، ص . 427 {L= HarvardUniversituyPress,,1980p.1902.Fischer,MichaelM.,Iran:FromReligiousDisputetoRevoluton, =L} . 3 کدى : ریشههاى انقلاب ، متن انگلیسى ، ص . 177 . 4 فیشر ، کتاب سابق الذکر ، ص 5 ، نیکى کدى ، ریشهها . . . ، صص 94 ، 98 ، 143 ، آبراهامیان ، ایران . . . ص 138 ، و غیره . . 5 کدى ، کتاب فوق الذکر ، ص 94 ، آنتونى پارسونز ، کتاب سابق الذکر ، صص 31 به بعد . . 6 نگاه کنید به گزارش سال 1975 سازمان عفو بین المللى ، و یا پارسونز ، کتاب سابق ، ص . 3 {L= .7Pahlavi,MohammadRoz,AnswertoHistoty,SteinandDayPublishers,.20.p. =L} 1980 . 8 مثلا نگاه کنید به کتاب پارسونز ، ص 31 به بعد ، کتاب پرویز راجى ، خاطرات . . . ، 45 ، 58 ، و غیره . . 9 به عنوان نمونه نگاه کنید به کتاب سابق الذکر کدى ، ریشههاى . . . ، ص . 94 . 10 نگاه کنید به فیشر ، کتاب سابق الذکر ، ص 90 ، سولیوان ، ماموریت در ایران ، متن انگلیسى ، ص 90 ، نیکى کدى ، کتاب سابق ، ص . 1 . 11 محمد رضا پهلوى ، پاسخ به تاریخ ، نسخه انگلیسى ، صص 42 ، 50 ، 56 ، و غیره . . 12 نگاه کنید : به پرویز راجى ، خاطرات آخرین . . . ، ص 163 ، محمد رضا پهلوى ، پاسخ به تاریخ ، ص . 103 . 13 آنتونى پارسونز ، غرور و سقوط ، ص . 25 . 14 نگاه کنید به صحیفه نور ، جلد 1 ، صص 68 - . 67 . 15 همان ، صص 72 ، . 70 . 16 همان ، ص . 76 . 17 فیشر ، از منازعه مذهبى . . . ، ص . 9 . 18 آبراهامیان ، ایران : در فاصله دو انقلاب ، ص . 152 . 19 کدى ، ریشه . . . ص . 108 . 20 پارسونز ، کتاب سابق الذکر : ص 54 ، آبراهامیان ، کتاب سابق ، صص 140 به بعد . . 21 علاوه بر منابع قبلى نگاه کنید به کدى ریشه . . . ص 6 ، پاسخ به تاریخ ، ص 55 ، طاهرى ، روح خدا ، ص 82 ، و آبراهامیان ، ص . 135 . 22 هر چند که بظاهر این مخالفتخود را کتمان مىکرد ، چنانچه در کتاب پاسخ به تاریخ ، ص 55 ، 57 ، 143 و غیره مدعى مىشود . . 23 کدى ، ریشه . . . ، ص . 342 . 24 فیشر ، کتاب فوق الذکر ، صص 9 به بعد . . 25 کدى ، ریشه . . . ، ص . 241 . 26 پارسونز ، کتاب سابق الذکر ، ص . 64 . 27 کدى ، ریشه . . . ، ص . 241 . 28 آبراهامیان ، ایران . . . ص . 444 ( جرعه جارى ، ص 168 ، گردآورنده : على ذو علم ، نویسنده : عبد الرحیم گواهى ) جهت مطالعه بیشتر . ک : . 1 نقش اسلام درتکوین و پیروزىانقلاب ایران ، محمدجواد نوروزى ، فصلنامه معرفت شماره 2 . 21 . نظریه هاى انقلاب ، علیرضا محمدى ، پرسمان .
پرسمان دانشگاهیان
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.