کلام /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

چرا اهل بيت (عليهم السلام) در زمينه فيزيک و علوم جديد، آشکارا کتابي ننوشتند تا شيعيان از غرب بيشتر پيشرفت کنند؟


این پرسش دو نکته يا سئوال را در بردارد: 1. چرا ائمه به گونه اي شفاف در علوم طبيعي مثل فيزيک و شيمي کتاب ننوشتند؛ 2. اگر آنان چنین کتابی مي‌نوشتند موجب ارتقای علمي شيعيان از غربیان نمي شد؟ پیش از بيان پاسخ، توجه به نکاتي ضروري است: 1. اهل بيت (عليهم السلام) در مرحله اول ائمه هدايت و نجات بشريتند؛ چنان‌که قرآن نيز کتاب هدايت و راهنماي بشر به سوي سعادت ابدي است: هُدًي لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَي وَالْفُرْقَانِ... . بنابراين، آن بزرگواران لوازم اين هدف را بيان کرده‌اند. علوم طبيعي نيز با توجه به تأثیرشان در هدايت انسان به سوي خدا، مهم و درخورند؛ 2. هر يک از ائمه (عليهم السلام) در مقطع زماني خويش، رسالتي خاص به عهده داشت؛ یعنی کار هدايت بشر را با توجه به مقتضيات زمان خود در اسلوب خاصي پی می‌گرفت؛ برخي از آنان به انقلاب در برابر ظلم و ستم و برخي از آنان به ترويج دين و دانش و بر پا کردن کرسي علم و تعليم و... پرداختند؛ 3. آن بزرگواران در باب بيان علوم، اصول علم را بيان فرمودند و بررسي جزئيات و تفريع آن اصول را براي رشد افراد جامعه، به خود آنها واگذار کرده و فرموده‌اند: «علينا القاء الاصول و عليکم التفريع»؛ 4. در حوزه درسي اهل‌بيت (عليهم السلام) آموزش علوم طبيعي مانند طب و شيمي رواج داشت و آنان شاگردان فراواني در اين زمینه‌ها تربيت کرده‌اند. جابر بن‌حيان که به پدر شيمي جهان معروف است، از شاگردان امام صادق (عليه السلام) است. با توجه به اين مقدمات درخصوص اين که چرا ائمه به طور شفاف در زمينه فيزيک و شيمي مثلا کتاب ننوشتند مي گوييم انتشارات علوم صور مختلفي دارد گاهي به صورت تدوين و انتشار کتاب است چنان که برخي کتب در باب طبيعيات به حضرت معصومين منسوب است مثل طب الصادق، طب النبي، طب الرضا و... و گاهي هم به صورت تعليم و آموزش به شاگردان از طريق تشکيل جلسات علمي است و روش آن بزرگواران در انتشار علوم بيشتر بر اين محور متمرکز بوده است و انتخاب اين روش هم به جهت اموري به شرح زير بوده است. الف: ظرف پذيرش عمومي براي بيان همه علوم با جزئيات آنها مهيا نبود. ب: اگر همه علوم به صورت کتبي از سوي ائمه ـ عليهم السلام ـ نوشته مي شد چه بسا راه تحقيق و پژوهش بسته مي شد و رغبتي براي پژوهش در حوزه هاي علمي ايجاد نمي شد چرا که فرض آن است که همه آنچه را مي خواهند به دست آورند ائمه ـ عليهم السلام ـ در ضمن تدوين کتاب، بيان کرده اند. ج: لزومي نداشته که تعليم علوم به صورت تدوين کتاب باشد و به تعبيري هيچ دليل عقلي و نقلي مبني بر اين که بيان علوم و آموزش و ترويج دانش لزوما بايستي از طريق تدوين کتب باشد. د: برخي از علوم امروزي مستحدثه هستند و بيان موارد و مسائل جزئي آنها از سوي ائمه ـ عليهم السلام ـ در زمان خودمان به وسيله علم غيب آن هم در قلمروي وسيع، چه بسا منجر به عدم قبول مردم به خاطر قصور فهم آنها مي گرديد و چه بسا موجب ردّ بر آن بزرگواران مي کردند پس به خاطر پيش آمد توالي فاسدي از اين قب صدور چنين امري از سوي ائمه ـ عليهم السلام ـ صحيح نبوده است و لذا آنها هم اقدام نفرموده اند. ر: انتشار علوم از طريق آموزش و تربيت دانشمندان، در مقام اثر بخشي و نتيجه دهي نيز مثبت بوده است توضيح آنکه منشأ رسيدن جوامع اسلامي چه بسا منشأ رسيدن جوامع اسلامي به قله هاي رفيع علمي. همين سيره جاريه آن بزرگواران در ترويج علم بوده است شاهدش هم شکوه علم و تمدن اسلامي در قرون اوّليه اسلام و برتري علمي مسلمين در حوزه هاي مختلف علمي بر غرب است که به اعتراف خود غربي ها پيشرت علمي آنها مرهون علم و تمدن اسلامي است. امّا در خصوص قسمت دوّم نيز دو نکته قابل توجه است يکي آن که علت عقب ماندگي علمي مسلمين پس از دوران شکوفايي تمدن، اسلامي چه بوده است. شکي نيست که علت اين کنترل کتاب ننوشتن ائمه ـ عليهم السلام ـ در علوم طبيعي نبوده است چرا که جامعه اسلامي شکوفايي علمي خود را قبل از اين رکود و در سايه تعليمات ائمه ـ عليهم السلام ـ تجربه کرده بود. حقيقت امر آن است که علت رکود علمي مسلمين را بايد در نحوه خورد مسلمانان با حوزه هاي مختلف علمي تفسير کردد گرايش هاي مختلفي در بين مسلمين با تعطيل برخي حلقه ها و ممنوع دانستن تحريم تحصيل برخي از رشته هاي معقول و نيز بي مهري به علمي طبيعي زمينه ساز اين افول علمي بودند که تفصيل مطلب مجال ديگري را مي طلبد. نکته دوّم: بررسي راهکار ارتقاء علمي جامعه اسلامي و خصوصا شيعي است. که در اين خصوص نيز به طور اجمال پاسخ قطعي توجه به محکم عقل و نيز تأکيدات شرع اعم از قرآن و روايات اهل بيت و نيز توجه به سيره آنها در اقبال به علوم مختلف نافع مي باشد. از سوي ديگر آسيب شناسي افول علمي و اين که چرا مسلمين خود را از آن موقعيت علمي صدر اسلام خلع کردند و اين بي مهري ناميمون به علم، زمينه رشد و تسلط علمي غرب را فراهم ساخت. با در نظر داشتن اين دو نکته و پاي بندي به اصل لزوم ارتقاي علمي جوامع اسلامي و شيعي مي توان باز بر بلندي قله علم و تمدن اشياء و جهان را مات و مهبوت قدرت اسلامي و شيعي کرد. نتيجه ما بايد ببينم چه اموري جامعه اسلامي را ارتقاي علمي مي بخشد و آيا اهل بيت ـ عليهم السلام ـ آن امور را بيان کرده و بر آنها تأکيد و به آنها ترغيب کرده‌اند؟ بی‌گمان گفته‌های آنان برای پيشرفت علمي مسلمانان و شيعيان لازم بوده است. مانند تأکيدات دين درباره تحصيل علوم مختلف و ايجاد زمينه تحصيل و تحقيق براي طالبيان علم و توجه عملی حضرات اهل‌بیت به بيان اصول و قواعد کلي علوم. آن بزرگواران در اين زمینه هیچ کوتاهی نکرده‌اند و معلوم است انجام چنين اموري براي هدايت ديني و علمي هر شخص عاقل و طالب دين و دانش کفايت مي کند و اهتمام به اين سيره شريفه مي تواند موجب فتح اسرار عالم و کشف راز و رمز علوم بپردازد و مسلمانان و شيعيان را به مقامات علمي و سر آمد علمي جهاني برساند. و معلوم است راه رسيدن به چنين هدف که هدف قرآن و پيغمبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ امامان شيعه هست مشروط به نوشتن کتاب فيزيک و شيمي از سوي آن بزرگواران نيست. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image