لذت واقعی /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

لذت واقعی چیست؟


لذت واقعی ، ویژگیهایی دارد که بعضی از آنها عبارتند از :1- آنی ولحظه ای نباشد بلکه بادوام وهمیشگی باشد2- رنج و درد در دنبالش نباشد3-خیالی و موهومی نباشد بلکه حقیقی باشد اگر این 3 ویژگی را بررسی کنیم ،خواهیم دید که لذات دنیوی وجسمانی ،هیچ کدام ازاین 3 خصوصیت را ندارد ؛ اولا درلذات جسمانی خوشی وفرحی نیست چون خیالی و موهومی است وبه دنبالش رنج ودرد است ،زیرا لذت حقیقى وقتى است که به همراهش ویا بعدش، ناراحتی و درد ورنجی نباشد درحالی که در اکثر لذایذ جسمى دنیوى ، انواع سختیها ومشکلات جسمی وجانی درخود آن لذت ویا مقدمات آن وپس ازآن، خواهد بود.ثانیا:زمانی که لذات جسمانی، حاصل شد، باقی نمی ماند وزود از بین می رود مثلا لذت غذا خوردن ، مادامی است که فرد گرسنه باشد وهمینکه سیر شد دیگر لذتی نمی برد. ثالثا: درلذات دنیایی هرچه احساس لذت بالاتر می رود،حسرتی که از ترس فوتش حاصل می شود ،اشدّ و اکثراست.رابعا: لذات جسمانی در واقع برای برطرف کردن درد و مرض است، زیرا گرسنگى و تشنگى و شهوت ،تماما امراضى هستند که عارض انسان می شوند و گذشته از آلوده بودنش به دردها ومرضها، لذت نیست، بلکه دفع مرض است ، مثلا غذا، هر چه لذیذ باشد، تناول آن رفع مرض گرسنگى است که اگر به او نرسد، او را تلف می کند. و همچنین تشنگى مرضى است کشنده که سیراب شدن ،دفع آن را نماید و همچنین تمام لذتها.،(به خلاف لذات روحانیه و کمالات معنویه از ایمان و علم و عمل ، که حقیقتا براى اهلش لذتى دارد که دنیا و لذات آن به پایش نخواهد رسید.)لذات دنیا ، لذّت خالص نیست لذت موهومى و رفع درد ورنج است نه لذت حقیقى که روح و روان انسان را محظوظ گرداند،پس فرح به واسطه لذات جسمانیه ناپسند است، و خوشحالى و خرسندى به کمالات معنویه که لذات روحانى است ،کمال شایستگى رادارد. بنابراین اصلا تعبیر به لذت در جسمانیات مجازی است ،نه حقیقی .نعمتهای بهشتی برخلاف نعمتهای دنیایی است ،آنچه اهل بهشت ازآن ،متنعّمند، لذت حقیقى است، یعنى خوردن و آشامیدن و نکاح و غیره، لذت صرف است، (بخلاف نعم دنیا) ، در بهشت آنچه بهره ور شوند، عین لذت و حقیقت لذت مى باشد. و نیز نعم بهشتى تناهى ندارد و هر آنى لذتی بالاترازلذت قبل ،عطا می شوند. زیرا اگرفقط به یک طریق، از نعمتی لذت ببرند، هر آینه کشف از متناهى بودن قدرت خداوند میکند ، و چون ثابت و محقق است که خداوند دارای قدرت مطلقه است، بنابراین ،آنا فآنا لذتها در تجدیدوتغییر است. (همچنان که عذاب اهل جهنم دائما در شدت و زیادتى باشد و فتور و سستى ، به آن راه نیابد.)موعظه: عاقل منصف متدیّن، باید درک این را داشته باشد که شایسته و روا نیست که آدمى براى چند روزه دنیا( درحالیکه دنیا و نعمتش هر دو فنا پذیرند) نعمتهاى همیشگی وباقی آخرت را که خداى تعالى در آیات بسیاری ، توصیف فرموده ،از دست بدهد،و براى جیفه دنیا گوهر دین وایمان را- که سرمایه سعادت است- از دست بدهد و عاقبت ،به جزحسرت و ندامت، چیزی دردستش نماند! «کجا عقل یا شرع فتوى دهد ----------که مرد خرد ،دین به دنیا دهد».اگر لذت ترک لذت بدانی------------------- دگر شهوت نفس، لذت نخوانی هزاران در از خلق بر خود ببندی ------------- گرت باز باشد دری آسمانی سفرهای علوی کند مرغ جانت---------------- گر از چنبر آز بازش پرانی ولیکن تو را صبر عنقا نباشد ----------- که در دام شهوت به گنجشک مانینهج البلاغه، خطبه 224چنین دارد:دارٌ بِالْبَلاءِ مَحْفوفَةٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْروفَةٌ، لا تَدومُ احْوالُها وَ لا تَسْلَمُ نُزّالُها ... الْعَیْشُ فیها مَذْمومٌ دنیا خانه اى است که محفوف است به شدائد و سختیها. امنیت همیشگى در اینجا وجود ندارد. عیش و خوشى و لذتى که در اینجا هست عیش و خوشى و لذت واقعى نیست. و آن کس که با راهنمایى باطنى، چشم بصیرتش در وادیهاى فداکارى روشن شده است،« لذت واقعى » را مى شناسد و به سوى او رو مى آورد در حالى که رقّت مى کند به حال آنچنان شخص ناقص که از کمال خود به ضدّ آن رو کرده است ،هر چند آنچه را که آن ناقص نیز مى خواهد به موجب وعده اى که داده شده است به او داده خواهد شد.چنین نیست که لذّات حسّى تنها لذات حقیقى باشند و نیز چنین نیست که لذات حسى از لذات غیر حسى قوى تر بوده باشند، بلکه بر عکس، لذات معنوى از لذات حسى قوى ترند. در اینجا ممکن است اشکالى پیش آید و آن اینکه: اگر چنین است پس باید همه مردم به لذات معنوى و عقلى بیش از لذات صورى و حسى اهمیت بدهند، و حال آنکه بالضروره چنین نیست بلکه حتّى اگر گفته شود که علّت اینکه مردم به لذات غیر حسى به اندازه کافى اهمیت نمى دهند این است که آنها را نمى شناسند و با آنها آشنا نمى باشند، مى گوییم حتّى کسانى هم که آشنا هستند و علم یقینى هم دارند باز هم آنقدرها مجذوب آن لذتها نمى باشند که مجذوب لذات حسّى مى باشند. این بود تقریر اشکال.و اما جواب این است که نکته اى در کار است و آن نکته این است: رمز اینکه لذات حسّى در مردم قوى تر است و جاذبه بیشترى دارد این است که به آنها علم یقینى دارند، به عنوان نمونه یک بار و یا چند بار آنها را چشیده اند، و امّا کسانى که لذات عقلى را مى شناسند و با آنها آشنا مى باشند غالبا فقط آشنا مى باشند و مى شناسند ولى نچشیده اند و بسیار فرق است بین اینکه انسان به چیزى در ظرف عقل خود علم داشته باشد و بین اینکه آن چیز را به قوه اى از قواى خود شهود کرده باشد، و به اصطلاح فرق است بین علم الیقین و عین الیقین. اثر علم الیقین به اندازه اثر عین الیقین نیست.ودرترجمه تفسیر المیزان ( ج 5 138 بیان حال فریب خوردگان شیطان و عاقبت کار آنها ..... ص : 136) می فرماید :وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمالُهُمْ کَسَرابٍ بِقِیعَةٍ، یَحْسَبُهُ الظَّمْآنُ ماءً حَتَّى إِذا جاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً وَ وَجَدَ اللَّهَ عِنْدَهُ، فَوَفَّاهُ حِسابَهُ، وَ اللَّهُ سَرِیعُ الْحِسابِ. سوره نور، آیه 39.« و کسانى که به کفر گرائیدند، اعمالشان در بى نتیجه بودن و نتیجه به عکس دادن؛ نظیر سرابى است که در بیابانى واقع باشد و لب تشنه ،از آن ،تصور آب می کند وهمین که به سویش(به سوی آن آب متوهم) می رود، درآنجا چیزى نیابد و خدا را در آنجا بیابد، خداى تعالى جزا و کیفر کفرش را بدون ذره اى کم و کاست کف مشتش بگذارد و خدا سریع الحساب است»اما وعده هاى شیطان عبارت است از وسوسه هایى که او بدون واسطه مى کند، و منظور از آن، هر امر خیالى است که« قوه وهم» از آن لذت ببرد. ؛ لذت بردن «واهمه» از چیزى که برایش لذت آور است ربطى به شیطان ندارد، لیکن شیطان با وسوسه هاى خود آن لذت را آن قدر در نظر «واهمه» زینت مى دهد که فریب خورده ، آن لذت را «لذتى واقعى »بپندارد، آن هم لذتى که جا دارد به خاطر به دست آوردنش هر لذت واقعى دیگر را فدایش کند، پس روشن شد که کار مستقیم و بلاواسطه شیطان وسوسه است که با وساطت قوه واهمه آدمى ، انجام مى دهد.- ابیقور یا اپیکور حکیم مشهور یونانى که از سیصد و چهل و یک تا دویست و هفتاد پیش از میلاد بوده است معتقد بوده است:« باید پى آن خوشى رفت که با دوام باشد» و گفته اند: خلاصه ى نظریه ى او این جمله ها است:1- لذّت واقعى آن است که رنج و الم در دنبالش نباشد.2- رنجى که بخوشى نپیوندد نباید تحمّل شود.3- هر خوشى که موجب محرومیّت از خوشى بهتر و یا تولید رنج بیشتر بکند، بى ارزش است و باید از آن دورى کنند. 4- رنجى که جلوگیر از رنج بیشتر و یا وسیله ى خوشى بیشترى باشد باید پى آن رفت و آن را لذّت دانست. اینهائى که نقل کردیم دورنمائى بود از افکار اخلاقى ارباب فکر و نظر.والسلام .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image