حقوق /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آیا میتوان گفت زن و مرد با یکدیگر یکسان و برابرند در حالی که مردان میتوانند به همسر دلخواه خود دست یابند ولی این امر نسبت به زنان با دشواریهایی مواجه است؟ لطفاً پاسخ صریحی ارائه نمایید.


از ديدگاه اسلام، زن و مرد، دو صنف اند از يک نوع و نه دو نوع از يک جنس و به همين جهت در عين داشتن وحدت نوعي، هر کدام از ويژگي هاي خاص خويش برخوردار است و شايد همين ويژگي ها است که سبب برخي تفاوت هاي حقوقي بين زن و مرد شده است. و اين تفاوت ها استثناء بر اصل اشتراک مي باشد و الاّ از نظر اسلام زن انساني است همچون مرد و در آفرينش کاملا يکسان و مساوي اند و هر دو از يک مبدأ و گوهر پديد آمده اند. لازمه قهري و نتيجه طبيعي تساوي و يکساني مرد و زن در آفرينش و ماهيت انساني و برخورداري از استعدادها و امکانات مساوي، و امکان برابر در پيمودن راه تکامل تساوي ارزشي زن و مرد است در کنار اين اشتراکات و تساوي ها، دست شاهکار خلقت يک سري تفاوت ها و ويژگي هاي خاصي نيز براي هر صنف قرار داده است. از ديدگاه اسلام «اين تفاوت ها به هيچ وجه به اينکه مرد يا زن جنس برتر است و ديگري جنس پائين تر و پست تر و ناقص تر مربوط نيست. قانون خلقت از اين تفاوت ها منظور ديگري داشته است. قانون خلقت اين تفاوت ها را براي اين به وجود آورده است که پيوند خانوادگي زن و مرد را محکم تر کند و شالوده وحدت آنها را بهتر بريزد. قانون خلقت اين تفاوت ها را به اين منظور ايجاد کرده است که به دست خود، حقوق و وظايف خانوادگي را ميان زن و مرد تقسيم کند». بسياري از سئوالات و اعتراضات نسبت به حقوق زن در اسلام، از دو امر نشأت میگیرد: يکي، از قراردادن رفتار غير ديني و تعصب آميز و تحکّمانه بعضي مردان به جاي اسلام و ديگري از نگاه جزيي نگر به اسلام و حقوق زن در اسلام. اگر نظام حقوقي زن در مجموعه نظام حقوقي خانواده ونظام حقوق خانواده در مجموعه مکتب ونظام حقوقي اسلام و آن هم در کنار ساير نظامات اجتماعي و سياسي، اخلاقي و فرهنگي اسلام مطالعه شود، بسياري از سئوالات پاسخ خود را پيدا مي کند و يا اينکه اصولا موضوع خود را از دست مي دهد. و معلوم مي شود که اختلافات حقوقي بين زن و مرد در اسلام دقيقا بر واقعيت و حکمت استوار است نه ظلم و تبعيض. مهم ترين و بنيادي ترين موضوع در حقوق خانواده، حق ازدواج و تشکيل خانواده و حق انتخاب همسر است. و اسلام به بهترين صورت اين حق را براي زنان تأمين نموده است و بدين وسيله شخصيت مستقل و آزاد زن را که در طول تاريخ از آن محروم بوده به وي بازگردانيده است. زن به موجب اين حق، با هر مرد شايسته واجد شرايطي که بخواهد مي تواند ازدواج کند و مي تواند از ازدواج با هر کسي که او را شايسته ازدواج با خود نمي داند بپرهيزد و کسي حق تحميل و اکراه او را ندارد. و ازدواج اجباري به انواع گوناگون آن در اسلام ممنوع است و هر يک از دختر و پسر در چارچوب ضوابط و معيارها، در انتخاب همسر، اذن پدر نيز شرط شده است اگر چه اين شرط اجماعي و مورد اتفاق نظر همه فقها نيست. اين شرط، هرگز به معناي حق پدر بر اجبار دختر در ازدواج و يا عدم ازدواج نيست، بلکه به معناي ضميمه نمودن شرطي به انتخاب آزادانه دختر است تا او بهتر بتواند از اين حق خويش استفاده کرده و مصلحت خود را تأمين نمايد. تفاوت موقعيت دختر و پسر در اولين ازدواج و حساسيت اين مسأله نسبت به دختر ايجاب مي کند که خيرخواهي پدر نسبت به دختر الزامي تلقي شود. و البته اين در صورتي است که استفاده پدر از اين حق در چارچوب مصلحت دختر باشد، در غير اين صورت اين حق و اختيار از او سلب شده و دختر مي تواند بي اذن او ازدواج کند. شهيد مطهري مي فرمايد: « اگر پدران بدون جهت از موافقت با ازدواج دختران خود امتناع کنند حق آنها ساقط مي شود و به اتفاق همه فقهاي اسلام در اين صورت در انتخاب شوهر آزادي مطلق دارند. بنابراين اجازه پدر در تعيين همسر براي دختران يک شرط مصلحتي است و اگر خارج از مصلحت باشد و تبديل به اجبار و اکراه شود در اين صورت ولايت و اجازه آنها ساقط مي شود». ماده 1043 قانون مدنی در این باره مقرر میدارد: «نكاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر يا جد پدري او است هر گاه پدر يا جد‌پدري بدون علت موجه از دادن اجازه مضايقه كند اجازه او ساقط و دختر مي‌تواند با معرفي كامل مردي كه مي‌خواهد با او ازدواج نماید و شرايط نكاح و مهري كه بين آنها‌قرار داد شده پس از اجذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسیت به ثبت ازدواج اقدام نماید». البته ويژگي هاي جسماني و روحي و شرايط دختر و پسر و عرف جامعه بين دختر و پسر در امر خواستگاري تفاوت هايي ايجاد کرده است. مرد طالب است و زن مطلوب، مرد جواب منفي را راحت تر قبول مي کند، زن دشوار. اما با اين وجود از جهت شرعي درخواست ازدواج از سوي دختر و خواستگاري از پسر، هيچ مشکلي ندارد. فقط بايد از جهت عرفي ترتيبي اتخاذ شود که به حيثيت دختر و عواطف او لطمه وارد نشود. البته اعتراض و سئوال شما تا حدودي مبهم است و نفرموده ايد که چرا با فرد مورد نظرتان نتوانسته ايد ازدواج کنيد. در این گونه موارد بايد دل به قضاي الهي سپرد و بر او توکل نمود و پذیرفت که انشاء الله هر آنچه واقع شده خير است و اگر حتما حکمتي در اين کار بوده است و هميشه کارها به دلخواه ما پيش نمي رود و به قول مرحوم علامه طباطبائي هر چه خدا خواست همان مي شود آنکه دل خواست نه آن مي شود. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image