تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه
عدهای از محققین میگویند: او اولین کاتب وحی در مکه بوده که بعدها مرتد شد و در ایام فتح مکه به اسلام بازگشت.البته روایتی هم وجود دارد که او بعد از هجرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه، به مدینه آمد و اسلام را قبول کرد و چون دارای خط خوشی بوده در ردیف کاتبان وحی قرار گرفت. طبق این روایت او نمیتواند اولین کاتب وحی باشد.علامه مجلسی در ج 19 بحار ط سنگی ص 10 میگویند:آیه 93/ انعام در حق ایشان نازل شده است.صدوق در رابطه با شأن نزول این آیه میفرماید: عبدالله بن سعد بن ابی سرح آخر آیات را تحریف میکرد[1]و بعد میرفت عنوان میکرد که من در قرآن دست بردم.پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: "هو الواحد" عبدالله میگفت اگر فرقی ندارد پس من هم مثل او آیات نازل میکنم.و آیه مذکور در مذمت او نازل شد، او بعد از این متواری شد و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را هجو میکرد، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در حق او فرمود هر که عبدالله را بیابد، اگر چه به پرده کعبه چنگ زده باشد، باید او را بکشد.صدوق در ادامه میگوید: منظور پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از "هو الواحد" این بوده که عبدالله چه تغییر بدهد یا ندهد؛ آنطوریکه من املاء میکنم نوشته میشود و جبرئیل به اصلاح آن میپردازد.البته تحریفات او از طریق وحی اعلام و اصلاح میگردید و علاوه کاتبان دیگری بودند که با نگارش آنها این تحریفات تدارک میشود و تقلب او بزودی فاش میگردید علاوه نوع تغییرات او دگرگونی مهمی را در معنا ایجاد نمیکرد چون نهایتش این بود که میگفت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میگویدعزیزاً حکیماًمن مینویسمغفوراً رحیماً .علامه مجلسی در این رابطه که چرا پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) (صلی الله علیه و آله و سلم) ایشان و معاویه را با اینکه از منافقین بودند، از جملة کتاب وحی قرار داد میگویند: چون در میان کفار و مشرکین این توهم پدید آمده بود که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آیات قرآنی را از پیش خود میسازد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) معاویه و عبدالله بن سعد ابن ابی سرح را که از منافقین بودند برای کتابت وحی انتخاب کرده تا حقیقت امر بر آنها آشکار گردد که این آیات از جانب خداوند است و دارای سبک و اسلوب معین و ویژهای میباشد (و هر گونه تغییری در آن، از نظر پنهان نمیماند) بهرحال هدف این بود که تا صدق و راستی و حقانیت دعوت او بر همگان آشکار گردد.[2]نتیجه اینکه نه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به او اجازه داده که آیات را تغییر دهد[3]نه او توان این کار را داشته است.و اما راجع به وساطت عثمان باید بگوئیم که:عثمان برادر رضاعی او بوده است و آنگاه که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد مکه شد فرمود که شش مرد و چهار زن را بکشند که عبدالله بن سعد بن ابی سرح یکی از آن مردان بود.او به نزد عثمان آمد و اظهار توبه کرد، عثمان او را به نزد رسول خدا آورد و برای وی امان خواست رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مدتی خاموش ماند تا شاید (چنانکه بعدها خودش گفت) کسی از مسلمانان او را گردن زند اما کسی چنین کاری را نکرد و حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) به او امان دادند و توبهاش را پذیرفتند. او بعدها در خلافت عمر و عثمان به کار گماشته شد[4].پس همانطوریکه پیداست دستور قتل عبدالله بن سعد بخاطر مرتد شدن او و سب النبی بوده و چون او مرتد ملی بوده نه فطری؛ در صورت احراز توبه، حکم اعدام لغو میشود و اصرار عثمان بر این بوده که او توبه نموده است.و از طرف دیگر چون او ساب النبی هم بوده، حضرت رسول میتوانسته باز او را اعدام کند و لذا آنحضرت اصحاب خود را در آن قضیه برخورد با عثمان، باز خواست نمودند که چرا کسی بلند نشد و او را به درک واصل نکرد.پی نوشتها:[1]البته همانطوریکه از گفته ابوحیان در ج4 البحر المحیط ص 180 و تایید بلاذری بر می آید ، این برای یک بار یا چند بار اندک و ناچیز اتفاق افتاده است.[2]رجوع شود به پژوهشی در تاریخ اسلام ، دکتر محمد باقر حجتی ص303-206[3]چون طبق آیه 3 سوره ی نجم پیامبر از خودش چیزی را نمی گویدو...[4]مغازی واقدی ص631 – تاریخ پیامبر اسلام دکتر آیتی ص 562 .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.