پرتو اسلام، مس هویّت ایرانی را طلا کرد  /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

اگر بخواهیم هویّت ایرانی را تجزیه و تحلیل کنیم باید اعتراف کنیم که ایرانی، هویّت ایرانی بودن خویش را با پذیرش اسلام ارتقا بخشید و مسِ وجودش را به طلا تبدیل ساخت. چه این که بدون اسلام هویّت بود، اما آغشته با آلودگی ها و ناپاکی های اخلاقی، اعتقادی و فرهنگی...


اگر بخواهیم هویّت ایرانی را تجزیه و تحلیل کنیم باید اعتراف کنیم که ایرانی، هویّت ایرانی بودن خویش را با پذیرش اسلام ارتقا بخشید و مسِ وجودش را به طلا تبدیل ساخت. چه این که بدون اسلام هویّت بود، اما آغشته با آلودگی ها و ناپاکی های اخلاقی، اعتقادی و فرهنگی... هویّت هر فرد یا جامعه با انتساب او به یک ملت دارای اصالت و ریشه شناخته می‌شود و الاّ افراد، جوامع یا مللی هستند که بی اصل و نسب هستند و برای آن‌ها شناسنامه‌ی خاصی نمی توان ارایه کرد. ایرانی هویّتی چند هزار ساله دارد که افتخارات زیاد و تمدن کم نظیر، این هویّت را شاخص تر کرده و آن را در جهان در زمره‌ی سه ملت نخست دارای هویّت افتخارآمیز قرار داده است اما بقای این هویّت در گرو ماندگاری آن اصالت و شاخصه هایی است که فرهنگ به ویژه ارتباط آن با نسل های آینده یکی از آن شاخصه ها است؛ البته آن‌چه که هویّت را ارزشمند می سازد پای‌بندی بر ارزش های اخلاقی و انسانی است. این ارزش آن گاه که رنگ دین پیدا می کند بر ارزش های آن افزوده می شود. چیزی که در اسلام از آن به تقوا یاد می شود و ارزش هر فرد یا ملتی را در پای‌بندی به ارزش های اخلاقی و دینی می داند. یعنی ارزنده بودن هویّت یک فرد به پای‌بندی به تقوا و پرهیزگاری است. پس ممکن است ملتی از هویّت اصیلی برخوردار باشد اما آن هویّت ارزشمند نباشد. اگر بخواهیم هویّت ایرانی را تجزیه تحلیل کنیم باید اعتراف کنیم که ایرانی هویّت ایرانی بودن خویش را با پذیرش اسلام ارتقا بخشید و مسِ وجودش را به طلا تبدیل ساخت. چه این که بدون اسلام هویّت بود اما آغشته با آلودگی ها و ناپاکی های اخلاقی، اعتقادی و فرهنگی. گرچه در دوره هایی نیز با ارزش های اخلاقی آن را تصفیه می کرد اما هرگز به اندازه‌ی هنگامی که اسلام عزیز را در آغوش کشید بر ارزش آن و درجه‌ی خلوصش افزوده نشد. اسلام نه تنها هویّت ایرانی را حفظ کرد بلکه بر استمرار و استحکام آن نیز افزود. توضیح آن که تاریخ ایران همواره پر از جنگ‌های خونین و هجوم دشمنان غرب و شرق بوده است. موقعیت جغرافیایی بسیار حسّاس و حایز اهمیّت این کشور که آن را در قلب جهان قرار داده است، حکایت از آن می‌کند که در تمام اعصار، پادشاهان و قدرتمندان عالم نسبت به سلطه یافتن بر این قلمرو چشم طمع می­دوختند. این‌که امروز نام ایران و ملت ایران باقی مانده و قلمرو آن به کشورهای کوچک و بی‎هویّت تقسیم نشده تماماً مرهون اعتقاد مردمان این دیار به اسلام به خصوص اعتقادشان به ولایت امیرالمؤمنین -علی بن ابیطالب- و فرزندان پاکش به ویژه حسین بن علی(علیه‌السلام) است. الهام آنان از قیام سیدالشهدا(علیه‌السلام) و شعار «هیهات منا الذله» بوده است که انسجام و یک‌پارچگی این کشور را با وجود تحمّل طوفان‌های بسیار در طول تاریخ حفظ کرده است، چرا که اگر این دلبستگی به خاندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نبود بی‌تردید تا به امروز اثری از هویّت ایرانی باقی نمانده و هویّتی کاملاً غیر اصیل و برگرفته شده از غرب، شرق یا هر دو بر این قلمرو پهناور سایه انداخته و چه بسا آن را به چند کشور و ملت کوچک تبدیل ساخته بود. به نظر می‌رسد این‌که مقام معظم رهبری به برکت اسلام، هویّت ایرانی را حفظ شده می داند از این رو است که مردمان این سرزمین با اسلام، از یک سو پلیدی­های هویّت خویش را زدود و هویّت خود را ارزنده ساخت و مسِ وجودش را به طلا تبدیل کرد و از سویی دیگر با الهام از سرور و سالار شهیدان از عزت خویش در برابر فتنه­ها و دشمنی­های بی‌شمار طمع کاران محافظت کرد و برای پاسداری از آن از جان مایه گذاشت و حماسه­ها آفرید و از ریخته شدن خون جوانانش دریغ نکرد. تاریخ این مرز و بوم و مجاهدت‌های ملتش که همواره عالمان دینی پیش قراولان مبارزه با دشمنان این مرز و بوم بوده اند، گواه بر این ادعاست. این‌که امروز نام ایران و ملت ایران باقی مانده و قلمرو آن به کشورهای کوچک و بی‎هویّت تقسیم نشده تماماً مرهون اعتقاد مردمان این دیار به اسلام به خصوص اعتقادشان به ولایت امیرالمؤمنین -علی بن ابیطالب- و فرزندان پاکش به ویژه حسین بن علی(علیه‌السلام) است. هویّت ایرانی- اسلامی در تعارض با ایرانی بودن یا اسلامی بودن نیست. اما امروز برخی این پرسش را طرح می کنند ‌که هویّت ایرانی با هویّت اسلامی دو هویّت مستقل یا غیر قابل تفکیک است؛ باید بگویم گرچه هویّت ایرانی این ملت هزاران سال مسبوق بر هویّت اسلامی آنان بوده است، اما امروزه بیش از 1400 سال است که معارف اسلامی با باورهای ایرانی در هم آمیخته و بسیاری از هنجارهای ملت بر اساس معیارهای اسلامی تغییر کرده و متحول شده است. بنابراین اگر امروز بخواهیم ملت ایران را بشناسیم و تعریف کنیم بی‌تردید نخواهیم توانست مؤلفه­های مبتنی بر معارف اسلامی را در تعریف خود نادیده بگیریم. به عبارت دیگر از درآمیخته شدن «هویّت ایرانی» محض با «هویّت اسلامی» محض، هویّت جدیدی متولد شده به نام «هویّت ایرانی - اسلامی» که این مولود، هویّتی متفاوت داشته اما در تعارض با هویّت ایرانی و هویّت اسلامی نیست. یعنی بر اساس معیارها و ارزش‌های اسلامی آن مؤلفه­هایی از هویّت ایرانی که با ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی سازگاری دارد حفظ و بقیه‌ی، پیرایش شده است پس هویّت ایرانی - اسلامی یا بهتر است بگوییم هویّت اسلامی - ایرانی هویّتی مستقل، جدید و متفاوت با هویّت ایرانی محض و سازگار با هویّت اسلامی محض خواهد بود. تعریف ایرانی محض مبهم و ناممکن است، امروز شاید بتوان هویّت ایرانی محض را تعریف کرد لکن برای یافتن مصداق آن یا باید 1400 سال به عقب برگردیم و ایران قبل از اسلام را معیار قرار دهیم یا باید هویّتی بسازیم که در بسیاری از امور و هنجارها با خلاء و ابهام مواجه است، همانند پازلی که قطعات زیادی از آن مفقود شده است. درآمیخته شدن «هویّت ایرانی» محض با «هویّت اسلامی» محض، هویّت جدیدی متولد شده به نام «هویّت ایرانی - اسلامی» که این مولود، هویّتی متفاوت داشته اما در تعارض با هویّت ایرانی و هویّت اسلامی نیست. شاید برخی بگویند مصداق هویّت ایرانی محض، ایرانی غیر مسلمان است. بنده عرض می کنم هرگز چنین نخواهد بود چون ایرانی غیر مسلمان نیز هویّتش معجونی از هویّت ایرانی، هویّت غربی یا شرقی است. چرا که فرهنگ‌ها، آداب و رسوم ملل در معرض تأثیر و تأثر فراوان است لذا امروزه شاید نتوان هویّت ایرانی محض را یافت. ایرانی محض بودن، ما را به سعادت نمی رساند زیرا حاوی مؤلفه های ناپسند هویّت ایرانی محض و فاقد ارزش های اسلامی است. هویّت های ناصحیح و غیرشفاف را باید شناسایی کنیم. به نظر می رسد برای معرفی هویّت ایرانی اسلامی و تبیین وجوه اسلامی و ایرانی این هویّت نیازمند پژوهش های دقیقی هستیم، هم‌چنین لازم است کاستی ها و هویّت های ناصحیح باقی مانده از هویّت ایرانی و هویّت های غیرشفاف و تعریف نشده یا به اجرا در نیامده از هویّت اسلامی را در هویّت ایرانی - اسلامی شناسایی، تحلیل و بررسی کنیم. این امر موجب خواهد شد هویّت ایرانی ما هر روز کامل‌تر از روز پیشین گردد البته این هدف هنگامی تحقق خواهد یافت که ضمن مراقبت از رفتارها، سنن و فرهنگ اصیل ایرانی خود که با ارزش­های اسلام ناب در تعارض نیست به شناسایی هرچه بیش‌تر ارزش­های اسلامی و تبدیل آن‌ها به فرهنگ در جامعه‌ی­ ایرانی خود بپردازیم. وظیفه الا که برعهده حوزه و دانشگاه به ویژه متخصصان حوزه اخلاق و فرهنگ است. (*) (*)محمد تقی سبحانی نیا؛ عضو هیأت علمی دانشکده ی علوم حدیث/برهان/۱۳۹۰/۴/۲۸ .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image