فلسفه /

تخمین زمان مطالعه: 4 دقیقه

در مورد فيلسوفان غربي كه دين در انديشه آنان جايگاه مهمي دارد، توضيح داده و بهترين فيلسوفان غرب كه نظريات مهم و نزديك با نظريات اسلام دارند را بنويسيد؟


فلسفه غرب را از جهات مختلف مي توان دسته بندي كرده و مورد مطالعه قرار داد. اما با توجه به جايگاه دين در انديشه فيلسوفان غربي، ما فلسفه غرب را به دو دوره پيش و بعد از رنسانس مورد مطالعه اجمالي قرار مي دهيم. چرا كه از قرن پانزدهم ميلادي به بعد، تحولات گسترده اي در تفكرات فلاسفه غربي ايجاد شد و با مطرح شدن انديشه اصلاح ديني، مباحث جديدي در فضاي فكري ايشان پديد آمد و مباحث گذشته دچار ركود گرديدند. در يونان باستان، بسياري از فلاسفه، معتقد به خدا بودند و از آنجايي كه ايشان پيش از ميلاد مسيح مي زيستند، نمي توان جايگاهي براي دين اسلام در ميان انديشه هاي آنان جستجو كرد. ولي چون حقايق اصيل اديان واحدند، و فلاسفه يونان باستان نيز غالباً موحد بوده اند، انديشه ايشان با آموزه هاي اسلام، نزديكي فراواني دارند، اين ارتباط به ويژه در انديشه هاي اخلاقي اين متفكران، وضوح بيشتري مي يابد. افلاطون با تكيه بر نظريات خاص خود، هم چون عالم مثل، شباهت هاي فراواني با انديشه هاي عرفاني مسلمين دارد. بلنداي معارف برخي از اين فلاسفه تا حدي است كه بعضي قايل شده اند كه سقراط، پيامبري از پيامبران الهي بوده است. استقبال فراواني كه از سوي دانشمندان مسلمان از انديشه هاي ارسطو به عمل آمد، نشان دهنده همراهي باورهاي او با تعاليم اسلام مي باشد. در حالي كه در همان زمان متفكران ديگري نيز وجود داشتند كه آثارشان موجود بود، ولي مورد توجه مسلمين قرار نگرفتند. پس از حاكميت اسلام بر بخش عظيمي از جهان، و ايجاد ارتباط ميان مسلمين و اروپائيان و ترجمه آثار اسلامي به زبان هاي غربي تأثير فراوان ابن سينا در اروپا به وضوح مشاهده مي شود. قديس توماس آكوئيناس، فيلسوف مشهور قرون وسطي، بيشترين تأثير را در متفكران پس از خود داشته است و خود به شدت متأثر از ابن سينا و انديشه هاي وجود شناختي اوست. تفكرات آكوئيناس مبناي يك نحله فكري به نام «توميست ها» مي باشد، كه امروزه نيز پيروان خود را حفظ كرده و از جريان هاي مؤثر دين شناسي است. قديس آگوستين نيز از فلاسفه مشهور اروپايي در دوران قرون وسطي است و فردي است با گرايش هاي عرفاني و از پيروان افلاطون به شمار مي رود. امّا در روزگار معاصر و پس از دوران رنسانس، مباحثي در عرصه انديشه هاي كلامي مطرح شده اند كه به خود دين مي پردازند، فارغ از آن كه چه ديني باشد، يعني كليّت دين را از منظرهاي مختلف مورد مطالعه قرار مي دهند. علومي هم چون فلسفه دين، جامعه شناسي دين و... رهاورد اين تغييرات مي باشند. اين سنخ از تحقيقات غالباً بدون توجه به صحت و سقم باورهاي ديني انجام مي شوند. و ممكن است حتي كساني در اين عرصه قلم بزنند كه خود هيچ اعتقادي به دين نداشته باشند. ولي تلاش مي كنند رابطه دين را با سياست، جامعه،‌آينده جهان و ساير اديان و... مطالعه و تبيين كنند. البته مباحث درون ديني درباره خدا، آفرينش، سعادت مندي و... هم چنان جاري مي باشند كه البته با نگاه هاي جديد به اين موضوعات مي پردازند. در اين ميانه مي توان اتين ژيلسون را نام برد. وي از منتقدين فلسفه كنوني غرب مي باشد. افرادي هم چون الوين پلانتينگا، هانري برگسن، هانري كربن (كه به شدت تحت تأثير فلسفه اسلامي و شخص علامه طباطبايي بود)، سورن كي يرکگارد، نيز قابل اشاره هستند. هم چنين افرادي همانند، رنه گنون، فريتيوف شوان، آنه ماري شيمل، شلاير ماخر، نيز مي توانند مورد توجه باشند. و اگر پاي را فراتر از فلسفه دين نهاده و روان شناسي و جامعه شناسي و برخي علوم مرتبط با فلسفه را نيز مدنظر قرار دهيم، مي توان به ويليام جيمز، كارل گوستاويونگ، ماكس وبر و ژان گيتون نيز اشاره كرد. نكته بسيار مهم آن است كه هيچ يك از دانشمندان فوق چه در دوران قديم و چه روزگار معاصر، به طور كلي قابل تأييد نيستند؛ بلكه هر يك در بخشي از باورهاي خود با آموزه هاي دين اسلام همراهند و در بخش هاي ديگر، عقايد آنان نيازمند اصلاح و بازنگري از پايگاه دين اسلام مي باشد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image