تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

بزرگان و علماء دروزيه را معرفي نموده و رهبري آنان در حال حاضر در دست كيست؟


فرقه دروزيه كه در حقيقت انشعابي از مذهب اسماعيلي است، در نيمه اول قرن پنجم پا به عرصه وجود نهاد. اين مذهب خيلي زود رواج پيدا كرد. و علّت آن هم تلاش شبانه روزي بزرگان و داعيان نخستين اين فرقه مي باشد. كه افزون بر 150 نفر بودند. آنان مكتب دروزي را از دو جنبه ديني و سياسي توسعه بخشيدند.[1] بزرگترين داعيان دروزي عبارتند از: حمزة بن علي بن احمد زوزني (لبّاد)، حسن بن حيدرة فرغاني (اخرم) و محمد بن اسماعيل درزي (انوشتكين).[2] گرچه ترتيب اسبق بودن هر كدام از اين افراد در دعوت جديد نامعلوم است ولكن نام فرقه از محمد درزي گرفته شده است. در عين حال بسياري از مورخين آغاز دعوت را از حمزه مي دانند. دروزيان نيز وي را مؤسس مذهب خويش و محمد درزي را از پيروان وي مي دانند كه از مسير وي منحرف و مورد انتقاد حمزه قرار گرفت، از اين سبب دروزيان وي را مورد انتقاد قرار داده و لعن و نفرين مي نمايند.[3] حمزة بن علي در «زوزن» خراسان از توابع شهرستان خاف در سال 375، همان روزي كه حاكم در مصر به دنيا آمد، متولد شد و چون ولادت او در شب پنجشنبه بوده است، دروزيان نماز هفتگي خويش را در اين شب به جاي مي آورند، وي در بيست سالگي رهسپار مصر مي گردد و از خادمان مخصوص دربار حاكم بأمرالله مي شود و چون از هوش و زيركي بالايي برخوردار بوده با مطالعه كتب، خود را براي آينده مهيا مي كند. وي با نزديكي به حاكم موفق مي گردد تا اعتماد وي را به خود جلب نمايد. آغاز فعاليّت حمزة بن علي را به عنوان يكي از داعيان دعوت جديد سال 408 هجري مي دانند،‌وي در مسأله اي كه به حاكم بامرالله نوشته،‌بر الوهيّت و خداي وي تصريح كرده و گفته است: «از بنده و برده امير مومنان، حمزة بن علي بن احمد، هدايتگر گروندگان و انتقام گيرنده از مشركان به شمشير امير مؤمنان و هيبت حكومت او كه هيچ معبودي جز او نيست.»[4] وي در سايه حمايت حاكم توانست داعياني گرد آورد كه براي اعلان دعوت جديد در خفا به توافق برسند و تا فرمان از او نرسيده باشد، از ابراز آن خود داري كنند. ولي از آنجا كه محمد درزي پيش از موعد از اسرار دعوت جديد پرده برداشته بود، حمزه مجبور شد دعوتش را علني سازد، سرانجام داعيان فاطمي بر ضد حمزه شوريدند و سپاه تركان را به كمك خواندند، حمزه در قصر پنهان شد و از آنجا به وادي تيم در شام گريخت.[5] حمزه از موقعيّت خاصي نزد دروزيان برخوردار است و از وي به القاب امام قائمه الزمان، هدي المستجيين، المنتقم من المشركين، علة العلل، العقل الكلي،‌ و ... ياد مي كند.[6] يكي از داعيان دروزي حسن بن حيدرة فرغاني، معروف به اخرم است كه از وي اطلاع زيادي در دست نيست، او در سال 409 قمري پس از پنهان گشتن حمزه ظهور كرد و به ترويج انديشه هاي وي پرداخت و سرانجام بدست يكي از اهل سنت به همراه سه تن از پيروانش كشته شد. حاكم بأمرالله قاتل وي را اعدام كرد و اخرم را با تشريفات رسمي به خاك سپرد، اهل سنت نيز قاتل او را با احترام تشييع و دفن كردند.[7] سومين داعي دروزيان محمد بن اسماعيل است. وي اصالتاً از مردم بخارا بود، در سال 407 يا 408 به مصر آمد و با حاكم ارتباط برقرار نمود و اين انديشه را براي حاكم خوب جلوه داد كه ادعاي خداي كند. احتمالاً حاكم نيز به صورت پنهاني با اين انديشه وي موافقت كرد و بي آنكه خود بدين امر دامن زند، به او اجازه داد به گسترش اين انديشه بپردازد. سرنوشت محمد درزي كاملا مشخص نيست، برخي اعتقاد دارند كه او در سال 410 هجري درگذشت، آنان بدين اشاره دارند كه قتل او نتيجة توطئه هاي حمزة بن علي نزد حاكم بود كه او را وا داشت، فرمان قتل وي را صادر كند.[8] يكي ديگر از بنيانگذاران مذهب دروزي اسماعيل بن حامد تميمي داماد حمزه است كه در رتبه بعد از او قرار دارد. و القاب نفس، ادريس زمان مشهور است، گويا حمزه بر داماد خود اعتماد كامل داشت و مأموريت هاي مهم را به عهده او مي گذاشت.[9] از ديگر رهبران اين فرقه مي توان به علي بن احمد سموقي، معروف هب ضعف و بهائ الدين اشاره نمود كه بعد از حمزه در نشر و گسترش مذهب دروزي بيشترين نقش را داشته است.[10] امروزه جامعه دروزي به دو بخش يا طبقه تقسيم شده است: 1. طبقة عقّآل (عاقلان) كه همان عالمان ديني مي باشد در رأس آنها «شيخ عقل» است، فعلاً شيخ عقل اين طائفه محمد ابو شقرا است. 2. طبقة جهّال يا مردم عادي كه گروه اكثريت جامعة دروزي را تشكيل مي دهد، رهبري ديني اين طايفه با شيخ عقل و رهبري سياسي با شخص ديگري است. در حال حاضر وليد جنبلاط، فرزند كمال جنبلاط رهبري سياسي اين فرقه را در لبنان بر عهده دارد.[11] بنابر آنچه گذشت مؤسسين فرقه دروزي عبارتند از: حمزه بن علي زوزني، حسن فرغاني و محمد بن اسماعيل درزي، و امروزه رهبري مذهبي آنها را شخصي بنام محمد ابوشقرا و زعامت سياسي را وليد جنبلاط به عهده دارند. معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. فرهنگ فرق اسلامي،‌ جواد مشكور. 2. تحقيق جديد در تاريخ و جامعه دروزيان، احمد نمايي.[1] . ايماني، عليرضا، اسماعيليه، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، چاپ اول، 1380ه‍ ، ‌ص543. [2] . رباني گلپايگاني، علي، ‌فرق و مذاهب كلامي، قم، مركز جهاني،‌ چاپ اول، 1370، ص312. [3] . نصر، مرسل، الموحدون الدرز في الاسلام، بيروت، ‌دار الاسلاميه، چاپ اول، 1996م، ص33‌. [4] . فرق و مذاهب كلامي، به نقل از تاريخ انديشه كلامي در اسلام ج2، ص493. [5] . اسماعيليه، ص555. [6] . همان،‌ ص556. [7] . همان. [8] . فرق و مذاهب كلامي، ‌ص312. [9] . غالب،‌ مصطفي، الحركات الباطنيه في الاسلام، بيروت، ‌دار الاندلس، چاپ ‌اول، 1416ق، ‌ص251. [10] . اسماعيليه، ص558. [11] . همان.( اندیشه قم ) .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image