معاویه پس از صلح و استقرار حکومتش راجع به صلح امام حسن (علیه السلام) چه گفت؟!

معاویه چون حکومتش استقرار یافت. وارد کوفه شد و براى اهالى آن خطبه خواند، گفت: «یا أهل الکوفة! أترانی قاتلتُکم على الصلاة والزکاة والحجِّ، وقد علمتُ أ نَّکم تصلّون وتزکّون وتحجّون؟ ولکنّنی قاتلتُکم لأتأمّر علیکم وعلى رقابکم ـ إلى أن قال ـ: وکلُّ شرط شرطتُه فَتَحْتَ قدمیَّ هاتین»؛ (اى اهل کوفه! شما پنداشتید من به خاطر نماز و زکات و حجّ با شما جنگیدم؟ من خودم مى دانستم که شما نماز مى خوانید و زکات مى دهید و حجّ بجا مى آورید، بلکه من با شما به این دلیل جنگیدم که خلیفه شما بشوم و بر گردنهایتان سوار شوم ـ تا اینکه گفت ـ: تمام شرطهایى که [در معاهده] پذیرفتم، زیر پا خواهم گذارد). و ابواسحاق سبیعى نوشته است: «إنَّ معاویة قال فی خطبته بالنخیلة: ألا إنَّ کلّ شیء أعطیتُه الحسن بن علیّ تحت قدمیّ هاتین لا أفی به»؛(1) (معاویه در خطبه اش در نخیله گفت: همانا هر پیمانى که به حسن بن على داده ام زیر پا خواهم گذارد و به آن وفا نمى کنم). ابواسحاق مى گوید: «وکان والله غدّاراً»؛ ( به خدا سوگند! معاویه بسیار پیمان شکن بود). پی‌نوشت: (1). شرح ابن أبى الحدید، ج4، ص16 [ج16، ص46، نامه 31]. منبع: گزیده ای جامع از الغدیر، محمد حسن شفیعی شاهرودی، قم: نشر قلم مکنون، 1428 ق. .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش

لینک کوتاه