تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
تعليم دو قسم است:
اين شخص اگر چه مستقيماً آفتاب را نمىبيند؛ ولى با انعكاس آينه نور را مىبيند.
ممكن است نتواند كلمه آفتاب را بنويسد يا لفظهاى آفتاب و شمس را نشناسد؛ ولى حقيقت نور را درك كرده است. علومى كه ذات اقدساله به اولياى خود عطا مىكند، از نوع عبرى و عربى و فارسى نيست، از نوع لفظ و مفهوم هم نيست. حقيقتى را به انسان كامل نشان مىدهد.
اگر انسان ظرفيت بالايى داشته باشد، عين حقيقت را به او ارائه مىكنند و اگر ظرفيت بالا نداشته باشد، آن حقيقت رادر آينه به او نشان مىدهند. اگر كسى توان داشته باشد، مستقيماً با چشم آفتاب را مىبيند؛ هر چند نداند در فارسى به اين جرم نورانى آفتاب و در عربى شمس مىگويند. اگر نتواند، با آينه يا با عينك مخصوص به آفتاب مىنگرد و تصوير آفتاب را مىبيند. اين گونه علوم را علم شهودى يا حضورى مىنامند؛ يعنى خود واقع را، از طريق شهود، به كسى نشان مىدهند. اين علم در صحنه جان انسان مىماند و از بين رفتنى نيست.
علمهاى حصولى مانند علوم حوزه و دانشگاه است. انسان مىفهمد آفتاب از چه نورهايى تشكيل شده، كلمه آفتاب را چگونه مىنويسند، طول و عرض آفتاب چقدر است ولى اين علوم به انسان نور و گرما نمىدهد.
«تعليم اسماء» از نوع علوم حصولى و لفظ نيست. ذات اقدساله اسماى حسناى خود را به انسان كامل نشان داد. حضرت آدم- سلام الله عليه- مصداقى از انسان كامل است. امروز آدم عصر، وجود مبارك ولى عصر (عج) به شمار مىآيد كه متعلم به اسماى الاهى است.
«سمة» يعنى علامت و نشانه. تمام جهان اسماى الاهى و نشانه و علامت آن بى نشانند. در دعاى كميل مىخوانيد: «وَبِأَسْمائِكَ الَّتى مَلَأَتْ ارْكانَ كُلِّ شَىْء». اين الفاظى كه ما مىگوييم «اسما»، اسماى «الاسماء» است، يعنى لفظ آفتاب اسم است براى جرم نورانىاى كه ما در ذهن داريم.
مفهوم ذهنى ما اسم است براى حقيقتى كه در آسمان داريم. آن حقيقت نشانه اسمى از اسماى حسناى الاهى است. مسماى اين اسم ذات اقدس اله است. هويت الاهى مسما است. اين هويت را با يك وصفى كه مشاهده مىكنند، مىشود اسم الاهى كه «مَلأَتْ ارْكانَ كُلِّ شَىْء». اين اسم را آفتاب خارجى به ما نشان مىدهد. آفتاب خارجى را مفهوم ذهنى براى ذهن ما ترسيم مىكندو مفهوم ذهنى را به كلمه آفتاب يا شمس منتقل مىكنيم. پس آنچه تحت عنوان آسمان، زمين، ماه، آفتاب، ... مىنگاريم، اسماى اسماى اسماء اللهاند.
پس «حقايق اسماء» را ذات اقدس اله به انسان كامل نشان داد. ائمه و تمام انبياى الاهى از اين امتياز برخوردارند. البته همه يكسان و در يك درجه نيستند. با ذكر مطالب فوق چند نكته روشن شد:
هر كس به انسانيت نزديك شد، به اين صحنه تعليم نزديك است و اسماى بيشتر و كاملتر به او تعليم مىدهند.
يك نشئه است كه هميشه بوده، هست و خواهد بود. كلاس درسى هميشگى است كه خداوند، معلم و انسان كامل، شاگرد است و اسماى حسنا برنامه درسى. اين كلاس هميشه بوده، هست و خواهد بود.
اگر كسى واجد شرايط و انسان شد، در رديف شاگردان اين كلاس قرار مىگيرد و مىشنود كه خدا سخن مىگويد و با فرشتگان مرتبط است. اين مقام براى تمام افراد انسانى وجود دارد؛ يعنى اگر كسى از مرز حيوانيت گذشت و انسان شد، او را در كلاس «تعليم اسماء» راه مىدهند. آن كلاس اكنون نيز دائر است. اين كلاس در محدوده زمان و مكان نيست؛ يعنى زمان و مكان ندارد.
نكته ديگر اين كه اين گونه با حقايق عالم، مثل آفتاب، آشنا شدن هم انسان را نور مىدهد هم گرما. ديگر انسان احساس پوچى نمىكند. ديگر خود را بى هدف و يله و رها نمىبيند. اگر انسان از طهارت و نيكى و خوبى و مانند اينها لذت ببرد، معلوم مىشود آفتاب را تا حدى به او نشان دادهاند يا بدون آينه يا از طريق آينه.
اگر از بوى بدگناه متأثر شديم و دورى جستيم، معلوم مىشود به كلاس «تعليم اسماء» راه پيدا كردهايم. اگر سراسر عالم را آهنگ و صداى داوود فرا گرفته باشد، براى كسى كه گوش شنوا ندارد، فايده نخواهد داشت. چنانچه روز روشن و آسمان آفتابى براى كسى كه چشم بينا ندارد، سودمند نيست. اگر سراسر عالم مشك ختن باشد، براى كسى كه از شامه قوى بى بهره است سود ندارد.
تمام تلاشها براى اين است كه ما چشمى، گوشى يا شامهاى مناسب آن عالم بيابيم و حقايق را درك كنيم. تمام درس و بحثها براى اين است. اين كه برخى بزرگان قدرت تحمل دنيا و ماندن در آن را ندارند، براى اين است كه حقايق و زيبايىهاى غير عادى ديدهاند؛ حقايق و زيبايى هايى كه هرگز در دنيا نيست.
استاد ما مرحوم الهى قمشهاى، در شعر معروف خود، مىفرمايد: شيطان كه براى ابد از درگاه خدا رانده شد، به خاطر اين نبود كه بر آدم سجده نكرد؛ زيرا بسيارى نماز نمىخوانند و خدا را سجده نمىكنند.
جرمش اين بود كه در آينه عكس تو نديد
ورنه بر بوالبشرى ترك سجود اين همه نيست
جرم شيطان و اصولًا شيطنت اين است كه انسان، به جاى آن كه نور «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» را ببيند، خود را ببيند؛ و گرنه ترك يك سجده عذاب جاودان در پىندارد.
تمام تلاش انبيا اين است كه به ما بفهمانند سرمايهاى چنين عظيم داريم. بفهمانند كه راه خدا را بپوييم و راه جديد احداث نكنيم. گناه، راه ديدن حقايق اسماى الاهى را مىبندد. تمام دستورها و سفارشهاى عبادى براى اين است كه ما راهزن نشويم و راه خود را نبنديم. اگر چنين شد، شاگرد كلاسى خواهيم شد كه معلم آن خدا است. گاه مىبينيد انديشهاى در شما پيدا شد كه شما را روشن مىكند، پيدا است در آن لحظه نسيمى از آن كلاس بر ما وزيده است. گاه اين حالت دوام پيدا مىكند؛ «خوشا آنان كه دائم در نمازند».
بيانى نورانى از رسول گرامى صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمود: شب بلند است، آن را با خواب كوتاه نكنيد؛ و روز به اين روشنى را با گناه تاريك نسازيد. كسى كه شب 8 ساعت مىخوابد، اين 8 ساعت را به يك ربع كه به عبادت مىپردازد، تبديل مىكند.
.
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.