قطعنامه 598 / رزمندگان اسلام / جنگ ايران و عراق /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

چرا قطعنامه 598 در آن موقعي كه رزمندگان اسلام نقاط حساس دشمن مانند:‌ فاو، جزيره مجنون، بخشهايي از استان سليمانيه را فتح نموده و تا نزديك دروازه هاي بصره پيش رفته بودند و دشمن التماس آتش بس يا صلح مي كرد پذيرفته نشد ؟


در ارزيابي و تحليل دلايل پذيرش قطعنامه 598 در آن مقطع زماني توسط جمهوري اسلامي ايران و نپذيرفتن قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت مي توان به اين امور اشاره نمود الف: تفاوت اساسي و ماهوي قطعنامه 598 با قطعنامه‌هاي قبلي شوراي امنيت. با اين توضيح كه شوراي امنيت در طول هشت سال جنگ تحميلي هشت قطعنامه در مورد جنگ ايران و عراق به تصويب رساند كه به جز قطعنامه 598 كه تا حدودي حقوق كشور ما در آن منظور شده ‌بود ساير قطعنامه ها بدون در نظر گرفتن حقوق كشور ما به‌عنوان كشوري كه درگير جنگي ناخواسته شده و خسارت سنگيني بر آن تحميل شده بود، صادر شده بود و عنوان مشترك اين قطعنامه ها بررسي «وضعيت ميان ايران و عراق» بود كه خود بيانگر عدم عزم جدّي شوراي امنيت در حلّ و فصل مشكل بود. علاوه بر اينكه اين قطعنامه ها حالت توصيه اي داشته و به هيچ وجه حقوق و خواسته هاي مسلم ايران را در تعيين متجاوز و شروع كننده جنگ و تعيين و پرداخت خسارت وارده تأمين نمي كرد.[1] اليزابت كاملن و پاول راجز از نويسندگان غربي در اين مورد مي نويسند «تا زمان تصويب قطعنامه 598 در ماه ژوئيه 1988 شوراي امنيت سازمان ملل متحد تلاشي براي تأمين خواسته هاي رژيم اسلامي كه عراق به عنوان متجاوز معرّفي شود به عمل نياورد. براي اولين بار پس از هفت سال از شروع جنگ، شوراي امنيت سازمان ملل متحد خواستار تحقيق در مورد تعيين متجاوز گرديد با توجه به اهميتي كه اين موضوع در كاربرد حقوق بين الملل براي اين منازعه دارد تأخير شوراي امنيت شگفت انگيز است»[2].به طور كلي قطعنامه 598 چند تفاوت اساسي با ساير قطعنامه هاي شوراي امنيت داشت كه موجب شد جمهوري اسلامي ايران در نهايت آن را بپذيرد. 1. قطعنامه 598 بر خلاف قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت ديگر حالت توصيه ندارد و بار سياسي و حقوقي ويژه اي داراست و تصميم برخاسته از اعتقاد شوراي امنيت است 2. عنوان قطعنامه 598 برخلاف قطعنامه هاي پيشين بررسي «وضعيت ميان ايران و عراق» نيست بلكه براي اولين بار قطعنامه تحت عنوان «منازعه بين ايران و عراق» صادر شده است. 3. از نظر حجم و تعداد كلمات به كار رفته قطعنامه 598 مفصلترين قطعنامه شوراي امنيت و به لحاظ محتوا اساسي ترين و از نظر ضمانت قوي ترين آنها محسوب مي گردد. 4. اين قطعنامه بر خلاف قطعنامه هاي قبلي در بر گيرنده خواسته هاي كشور ما مبني بر اعلان متجاوز و تعيين و پرداخت خسارات وارده است كه در بند 6 و 7 و 8 قطعنامه مطرح شده است»[3]. و در راستاي اجراي بند 6 قطعنامه مبني بر بررسي و اعلان متجاوز در جنگ در گزارش دبير كل وقت سازمان ملل خاوير پرز دكوئيار كه در آذر سال 1370 منتشر شد عراق به‌عنوان آغاز گر و متجاوز شناخته شد[4] و موظف به پرداخت غرامت و خسارت به ايران گرديد و در اجراي بند 7 قعطنامه مبني بر تعيين خسارات وارده توسط دبير كل سازمان ملل هيأت كارشناسي تعيين شد كه طي دو سفر خسارت وارده بر كشور ما در طول جنگ تحميلي بر آورد شد و محاسبه گرديد.[5] در حقيقت قطعنامه 598 گامي بنيادين در راستاي وظايف شوراي امنيت براي تشخيص تجاوز، تعيين متجاوز و در نهايت تنبيه متجاوز بود كه شوراي امنيت از انجام آن به مدت 7 سال امتناع كرد و تنها با عقب نشيني هاي گام به گام مجبور شد با تصويب قطعنامه 598 تا حدودي به مواضع و خواسته هاي به حق جمهوري اسلامي گردن نهد.ب: شرايط خاص بين المللي و تبليغات جهاني بر عليه ايران به گونه اي كه عراق با پذيرش كليه قطعنامه هاي شوراي امنيت به عنوان كشوري صلح طلب معرفي شد و در مجامع بين المللي جمهوري اسلامي ايران به عنوان كشوري جنگ طلب و مخالف صلح و آرامش معرفي مي شد. مرحوم امام در اين باره فرمودند: «با اعلام اين تصميم (پذيرش قطعنامه 598) حربة تبليغات جهانخواران عليه ما كُند شده است»[6] جناب آقاي هاشمي رفسنجاني نيز فرمودند «متأسفانه تبليغات جهاني ما را جنگ افروز و جنگ طلب معرفي كرده بود و صدام و حزب بعث متجاوز كه تمامي قوانين را نقض كرده ولي چون يك شعار مشخص دارد يعني قطعنامه ها را پذيرفته و حاضر به قضاوت بين المللي است به صورتي عوام فريبانه صلح طلب معرفي شده است با اين كار يعني قبول قطعنامه 598 ما نشان داديم كه در اين زمينه انعطاف پذير هستيم»[7].ج: كاربرد وسيع سلاحهاي شيميايي توسط عراق بر عليه مردم بي دفاع و عكس العمل ضعيف مجامع بين المللي در اين مورد. بدترين و فجيع ترين اقدامات و جنايات رژيم بعث در طول جنگ تحميلي با سكوت معني دار مجامع بين الملي همراه بود. استفاده گسترده از سلاحهاي شيميايي بر عليه مردم بي دفاع، حمله به مناطق مسكوني و ... كشور ما را در وضعيتي قرار داد كه براي جلوگيري از خسارات بيشتر با پذيرش قطعنامه 598 به اين وضعيت پايان داده شود.د: شرايط جديد و پيچيده در منطقه و فشارهاي بين المللي بر عليه ايران و حضور بي سابقه نيروهاي نظامي آمريكا و متحدينش در خليج فارس. در اين خصوص حمله به هواپيماي مسافربري ايران به تعبير جناب آقاي هاشمي رفسنجاني اخطاري براي ايران بود. ايشان اظهار داشتند «حمله به هواپيماي مسافربري ايران و شهادت 290 نفر سرنشين بي گناه كه به هيچ وجه ادعاي اشتباه در مورد آن پذيرفته نيست و از نظر ما يك اخطار تلقي شد، همچنين قساوت فوق العاده صدام در داخل عراق كه هزاران روستا و صدها هزاران تن از مردم را با بمباران شيميايي قتل عام مي كند از ديگر دلايل آن است كه نشان مي دهد به او اجازه داده اند هر جنايتي را مرتكب شود. مجموعه اين شرايط و ادلة ديگر ما را به اين نتيجه رساند كه مصلحت انقلاب و ملتهاي ايران و عراق و منطقه اين است كه قطعنامة مذكور پذيرفته شود»[8] همچنين مقام معظم رهبري كه در آن زمان رياست جمهوري را بر عهده داشتند در نامه اي به دبير كل سازمان ملل مرقوم فرمودند: «همانطور كه به خوبي استحضار داريد آتش جنگي كه به‌وسيله رژيم عراق در 23 سپتامبر 1980 با تجاوز عليه تماميت ارضي جمهوري اسلامي ايران آغاز گرديد اينك ابعاد غير قابل تصوري به خود گرفته است كه كشورهاي ديگر حتي غير نظاميان بي گناه را نيز در شعله هاي خود گرفته است. قتل 290 نفر انسان بي گناه كه با ساقط ساختن هواپيماي ايرباس جمهوري اسلامي ايران به وسيله يكي از كشتي هاي جنگي آمريكايي در خليج فارس به وقوع پيوست نمونه بارزي در اين خصوص است ...»[9] محمد جواد لاريجاني معاون بين الملل وقت وزارت امور خارجه و از دست اندركاران سياسيت خارجي جمهوري اسلامي ايران در زمان صدور قطعنامه 598 شرايط را چنين ترسيم مي‌نمايد: «پيش از صدور قطعنامه 598 تماس قطبهاي قدرت جهان چند كار همزمان در سازماندهي كردند اول: فشاري بين المللي عليه جمهوري اسلامي ايران كه در آن سرزنش، تنبيه و تحريم ايران به لحاظ تبليغاتي و اقتصادي منظور گرديد. دوم: حضور نظامي ترساننده اي در خليج فارس كه تمامي قدرتها در آن شركت داشته باشند يك برداشت كلي اين بود كه زمان مداخله قدرتهاي بزرگ براي جلوگيري از پيروزي ايران در جنگ به نظر آنها فرا رسيده است و نبايد بيش از اين فرصت را از دست داد بدين ترتيب قطعنامه 598 درحال شكل گيري بود و از خصوصيات آن در آخرين پيش نويسها اقدامات تنبيهي و محدود كننده عليه جمهوري اسلامي بود به طور همزمان نيز نيروهاي نظامي بلوكهاي مختلف شروع به ورود به خليج فارس كردند»[10].ه‍: پذيرش قطعنامه 598 در آن برهة زماني به مصلحت كشور بود و جمهوري اسلامي ايران تلاش نمود كه تا جايي كه مي تواند استقامت و پايداري به خرج دهد كه منافع و مصالح كشور رعايت شود و نتيجه اين پايداري قطعنامه 598 بود كه تا حدودي خواسته ها و حقوق جمهوري اسلامي در آن لحاظ شده بود. مرحوم امام در اين باره فرمودند: «امّا در مورد قبول قطعنامه ... من تا چند روز قبل معتقد به همان شيوة دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و كشور و انقلاب را در اجراي آن مي ديدم ولي به واسطة حوادث و عواملي كه از ذكر آن فعلاً خودداري مي كنم و به اميد خداوند در آينده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامي كارشناسان سياسي و نظامي سطح بالاي كشور كه من به تعهّد و دلسوزي و صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع كنوني آن را به مصلحت انقلاب و نظام مي دانم و خدا مي داند كه اگر نبود انگيزه اي كه همه ما و عزت و اعتبار ما بايد در مسير مصلحت اسلام و مسلمين قرباني شود هرگز راضي به اين عمل نمي بودم ... ديروز روز امتحان الهي بود كه گذشت و فردا امتحان ديگري است كه پيش مي آيد ...»[11] مجموعه اين عوامل يعني تفاوت اساسي قطعنامه 598 با ساير قطعنامه‌هاي قبلي شوراي امنيت و در نظر گرفتن خواسته ها و حقوق كشور ما و شرايط ويژه بين المللي و فشارها و تهديدات و تبليغات منفي عليه جمهوري اسلامي ايران با در نظر گرفتن مصالح كشور و نظام از سوي امام راحل و مسئولان نظام ايجاب نمود كه درآن شرايط قطعنامه 598 كه تا حدود زيادي مصالح كشور و خواسته هاي نظام را تأمين مي نمود از سوي ايران پذيرفته شود. بديهي است هر چند موقعيت كشور قبل از قطعنامه 598 از نظر نظامي و در اختيار داشتن مناطقي از عراق مناسب بود اما از آنجا كه قطعنامه‌هاي صادره ازسوي شوراي امنيت تا قبل از قطعنامه 598 آنهم پس از مذاكرات و رايزني هاي زيادي كه از سوي كشور ما انجام گرفت در برگيرنده خواسته ها و حقوق به حق جمهوري اسلامي ايران نبود، پذيرفتن آن از سوي كشور ما بر خلاف مصالح كشور و نظام بود.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. اسماعيل منصوري، بررسي حقوقي ـ سياسي تجاوز رژيم عراق به جمهوري اسلامي ايران، انتشارات تابان، بي تا، ص 147 تا 189.2. عباس هدايتي، شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي 1374.3. مجموعه مقالات، انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و نظام بين الملل، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، 1376، ص 181 ـ 235.پی نوشتها:[1] . براي آگاهي بيشتر از قطعنامه هاي شوراي امنيت در طول جنگ تحميلي رجوع نماييد به: اسماعيل منصوري، بررسي حقوقي ـ سياسي تجاوز رژيم عراق به جمهوري اسلامي ايران، انتشارات تابان، ص 136 تا 146 و عباس هدايتي، شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1374.[2] . اليزابت كاملن و پاول راجز، قرار دادن نفت كشهاي كويتي زير پرچم ايالت متحده آمريكا دلايل و تأثيرات آن، باز شناسي جنبه هاي تجاوز و دفاع، تهران، دبيرخانه كنفرانس بين المللي تجاوز و دفاع، ج 2، ص 181.[3] . عباس هدايتي، شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، 1374، ص 141 و 142.[4] . اسماعيل منصوري، بررسي حقوقي ـ سياسي تجاوز رژيم عراق به جمهوري اسلامي ايران، انتشارات تابان، ص 168، روزنامه كيهان، 21/9/70.[5] . اصغر جعفري، كانونهاي بحران در خليج فارس، مؤسسه كيهان، 1371، ص 25 و اسماعيل منصوري، پيشين، ص 186.[6] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67.[7] . روزنامه اطلاعات، 28/4/67.[8] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67.[9] . عباس هدايتي، پيشين، ص 171.[10] . محمد جواد لاريجاني، تحرّك بين المللي جمهوري اسلامي ايران در مورد جنگ تحميلي، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين الملل وزارت امور خارجه، 1366، ص 13 و 14.[11] . روزنامه اطلاعات، 30/4/67.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image