تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
ابتدا باید گفت؛ بعد از تحقیق و تفحص، چنین روایتی را در منابع کهن(تا یک قرن پیش) نیافتیم، و تنها در برخی کتابهای قرن چهاردهم[1] به بعد، چنین گزارشی وجود دارد.[2] به هر حال ترجمه آنچه در این کتابها وجود دارد این است:«یحیى مازنى روایت کرده است: مدّتها در شهر مدینه همسایه حضرت على(ع) بودم و خانهام نزدیک محل سکونت زینب دختر امیرالمؤمنین علی(ع) بود. به خدا سوگند! هیچگاه چشمم به او نیفتاد و صدایى از او به گوشم نرسید. هنگامى که میخواست به زیارت جدّ بزرگوارش رسول خدا(ص) برود، شبانه از خانه بیرون میرفت، در حالیکه برادرش حسن(ع) در سمت راست و برادر دیگرش حسین(ع) در سمت چپ و پدرش امیر المؤمنین(ع) پیش رویش راه میرفتند و هنگامی که به مقصد نزدیک میشدند، امام على(ع) پیش افتاده و نور چراغها را کم میکردند. یکبار حسن(ع) از پدر درباره دلیل این کار پرسید؟ و حضرت فرمود: میترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند».در میان راویان حدیث و یاران ائمه تنها به نام «یحیى بن سلیم مازنى»[3] برخورد کردیم که طبق برخی منابع، در کربلا به شهادت رسید[4] و جز ایشان، فرد دیگری در سند حدیث مشاهده نمیشود.به هر حال و گذشته از ضعف سند و منبع، پذیرش محتوای آن مخالف آموزههای دینی نیست؛ چرا که حیا و عفت و غیرتمندی هرچند تا این اندازه واجب و لازم نیست، اما ممکن است در شرایط خاصی مطلوب و پسندیده باشد. .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.