سیاست /

تخمین زمان مطالعه: 19 دقیقه

نقد کامل و مستدلي پيرامون مستند خط و نشان رهبر ( ساخت BBC)را مرقوم کنید


پيش از پرداختن به پاسخ اصلي بايد اشاره نماييم که بي بي سي فارسي يکي از دهها شعبه بنگاه سخن پراکني دولت سلطنتي انگلستان مي باشد که از سال 1387 و همزمان با آغاز فعاليت هاي غير رسمي انتخاباتي مربوط به انتخابات دهم رياست جمهوري شروع به فعاليت نمود. جالب اينجاست که آغاز به کار شبکه تلويزيون فارسي بي بي سي با بحران اقتصادي عظيم وگسترده اقتصادي در سطح اروپا همزمان شد که موجي از تعديل نيروها در بسياري از بخش هاي دولتي کشورهاي غربي و به ويژه انگليس را به همراه داشت و به نوبه خود باعث تعطيلي و يا کم کردن ساعت کار برخي بخش هاي اين بنگاه سخن پراکني دولت انگليس و اخراج بسياري از کارمندان آن شد . ولي در مقابل شبکه بي بي سي فارسي نه تنها با هزينه بيش از 265 ميليون پوند ، آغاز به کار کرد بلکه تاکنون نيز نه از حجم برنامه ها و نه ميزان بودجه آن کاسته نشده است به گونه اي که به تصريح خود وزارت خارجه انگلستان و منابع مالي شبکه بي‌بي‌سي بخش اعظمي از بودجه اختصاص داده شده به دپارتمان بين‌المللي بي‌بي‌سي جهت برنامه‌هاي برون‌مرزي کاهش يافته و بي‌بي‌سي مجبور به کاهش کارمندان و همچنين بودجه اختصاص داده شده به اين بخش‌هاي بين‌المللي شده است. اما نيرو و بودجه بخش فارسي بي‌بي‌سي افزايش داشته است. اين موضوع نشان مي‌دهد که دولت انگلستان و بي‌بي‌سي، اهداف خاصي را در ايران دنبال مي‌کنند که به‌خاطر آن نه‌تنها برنامه‌ها را در شرايط بحران مالي جهان و اروپا کم نکرده‌اند بلکه برعکس، بودجه و برنامه‌هاي بخش فارسي را افزايش داده‌اند. کارشناسان معتقدند که بي‌بي‌سي با هدف براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران عمل مي‌کند. بنابر اين در مغرضانه بودن فعاليت هاي بي بي سي فارسي و ملحقات آن اعم از سايت ، راديو و تلويزيون هيچ شک و شبهه اي وجود ندارد و اين شبکه ها در جريان فتنه سال 88 فعالانه ترين نقش ها را بر عهده گرفته بودند . از طرفي مدتي است که تلويزيون فارسي بي بي سي در راستاي اهداف برنامه ريزي خويش شروع به ساخت مستندهايي نموده است که در آنها ظاهرا قصد واکاوي بخش هايي از تاريخ انقلاب اسلامي را دارد اما در اصل ، همان اهداف کينه توزانه اي را که در کف خيابان ها دنبال مي کرد به گونه اي از طريق مستند سازي که بسيار جذاب و تاثيرگذار تر است پيگيري مي کند . در همين راستا مدتي پيش فيلم به ظاهر مستندي با عنوان «خط و نشان رهبر» از تلويزيون بي بي سي فارسي پخش شد که با هدف بررسي زندگي سياسي مقام معظم رهبري ساخته شده بود . اما در واقع اين مستند در پي دست يابي به اهداف خاصي بود که از جمله آنها مي توان به اهداف زير اشاره کرد : 1 – ارائه تصويري مغشوش و غير واقعي از رهبر ايران با هدف گسست پيوند ميان مردم و رهبري . به ويژه با توجه به اينکه يکي از رازهاي مقاومت نظام اسلامي در برابر انواع توطئه هاي دشمنان در طول بيش از سه دهه گذشته ، ارتباط وثيق ميان رهبر و مردم و اعتمادي بودکه مردم به رهبر نظام خود داشتند . 2 – ممانعت از فراگير شدن تاثير گذاري رهبر جمهوري اسلامي ايران بر ملت هاي منطقه وجهان و جلوگيري از گسترش امواج انقلاب اسلامي به ويژه در شرايطي که بيداري اسلامي در سطح منطقه رخ داده است و بسياري از انقلابيون منطقه ، رهنمودهاي مقام معظم رهبري را آويزه گوش و رهنماي خويش مي سازند . 3 – مشابهت سازي ميان رهبر ايران و ديکتاتورهاي منطقه ، به منظور بهره برداري از آن در آينده و احيانا استفاده از تجربه ليبي و عراق در مسير براندازي نظام اسلامي اين در حالي است که بر خلاف توهماتي که سربازان روباه پير در سر دارند اين هدف شوم و ناميمون هرگز به نتيجه نخواهد رسيد . چرا که زندگاني و شخصيت رهبري به اندازه اي پاک و بي آلايش است که گاه حتي خود فتنه گران را نيز مجبور به اعتراف به برخي حقايق مي سازد . به عنوان مثال در روزهاي سرنگوني رژيم مبارک در مصر ، مهاجراني از عناصر اصلي فتنه درخارج از کشور و در جمع ضد انقلاب مشابهت سازي ميان رهبر ايران و ديکتاتور مصر را اشتباه خوانده و چنين بيان کرده بود : «من آیت‌الله خامنه‌ای را خوب می‌شناسم و می‌دانم که در تمام کارنامه‌ اقتصادی خود و اقوامش، نقطه سیاه که هیچ، حتی یک نقطه خاکستری هم نمی‌توان یافت.» با توجه به اين مطالب و اغراضي که در پس اين فيلم به ظاهر مستند و مستندهاي مشابه وجود دارد ، هر گونه ارزش استنادي اين فيلم از بين رفته و بايد به ديده شک و ترديد به صحت آنچه در اين مستند نقل مي شود نگريست و بر اين اساس حتي ضرورتي به تحليل محتواي اين فيلم به ظاهر مستند هم وجودندارد . با اين حال به منظور خالي نبودن عريضه مطالبي در نقد اين فيلم ذکر مي کنيم . بر اين اساس اين مستند را از دو جنبه قابل نقد مي دانيم : 1 – مستندات اين فيلم و به عبارت بهتر کساني که از آنها به عنوان منابع ظاهرا موثق ياد شده است همگي افراد مغرض با نظام اسلامي و به ويژه رهبر معظم انقلاب بوده و برخي از آنها همچون بني صدر کينه عميقي از ايشان دردل دارند و به همين دليل نقل اين افراد هرگز قابل اعتماد نخواهد بود. از جمله اين افراد مي توان به اسامي زيراشاره کرد : مهدي خلجي : او همان کسی است که موافق حمله نظامی آمریکا به ایران بود. همان کسی است که در آن سخنرانی معروف در نهاد صهیونیستی گفت: مردم ایران عاشق جرج بوشند و از اوباما بدشان می آید ... چون جرج بوش می خواست به ایران حمله کند و مردم را از دموکراسی بهره مند کند اما اوباما ... کسی که آنقدر حُبّ و بغض در گفتارش تاثیر دارد که بزرگترین حقایق را انکار می کند آیا می تواند آنقدر عادل باشد تا بی بی سی بی طرف (!) به دنبالش برود؟ شیخ علی تهرانی کیست؟ او همان کسی است که در زمان جنگ تحمیلی بین ایران و صدام، صدام را انتخاب کرد. و ۶ سال در زمان جنگ تحمیلی این ننگ را پذیرفت که در رادیو بعث عراق که به زبان فارسی برنامه پخش می کرد صحبت کند و از صدام حمایت کند. نکته جالب اینجاست که فردی که در این مستند به عنوان "خواهر زاده رهبری" معرفی می شود کسی نیست جز پسر شیخ علی تهرانی! جالب اینجاست که شیخ علی تهرانی همان فردی است که: جامع المقدمات (از اولین دروس طلبگی) را نمی فهمیده و از فرط مشکل بودن آن ها سرش را به دیوار می کوبیده حالا بر فقاهت رهبری انقلاب شبهه وارد می کند!! ابوالحسن بنی صدر کیست؟ او که آن قدر معروف است که نیاز به معرفی ندارد و چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا همگی او را خائن می دانند. نکته جالب تر اینجاست که روزنامه های جریان اصلاح طلب بسیار سعی کرده اند که فرد اصلی در جریان عزل بنی صدر را "موسوی خوئینی ها" معرفی کنند و افتخار عزل آن را به نفع خود مصادره کنند. بنی صدر همان فردی است که نه تنها امام خمینی (ره) را بر ضد خود می دید بلکه در هنگام عزل هم از تمام مجلس جز "یک رای" در تایید خود نداشت. بنی صدر همان یار رجوی و منافقین است و اين دو پس از فجايع فراواني که به همراهي منافقين در کشور پديد آورده و باعث ريخته شدن خون دهها نفر از جمله شهداي هفت تير گرديدند توسط خلبان شاه معدوم به همراه هم از کشور گريخته و به فرانسه پناهنده شدند . وي کينه عميقي از ياران انقلاب و به ويژه مقام معظم رهبري که در جريان راي به عدم کفايت وي ، از جمله کساني بود که اسناد عدم کفايت وي براي رياست جمهوري را رو کرده بود داشت و به دنبال ارتحال حضرت امام خميني (ره) و توهم پيدا شدن خلا قدرت در ايران ، اخباري مبني بر بازگشت وي به ايران و سوء استفاده از اوضاع به وجود آمده وجود داشت که با انتخاب حضرت آيت الله خامنه اي به رهبري نظام اسلامي همه اين نقشه ها نقش بر آب شد . به همين دليل در طول سي سال گذشته بيشترين حملات را به نظام اسلامي داشته و همواره با ژست خاطره گويي از دوران آغازين انقلاب ، داستان هايي را نقل مي کند که هم فضيلت هاي نداشته خود را اثبات نمايد و هم رذيلت هاي خود را به پاي ديگران بنويسد . 2 – نقد محتواي فليم : در مورد نقد محتوايي اين فيلم اگر چه با توجه به آشکار شدن اهداف فيلم و نيات مغرضانه گردانندگان اين شبکه ، اغراض ناقلان و محتواي آن نيز زير سوال رفته و نياز چنداني به پاسخگويي به جعليات و تحريفات اين مستند وجود ندارد با اين حال به منظور آشکار شدن هر چه بيشتر دروغ پراکني هاي اين مستند ، بخش هايي از محتواي مستند را پاسخ داده و مورد نقد و بررسي قرار مي دهيم که اميد است وافي به غرض بوده باشد : امیر حسین ثابتی، مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در گفت‌و‌گو با فارس، در خصوص تحریف‌ها و دروغ‌های آشکار مستند بی‌بی‌سی پیرامون رهبر معظم انقلاب، با بیان اینکه این مستند بیش از 50 شبهه و دروغ تاریخی دارد، اظهار داشت: این مستند قطعاً نشانگر حقانیت رهبر ایران است چرا که امام (ره) نیز بارها فرمودند: "اگر دشمن از شما تعریف کرد، باید به خود شک کنید" و در این مستند 60 دقیقه‌ای بی‌بی‌سی اگرچه سعی می کند بی‌طرفانه ظاهر شود، اما نزدیک به 60 شبهه و دروغ تاریخی را مطرح می‌کند که این موضوع عمق کینه و عداوت دشمنان انقلاب از رهبری هوشمندانه آیت الله خامنه ای طی 2 دهه اخیر را نشان می‌دهد. بايد تاکيد نمود که این مستند پایانی بود بر ژست‌های ناشیانه بی‌بی‌سی مبنی بر ادعای بی‌طرفی، زيرا رویه بی‌بی‌سی، تخریب، شبهه‌افکنی و دروغ‌پردازی است و هیچ تلاشی برای روشنگری نمی‌کندو در اين باره شکی نیست و این روند در این مستند بطور کامل خود را نشان داد و حتی در قسمت های متعددی برای اینکه ادعاهای باطل خود را به کرسی بنشانند، دست به تقطیع سخنان ایشان زدند و جرات پخش حرفهای کامل رهبر انقلاب را نداشتند. مستند "خط و نشان رهبر" و عنادی که در اين فيلم وجود دارد، نشانه حقانیت و عملکرد صحیح رهبر انقلاب است چرا که اگر سمت و سوی این مستند نسبت به رهبری غیر از این بود، باید دچار شک و تردید می‌شدیم. در موارد متعددی شبکه بی‌بی‌سی از برخی روحانیون مخالف جمهوری اسلامی مصاحبه گرفته و از آنها تمجید کرده است که در این زمینه می‌توان به آقای منتظری و آقای صانعی اشاره کرد البته تعارض عملکرد این افراد با مبانی خط امام (ره) کاملاً مشخص است و به همین خاطر بی‌بی‌سی از آنها حمایت کرده است، لذا آنها می توانستند این روند را درباره مقام معظم رهبری نیز ادامه دهند اما چون عملکرد درخشان ایشان طی سالهای اخیر بزرگترین مانع دشمنان انقلاب بوده است، مجبور شدند در رویه ای کاملا متفاوت، تخریب همه جانبه ایشان را در دستور کار قرار دهند. آیت الله خامنه ای از چه زمانی با امام آشنا می شوند؟ یکی از دروغ‌ها در اين فيلم این است که ادعا می‌شود " دوستی آقای خامنه‌ای با بهشتی و هاشمی منجر به اتصال ایشان به امام (ره) شد" که این مسئله یک دروغ تاریخی است چراکه آیت الله خامنه ای از سال 37 تا 43 به صورت مستقیم شاگرد امام (ره) و مرحوم حائری بودند و تازه در سال 38 با آقای هاشمی دوستی خود را آغاز کردند. آقای جعفر شبیری‌زنجانی گفته است که "اولین دیدار آقای خامنه‌ای با هاشمی در سال 36 در کربلا بود که هیچ دوستی در آن دیدار شکل نگرفت و آغاز دوستی آنها سال 38 بود" لذا طبق خاطرات رهبری نیز ایشان از سال 38 با هاشمی در ارتباط بودند. در خصوص دروغ دیگر بی‌بی‌سی در زمینه انتخاب آیت الله خامنه ای برای رهبری بايد گفت زمانی که رهبر انقلاب توسط مجلس خبرگان رهبری انتخاب شدند، اکثریت فقهای آن مجلس بر فقاهت ایشان تأکید داشتند و این موضوع چیز جدیدی نیست و بی بی سی باید توضيح دهد چگونه یک نفری را که ده ها فقیه و مجتهد مسلم بر فقاهتش تاکید می کنند، می خواهد با اظهارات کینه توزانه فرد معلوم الحالی همچون شیخ علی تهرانی که سابقه عداوت شخصی اش با رهبری مشخص است، زیر سوال ببرد؟ تاکید شهید بهشتی بر فقیه بودن آیت‌الله خامنه‌ای در سالهای اولیه انقلاب دانشجویان پیرو خط امام(ره) پس از تسخیر لانه جاسوسی که در پاسخ به برخی ادعاهای شیخ‌علی تهرانی نوشته شده بود از تعبیر «فقیه مجاهد خامنه‌ای» استفاده می کنند که چندی بعد نیز شهید بهشتی نیز این متن را در پاسخ به شیخ‌علی تهرانی ‌قرائت می کند و در واقع شهید بهشتی نیز این تعبیر را برای مقام معظم رهبری تأیید می کنند. در سال 68 نیز اکثریت قریب به اتفاق اعضای مجلس خبرگان فقیه بودن آیت‌الله خامنه‌ای را تأیید کردند و فقط یک نفر مخالف بود وگرنه حتی مواضع امثال شیخ یوسف صانعی بعد از انتخاب ایشان به عنوان ولی فقیه که گفت عدم تبعیت از سخنان آیت الله خامنه ای، حرکت در مسیر شیطان است، مؤید این واقعه تاریخی است. جالب اين جاست که حتی آقای منتظری هم چند روز پس از انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری پیام تبریک داد که متن این پیام در سایت خود او و سایت رهبر انقلاب موجود است و او در آن پیام برای رهبری آرزوی توفیق کرد،البته مسائل مربوط به موضوع و بحث "ابتذال مرجعیت شیعه" که در این فيلم آمده و آن را به انتخاب شدن رهبری در سال 68 نسبت می‌دهد مربوط به 13 آبان سال 76 و دعواهای منتظری با نظام است لذا این امر یکی از دروغ‌های دیگر بی‌بی‌سی است که می تواند قابل توجه باشد. مستندسازان بی‌بی‌سی استنادات خود را در خصوص ادعای دشمنی رهبری با روشنفکران ارائه دهند در خصوص بخش دیگری نقل و قول های مستندسازان بی‌بی‌سی در خصوص ادعای دشمنی رهبر انقلاب با روشنفکران بايد گفت؛ رهبر معظم انقلاب هرگز تعبیری با این عنوان که روشنفکران دشمن نظام است، ندارند؛ حتی تعابیر ایشان درباره جلال آل‌احمد و شریعتی مثال‌های نقض ادعای بی‌بی‌سی است و نيزسابقه تاریخی ارتباط رهبری با جریان‌های روشنفکری و ارتباط ایشان با جریان‌های دانشجویی در قبل و بعد از انقلاب نشان‌دهنده عدم صحت ادعای بی‌بی‌سی است. بنابراین آنها باید برای حرف خود سند ارائه دهند و از کلی گویی و فحاشی سیاسی پرهیز کنند. تقطیع سخنان رهبر انقلاب و موضوع ترویج موسیقی در دانشگاه ها دروغ دیگر این فيلم به ظاهرمستند ادعایي است که درباره بر شیفتگی رهبری به موسیقی و نقل سخنان متعارض ايشان در جمع اعضای هیئت دولت خاتمی است که بايد گفت: آشنایی و رابطه ايشان با موسیقی و در عین حال سخنان ایشان در جمع اعضای هیئت دولت خاتمی که می‌فرمایند "نباید در دانشگاه‌ها ترویج موسیقی بشود"، هیچ تعارضی ندارد چرا که اولا ترویج موسیقی قطعا خلاف مذاق اسلام است و ارتباطی با علاقه یک نفر به موسیقی ندارد، ثانیا بی بی سی در این مستند جرأت نکرده این بخش از فیلم دیدار رهبری با اعضای هیئت دولت وقت را به صورت کامل نشان دهد زیرا ایشان در آن دیدار فرمودند که "در دانشگاه‌ها ترویج موسیقی می‌شود که نباید بشود چون برخی موسیقی ها حلال و برخی حرام هستند و در ترویج موسیقی بدون در نظر گرفتن این موضوع، موسیقی حرام نیز ترویج می شود" اما بی‌بی‌سی ادامه صحبت‌های ایشان را حذف کرده است. آیا میرحسین موسوی از دوره اول ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای تحمیلی بود؟ به یکی دیگر از 50 دروغ بی‌بی‌سی که در این فيلم به ظاهر مستند می توان به آن اشاره کرد اين است که می‌گویند سال 60 که آقای خامنه‌ای رئیس‌جمهور شد، نخست‌وزیر وقت به ایشان تحمیلی بود در حالی که این‌طور نیست چرا که میرحسین موسوی در سال 60 به انتخاب خود آقای خامنه‌ای به مجلس معرفی شد و رأی آورد و در دوره اول، نخست‌وزیر تحمیلی از سوی امام (ره) نبود؛ البته انتخاب اول آیت‌الله خامنه‌ای، دکتر ولایتی بود که رأی نیاورد و سپس موسوی مطرح شد لذا نخست‌وزیری وی تحمیلی نبود کما اینکه ایشان در دولت شهید رجایی برای انتخاب شدن موسوی به عنوان وزیرخارجه از وی دفاع کردند. وزارت اطلاعات چگونه تاسیس شد؟ بحث تأسیس وزارت اطلاعات نیز در این مستند به صورت کلی به آيت الله خامنه‌ای نسبت داده شده است در حالی که در جلد سوم خاطرات ری‌شهری چگونگی تأسیس این وزارتخانه کاملاً مورد بررسی قرار گرفته و نشان می‌دهد که وزارت اطلاعات را آقای خامنه‌ای شخصا تأسیس نکرده است هرچند این امر به معنای نقطه‌ی ضعف یک نفر محسوب نمی‌شود اما دروغ تاریخی بی بی سی در این زمینه و اینکه نقش همه عناصر به اصطلاح اصلاح طلب در آن برهه در تاسیس این وزارتخانه را نادیده می گیرد و همه چیز را به یک نفر نسبت می دهد، موضوعی است که بیش از پیش ادعای بی طرفی بی بی سی در این مستند را آشکار می کند.در ضمن اگر کسی قرار بود به عنوان وزیر اطلاعات معرفی شود این‌طور نبود که منصوب رئیس‌جمهور باشد و باید مانند وزرای دیگر رأی اعتماد می‌گرفت کما اینکه مرحوم فردوسی‌پور برای بار اول رأی نیاورد و ری‌شهری انتخاب شد. از طرفي ديگر تحریفات و تناقضات در این مستند غوغا می کند که فقط به ذکر چند مورد از آن ها بسنده می کنم: در دقایق ابتدایی این مستند آقای ابوترابی فرد این چنین می گوید: “تمام ویژگی های نوشته شده برای مسیح را در آیت الله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد.” اما بی بی سی چرا سخنان او را نصفه پخش می کند؟! حالا بیایید با هم ببینیم اصل صحبت های ابوترابی فرد چه بوده؟ ایشان می گوید: ” ولادیمیر پوتین که هیچ تعلق مذهبی نداشته و شخصی لائیک به شمار می رود، پس از دیدار با رهبر انقلاب می گوید: با عنایات به مطالعاتی که من درباره ی مسیح داشته ام، در ملاقات با رهبر ایران، تمام ویژگی های نوشته شده برای مسیح را در آیت الله خامنه ای دیدم و برایم متجلی شد.” حتی در خود مستند هم مشخص است که ایشان دارد متن را از روی نوشته می خواند که در واقع همان صحبت های ولادیمیر پوتین است. اما نکته جالب از نظر ما این است که سیستم جاسوسی و تبلیغاتی بریتانیا تمام کند و کاو و تلاش خود را انجام می دهد و تمام زندگی رهبر انقلاب را زیر ذره بین قرار می دهد و در این راه حتی از مصاحبه با هوشنگ اسدی، روزنامه نگار خارج نشین و از عوامل یکی از سایتهای اپوزیسیون که در زمان طاغوت با رهبر انقلاب هم بند بوده، هم غفلت نمی کند … فردی که به بی بی سی می گوید: در این سه ماه هم سلولی بودن با آیت الله خامنه ای در مورد مسائل و خاطرات شخصی با ایشان صحبت می کردیم. امّا در طول این غور کردن در زندگی شخصی و سیاسی رهبری دنبال هر نکته ی منفی گشته است تا آن را بزرگ کند و چقدر دستان بی بی سی خالیست. بی بی سی در طول مستند می خواهد این گونه القا کند که رهبری با همه رئیس جمهور ها دعوا داشته. نکته جالب اینجاست که: تا به حال رهبری محکوم می شد که از همه دولت ها(هاشمی-خاتمی-احمدی نژاد) حمایت بی چون و چرا کرده اما در مستند بی بی سی بر عکس است رهبری با همه دولت ها دعوا دارد. چیزی که بر خلاف صریح آن چیزی است که تا به حال در رسانه های استکباری تبلیغ می شد. بی بی سی دوست دارد رهبری را با صفت دیکتاتوری بشناساند و در این مستند بسیار بر روی آن تبلیغ می کند اما در همان هم دقت ندارد چرا که مهدی خلجی در همین مستند می گوید: “آقای خامنه ای بحران های فراوانی در این ۲۳ سال رهبریش داشته منتها شیوه اش کمابیش یکسان بوده در برخورد با این بحران ها یک واکنش تدریجی و بسیار حساب شده و اندیشیده و البته محافظه کارانه برای بر خورد با این بحران ها (داشته) بر خلاف آیت الله خمینی که آقای خمینی واکنشش بسیار تند آنی و با اقتدار و نیندیشیده بود.” بحث من تصدیق صحبت های گفته شده در مورد امام در مستند بی بی سی نیست که یقینا بی بی سی باید نسبت به امام عقده گشایی کند بلکه بحث در تناقضات موجود در مستند بی بی سی است. اما در کنار تمام این نقاط ضعف آن نکته دقیقی که گفته شد بی بی سی رعایت کرده چیست؟ به نظر می رسد هیچ کدام از این ها صحبت ها هدف بی بی سی نبود. بی بی سی چیز دیگری را دنبال می کرده هدف بی بی سی انداختن جنگ در تاریکی ها بود: پروژه جنگ با اشباح کلید خورده … پروژه ای که بی بی سی حتی حاضر است به خاطر آن حیثیت رسانه ای خود را هم به حراج بگذارد. پروژه “جنگ با اشباح” چیست؟ در قسمتی از مستند اسم افرادی برده می شود که ما آن ها را نمی شناسیم … از محافظ رهبری گرفته تا افرادی که از آن ها به عنوان دست راست و چپ رهبری نام برده می شوند. به نظر اکثر افراد این قسمت بی مفهوم ترین و ضعیف ترین قسمت اين فيلم به ظاهر مستند است اما این طور نیست! بی بی سی به خوبی فهمیده که اشکال گیری از شخصیت رهبری انقلاب آنقدر مشکل است که حالا باید افراد دیگری را به عنوان تصمیم گیران برای رهبر انقلاب معرفی شوند تا با ایراد گیری از آن ها به شخصیت رهبر انقلاب ضربه وارد کنند به عبارت دیگر اتفاقی که پیش از آن برای “مجتبی خامنه ای” برنامه ریزی شده بود با این مستند باید تکمیل شود. مثلا اگر به شما بگویند شخص آیت الله بهجت دزدی کرده و میلیارد ها تومان در بانک سویس ذخیره کرده و در فلان جا کاخ دارد چون مردم با شخصیت ایشان آشنایی دارند باور نمی کنند … این حرف ها به ایشان نمی چسبد اما اگر بگویند همه تصمیم گیری های آیت الله بهجت توسط شخص دیگری انجام می شود و آن فرد میلیاردر و فلان جا کاخ دارد این قابل باور است! هر چه قدر این شخصیت ها نا شناس تر باشند این خصوصیات بیشتر به آن ها می چسبد چون ما هیچ تصور قبلی از آن ها نداریم. اما در نهایت به بی بی سی می گویم: ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود میبری و زحمت ما میداری .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image