تاریخ /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

آيا صحيح است که در روزهاي بيماري پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و آخرين روزهاي عمر ايشان به دستور حضرت، ابوبکر به جای حضرت نماز صبح را اقامه کرد؟


اهل سنت بر اين باورند که در روزهايي که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ بيمار بودند، ابوبکر به جاي آن حضرت در مسجد براي اقامه نماز جانشين آن حضرت شد و اين مسئله را يکي از دلايلي که وي را به خلافت برگزيدند مي شمارند. و البته اين گونه روايات غالباً از طريق عايشه دختر ابوبکر نقل شده است: 1. در صحيح مسلم از عايشه نقل شده است که: «هنگامي که رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ وارد خانه من شد فرمود: بگو ابوبکر با مردم نماز بگذارد. گفتم: يا رسول الله! ابوبکر مردي رقيق القلب و دل نازک است و هرگاه قرآن بخواند از گريه نمي تواند خودداري کند. اي کاش غير ابوبکر را فرمان مي دادي... دو يا سه بار اين سخن را تکرار کردم و او فرمود: بايد ابوبکر با مردم نماز بگذارد؛ شما همراهان يوسف هستيد». 2. در حديث ديگري که از عايشه نقل شده اين گونه آمده است: «هنگامي که رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ بيمار شد، بلال آمد تا از وقت نماز آگاهش نمايد، فرمود: به ابوبکر بگوييد با مردم نماز بگذارد، تا آن جا که فرمود: شما همراهان يوسفيد. پس نزد ابوبکر فرستاديم و او با مردم به نماز ايستاد که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در خود احساس سبکي کرد و با تکيه بر دو مرد بيرون آمد... و ابوبکر که وجودش را احساس کرد خواست تا عقب برود که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به او اشاره فرمود به جاي خود بمان سپس آمد تا در کنار ابوبکر نشست و ابوبکر به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ اقتدا نمود و مردم به ابوبکر اقتدا کردند». در برخي از روايات آمده است که: «پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ نشسته نماز مي خواند و ابوبکر ايستاده بود و تکبير پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ را به مردم مي رسانيد». اين گونه روايات در منابع روايي و تاريخي اهل سنت فراوان ديده مي شود. اما وجود تضاد و تناقض در متن این روایت که به چند صورت نقل شده، سبب شده است که آن را ضعيف و غير قابل اعتماد کند که به برخی از این تناقض ها اشاره مي شود: 1. نخستین عاملي که روايت را تضعيف مي کند اين است که اغلب اين روايات با هم تضاد دارند به طوري که غالباً به وقت نمازي که ابوبکر قرار بود بخواند اشاره نمي کند که آيا نماز صبح بود، ظهر بود يا عصر و... . 2. در نحوه نماز خواندن ابوبکر اختلافات فراواني در اين روايات به چشم مي خورد، طوري که برخي مي گويند، ابوبکر نماز خواند و مردم به او اقتدا کردند. برخي مي گويند: پيامبر نماز خواند و ابوبکر تکبيرهاي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ را بلند مي گفت تا مردم بشنوند. برخي مي گويند: پيامبر خودش با آن حال بيماري که داشتند نشسته نماز خواندند و ابوبکر ايستاده بود. برخي مي گويند: پيامبر نماز خواند ولي ابوبکر به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ اقتدا کرد و مردم به ابوبکر اقتدا کردند!!. 3. اما آن چه از همه بيشتر به ساختگي بودن اين حديث دلالت دارد اين است که عايشه گفته پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ دستور داد ابوبکر با مردم نماز بخواند؛ ولي وقتي که ابوبکر به نماز ايستاد مردم ديدند که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در حالي که تکيه به دو مرد (فضل بن عباس و مرد ديگري که عايشه نامش را ذکر نکرده) وارد مسجد شد و ابوبکر را کنار زد و خودش نماز خواند. جعلي بودن اين روايت به حدي آشکار است که ذیل آن صدر را نفي کرده و تعارض آشکار دارد. که اگر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ خودشان دستور داده بودند ابوبکر با مردم نماز بخواند چه لزومي داشت که خودشان در حالي که توان راه رفتن نداشتند با مردم نماز بخوانند و اين که عايشه نام مرد ديگر را ذکر نمي کند در منابع متعدد ديگر به آن شخص اشاره شده است که آن شخص کسي جز علي ـ عليه السلام ـ نبوده است ولي از آن جا که عايشه با علي ـ عليه السلام ـ عداوت داشت نام حضرت را ذکر نمي کند. در نتيجه از روايات چنين فهميده مي شود که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ رأساً به ابوبکر دستور ندادند نماز را اقامه کند و اين دستور از طرف عايشه صادر شد؛ و به اين طريق مي خواست براي پدرش فضيلتي دست و پا کند و وقتي که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ متوجه قضيه شدند با آن حال ضعف و بيماري که داشتند با تکيه بر فضل بن عباس و علي ـ عليه السلام ـ وارد مسجد شدند و ابوبکر را پس زدند و خودشان نماز را اقامه کردند. اگر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ خودشان دستور مي دادند که ابوبکر با مردم نماز اقامه کنند چه لزومي داشت بيايند و ابوبکر را عقب بکشند و خودشان نماز را اقامه کنند! و نيز چطور ممکن است پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به کسي که قبلاً دستور داده اند به سپاه اسامه ملحق شوند و مدينه را به سوي مرزهاي روم ترک کنند ولي اين اشخاص تخلف مي کنند و مورد لعن و نفرین رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ قرار مي گيرند! با اين وجود حضرت چنين شخصي را جانشين خود در نماز مي کند!!. اين گفته ها نه با عقل سازگار است و نه با نص و روايات تاريخي، سپاهي که فرماندهي آن به اسامة بن زيد واگذار شده بود گروه کثيري از انصار و مهاجرين مأمور بودند در آن شرکت کنند از جمله عمر، ابوبکر، ابوعبيده جراح و حضرت در اين رابطه فرمودند: «لعن الله من تخلف من جيش اسامه؛ خداوند کسي را که از سپاه اسامه تخلف کند و به آن نپیوندد لعن کند»؛ آيا با اين وجود پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به ابوبکر دستور مي دهند نماز را اقامه کند؟. اما اين که اهل سنت با تمسک به اين روايات نماز خواندن ابوبکر را دليل بر خلافت وي مي شمارند بايد گفت که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در روز بيماري علاوه بر اين که (به قول اهل سنت) به ابوبکر دستور دادند نماز بخواند، دستورات ديگري نيز به صحابه صادر کرده و فرمودند: «قلم و دواتي بياوريد مي خواهم چيزي براي شما بنويسم که شما را براي هميشه از گمراهي بيمه کند». عمر فهميد پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مطلب مهمي را مي خواهد بيان کنند و اگر نوشته شود در آينده به ضررشان خواهد بود، پرخاش کرده و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ را به هذيان گويي متهم نمود و گفت: پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در اثر شدت مرض، هذيان مي گويد. چطور مي شود وقتي که حضرت مي خواهند مطلب مهمي که مردم را از گمراهي نجات مي دهد بيان کنند هذيان مي گويند ولي با همان مرض وقتي که به ابوبکر دستور مي دهند نماز بخواند اين براي ابوبکر فضيلت مي باشد و آن هم به گفته خودشان ابوبکر نماز نخواند و وقتي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ متوجه شدند ابوبکر به مسجد آمده با همان شدت مرضي که داشتند به مسجد آمدند و لباس ابوبکر را گرفته، کنار زدند و خودشان به نماز ايستادند و ابوبکر به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ اقتدا کرد. بنابراين از مطالبي که ذکر شد و نيز مطالبي که در کتب اهل سنّت موجود است؛ مي توان چنين نتيجه گرفت: وقتي که بيماري پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ شدت يافت با وجود آن که آن حضرت سپاه اسامه را تشکيل داده بودند و دستور حضور بزرگان و انصار و مهاجر و حتي ابوبکر و عمر و... را صادر کرده بودند تا بتواند به راحتي و بدون درگيري مسئله جانشيني علي ـ عليه السلام ـ را که دستور الهي بود تحقق بخشد عايشه اين مطالب را دريافته و به خاطر کينه اي که از علي ـ عليه السلام ـ در دل داشت به دنبال پدرش فرستاد تا نگذارد وي مدينه را ترک کند و بر اين اساس در روزهاي آخر عمر پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به هر نحو ممکن مي خواست براي پدرش فضيلتي ايجاد کند تا به راحتي به خلافت دست يابد. لذا پدرش را وادار کرد تا به جاي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در مسجد نماز بخواند. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ وقتي از اين جريان آگاه شدند در حالي که توان راه رفتن نداشتند و به فضل بن عباس و علي ـ عليه السلام ـ تکيه داده بود و پاهايش بر زمين کشيده مي شد خود را به مسجد رساند و از محراب، ابوبکر را کنار زد و خود مشغول نماز شد. از آنجا که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در همان روز از دنيا رفتند لذا مردم نماز خواندن ابوبکر را حجت قرار دادند و گفتند چه کسي مي تواند مقدم شود بر کسي که رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ او را در نماز مقدم داشت و نگفتند حضور پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در مسجد به جهت بازداشتن ابوبکر از خواندن نماز بوده است. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image