هدفی واسه خودم ندارم /

تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه

با سلام خدمت شما پرسشگر گرامی و تبریک سال نو و فرا رسیدن بهار و با آرزوی بهترین ها برای شما و خانواده محترمتان در سال جدید، از ارتباط شما با این مرکز صمیمانه سپاسگزرایم و امیدواریم که تمام روزهای سال جدید برای شما بهاری باشد.از این که صادقانه، خالصانه و با صراحت کافى مسئله خود را با کارشناسان این دفتر در میان گذاشتید، تشکر و قدردانى مى کنیم .


با سلام خدمت شما پرسشگر گرامی و تبریک سال نو و فرا رسیدن بهار و با آرزوی بهترین ها برای شما و خانواده محترمتان در سال جدید، از ارتباط شما با این مرکز صمیمانه سپاسگزرایم و امیدواریم که تمام روزهای سال جدید برای شما بهاری باشد.از این که صادقانه، خالصانه و با صراحت کافى مسئله خود را با کارشناسان این دفتر در میان گذاشتید، تشکر و قدردانى مى کنیم . روزی سه سوال در ذهن پادشاهی نقش بست. پادشاه برای اطرافیان خود این سه سوال را مطرح کرد و از آنان خواست تا به این سه سوال پاسخ دهند. سه سوال پادشاه این بود، مهم ترین زمان چه زمانی است؟ مهم ترین موضوع در زندگی انسان چیست و مهم ترین کار در زندگی انسان چیست؟ اطرافیان پادشاه هر کدام به اندازه فهم خود شروع به جواب دادن به سه سوال پادشاه کردند اما هیچ کدام از آن جواب ها نتوانستند پادشاه را قانع کنند. یکی از مشاوران پادشاه که دید هیچ کدام از این جواب ها نمی تواند او را قانع کند، نزدیک پادشاه شد و گفت من زاهدی را می شناسم که می تواند به صورت کامل به سوالات شما پاسخ دهد. او در یکی از روستاهای دور افتاده کشور زندگی می کند. پادشاه به او گفت چنانچه توانایی پاسخ دادن به سوالات من را داشته باشد، رنج سفر را به جان می خرم. مشاور گفت مطمئن هستم که می تواند به سوالات شما جواب دهد. پادشاه آماده سفر دور و درازی شد تا جواب سوالات خود را پیدا کند. پادشاه پس از روزها مسافرت کردن به روستای مورد نظر رسید و از مردم آن روستای نشان از زاهد پرسید و به سراغ او رفت. پادشاه به نزدیکی زاهد رفت و گفت: من سه سوال از تو دارم. زاهد با مهربانی به او گفت بپرس. سوال اول من این است که مهم ترین زمان چه زمانی است؟ مهم ترین موضوع در زندگی انسان چیست؟ مهم ترین کار در زندگی انسان چیست؟ زاهد بون هیچ تاملی گفت: مهم ترین زمان، همین الان است. مهم ترین موضوع در زندگی انسان خداوند است و مهم ترین کار در زندگی انجام دستورات خداوند است.(برداشتی کاملا آزاد از داستان سه پرسش تولستوی، کتاب تمشک) آری برای پیدا کردن هدف در زندگی کافی است قدر لحظات زندگی را بدانیم و در مسیر زندگی از راهی که خداوند برای ما ترسیم کرده است، خارج نشویم. پس می توان گفت: فرمول زندگی هدفمند؛ استفاده درست از تمام لحظات زندگی، در راستای دستورات خداوند متعال می باشد. از این به بعد با تمام وجود سعی کنید تا در تمام لحظات زندگی با انجام دستورات الهی، خدا را در زندگی خود احساس کنید. با ذکر این مقدمه به بررسی دقیق تر سوال شما و ذکر نکات عملی در این زمینه می پردازیم: همانگونه که خود شما هم به خوبی می‌دانید که این هدفمند بودن است که به زندگی معنی می بخشد و به انسان انگیزه و نیرو برای حرکت، تلاش و کوشش می دهد و ما معتقدیم که برای یافتن هدف و همچنین یافتن بهترین و آسانترین راه به سوی آن باید به قرآن رجوع کرد. قرآن ، هدف از زندگی ، چگونگی بهره بردن از آن ، مشکلات و موانع راه و نحوه مبارزه با همه سختیها را برایمان روشن کرده و برای هر یک دستورالعملی خاص داده است. خداوند بلندمرتبه که به همه جهان هستى احاطه دارد و رمز و راز آن را از آغاز تا انجام مى داند، هدف زندگى و راه رسیدن به آن را از طریق قران به خوبى و پله پله به ما مى آموزد. او در آیات قرآن، این حقیقت را بازگفته است که همه جهان هستى و از جمله انسان، به عالم بالا بازخواهند گشت و فرجام تمامى امور و پایان زندگى، به سوى خداوند و از آنِ او است:«وَ إِلَى اللَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ» و فرجام کارها به سوى او است (لقمان آیه 22) «إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» همه کارها به سوى خدا بازگردانده مى شود (آل عمران ، 109) در راه رسیدن به هدفهای کوچکتر اگر هدف اصلی و قله را در نظر داشته باشیم هرگز از راه به بیراهه نخواهیم افتاد. لحظه به لحظه می‌توانیم گامهای حتی کوچکمان را عیارسنجی کنیم که تا چه میزان در مسیر درست قدم برمی‌داریم. بر این اساس بالاترین هدف، فرجام و آرمانى که اسلام براى بشر تصویر کرده، «خدا» و قرب انسان به او است. این غایتى است که وراى آن هدف برترى تصورپذیر نیست. آدمى به سوى خداوند در حرکت است و در واقع تمامى جهان به سوى آن، در سیلان و جریانند و ما چه بخواهیم، چه نخواهیم و چه بدانیم و چه ندانیم، رو به سوى آن هدف و غایت داریم، بنابراین هدف از زیستن آدمى در این دنیا، حرکت، صعود و بازگشت به سوى خداوند است. خداوند، چگونگى رسیدن به این هدف و کیفیت این بازگشت را روشن ساخته و زحمت روشن ساختن و توضیح آن را بر دوش پیامبران و امامان نهاده است. در واقع در پرتو پیروى از ایشان و عمل به هدایت ها و تعالیم آنان، آدمى مى تواند به حقیقت انسانیت و قرب حضرت حق دست یازد. به این نکته نیز توجه داشته باشید که رسیدن به کمالات و اهداف شایسته انسانی، به گونه ای است که جز با اختیار انسان حاصل نمی شود; یعنی، این گونه که چنین کمالی را بتوان بدون طی مسیر و انجام دادن افعال اختیاری به انسان اعطا کرد. هرچند در کنار عزم ، اراده و تلاش در راه بندگی خداوند، باید از امدادهای غیبی نیز بهره جست و از دعا و توسل به مقربان درگاه الهی ، غافل نشد. دعا و مناجات و درخواست از خدا، هم خود به عنوان یک عمل و عبادت ، باعث کمال نفس می شود، و هم اجابت آن توفیق افزونتری را برای انسان در پی دارد. اما هر انسانی در زندگی خود، هدفی را دنبال می کند. حتی کسانی که سرگردان و حیران اند، هر دم هدفی را می جویند و چون به آن نمی رسند، از آن ناامید می شوند و هدف دیگری را جایگزین آن می کنند. آن کس که هدفش در زندگی ، متناسب با هدف از آفرینشش باشد، به آرامش و سعادت دست یافته، همه جنبه های وجودی خود را در مسیر صحیح حیات قرار خواهد داد. پرسشگر گرامی، در ادامه توجهتان را به نکات زیر جلب می کنیم: 1. ابتدا باید معناى هدف مشخص شود؛ «هدف براى هر کار و هر راه، نقطه اى است که به آن، ختم مى شود» (گفتنى است، این هدف -که گاهى از آن تعبیر به غایت نیز مى شود با علت غایى -که در فلسفه از آن سخن مى رود متفاوت است. براى آشنایى تفصیلى از تفاوت ها و تشابه هاى علت غایى و غایت نگا: محمدتقى مصباح یزدى، آموزش فلسفه، ج 2، صص 114.) دقت کافى در این نکته، ما را از خطاهاى بسیارى ایمنى مى بخشد. در طول تاریخ بشر، این خطاها بر سر راه کسانى قرار گرفته است که به معناى صحیح «هدف» نیندیشیده و یا آن را نیافته اند. ازاین رو، به غلط آنچه را که لازمه زندگى و یا از اجزاى حیات دنیوى بشر بوده و در مواردى ایده آل براى بخشى از زندگى به حساب مى آمده است، هدف براى کل حیات تلقى کرده اند و با توجه به چگونگى این تلقى و انتخاب، دچار زیان در زندگى یا شکست هاى روحى شده اند. دراین باره، مى توان به کسانى اشاره کرد که بهره مندى از لذت ها و شهوت ها را هدف دانسته اند؛ در حالى که این تصور غلطى است؛ زیرا آنچه جزء زندگى است، نمى تواند هدف آن باشد. براى چنین افرادى پس از پایان زندگى (یعنى حیات دنیوى)، رسیدن به هدف، هیچ تصویرى ندارد! یا کسانى که رسیدن به مدارج عالى علمى را هدف زندگى خود دانسته اند، علاوه بر آنکه ممکن است در رسیدن به این مطلوب ناکام مانده و به دلیل احساس شکست،دید منفى و مأیوسانه اى نسبت به زندگى بیابند؛ در صورت موفقیت نیز، پس از پایان زندگى دنیوى، نیل به هدف دیگر براى آنان معنا نخواهد داشت. بنابراین، باید «نیازهاى زندگى» و «هدف از زندگى»، از یکدیگر متمایز شود و آنچه داخل در محدوده زندگى است، هدف زندگى تلقى نشود. به هر صورت، هنگام پرداختن به پرسش از هدف زندگى، باید وراى حیات طبیعى قرار گیریم؛ تا سراغ آن را در حیات طبیعى محض و شئون آن نگیریم (نگا: عبداللَّه نصرى، تکاپوگر اندیشه ها (زندگى، آثار و اندیشه هاى استاد محمد تقى جعفرى)، ص 220.) 2. باید هدف را به درستى بشناسیم؛ روشن است که خردورزان و اندیشمندان بسیارى در همه جوامع - با توجه به مکاتب گوناگون در طول تاریخ - هدف هاى متفاوتى براى زندگى ترسیم و ارائه کرده اند. امّا این بدان معنا نیست که همه این نظرها، درست باشد و همه این هدف ها صحیح شناخته و به دیگران شناسانده شده باشد! ضدیّت و یا تناقض بسیارى از این هدف ها، نشانگر صحت این مدعا است. ما چگونه بشناسیم؟ در سطور قبل در مورد هدفهای کلان با شما سخن گفتیم. امال هدفهای خردتر (هرچند این هدفها در زندگی و عمر دنیوی ما ممکن است کلان باشند مانند اهداف شغلی یا تحصیلی یا شخصیتی و ...) را باید در مسیر هدفهای کلان با توجه به استعدادها، توانایی‌ها امکانات و علایق، انتخاب نمود. 3. راه رسیدن به هدف را بشناسیم؛ فرض کنید بیمارى دارید که نیاز فورى به دارویى خاص دارد. از طرفى، شما مى دانید که این دارو، تنها در یک داروخانه عرضه مى شود؛ امّا شما آنجا را نمى شناسید. اکنون درمى یابید که دانستن نام یا مشخصات این داروخانه، از طرفى و یافتن آدرس آن از طرف دیگر، تا چه حد ضرورى و جدى است؛ یعنى، همان قدر که دانستن نام و مشخصات داروخانه، براى یافتن دارو مهم است؛ اینکه شما از کدام خیابان و به چه شکلى بروید تا به آن داروخانه برسید نیز اهمیت خواهد داشت. بدون شک اگر نام و نشانى و چگونگى رفتن به داروخانه، به صورت اشتباه در اختیار شما قرار گیرد، لطمه اى جانسوز و جبران ناپذیر در پى خواهد آورد. این بدان معناست که باید برای رسیدن به اهداف بلند خود، آنها را به قدمهای کوچکتر تبدیل کنید تا هم قابل ارزیابی باشند و هم قابل دسترسی به نظر آیند. اهداف میان مدت و کوتاه مدت شما را به همین مقصود می‌رسانند. 4. تشخیص نیازها وکاستی ها و نواقص احتمالی. باید خواست ها و احتیاجات اساسى خود را در آن زمینه بخصوص روشن کنیم. به عنوان مثال: در یک مقطع مشخص، چه درسى را نیاز داریم بیاموزیم تا تسلط بر آنها پیدا کنیم. 5. فرصت ها و اوقاتى که باید صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه میزانى است؟ 6. چه روشى مطلوب ترین شیوه براى دست یابى به اهداف مورد نظر مى باشد. 7. در مرحله اجرا نیازمند به چه ابزار و کاربرد چه وسایلى هستیم؟ آیا از آنها برخورداریم؟ 8. پس از اجرای هر مرحله، به ارزیابى فعالیت هاى انجام شده مى پردازیم تا میزان دسترسى به اهداف مشخص شود و میزان عدم موفقیت در رسیدن به برنامه را نیز معلوم نماییم. این مرحله که تحت عنوان بازخورد(فیدبک) نامیده مى شود، فرصتى به ما مى بخشد تا بتوانیم عوامل ناکامى احتمالى را نیز بشناسیم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پیشگیرى نماییم. از آفات برنامه ریزى، فقدان تلاش و پشتکار در دستیابى به هدف برنامه است. و شاید در ابتداى فعالیت به همه موارد مورد نظر دست نیافته و دلسرد شویم و از ادامه راه باز بمانیم. و بی تردید عمل به برنامه، مستلزم چشم پوشى از برخى فرصت هاى فراغت، سرگرمى ها و تفریحات مى باشد، در این صورت باید خود را سازگار با برنامه مى نماییم تا بتوانیم به نتیجه مطلوبى دست یابیم. ممکن است در ابتدا، برنامه ریزى با کندى مواجه شود ولى در جریان عمل به برنامه به آن عادت مى کنیم و به مرور زمان جزء شخصیت ما مى شود. برنامه ریزى علاوه بر صرفه جویى در وقت و فرصت هاى زندگى، موجب مى شود تا خود را و نیازهایمان را بهتر و بیشتر بشناسیم. لازمه برنامه ریزى موفق، انعطاف پذیرى در عمل به برنامه است و نیز نگاه واقع بینانه به کاستى ها و ضعف هاى موجود در زمینه اى است که برنامه تنظیم مى کنیم. برنامه ریزى تفکر ما را نسبت به زندگى شکل مى دهد و تفکّر منسجم منتهی به عمل در زندگى ایجاد می کند. به منظور داشتن یک برنامه منظم، لازم است جدولى تهیه نمایید و ساعات شبانه روز و ایام هفته را (به ترتیب در ستون افقى و عمودى) یادداشت کرده و براى هر ساعتى در هر روز از ایام هفته کار و برنامه مناسب را در آن یادداشت نمایید. مثلاً چه ساعتى از خواب بیدار شوید؟ ساعتى را به نماز و نرمش و صرف صبحانه و دیگر کارها اختصاص دهید، ساعات درس و کلاس و مطالعه و استراحت و نظافت و... را نیز دقیقا در جدول بنویسید و خود را موظف کنید طبق جدول تهیه شده که متناسب با توانایى هاى خودتان است عمل نمایید. در این مسیر نیاز به یک عزم و اراده جدى هست که انشاءالله در شما وجود دارد. 9. تنها یک بار شانس رسیدن به هدف را داریم؛ در اولین قدم از جست وجو براى یافتن هدف زندگى و راه رسیدن به آن، پاى ما به زنگ خطرى برمى خورد که هرچند تکان دهنده است، براى هوشیارى و دقت بیشتر سودمند خواهد بود. آن زنگ خطر با زبان خود به ما مى گوید: «تنها یک بار این راه را خواهى رفت و یک بار زندگى را تجربه خواهى کرد». این اخطار و گوشزد مهم و جدّى، ما را بر آن مى دارد که با دقتى متناسب با اهمیت موضوع و موشکافى بسیار، به کاوش بپردازیم و ضریب اطمینان بالایى براى یافته خود دست و پا کنیم. زندگی و سرمایه عمر برای انسان نعمتی بی بدیل و فرصتی بی نظیر است که اگر از دست برود هرگز قابل بازگشت نیست. ما باید برای ثانیه های عمرمان حساس باشیم و آن را مفت و رایگان از دست ندهیم. بخش هایی از این سرمایه ارزشمند و خدادادی، مثل جوانی و دوران تحصیل، اهمیت بیشتری دارد. زیرا آمادگی و فراغت انسان برای بهره برداری مناسب و سودمند بیش از مواقع دیگر است. به همین جهت ما به سؤال شما که حاکی از حساسیتتان به این موضوع است ارج می نهیم و نشانه هوشیاری و توجه شما می دانیم گرچه بسیاری از افراد از این موضوع غافلند و دنبال این هستند که هر طور شده وقت خود را بگذرانند و روزشان را شب کنند. در پایان مطالعه کتب زیر را توصیه مى کنیم: 1- راز شاد زیستن، اندرو میتوس، ترجمه: وحید افضلى راد، نشر نیریز. 2- رمز پیروزى مردان بزرگ، استاد جعفر سبحانى. باز هم با ما سخن بگویید. محمد صادق آقاجانی .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image