تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه
شايسته است پاسخ در دو بخش بيان شود: الف ـ اشاره به آياتي كه در مورد ارث آمده است. ب ـ علّت كمتر بودن ارث زن از مرد. الف ـ آيات فراواني در قرآن مجيد، دربارة ارث و سهمي كه خويشاوندان از اموال ميت دارند آمده است: 1. ارث فرزندان و پدر و مادر: "يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِيَّ أَوْلَـَدِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الاْ ?ُنثَيَيْن...;(نسأ،11) خداوند دربارة فرزندانتان به شما سفارش ميكند كه سهم ]ميراث[ پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما، ]دو دختر و[ بيش از دو دختر باشند، دو سوّم ميراث از آنِ آنهاست، و اگر يكي باشد، نيمي از ميراث از آنِ اوست. و براي هر يك از پدر و مادر او يك ششم ميراث است، اگر ]ميّت[، فرزندي داشته باشد و اگر فرزندي نداشته باشد، و تنها پدر و مادر از او ارث برند، براي مادر او يك سوّم است و بقيه از آن پدر است و اگر او برادراني داشته باشد، مادرش يك ششم ميبرد و بقيه براي پدر است..." 2. ارث برادر و خواهر: "اگر مردي از دنيا برود كه فرزند نداشته باشد و براي او خواهري باشد، نصف اموالي را كه به جا گذاشته از او ارث ميبرد و اگر خواهري از دنيا برود و ارث او يك برادر باشد، او تمام اموال را از آن خواهر به ارث ميبرد، در صورتي كه ميّت فرزند نداشته باشد واگر دو خواهر ]از او[ باقي باشند، دو سوم اموال را ميبرند و اگر برادران و خواهران با هم باشند، براي برادر، دو برابر سهم خواهر است."(نسأ،176) 3. ارث زن و شوهر: "وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَ َجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ;(نسأ،12) براي شما، نصف ميراث زنانتان است، اگر آنها فرزندي نداشته باشند، و اگر فرزند داشته باشند، يك چهارم از آنِ شماست، پس از انجام وصيّتي كه كردهاند، و اداي دين آنها و براي زنان شما، يك چهارم ميراث شماست، اگر فرزندي نداشته باشيد; و اگر براي شما فرزندي باشد، يك هشتم از آنِ آنها است." البته در آيات ديگري هم به طور كلّي، به موضوع ارث اشاره شده است; مانند: آيات: نسأ، 6 و انفال 75 و احزاب، 6 ليكن در آياتي كه بيان شد، سهم هر خويشاوند نيز به طور واضح معيّن گرديده; بنابراين، ارث حكمي الهي است كه اسلام به عنوان يك قانون ثابت براي پيروان خود مشخّص فرموده است. ب ـ دين مقدّس اسلام، همة احكام را بر مبناي حكمت و فطرت و تعقّل مقرّر فرموده، از اين جمله است قانون ارث كه بر اساس دو اصل قرابت و رحم تدوين گرديده و هيچ اختلافي در اصل اين قانون، بين دختر و پسر قائل نشده است، بلكه براي جنين در شكم مادر هم سهم ارث قرار داده، در حالي كه در دنياي قديم يا به زن اصلاً ارث نميدادند واگر ميدادند با او مانند صغير رفتار ميكردند و به او استقلال و شخصيت حقوقي نميدادن. در يونان، دختر و زن و خواهر را از ارث منع ميكردند. در هند و چين و روم نيز زنان و ضعفا را از اين حق محروم مينمودند; عرب جاهلي هم زنان را از ارث منع ميكرد و علّت اصلي محروميت زنان از ارث، جلوگيري از انتقال ثروت خانوادهاي به خانواده ديگر بود. علّت اين كه اسلام ارث مرد را دو برابر زن قرار داده، اختلاف در طبيعت اين دو است. خداوند هر يك از زن و مرد را به گونهاي آفريده كه هر كدام كاري ميتواند انجام دهد كه ممكن است از عهده ديگري خارج باشد، مرد را عقلانيتر و زن را عاطفيتر آفريده، مرد به سبب داشتن روحيه تعقلي، بهتر ميتواند از عهدة تدبير عقلاني زندگي و تأمين مخارج خانه برآيد و زن با داشتن روحيه عاطفي بهتر ميتواند به تربيت فرزندان و اموري از اين قبيل بپردازد و هر دو مكمل يكديگرند، مرد براي اداره بهتر زندگي و چاره انديشي بهتر مشكلات، نياز به اختيارات مالي بيشتري دارد در نتيجه سهم الارث بيشتري به او تعلق ميگيرد.(ر.ك: الميزان، علامه طباطبايي، ج 4، ص 221، مؤسسه اعلمي للمطبوعات.) ولي اين نقصان در اموال زنان به گونهاي ديگر جبران ميشود، شما با اندك تأملي و مختصر محاسبهاي ميتوانيد به اين نكته پي ببريد كه زنان عملاً دو برابر مردان بهره ميبرند و آن به جهت حمايتي است كه اسلام از حقوق آنان نموده است، زيرا بر اساس وظايفي كه بر عهده مردان است نيمي از درآمد آنها براي زنان به مصرف ميرسد در حالي كه بر عهدة زنان چيزي گذارده نشده است. مرد بايستي هزينة همسر و فرزندانش را بر اساس نيازمنديهايشان اعم از خوراك، پوشاك، مسكن و ساير لوازم بپردازد در حالي كه آنان از پرداخت هرگونه هزينه حتي براي مخارج خودشان معاف هستند، لذا زن ميتواند سهمالارث خود را پسانداز كند ولي مرد ناچار است آن را به مصرف همسر و فرزندانش برساند از اينرو نيمي از درآمد مردان براي زنان خرج شده و نيمي براي خودشان; در صورتي كه سهم زنان همچنان باقي است.(ر.ك: تفسير نمونه، مكارم شيرازي و ديگران، ج 3، ص 290 ـ 291، نشر دارالكتب الاسلامية.) در روايات اسلامينيز در بيان دليل اين امر آمده است كه چون زنها ازدواج ميكنند و در حالي كه سهم خودشان دست نخورده باقي ميماند در سهم همسرشان شريك ميشوند علاوه بر اين به آنها نفقه تعلق ميگيرد و...(ر.ك: فروع كافي، كليني، ج 7، ص 87، دارالأضوأ / من لايحضره الفقيه، ابنبابويه، ج 4، ص 261 (باب نوادر)، دارالتعارف للمطبوعات.) در پايان توجّه به چند امر لازم است: 1. در صورتي كه زن، مهريه خود را هنوز دريافت نكرده باشد، پس از فوت شوهر، نخست بايد مهر زن را از اموال مرد جدا كنند و سپس مال او را تقسيم نمايند. 2. اگر زن در مدت زندگي با مرد، درآمدي از كسب و كار به دست آورده و يا ديگران هدايايي به او داده و با مال شوهر مخلوط شده باشد، آن اموال تنها حق زن است و بايد از مال شوهر جدا گردد. ج ـ چنان چه مرد در زندگي خود، چيزي به زن بخشيده باشد، آن مال نيز حقّ شخصي زن است و ديگران در آن سهمي ندارند. د ـ مرد ميتواند براي تقدير و تشكر از زحمتهاي زن يك سوم مال خود را براي او وصيّت كند و به اين وسيله، بخشي از زحمتها و نيكيهاي او را جبران نمايد. 'û ـ بر اساس قانون، آن چه محصول زندگي مشترك باشد و زن و مرد هر دو در جمعآوري آن نقش داشتهاند، بين آنها نصف ميشود.(ر.ك: نظام حقوق زن در اسلام، شهيد مطهري، ص 247، انتشارات صدرا / تفسير مواهب الرحمان في تفسيرالقرآن، سيدعبدالاعلي سبزواري، ج 7، ص 312.) eporsesh.com .
راسخون
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.