گستره و شمول شفاعت غیر مسلمین /

تخمین زمان مطالعه: 10 دقیقه

آیا شفاعت مختص مسلمین و به ویژه شیعیان است؟


هر نقمت و نعمتى که در آخرت نصیب انسان مى شود در حقیقت ظهور امرى دنیایى است مثلاً آنکه مال حرام خورده در حقیقت آتش خورده ، که در آخرت این حقیقت ظهور خواهد نمود . شفاعت نیز نعمتى است اخروى و ظهور امرى است دنیوى . شفاعت در حقیقت چیزى نیست جز همان ربط وجودى بین فرد شفاعت شونده و فرد شفاعت کننده . اگر کسى در دنیا ربط روحى و اعتقادى با امام یا پیامبر یا عالمى ربّانى یا شهید راه خدا دارد همین ربط روحى و اعتقادى در عالم آخرت به صورت شفاعت ظهور خواهد نمود . لذا برخلاف پندار عوامانه ى برخى افراد ، شفاعت نوعى پارتى بازى نیست بلکه نتیجه اعتقاد و رفتار دنیایى خود شخص مى باشد . امیر مومنان على ( ع ) به نوف بکائى فرمودند : « . . . یَا نَوْفُ مَنْ أَحَبَّنَا کَانَ مَعَنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَه اى نوف هر که ما را دوست بدارد روز قیامت با ماست و اگر مردى سنگى را دوست بدارد خداوند او را با همان سنگ محشور مى کند » ( أمالى الصدوق ، ص 210 ، المجلس السابع و الثلاثون ) یعنى هر کس در دنیا با هر چه ارتباط قلبى دارد با همان موجود محشور مى شود یعنى همین ربط در آخرت براى او ظاهر خواهد شد . آنکه با شیطان ارتباط دارد با شیطان محشور مى شود آنکه با فلان خواننده ى کذایى ارتباط قلبى دارد با او محشور مى شود و آنکه با اولیاى الهى ربط قلبى دارد همنشین اولیاء خواهد بود و آنکه این دو را با هم آمیخته ، خود را در جهنّم و مایل به بهشت خواهد یافت . پس آن اندازه عذاب خواهد شد تا آن ربط قلبى با باطل را از دست بدهد در این هنگام است که ربط او با اولیاى دین ظاهر مى شود و این است شفاعت شدن اهل جهنّم . البته برخى داخل جهنّم نمى شوند بلکه میان بهشت و جهنّم مى مانند تا بالاخره آن میل به اولیاء بر میل به اهل باطل غالب گردد و او را مشفوع اولیاء قرار دهد . حاصل کلام آنکه تنها راه ورود در بهشت ربط وجودى داشتن با اولیاى خدا مى باشد و محال است کسى بدون شفاعت ولىّ خدایى بتواند وارد بهشت گردد اگر چه آن شخص سلمان فارسى باشد . چرا که حقیقت بهشت ، ظهور باطن شافعان محشر مى باشد . پس هر که با شافعان محشر ربطى قلبى دارد به ظهور باطن آنها راه دارد و در غیر این صورت ، محروم خواهد بود . بر این اساس ، هر کسى با هر ولىّ خدایى ربط وجودى و قلبى داشته باشد به مقدار ارتباطش مورد شفاعت آن ولىّ خدا خواهد بود . آنها که زمان حضرت موسى ( ع ) محبّ آن حضرت بوده اند مورد شفاعت حضرت موسى ( ع ) قرار مى گیرند ، دوستداران واقعى حضرت عیسى نیز مورد شفاعت حضرت عیسى ( ع ) واقع مى شوند . محبّ واقعى اهل بیت ( ع ) نیز از شفاعت این بزرگواران برخوردار خواهند بود . البته توجّه شود که محبّت شرط دارد شرط محبّت عمل است . اینکه کسى در عزاى امام حسین ( ع ) بر سر و سینه بکوبد ولى نماز نخواند و روزه نگیرد ، محبّ امام حسینى تخیّلى است که هیچ ربطى به امام حسین حقیقى ندارد همان امام حسینى که وسط میدان جنگ نیز دست از نماز نکشید . محبّ باید رنگ محبوب را به خود بگیرد . پس هر اندازه همرنگى بین فرد و ولىّ خدا وجود داشت به همان اندازه نیز محبّت و ارتباط قلبى بین آنها حاکم است و مورد شفاعت واقع شدن شخص نیز به اندازه ى همین ارتباط خواهد بود . بر همین اساس است که سگّ اصحاب کهف چنان مقامى پیدا مى کند که خداوند متعال از او یاد مى کند چون او دوستدار اصحاب کهف بود و همراهى آنها را خوش داشت . اولاغ بلعم باعور نیز بهشت مى رود چون آن هنگام که بلعم باعور خواست براى نفرین حضرت موسى ( ع ) برود ، این اولاغ به احترام حضرت موسى ( ع ) از جایش حرکت نکرد . پس جایى که ربط قلبى با ولىّ خدا یک حیوان را مى تواند وارد بهشت کند انسان جاى خود دارد . حاصل سخن آنکه : صالحین امّتهاى سابق که با انبیاى خودشان ربط قلبى داشته اند مورد شفاعت انبیاى خودشان قرار خواهند گرفت . غیر مسلمین امروزى نیز اگر چه از حیث عقیده منحرفند ، امّا اگر از تشخیص حقّ عاجز بوده باشند و حقّ براى آنها اثبات نشده باشد و اهل فسق و فجور نیز نباشند ، به مقدارى که اولیاى الهى را دوست دارند و سعى مى کنند خود را با آنها همرنگ کنند مورد شفاعت قرار خواهند گرفت . لکن روشن است که جایگاه اخروى آنها با جایگاه مسلمین حقیقى در یک ردیف نخواهد بود بلکه حتّى ممکن است از صالحین مسلمان غیر شیعى نیز پایین تر باشند . از بین مسلمین غیر شیعه نیز آنها که از درک حقّانیّت شیعه عاجزند ، اگر به حکم آیه ى « . . . قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِى الْقُرْبى » ( الشورى : 23 ) دوستدار پیامبر ( ص ) و اهل بیت او باشند ، بعد از شیعیان مورد شفاعت خواهند بود . « مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ الزُّرَقِىِّ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِىٍّ ع قَالَ إِنَّ لِلْجَنَّهِ ثَمَانِیَهَ أَبْوَابٍ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ النَّبِیُّونَ وَ الصِّدِّیقُونَ وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ الشُّهَدَاءُ وَ الصَّالِحُونَ وَ خَمْسَهُ أَبْوَابٍ یَدْخُلُ مِنْهُ شِیعَتُنَا وَ مُحِبُّونَا وَ بَابٌ یَدْخُلُ مِنْهُ سَائِرُ الْمُسْلِمِینَ مِمَّنْ یَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یَکُنْ فِى قَلْبِهِ مِقْدَارُ ذَرَّهٍ مِنْ بُغْضِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ . محمد بن فضیل گوید : امام صادق علیه السّلام فرمود : على علیه السّلام فرمودند : بهشت هشت در دارد ، درى که از آن پیامبران و صدیقان وارد مى‌گردند ، درى که شهداء و صالحان از آن مى‌آیند ، و پنج در است که شیعیان و دوستان ما از آنها وارد خواهند شد و از در هشتم سایر مسلمانان وارد مى‌شوند و آنها کسانى مى‌باشند که بر وحدانیت خدا گواهى دهند و ذرّه‌اى بغض ما را در دل نداشته باشند . » ( بحار الأنوار ج 69 ص 159 ) « عَنْ زُرَارَهَ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا جَالِسٌ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها یَجْرِى لِهَؤُلَاءِ مِمَّنْ لَا یَعْرِفُ مِنْهُمْ هَذَا الْأَمْرَ فَقَالَ لَا إِنَّمَا هَذِهِ لِلْمُؤْمِنِینَ خَاصَّهً قُلْتُ لَهُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ أَ رَأَیْتَ مَنْ صَامَ وَ صَلَّى وَ اجْتَنَبَ الْمَحَارِمَ وَ حَسُنَ وَرَعُهُ مِمَّنْ لَا یَعْرِفُ وَ لَا یَنْصِبُ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ أُولَئِکَ الْجَنَّه . زراره گوید : از امام صادق علیه السّلام سؤال شد و من هم در آن جا بودم که تفسیر « مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها هر که با حسنه اى به آخرت بیاید براى او ده تا مثل آن است » چیست ؟ آیا کسانى که معتقد به امامت شما نیستند مشمول این آیه مى‌باشند ؟ امام فرمودند : خیر این فقط براى مؤمنان مى‌باشد . عرض کردم خداوند شما را سلامت بدارد ، کسانى از مخالفین که شما را هم به امامت قبول ندارند ، وجود دارند که روزه مى‌گیرند ، نماز مى‌خوانند و اهل ورع و تقوا مى‌باشند ولى با شما عناد هم ندارند امام فرمودند : این جماعت وارد بهشت مى‌گردند و مشمول رحمت خداوند مى‌شوند . » ( بحار الأنوار ج 69 ص 163 ( « عَنْ أَبِى خَدِیجَهَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع فِى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَهً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا فَقَالَ لَا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَهً إِلَى النَّصْبِ فَیَنْصِبُونَ وَ لَا یَهْتَدُونَ سَبِیلَ أَهْلِ الْحَقِّ فَیَدْخُلُونَ فِیهِ وَ هَؤُلَاءِ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ بِأَعْمَالٍ حَسَنَهٍ وَ بِاجْتِنَابِ الْمَحَارِمِ الَّتِى نَهَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهَا وَ لَا یَنَالُونَ مَنَازِلَ الْأَبْرَار . ابو خدیجه گوید : امام صادق علیه السّلام در تفسیر آیه شریفه إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَهً وَ لا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا ، فرمودند : یعنى راهى ندارند تا ناصبى شوند و دشمنى کنند و به طرف حق هم هدایت نمى‌شوند تا به حق عمل کنند و یا حق را قبول کنند ، اینها اگر کارهاى نیک انجام دهند و از محرّمات دست بر دارند وارد بهشت مى‌گردند ولى مقام نیکان را پیدا نخواهند کرد . » ( بحار الأنوار ج 69 ص 160 ) یعنى اینها به درجات پایین بهشت مى روند و هیچگاه با شیعیان بهشتى هم رتبه نخواهند بود . شیعیان نیز اگر واجبات دین را منکر نبوده باشند و بخصوص تارک نماز نبوده باشند ، بالاخره مورد شفاعت خواهند بود اگر چه برهه اى از عذاب را پشت سر بگذارند . طبق روایات اکثر شیعیان جهنّم اخروى را تجربه نمى کنند و بعد از عذاب برزخى با شفاعت پاک مى شوند . و فسّاق شیعه در آخرت بین بهشت و جهنّم مستقرّ خواهند شد . « سُئِلَ الْعَالِمُ ( ع ) عَنْ مُؤْمِنِى الْجِنِّ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ لِلَّهِ حَظَائِرُ بَیْنَ الْجَنَّهِ وَ النَّارِ یَکُونُ فِیهَا مُؤْمِنُو الْجِنِّ وَ فُسَّاقُ الشِّیعَه . از امام معصوم ( ع ) پرسیده شد که آیا مومنان جنّ به بهشت مى روند فرمودند : نه ولى براى خدا جایگاههایى است بین بهشت و جهنّم که مومنان جنّ و شیعیان فسّاق در آن خواهند بود . » ( بحار الأنوار ج 60 ص 291 ) « الْأَعْمَشِ عَنِ الصَّادِقِ ع أَصْحَابُ الْحُدُودِ فُسَّاقٌ لَا مُؤْمِنُونَ وَ لَا کَافِرُونَ وَ لَا یَخْلُدُونَ فِى النَّارِ وَ یَخْرُجُونَ مِنْهَا یَوْماً مَّا وَ الشَّفَاعَهُ لَهُمْ جَائِزَهٌ اعمش از امام صادق علیه السّلام روایت مى‌کند که فرمودند : آنهایى که حدّ بر آنها جارى شده ، نه مؤمن هستند و نه کافر ، آنها ، در آتش جاودان نخواهند ماند و روزى از آنجا آزاد خواهند شد و شفاعت به آنها خواهد رسید » ( بحار الأنوار ج 69 ص 159 ) در این روایات ، اصحاب حدود نه کافر و نه مومن بلکه فاسق قلمداد شده اند . و اصحاب حدود کسانى هستند که مستحقّ حدّ شرعى هستند یعنى گناهانى را مرتکب شده اند که به موجب آنها مستحقّ حدّ شرعى شده اند مثل زنا ، شرب خمر ، قتل و . . . اینها اگر شیعه هم باشند ابتدا باید وارد جهنّم شوند لکن تا ابد در جهنّم نمى مانند بلکه بعد از مدّتى از جهنّم نجات مى یابند امّا به قرینه روایات قبلى معلوم است که اینها بلا فاصله وارد بهشت نمى شوند بلکه بعد از خروج از جهنّم ابتدا بین بهشت و جهنّم قرار مى گیرند و شاید مدّتى بعد وارد درجات پایین بهشت مى شوند و شاید هم هیچگاه وارد بهشت نشوند . البته این در حالتى است که توبه نکرده از دنیا رفته باشند امّا آنکه توبه ى حیقیقى بکند آمرزیده مى شود و توبه طبق روایات یکى از شفاعت کنندگان مى باشد . پس شیعیان فاسق اگر فسقشان در حدّ زیاد باشد ابتدا وارد جهنّم شده و بعد از مدتى به حدّ فاصل بین بهشت و جهنّم منتقل مى شوند . ولى اگر فسق آنها متوسّط باشد وارد جهنّم نمى شوند بلکه بین بهشت و جهنّم منتظر شفاعت اولیاء الهى مى مانند و در نهایت به درجات پایین بهشت بار مى یابند . امّا اگر فسق آنها اندک باشد بنا به برخى روایات که در اینجا ذکر نشد در برزخ معذّب مى شوند ولى در آخرت وارد بهشت مى شوند . اکثر شیعیان را مى توان از گروه اخیر شمرد . .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image