فراگيری ظلم قبل ظهور / انقلاب اسلامی / ظهور حضرت مهدی /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

با توجه به روایاتی که فراگيری ظلم قبل ظهور را مطرح می کند ، درخصوص اتصال انقلاب اسلامی به قیام و ظهور حضرت مهدی(عج) توضیح بدهید؟


موضوع انقلاب اسلامي ايران و موضوع مهدويت و آخرالزمان دو موضوعي هستند که در هم تنيده و در ارتباط با يکديگر مي باشند به گونه اي که حتي تحليلگران نيز اين دو مقوله را در ارتباط با هم ديده و دشمنان نظام اسلامي نيز ضمن اذعان به وجود رابطه ميان اين دو موضوع از هر کدام از موضوعات براي حذف و ضربه زدن به موضوع ديگر بهره بگيرند.در اين زمينه گاه ممکن است سؤال هايي ذهن برخي را به خود مشغول سازد از جمله اينکه چه ارتباطي ميان انقلاب اسلامي و موضوع مهدويت وجود دارد و ثانيا با توجه به اينکه در روايات وارد شده است که مهدي موعود ظهور نخواهد کرد مگر اينکه جهان پر از ظلم و ستم شده باشد (و به تعبيري دنياي پيش از مهدي دنياي تيره و تاري است)، چگونه مي توان سخن از اتصال انقلاب اسلامي ايران به انقلاب جهاني حضرت مهدي نمود و ادعا نمود انقلاب اسلامي مي تواند زمينه ساز ظهور انقلاب حضرت مهدي منتظر باشد و حال آنکه انقلاب اسلامي با شعارهاي حق طلبانه و عدالت طلبانه اي که دارد بر خلاف جهان تيره و تار ترسيم شده در روايات از شرايط جهان پيش از ظهور مي باشد.در پاسخ به سؤال درباره ارتباط ميان انقلاب اسلامي و مهدويت لازم است بگوييم انقلاب اسلامي از دو جهت با موضوع مهدويت در ارتباط است اول اينکه اين انقلاب ريشه در باورها و اعتقاداتي دارد که موضوع مهدويت نيز در آن باورها ريشه داشته فلذا در راستاي هدف کلي مهدويت که همان اقامه عدل و ريشه کني ظلم و ستم از جهان و برقراري حکومت صالحان مي باشد انجام شده است و در واقع نسخه کوچکي از همان انقلاب جهاني حضرت مهدي مي باشد. و ثانيا اين انقلاب با اقداماتي که در راستاي بسط ارزش ها و گسترش پيام اسلام در سراسر جهان انجام مي دهد زمينه را براي ظهور منجي عالم بشريت فراهم مي سازد که به بخشي از اين نقش در ادامه و در ضمن پاسخ به سؤال دوم اشاره خواهد شد.امّا اين که چگونه مي توان اين انقلاب را زمينه ساز انقلاب حضرت مهدي(عج) دانست در حالي که تصويري که در روايات از جهان پيش از مهدي موعود ترسيم شده است جهان تيره و تاري است و حال آن که انقلاب اسلامي فضايي روشن و عدالت گسترانه مي باشد و اساساً مراد از اتصال انقلاب اسلامي به انقلاب جهاني حضرت مهدي چيست؟لازم است بگوييم در برخي روايات اسلامي از پر شدن جهان از ظلم و ستم پيش از ظهور حضرت مهدي سخن به ميان آمده است از جمله در روايتي از امام باقر ـ عليه السلام ـ نقل شده است: «پدرم از پدرش و او از پدرانش براي من نقل کردند که رسول خدا ـ درود و سلام خدا بر او باد ـ فرمودند: امامان پس از من دوازده نفر به تعداد نقباي بني اسرائيل، نه نفر از آنها از نسل حسين ـ درود خدا بر او باد ـ هستند و نهمين آنها قائم ايشان است. او در آخرالزمان به پا مي خيزد و زمين را از عدل پر مي سازد، پس از آنکه از ستم و بي عدالتي پر شده بود».[1]طبق اين روايت ظاهراً تصوير بسيار تيره و تاري از جهان ارائه مي شود که حضرت مهدي(عج) براي محو کردن آن تصوير تيره و تار و ارائه جلوه هاي روشن از حکومت و عدالت ظهور خواهند کرد امّا آنچه در اين ميان حائز اهميت و دقت است اين است که اولاً اين مطلب وعده تخلف ناپذير نيست و منظور از گسترش ظلم و ستم در اين روايات اين نيست که همه جهان بالکل از فساد و تباهي پر شده باشد به گونه اي که در هيچ بخشي از جهان اثري از نور و روشني ديده نشود بلکه منظور اين است که فساد و ظلم وستم در جهان فراگير و فراوان خواهد شد و اين منافاتي با وجود حکومت اسلامي در بخشي از جهان و يا فريادهاي حق طلبانه در بخش هاي ديگر جهان نيست در نتيجه در فضاي ظلمت زده جهاني نيز امکان تشکيل حکومت اسلامي وجود دارد و اساساً با توجه به اعتقادات اسلامي لازم است به عنوان مسلمان تکليف مدار در راه تحقق اين تکليف عظيم اسلامي يعني تشکيل حکومت اسلامي اقدام نماييم که ادّله دال بر وجوب تشکيل حکومت اسلامي و لزوم اجتناب از طاغوت همگي بر اين مطلب تاکيد مي نمايند.از جمله آيه اي که در قرآن کريم مي فرمايد: «وَلاَ تَرْکنُوا إِلَي الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکمْ النَّارُ؛ در برابر ظالمين کرنش و اطاعت نکنيد که در اين صورت آتش جهنم شما را فراخواهد گرفت».[2] و يا رواياتي که از حاکم قرار دادن طاغوت ها منع مي نمايند و بالاتر از همه، ادّله وجوب امر به معروف و نهي از منکر که طبق آن بالاترين معروف تشکيل حکومت اسلامي به منظور زمينه سازي اجراي تمامي معروفها و ريشه کني منکرات مي باشد.لذا تشکيل حکومت اسلامي در دوران پيش از ظهور نه تنها مغايرتي با روايات گفته شده ندارد بلکه حتي ضرورت هم داشته و در صورت فراهم شدن شرايط تشکيل حکومت، لازم است دست به تشکيل حکومت اسلامي تا حد مقدور زد که در زمان حاضر نيز امام خميني(ره) با مساعد ديدن شرايط براي قيام و تشکيل حکومت اسلامي و نيز با حرام اعلام نمودن تقيه[3] دست به قيام زد که سرانجام منجر به ايجاد حکومت اسلامي شد و هر چند اين حکومت اسلامي حکومت ايده آل و مطلوب صددرصد نيست اما يقيناً حکومتي است که در مسير تحقق حکومت ايده آل قدم برداشته است.علاوه بر اين مطلب در ميان متون روايي به رواياتي برخورد مي کنيم که در آنها بر مقدمات ظهور حضرت مهدي موعود اشاراتي شده است که هر چند نمي توان به يقين گفت مراد روايات از اين قيام ها همين انقلاب و حکومت ما مي باشد امّا اولاً نفس وجود همين روايات نشان دهنده اينست که حتي طبق روايات، تشکيل حکومت اسلامي در محيط ظلمت زده پيش از عصر ظهور امکان دارد و ثانياً با توجه به مؤلفه هاي ديني حاکم بر نظام جمهوري اسلامي ايران و شعارهاي عدالت طلبانه اي که اين نظام دارد اين احتمال وجود دارد که اين نظام جزء مصاديق نظام مورد اشاره در روايت دانست و در هر صورت از اين روايات مي توان اصل امکان تشکيل حکومت اسلامي قبل از ظهور را اثبات نمود.از جمله اين روايات، روايتي است که در کتب مختلف از جمله بحارالانوار به آن اشاره شده است و در آن رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرموده اند: «مردمي از مشرق زمين قيام مي کنند و زمينه را براي قيام حضرت مهدي فراهم مي سازند».[4] و يا در روايتي ديگر عفان بصري از ياران امام صادق ـ عليه السلام ـ مي گويد: «امام صادق به من فرمود: آيا مي داني چرا قم را قم ناميده اند؟ گفتم: خداوند و رسولش و شما بهتر مي دانيد. فرمود: قم را بدين جهت به اين اسم ناميده اند که اهل آن گرد قائم آل محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ جمع مي گردند و با حضرتش قيام مي کنند و در اين راه پايداري از خود نشان مي دهند و آن حضرت را ياري مي نمايند».[5]همچنين يکي از معاني اتصال انقلاب اسلامي به قيام حضرت مهدي مي تواند اين باشد که در پرتو انقلاب اسلامي و فراهم شدن زمينه هاي مساعد، شهر قم به مرکز نشر معارف اسلامي تبديل خواهد شد که در نتيجه آن همگان از معارف ديني با خبر خواهند شد و در نتيجه حجت بر تمام ساکنان روي زمين تمام خواهد شد و پس از آن حضرت حجت قيام خواهند نمود و با توجه به اينکه پيش از ظهور با اکثر مردم اتمام حجت شده است اکثريت مردم معارف حق را شنيده و ايمان خواهند آورد و تنها افراد معاند خواهند ماند که حضرت با آنها درگير خواهد شد. چنان که در حال حاضر به برکت زمينه هاي فراهم آمده و با بهره گيري از تجهيزات و امکانات پيشرفته، علوم و معارف اسلامي در حال نشر به اقصي نقاط جهان بوده و در حال حاضر علاوه بر برنامه هاي تبليغي به شيوه سمعي بصري، مبلغين فرهنگ اسلامي در سراسر جهان مشغول فعاليت هاي تبليغي هستند که ثمرات آنها را در گسترش روز افزون اسلام با قرائت شيعي آن و يا علاقمندي به اسلام مشاهده مي کنيم و به خاطر همين گسترش اسلام است که دشمنان حساسيت ويژه اي در زمينه اسلام پيدا کرده و به تخريب چهره آن مي پردازند. در روايات نيز در زمينه آنچه گفته شد مطالبي وجود دارد که مؤيد اين تفسير از اتصال انقلاب اسلامي به انقلاب جهاني حضرت مهدي مي باشد.به عنوان مثال در روايتي از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است: «به زودي شهر کوفه از مؤمنان تهي مي گردد و علم و دانش از آنجا رخت بر مي بندد... و از شهري که آن را قم مي نامند ظهور مي کند و آنجا پايگاه علم و فضيلت و معدن دانش و کمال مي گردد به گونه اي که روي زمين هيچ مستضعف (فکري) نمي ماند که از دين آگاهي نداشته باشد حتي زنان پرده نشين، و اين زمان نزديک به زمان ظهور قائم ما خواهد بود. خداوند قم و مردمش را جانشين حضرت حجت قرار مي دهد و اگر چنين نبود زمين اهلش را فرو مي برد و حجتي بر زمين نمي ماند. بنابراين علم و دانش از شهر قم به مشرق و مغرب جهان سرازير مي شود و حجت بر جهانيان تمام مي گردد به گونه اي که هيچ شخصي نمي ماندکه دين و دانش به او نرسيده باشد و آنگاه حضرت قائم ظهور مي کند و عذاب الهي بر کافران به دست آن حضرت فرود مي آيد زيرا خداوند از بندگان انتقام نمي گيرد مگر هنگامي که حجت بر آنان تمام شده باشد».[6]با اين حال نکته مهم در اينجا اين است که ما توقع و انتظار داريم که اين روايات بر وضعيت فعلي و انقلاب الهي و مقدس امام خميني(ره) قابل تطبيق بوده و اين انقلاب البته نه به طور حتمي بلکه در حدّ امکان و توقع و انتظار است به قيام حضرت مهدي(عج) متصل گردد و ما بر اين امر و تحقق آن همواره دعا مي کنيم.امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد:«عمارة القلوب في معاشرة ذوي العقول؛ آبادي دل ها در معاشرت با صاحبان عقل و خرد است».[7]پی نوشتها:[1]. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، ج36، ص359، ح228، به نقل از ماهنامه موعود، شماره 95[2]. هود / 113.[3]. امام خميني در سال 1342 خطاب به علماي اسلام فرمود: «حضرات آقايان توجه دارند كه اصول اسلام در معرض خطر است، قرآن و مذهب در مخاطره است، با اين احتمال تقيه حرام است و اظهار حقايق واجب است و لو بلغ ما بلغ». موسوي خميني، سيد روح الله، صحيفه، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، چاپ دوم، 1377ش، ج1، ص178[4]. ابن ماجه، سنن، ج2 ص1368؛ المعجم الاوسط، ج1، ص200؛ مجمع الزوائد، ج7، ص318؛ کشف الغمه، ج3، ص368؛ بحارالانوار، ج51، ص87 به نقل از: نجم الدين طبسي، نشانه هايي از دولت موعود، ص73.[5]. بحارالانوار، ج6، ص216[6]. همان، ج60، ص217.[7]. غرر الحکم.منبع: اندیشه قم .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image