تخمین زمان مطالعه: 12 دقیقه
مقدمه: قبل از هر چيز لازم است همّت را از نظر لغت تعريف كنيم و با جايگاه آن آشنا شويم و بعد بدانيم كه آيا فرقي بين همّت و اراده وجود دارد؟ سپس به نقش همّت در زندگي ميپردازيم و راههاي تقويت آن را بيان ميداريم و در نهايت به تفاوت بلندهمّتي و خود بزرگبيني اشاره ميكنيم. تعريف و جايگاه همّت در لغت به معني اراده، آرزو، خواهش و عزم است و بلند همّتي از صفات بسيار والاي انساني است كه صاحب آن به خاطرش ستايش ميشود. صاحب اين صفت سعي دارد به مراتب بالاتر راه يابد، كارهاي بزرگ انجام دهد و به انجام امور كوچك و جزئي راضي نميشود. او به خاطر طمع به منافع پست دنيائي خود را آلوده نميكند. بلند همّتي نتيجة بزرگي و شجاعت نفس است و هر كسي كه به مقامات والاي انساني رسيد، به خاطر همين صفت خوب بوده است. برعكس پستي همّت صفتي خبيث و بداخلاقي است، فردي كه از همّت پائين برخوردار است در زندگي دنيائي و در امور اخروي رشدي ندارد، چون كه اين صفت نتيجة كمدلي و ضعف نفس است. خواستن و همّت آن قدر مهم است كه گفته شده خواستن، توانستن است. يعني اينكه اگر كسي علاقهمند به انجام كاري باشد، در مقابل سختيها و مشقتهاي آن راه مقاومت ميكند، پس گويا كه از همين الان به مقصد و مقصودش رسيده است يا در اشعار ميخوانيم: همّت بلند دار كه مردان روزگار از همّت بلند به جائي رسيدهاند همّت اگـر سـلسله جنبان شود مـور تـواند كه سـليمـان شـود بنابراين ميتوان گفت اصل اين كه همّت بلند امر پسنديدهاي است بر كسي پوشيده نيست و ديگر اينكه ميدانيم كه انسان كمال طلب ميباشد و دوست دارد به مدارج و مراتب بالاي مادي و معنوي برسد و از نردبان همّت بالا رود و بر فراز بام موفقيت و سعادت قدم نهد. امّا در اين راه با موانعي روبرو ميشود و آن اينكه چگونه ميتوان به اين نردبان ترقي (بلندهمّتي) دست يافت كه در ادامه بحث به آن خواهيم پرداخت. فرق همّت و اراده در لغت بيشتر مواقع همّت و اراده را مترادف هم بيان ميكنند، امّا به معني دقيق كلمه همّت به ارادة قوي و عزم جزم و قصد نهايي در برخورد با كارها گفته ميشود. نقش همّت در زندگي: هر كس به جائي رسيده (چه مقامات معنوي، چه مادي) از شاه راه همّت و ارادة قوي رسيده است. دانشمندان رهآوردهاي علمي خود را نتيجة نيروي اراده ميدانند. مرتاضهاي هندي كه به قدرتهاي عجيبي دست يافتهاند و مكتب يوگائيسم در ورزش، آثار چشمگير داشتهاند و صاحبان كرامت كه به مقامات والاي معنوي و انساني رسيدهاند همه و همه اهميت آن را گوشزد كردهاند، هر چند كه در مسير حركت و مقصد و هدف با هم تفاوت دارند. امروزه روان شناسان براي اينكه بيماران رواني را از چنگ بيماريهايي مثل، پريشاني فكر، وسوسه، عدم تمركز فكر و توجه، ضعف حافظه، افسردگي، كينه، غم و... نجات دهند، سعي دارند نيروي اراده و همّت را در آنها تقويت نمايند. خودسازي و جهاد با نفس كه جهاد اكبر معرفي شده است، در پرتو نيروي اراده حاصل ميگردد. در ميدان جهاد و رزم حقيقت شجاعت همان اراده و همّت پولادين است. با اين حال انسان عاقل همّت خود را صرف آخرت ميكند تا هم در دنيا و هم در آخرت به لذت و كمال مطلوب و پايدار برسد. راههاي تقويت همّت و اراده 1. دقت و تأمل در ضررهاي دنيوي پستي همّت مثل: 1ـ1. از دست دادن سلامت جسمي و رواني (چون بسياري از مواقع بيماري به خاطر تنبلي جسم و روح است و بر عكس كاركردن باعث نشاط است و به قول امام علي ـ عليه السّلام ـ بزرگترين تفريح است. از طرفي براي معالجه اكثر بيماريهاي جسمي و روحي ميبينيم كه پزشكان سعي دارند اراده و همّت بيمار را تقويت كنند، چون شرط اول درمان روحيه بالا و خواستن خود بيمار است.) 1ـ2. خواري نزد مردم، در جامعه مردم به افراد بلند همّت احترام ميگذارند و افراد بياراده و قصير و كوتاههمّت را مذمت مينمايند. 1ـ3. كمهمّتي و بيتوجهي و مسامحه در امر به معروف و كارهاي خير باعث ميشود كه جامعه رو به تباهي رود و ظالمان حاكم گردند كه دود اين بيتوجهي در چشم فرد بياراده هم ميرود و خانواده و اقوام او هم از اين امر بينصيب نميمانند، و از سوئي هم ميبينيم كه هر چه همّت كمتر و كمرنگتر شود، شهوات پررنگتر ميشود و قدرت مبارزه با خواهشهاي نفساني ضعيفتر ميگردد. و از طرفي هم در روايت ميخوانيم كه افراد كوتاه همّت به بيماريهاي اخلاقي مبتلا ميشود كه باعث تلخ شدن زندگي او ميشود مثل حسادت به دوست خود. 1ـ4. محروم ماندن از لذت پيشرفت، پيشرفت چه در امور دنيايي و چه در امور اخروي، باعث لذت انسان ميشود و انسان با همّت بالاي خود ميتواند مردم جامعه و همنوع خود را با لذت زندگي آشنا كند و خود هم از لذت مردم راضي و محظوظ گردد. (لازم به ذكر است كه لذتي كه در پي آن هلاكت باشد، هيچ گاه بر انسان بلندهمّت و بلندنظر لذت تلقي نميشود، انسان بلند همّت هميشه لذت پايدار ابدي را به لذت لحظهاي ترجيح ميدهد، و اين ترجيح و انتخاب هم به خاطر همّت و اراده قوي انسان مؤمن است؛ چون انسانهاي ضعيف النفس و بيهمّت با كوچكترين وسوسه تحريك ميشوند و... .) 1ـ5. همّت والاي يك جامعه است كه مقابل دشمن ميايستد و نعمت آرامش و امنيت را به تك تك افراد ارزاني ميدارد. 2. توجه به ضررهاي اخروي پستي همّت مثل: 2ـ1. در روايت ميخوانيم كه فردي كه همّت پستي داشته است، براي بيماريهاي اخلاقي (مثل حسادت و...) بستري مي شود كه اين صفات بداخلاقي باعث از بين رفتن ايمان فرد ميشوند؛ البته ضررهاي دنيوي آن هم در علم فيزيولوژيك ثابت شده است كه اين صفات بداخلاقي باعث مسموميت جسم ميشوند. 2ـ2. افراد كوتاه همّت اگر هم تسليم گناهان نشوند، در بهشت از مراتب پائيني برخوردار خواهند بود؛ امّا اين امر به اينجا ختم نمي شود چون كه بسياري از شهوات به خاطر اراده ضعيف انسان سراغ انسان ميآيد، مثلاً انسان در مقابل لذتهاي گناهان مطيع ميشود، و قدرت كنترل نفس خود را از دست ميدهد. از طرفي هم قدرت محاسبه را از دست ميدهد، يعني ديگر نميتواند بسنجد كه لذت پايدار و كمالآور آخرت بهتر از لذت لحظهاي و ناپايدار و خواركنندة دنيايي است. 3. توجه به فوائد همّت بالا (در دنيا و آخرت)؛ 4. مطالعه احادیث و شرح حال افراد موفق: مطالعه احاديثي كه همّت بالا را ستودهاند و مطالعه زندگي افراد موفقي كه با همّت بالا به مراتب والائي رسيدهاند. و ديگر اين كه بدانيم كه همّت بالا از هوش و عقل قوي كارآمدتر است، كما اينكه اين امر در زندگي بيشتر افراد برجسته مشخص است. 5. همبستگی همت و آگاهی: بين همّت و يادگيري و آگاهي همبستگي بالايي وجود دارد مثلاً فردي كه ميداند (آگاه است) كه سعادت او در انجام دستورات الهي است، بيشتر از كسي كه كوركورانه اعمال عبادي انجام ميدهد، در مقابل مشقات و سختيهاي آن ايستادگي ميكند. يا بچهاي كه نميداند كه چرا در زمين كشاورزي بايد كار كند، كمتر از پدرش براي امرار معاش و... زحمت ميكشد. پس با يادگيري و آگاهي بايد انگيزه را بالا برد كه موتور پيشرفت و حركت در كارهاست. 6. تمرین و پرورش تدریجی: همانگونه كه تمرين جسمي باعث رشد و تقويت اندام جسماني ميشود، با پرورش روح و تمرين اراده ميتوانيم آن را تقويت نمائيم. البته ناگفته نماند كه پرورش جسم و روح با هم بسيار مفيد و كارآمدتر است، چرا كه اين دو برهم اثر ميگذارند. 6ـ1. تنظيم جسم: الف. اهميت تغذيه، حذف خوراكيهاي مسموم كه باعث كار پرمشقت دروني بدن ميشوند كه مستلزم صرف نيروي عصبي زيادي است. چون اكثر شكستهاي اراده ناشي از كمي توليد نيروي عصبي است. ب. اهميت ورزش: باعث پاكسازي خون و اكسيژن دهي كافي به آن است. و عضلات تقويت و نيروي بدني افزايش مي يابد و فرد در برابر ناملايمات مقاوم مي شود. ج. دوش آب نسبتاً سرد (اگر حساس هستيد، اين امر بايد تدريجي صورت گيرد يعني آهسته آهسته دماي آب كمتر شود) اين دوش باعث تحريك محركهاي محيطي و تنظيم كاركرد عروق ميشود. 6ـ2. تنظيم خواب: با خواب مناسب توانائي براي انديشيدن، احساس و عمل كردن به حداكثر ميرسد و فقدان برنامه صحيح خوابي سبب فرسوده شدن انسان ميشود. 6ـ3. تغيير ارادي افكار: تمركز روي يك شيء كه كمتر به آن انس داريم، هر گاه فكر از آن شيء فرار كرد، دوباره با تمركز به آن شيء فكر را مهار كنيم، اين كار بايد طوري صورت گيرد كه فكر تنها به آن مشغول شود، هر گاه احساس خستگي كرديد، كمي استراحت كنيد، بعد دوباره شروع كنيد. اين تمرين بهتر است، هر روز و در ساعت مخصوص و جاي كم سروصدا صورت گيرد، و مدت آن ده دقيقه باشد؛ بهتر است صبح و شب قبل از خواب صورت گيرد. 6ـ4. تمرين تنشزدائي: تنشزدائي به معني استراحت تنها نيست. مثلاً صبحها يك ساعت زودتر از خواب برخاستن، در بوستاني نشستن يا به راهپيمايي در جادهاي خلوت پرداختن و به مغز خود استراحت دادن. 7. بررسي وضع خود به طور گاه به گاه: اصلاح خطاهاي گذشته، توجه به عواقب ناراحت كنندة اشتباهات و عواقب تكرار آن. 8. پرهيز از عادات بد: چرا كه كسب آن آسان است ولي نجات از آن بسيار دشوار و گاهي غيرممكن است. پس بايد از ابتداي راهي كه به آن ختم ميشود، مسير خودمان را عوض كنيم. 9. آرامش: خشم، عصبانيت، پريشاني، تأثيرات زيانبخشي دارند و در واقع زالوهاي حقيقي نيروي عصبي ما هستند كه بستر شكست و سستي اراده ميباشند؛ با آرامش ميتوانيم از اين زيانها مصون باشيم، برخي از راههاي كسب آرامش: 9ـ1. تنفس عميق: باعث تضعيف هيجانهاي نامطلوب مي شود. 9ـ2. استفاده از جملات مثبت تأكيدي، مثل من آرام و آسودهام، ارادة من قوي است و تكرار اين جملات چون مغز اين جملات را ميگيرد و در ناخودآگاه تبديل به باور ميكند. روان شناسان جديد اعتقاد دارند كه هر انديشه گرايش دارد كه به عمل تبديل شود و ضرب المثل قديمياي ميگويد هر چه از راه روح وارد شود از عضلهها خارج ميشود، پس راه انديشه به افكار بلند و همّت بالا را باز بگذاريد. 9ـ3. عادت به مقاومت: هميشه توجه داشته باشيم كه قطرات پي در پي آب ميتواند سنگ محكم را سوراخ كند. 10. گزینش همنشین خوب: از افراد و دوستاني كه افكار منفي القاء ميكنند دوري كنيد و با افراد بلند همّت ارتباط نزديك داشته باشيد. 11.عبادات: مهمّترين راه تقويت همّت و اراده عبادات هستند. عباداتي كه از طرف خداوند حكيم (بيهوده نگفته) و بينياز (براي خدا خواسته) و دلسوز براي ما واجب (مفيد براي ما دانسته) شده است. اگر در نماز، روزه و... دقت كنيم لحظه لحظة آن را يك تمرين اراده و همّت مييابيم و اين هوسبازها و افراد ضعيف النفس و اراده هستند كه نميتوانند مثلاً روزه بگيرند و بهانههاي واهي و مختلف ميگيرند. در واقع با تقوا و تزكيه نفس قدرت تسلط بر نفس و مالكيت نفس بالا ميرود و اين يعني همان اراده و برعكس گناهان مثل اسب چموش صاحب خود را به هر طرف ميبرد. 12. علت شناسی :یکی از مهمّترين راه ديگر تقويت همّت و اراده اين است كه ريشهيابي بی ارادگی است . گاهي مواقع اين بيارادگي نوعي بيماري است (مثل وسواسهايي كه با دارو درمان ميپذيرند) گاهي بيارادگي به خاطر غرق شدن در لذت نامشروع و حتي مشروع دنيايي است، گاهي از محيط به انسان سرايت ميكند (در محيطي زندگي ميكند كه افراد آن ارادة همّت پاييني دارند) و گاهي منشأ ارثي دارد مثل برخي از بيماران رواني با و گاهي دو يا چند عامل باعث اين امر شدهاند كه مشاورههاي اخلاقي روان شناسي و پزشكي ميتواند راهگشا باشد. 13. تمرین اعتماد به نفس؛ 14. هدف معقول: براي تمرين همّت بالا و ارادة قوي حتماً از مراحل پايين شروع كنيد. بلند پروازي در ابتدا ميتواند باعث دلسردي و يأس شود. 15. قرار داد مشروط :ميتوان از «قرار داد مشروط» مثل نذر، عهد و پيمان، استفاده كنيد. مثلاً با كسي كه براي شما خيلي محترم است مطرح كنيد كه من بايد اين كار را انجام دهم و شما چون ميدانيد كه نميتوانيد از سخن خودتان نزد او برگرديد، مجبور به انجام آن كار ميشويد، يا نذر كنيد كه اگر من فلان كار را انجام ندادم، بايد اين قدر پول به فلان فقير يا مكان مقدس بدهم و يا مبلغي پول نزد كسي بگذاريد. 16. اجتناب از بعداً: حتماً از كلمه بعداً، بعداً اين كار را ميكنم، پرهيز كنيد. مطمئن باشيد بعداً به اين زودي نميآيد. از همين حالاي حالا اقدام كنيد چون بعداً واقعاً دير است. خلاصه: ايجاد انگيزه و علاقه قسمت عمدة موفقيت در هر كاري است، بولوم در مثلثي بيان داشته كه در هر كاري براي موفقيت نياز به سه ضلع: 1. شناخت، 2. محبت و عاطفه، 3. عمل و كار است؛ كه نيمي از موفقيت در هر كاري مرهون محبت است ديگر اينكه بايد متوجه باشيم كه براي تقويت همّت بايد از مجموع راهكارها استفاده كنيم و كلنگر باشيم؛ و از سوئي بايد دقت داشته باشيم كه ظرفيت و استعداد و ذوق فرد در هر كاري مهم است مثلاً همّت بالا داشتن، براي كسي كه استعداد رياضي ندارد، نتيجة خوبي ندارد و چه بسا باعث افسردگي، يأس و... شود. ولي ممكن است همين فرد با همّت بالا در رشته مورد علاقة خود به درجة بالائي از آن رشته نائل آيد. امّا چيزي كه همه ظرفيت آن را دارند و از همة ما خواسته شده دوري از گناه و تزكيه و انجام واجبات الهي است، به وجهي كه خداوند فرموده بندة من مرا اطاعت كن تا تو را مثل خودم گردانم: عبدي أطِعْني حتّي اجعلُكَ مثلي. فرق همّت بالا داشتن (بلندهمّتي) و خود بزرگ بيني بلند همّتي از صفات بسيار عالي و خوب انساني است كه صاحب آن نزد خالق و مخلوق مورد احترام است، امّا خود بزرگبيني از صفات بسيار ناپسند اخلاقي است كه باعث خوار و پست شدن انسان نزد خالق و مخلوق است. اولياء خدا و مؤمنين از طرفي بلند همّت هستند، از سويي هم نسبت به بندگان خدا متواضعاند. كسي كه از همّت بالا برخوردار است، با مبارزه و تمرين توانسته است كه نفس و شيطان را مهار كند، ولي فرد متكبر و خود بزرگبين فريب نفس و شيطان را خورده (ضعف نفس) و فرد بلند همّت مثل درختي است كه پر از ميوه است و شاخههايش سرفرود آورده، ولي متكبر به خاطر اينكه توهم پوچي دارد، سرخود را بلند نگاه داشته است. فرد بلند همّت به خاطر اين صفت خويش كه در روايات بسيار مدح شده است، به مقامات بلند دنيايي و اخروي ميرسد؛ ولي فرد متكبر در آخرت به نقل روايات مثل مورچه كوچك محشور ميگردد و در دنيا انسانها را از خود ميراند، رفيقي ندارد و كسي او را از دل دوست ندارد. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.