کلام /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

آیا نزول وحی بر معصومین و بیان معجزاتی برای ائمه غلو درباره آن ها نیست؟


در پاسخ به سوال مورد نظر باید گفت که : «وحی» در قرآن در چند معنا به کار رفته است: 1ـ قوانین تکوینی: وَ أَوْحَى فِى كُلِّ سَمَآءٍ أَمْرَهَا. 2ـ ادراک غریزی: وَ أَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِى مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا. 3ـ الهام به قلب: وَأَوْحَيْنَآ إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ .... . 4 ـ القائات شیطانی: وَإِنَّ الشَّيَطِانَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَآئِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ . 5- وحی نبوت: وَأُوحِىَ إِلَىَّ هَذَا الْقُرْءَانُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ. پس طبق بیان قرآن وحی در همه اشیاء جاری و ساری است ولی دارای مراتب ضعف و کمال است و وحی نبوت کامل ترین وجه وحی است پس همه از یک سنخ اند، اما وحی مخصوص پیامبران دارای ویژگی های بخصوصي است: 1ـ آموزش مستقیم از سوی خداوند حکیم است. 2ـ گیرنده آن کاملاً متوجه و آگاه است که آن چه دریافت می کند از سوی خداست، هم چنان که در احوالات پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نقل شده که ایشان از ترس این که مبادا آن چه را که تلقی می کند فراموش کند، هنوز جمله هایی را که تمام نشده بود تکرار می کردند لذا این آیه نازل گشت: {Qوَ لَا تَعْجَلْ بِالْقُرْءَانِ ...Q.} 3ـ در بردارنده شریعت است يعني احکام خداوند سبحان است که بر پیامبر نازل می شود تا او آن ها را به مردم برساند به همین خاطر است که وحی که توسط جبرئیل بر حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ نازل می شد و در کتابی به نام مصحف فاطمه ـ سلام الله علیها ـ جمع آوری شده را وحی نبوت نمی دانیم زیرا وحی شریعت نبود که از نوع حلال و حرام باشد بلکه در آن از حوادث آینده خبر داده شده است هم چنان که حضرت صادق ـ علیه السلام ـ در این باره فرمودند: «مصحف فاطمه ـ سلام الله علیها ـ مطلبی درباره حلال و حرام نیست بلکه حوادث آینده، در آن ثبت است.» در نتیجه سه معنای اول وحی اختصاصی به پیامبران ندارد به خصوص معنای سوم (الهام) که به اولیای خداوند سبحان نازل می گردد و منافاتی با نبوت ندارد، اما اگر منظور معنای آخر یعنی «وحی نبوت» باشد احدی از علمای شیعه این را نگفته که امامان معصوم دارای مقام وحی بوده اند اتفاقاً یکی از اختلافات امام و پیامبر همین است که امام وحی ندارد ولی پیامبران الهی وحی دارند. بلکه این مطلب با ضروریات دین اسلام هم منافات دارد زیرا ما معتقدیم پيغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ خاتم الانبیا و دین او دین خاتم است و شریعت به طور کامل نازل شده و شریعت جدیدی هرگز نخواهد آمد، این مطلب در کلام خود اهل بیت ـ علیهم السلام ـ هم وجود دارد که فرموده اند: «حلال محمد حلال است تا روز قیامت و حرام محمد حرام است تا روز قیامت» و ما دین اسلام را کامل ترین دین می دانیم و اگر قرار بود شریعت جدیدی بر امامان نازل می گشت با خاتمیت وکامل بودن دین اسلام منافات داشت، لذا بر ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ وحی نبوت هرگز نازل نمی شود. در بحث معجزه نیز باید ابتدا معنای معجزه معلوم شود، «معجزه در لغت به معنای: انجام کاری است که مردم از انجام آن عاجزند، معجزه بدین معنا اختصاصی به پیامبران الهی ندارد بلکه از سایر اولیای خدا نیز صادر شده است، هم چنان که از خود وجود پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ قبل از بعثت مشاهده شده و از جمله آن ها سایه افکندن ابر بر سر ایشان، سلام کردن سنگ و چوب بر ایشان و... است. هم چنین قرآن درباره حضرت مریم ـ سلام الله علیها ـ می فرماید: «هرگاه زکریا به عبادتگاه مریم وارد می شد غذای مخصوصی در آن جا می دید، پرسید از کجاست، مریم پاسخ داد از سوی خداست»(آل عمران / 37)، و یا درباره فردی از مقربان حضرت سلیمان ـ علیه السلام ـ می فرماید: «و کسی که بهره ای از علم کتاب الهی داشت گفت: من تخت ملکه سبأ را قبل از چشم برهم زدنی نزد تو می آورم. (نمل/40). اما معجزه در اصطلاح «عملی است غیر عادی که عامه مردم از انجام آن عاجزند و همراه دعوای نبوت می باشد.» و مراد از همراهی ادعاي نبوت این است که: این خرق عادت بعد از ادعای نبوت توسط پیغمبر باشد تا شاهد صدق مدعای پیغمبر باشد پس اگر خرق عادت باشد ولی ادعای پیامبری همراه نداشته باشد دیگر معجزه نامیده نمی شود، علمای شیعه مثل خواجه نصیر الدین طوسی، علامه مجلسی و ... این تعریف را پذیرفته اند. این قید به این خاطر لازم شده که ممکن است شخصی مثل مرتاض های هندی کارهای خارق العاده انجام دهند و دعوای نبوت نیز بنمايند و مردم گمراه شوند و از او پیروی کنند و این کار بر خداوند حکیم قبيح است لذا از باب قاعده لطف بر خداوند سبحان لازم است کذب او را بر مردم روشن سازد. در نتیجه تنها فرق میان معجزه پیامبران و سایر اولیای الهی همان همراه بودن معجزه های پیامبران با ادعای نبوت یا «تحدی» است از این رو متکلمان برای فرق گذاشتن میان آن ها معجزه های دیگران را «کرامت» نامیده اند، و مثل این گونه کرامات از ائمه اطهار در کتب معتبر ضبط شده و حتی از اولیای خالص خداوند سبحان قضایایی نقل شده ولی چون همراه ادعای نبوت نبود به آن معجزه گفته نمی شود. لذا در جواب اين سوال که آيا این موارد غلو است یا خیر؟ باید گفت: وحي نبوت و اعجاز (به معنای دوم) آن ها مختص پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بوده و تنها اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بیان کننده شریعت ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بوده اند و هیچ گاه از خود تشریع جدیدی نیاوردند. و از شیعیان کسي درباره ائمه ـ علیهم السلام ـ چنین اعتقادی ندارد، اما وحی به معنای الهام و معجزه، معنای کرامت ـ بدون ادعای نبوت ـ برای ائمه ـ علیهم السلام ـ هم ثابت است و دلیلی بر اختصاص آن به پیامبران نيست. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image