حروف مقطعه /

تخمین زمان مطالعه: 14 دقیقه

در آغاز بیست و نه سوره از سوره های قرآن با حروف مقطعه برخورد می کنیم و چنان که از نامش پیداست این حروف حروفی بریده از هم به نظر می رسد، و کلمه مفهومی را ظاهر نمی سازد.حروف مقطعه قرآن همیشه جزء کلمات اسرار آمیز قرآن محسوب می شود، و مفسران برای آن تفسیرهای متعددی ذکر کرده اند، و با گذشت زمان و تحقیقات جدید دانشمندان تفسیرهای تازه ای برای آن پیدا می شود.


در آغاز بیست و نه سوره از سوره های قرآن با حروف مقطعه برخورد می کنیم و چنان که از نامش پیداست این حروف حروفی بریده از هم به نظر می رسد، و کلمه مفهومی را ظاهر نمی سازد.حروف مقطعه قرآن همیشه جزء کلمات اسرار آمیز قرآن محسوب می شود، و مفسران برای آن تفسیرهای متعددی ذکر کرده اند، و با گذشت زمان و تحقیقات جدید دانشمندان تفسیرهای تازه ای برای آن پیدا می شود.جالب اینکه در هیچ یک از تواریخ ندیده ایم که عرب جاهلی و مشرکان وجود حروف مقطعه را در آغاز بسیاری از سوره های قرآن بر پیغمبر خرده بگیرند و آن را وسیله ای برای استهزاء و سخریه قرار دهند، و این خود می رساند که گویا آنها نیز از اسرار وجود حروف مقطعه کاملا بی خبر نبوده اند. از میان تفسیرهای متعدد بری حروف مقطعه چند تفسیر مهم تر و معتبرتر است.1. این حروف اشاره به این است که این کتاب آسمانی با آن عظمت و اهمیتی که تمام سخنوران عرب و غیر عرب را متحیر ساخته، و دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده است از نمونه همین حروفی است که در اختیار همگان قرار دارد. در عین اینکه قرآن از همان حروف «الف باء» و کلمات معمولی ترکیب یافته، به قدری کلمات آن موزون است و معانی بزرگی را در بردارد که در اعماق دل و جان انسان نفوذ می کند، روح را مملو از اعجاب و تحسین می سازد، و افکار و عقول را در برابر خود وادار به تعظیم می نماید. جمله بندی ها مرتب و کلمات آن در بلندترین پایه قرار گرفته و معانی بلند را در قالب زیباترین الفاظ می ریزد که همانند و نظیر ندارد.فصاحت و بلاغت قرآن بر کسی پوشیده نیست، این گفته صرف ادعا نمی باشد زیرا آفریدگار جهان همان کسی است که این کتاب را بر پیامبر نازل کرده همه انسانها را دعوت به مقابله به مثل نموده است و از آنها خواسته که همانند آن یا لااقل یک سوره مثل آن را بیاورند، او دعوت نموده است که عموم جهانیان (جنس و انس) با همکاری و هم فکری اگر می توانند مانند آن را بیاورند اما همه عاجز و ناتوا ماندند و این نشان می دهد که مولود فکر آدمی نیست.خداوند از حروف الفبا و کلمات معمولی، مطالب و معانی بلند را در قالب الفاظ زیبا و کلمات موزون ریخته و اسلوب خاصی در آن بکار برده که همه انگشت حیرت به دندان گرفته اند، آری همین حروف در اختیار انسان ها نیز هست ولی توانائی ندارندکه ترکیب ها و جمله بندی هائی بسان قرآن ابداع کنند. با این که عصرجاهلیت یک عصر طلائی است، از اصیل ترین و پرمایه ترین اشعار عرب محسوب می شود. در چنان عصری قرآن آنها را دعوت به مقابله به مثل کرده و همه از آوردن مانند آن اظهار عجز کردند. شاهد و دلیل بر این تفسیر برای حروف مقطعه حدیثی است که از امام سجاد علیه السلام رسیده است آن جا که می فرماید: «قریش و یهود به قرآن نسبت ناروا دادند گفتند: قرآن سحر است، آن را خودش ساخته و به خدا نسبت داده است، خداوند به آنها اعلام فرمود:«الم ذلک الکتاب» یعنی ای محمد کتابی که بر تو فرو فرستادیم از همین حروف مقطعه (الف، لام، میم) و مانند آن است که همان حروف الفبای شماست اگر راست می گوئید مانند آنرا بیاورید». شاهد دیگر حدیثی است از امام علی بن موسی الرضا علیه السلام آنجا که می فرماید: «خداوند بزرگ قرآن را نازل فرمود با همین حروفی که جمیع عرب با آن تکلم می کنند. پس فرمود بگو اگر انس و جنس با هم همکاری کنند که مثل قرآن را بیاورند توانائی بر آن را ندارند».نکته دیگری که این نظریه را درباره معنی حروف مقطعه قرآن تایید می کند این است که در 24 مورد از آغاز سوره هائی که با این حروف شروع شده است، بلافاصله سخنی از قرآن و عظمت آن به میان آمده، این خود نشان می دهد که ارتباطی میان این دو، (حروف مقطعه و عظمت قرآن) موجود است.مانند: «الر کتاب احکمت آیاته ثم فصلت ....»«الم تلک آیات الکتاب الحکیم».در تمام این موارد و موارد بسیار دیگر از آغاز سوره های قرآن پس از ذکر حروف مقطعه سخن از قرآن به میان آمده و از عظمت آن بحث شده است.احتمال دیگر در تفسیر حروف مقطعهممکن است یکی از اهداف این حروف، جلب توجه شنوندگان، و دعوت آنها به سکوت و استماع بوده باشد، زیرا ذکر این حروف در آغاز سخن، مطلب عجیب و نوظهوری در نظر عرب بود، و حس کنجکاوی او را بر می انگیخت، و در نتیجه دنبال آن نیز گوش فرا می دادند و اتفاقا غالب سوره هائی که با حروف مقطعه شروع می شود سوره هائی است که در مکه نازل شده است و می دانیم در آن جا مسلمانان در اقلیت بودند و دشمنان لجوج و سرسخت، حتی حاضر نبودند، به سخنان پیامبر گوش فرا دهند و سهل است گاهی آنچنان سر و صدا و غوغا به راه می انداختند که صدای پیامبر در میان آنها گم می شد، که در بعضی از آیات قرآن اشاره به این مطلب شده است. (فصلت 26). در بعضی از روایات که از طریق اهل بیت (ع) رسیده می خوانیم که این حروف رموز و اشاراتی است به نام های خداوند، مثلا «المص» اشاره به «انا الله المقتدر الصادق»می باشد یعنی «من خداوند توانای راستگو هستم» به این تریب هر یک از حروف چهارگانه شکل اختصاری یکی از نام های خداست. موضوع جانشین ساختن اشکال اختصاری به جای اشکال مفصل کلمات از قدیم رایج بوده، اگر چه در عصر و زمان ما به صورت بسیار گسترده تری مورد بهره برداری قرار گرفته است و بسیاری از عبادات طولانی و اسامی موسسات یا انجمن ها را در یک کلمه کوتاه خلاصه می کنند. (جهت مطالعه بیشتر ر.ک: تفسر نمونه، ج 6، ص 78)در رابطه با حروف مقطعه، نظرات متفاوتى از سوى قرآن پژوهان ابراز شده که به طور خلاصه به بخشى از آنها اشاره مى شود: 1- «حروف مقطعه» از نوع متشابهات قرآنى است که علم آن مخصوص به خداوند است، (رک: سیوطى - الاتقان، ج 3، ص 24 - تفسیر طبرى، ج 1، ص 72). 2- حروف مقطعه هر سوره، نام همان سوره است؛ چنان که سوره هاى «یس»، «طه»، «ص» و... هر یک به این اسامى نامیده شده اند، (زمخشرى، کشاف، ج 1، ص 21). 3- هر یک از این حروف، اشاره به اسمى از اسماى حسناى الهى است و بعضى نیز رمز و اشاره به نام پیامبر اکرم(ص) است. 4- حروف مقطعه از ناحیه خدا، سوگندهایى است مبنى بر این که این کتاب از سوى او است، (ر.ک: قرطبى، الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 110). 5- این حروف براى متنبه نمودن مردم و برقرارى آرامش مجلس، به هنگام رساندن آیات الهى از سوى پیامبر(ص) است، (ر.ک: رشید رضا، تفسیر المنار، ج 8، ص 296). 6- این حروف در واقع رمز و سرى میان خداوند و رسول اکرم(ص) است که تنها پیامبر و افراد پاک مى توانند از آنها آگاهى یابند، (بلاغى، محمدجواد، آلاء الرحمن، ج 1، ص 64). 7- حروف مذکور، براى آگاه نمودن پیامبر(ص) از نزول وحى و تمایز آن از سخنان بشرى نازل شده است، (الاتقان، ج 3، ص 31). 8- با تدبر در سوره هاى داراى حروف مقطعه مشترک، روشن مى شود که مضامین و سیاق آنها، با یکدیگر مشابه و متناسب است، (ر.ک: تفسیر المیزان، ج 18، ص 6 - 8). 9- تمامى بحث ها، بر محور حکمت وجود حروف مقطعه دور مى زند و ربطى به کنه و حقیقت وجود آنها ندارد؛ زیرا انسان از آگاهى یافتن بر آنها ناتوان است، (صبحى صالح، مباحث فى علوم القرآن، ص283). 10- این حروف گرچه از متشابهات قرآن محسوب مى شود؛ اما گروه راسخان در علم مى توانند از آنها آگاهى یابند، (ر.ک: قاضى عبدالجبار، متشابه القرآن، ج 1، ص 13). 11- اینها سرآغاز سوره هایى است که خداوند قرآن را با آنها شروع کرده است از میان مفسران، مجاهد این قول را پذیرفته است، (تفسیر المنار، ج 1، ص 122). گفتنى است تفاسیر دیگرى نیز درباره «حروف مقطعه»، از جانب قرآن پژوهان ارائه گشته و روایات زیادى نیز در این باره نقل شده است، (تفسیر البرهان، ج 1، ص 53 و ج 2، صص 2، 176، 206 و 277 -بحارالانوار، ج 89، ص 373 - تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 320).براى آگاهى بیشتر درباره تفسیرهاى حروف مقطعه ر.ک: 1- جوادى آملى، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج 2، ص 69 - 129، مرکز نشر اسراء 2- معرفت، محمدهادى، تناسب آیات، ص 135 - 165، بنیاد معارف اسلامى قمدرباره علّت قرار گرفتن حروف مقطعه قرآن در آغاز سوره ها، مى توان به اقوال ذیل اشاره کرد: الف) علت قرار گرفتن این ها، به این جهت است که اینها اسمهایى براى سوره ها است، از این رو لازم بود در آغاز سوره ها قرار گیرند. زمخشرى، این قول را به بسیارى از علما نسبت مى دهد، (تفسیر کشاف، ج 1، ص 21، چاپ بیروت،نشر دار الکتاب العربى؛ رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج 1، ص 122، چاپ بیروت، نشر دار المعرفه). ب) برخى گفته اند: اینها سرآغاز سوره ها هستند که خداوند متعال، قرآن را با آنها آغاز کرده است؛ بنابراین لازم بود حروف مقطعه در ابتداى این سوره ها، قرار گیرند تا آنها از سوره هاى دیگر تمایز پیدا کنند. از میان مفسران، مجاهد این نظریه را انتخاب کردهاست. ج) سیوطى از خویى، چنین نقل مى کند که این گونه حروف، به این جهت در آغاز قرار گرفته تا پیامبر(ص) از طریق این نوع حروف به نزول وحى متوجّه شود و به لحاظ تمایز قرآن از سخنان بشرى، از الفاظ تنبیهى غیر متعارف بشرى استفاده گردیده است،(سیوطى، الاتقان، ج 3، ص 31، منشورات الرضى، زاهدى). و) گروهى گفته اند: خداوند این حروف را در آغاز قرار داد، تا مردم عرب از آن، دچار شگفتنى شوند، و به جهت این تعجّب به آن گوش فرا دهند. استماع آنها نیز باعث شود که جملات بعدى را هم بشنوند. به عبارت دیگر: علت انتخاب این شیوه این بود که در اوایل بعثت درمکه، وقتى عرب ها قرآن را مى شنیدند، آن را استهزا مى کردند. پس خداوند براى جلب توجّه اذهان، این نظم بدیع را نازل فرمود تا با سکوت مجلس و اشتغال اذهان به آنها، صداى قرآن به گوش همه برسد. هم چنین در اوایل هجرت پیامبر(ص) به شهر مدینه، سوره بقره و آل عمران نیزبراى جلب توجه اهل کتاب بدین شکل نازل شد. کیفیت نزول سوره ها، نشان مى دهد که با سپرى شدن اوضاع حاکم بر مدینه و سالیان نخست هجرت، نزول این نوع حروف هم برداشته شد، (تفسیر المنار، ج 8، ص 296 ـ 298؛ صبحى صالح،مباحث فى علوم القرآن، ص 265، چاپ بیروت، نشر دار العلم). ه) هم چنین گفته شده است: اینها در حقیقت سوگندهایى است که خداوند در آغاز این سوره ها، به آنها سوگند خورده است. اصولاً حروف الفبا داراى شرافت است؛ زیرا کتاب هاى آسمانى، اسماى حسناى الهى، صفات علیاى او و لغت هاى اقوام مختلف با همین حروف شناخته مى شود. بنابراین خداوند به جهت القاى مطلب ـ به خصوص مطالب مهم جهت جلب افکار عمومى، این نوع حروف را در آغاز بعضى از سوره ها قرار داد، (قرطبى، الجامع لاحکام القرآن، ج 1، ص 110، چاپ بیروت، نشر دارالکتب العلمیه). و) این مطلب نیز مورد اشاره قرار گرفته که نزول این گونه حروف در آغاز کلام، بدین جهت است که به مردم گوشزد کند که قرآن، چیز جدابافته اى از جنس کلام نیست و قرآن نیز از همان موادى که آنان از آنها جمله مى سازند، درست شده است. این اعجاز قرآن را مى رساند کهخداوند از چنین حروف ساده اى، مى تواند آن معانى بلند را بسازد؛ چنان که از خاک، آدم و نعمت هاى بى شمارى را آفریده است. مفسّران درباره این که، آیا تأویل این حروف هم جایز و صحیح است، یا نه؟ نظرات مختلفى دارند. یک قول این است که این حروف، از متشابهات قرآن محسوب مى شود و خداى سبحان تأویل و علم آن را، به خود اختصاص داده است. سیوطى به این نظریه معتقد است،(سیوطى، الاتقان فى علوم القرآن، ج 3، ص 24). و ابو جعفر طبرى در تفسیر خود، مقصود از متشابه را همین حروف مقطعه دانسته است، (تفسیر طبرى، ج 1، ص 72). به نظر دکتر صبحى صالح، تمام مباحث بر محور حکمت وجود اینها دور زده، و ربطى به کنه و حقیقت وجود این ها پیدا نمى کند، زیرا انسان از آگاهى یافتن بر اینها عاجز است، (مباحث فى علوم القرآن، ص 283). قول دیگر این است که گرچه اینها از متشابهات است؛ امّا گروه راسخین در علم مى توانند از حقیقت آنها آگاه شوند. ابوالحسن اشعرى و ابواسحاق شیرازى، به این قول معتقداند. راغب اصفهانى هم با تقسیم مسأله به سه بخش، از این نظریه جانبدارى کرده است،(همان، ص 282). قاضى عبدالجبار نیز نظریه فوق را تأیید مى کند، (متشابه القرآن، ج 1، ص 13، چاپ قاهره، نشر دار التراث). در این میان، بسیارى از علماى شیعه هم معتقداند که راسخان در علم مى توانند در پرتو ارجاع متشابه به محکم، از تأویل آیات متشابه آگاه باشند، (ر.ک: امالى مرتضى، ج 1، ص 439 ـ 442؛ سبحانى، جعفر، تفسیرصحیح آیات مشکله قرآن، ص 262، انتشارات توحید). برخى از این علما، گفته اند: این قول اخیر را مى توان با سه دلیل ثابت نمود: 1. رسوخ در علم، نشانه آگاهى از تأویل است؛ به این معنا که اتخاذ چنین عنوانى (استوارى در دانش) براى این موضوع (تأویل)، با آگاهى از تأویل مناسب است؛ نه با ناآگاهى از آن و فقط ایمان به صحت انتساب آیه متشابه به خدا. 2. معناى متشابه، گواه بر آگاهى راسخان است؛ زیرا هر گاه معناى متشابه را ثابت نبودن دلالت آیات متشابه بر مقاصد واقعى، بدون مراجعه به محکمات بدانیم و آنها را از حیطه فکر و اندیشه انسانى خارج ندانیم، نه تنها آیات متشابه، بلکه همه آیات قرآن براى آنها مفهومخواهد بود. 3. روایات متواتر، بیانگر آگاهى راسخان از تأویل متشابه و مجموع قرآن است. این روایات در تفسیرهاى برهان و نورالثقلین گرد آمده است، (ر.ک: تفسیر صحیح آیات: ص 263؛ کنز العمال، کتاب فضائل، ج 11، ص731؛ سیوطى، تفسیر در المنثور، ج 2، ص 270). حاصل سخن این که راسخان در علم و انسان هاى پاک، توان آگاهى از تأویل را دارند و به لحاظ این که خداوند قرآن را براى هدایت بشر و بهره گیرى از معارف و مطالب آن فرستاده، لازمه چنین کارى این است که سراسر قرآن براى انسان هاى آماده به بهره گیرى، قابل فهم ومعلوم باشد. از این رو، مى توان به جواز تأویل تمام آیات قرآن حکم کرد. گفتنى است که طبق نظر علاّمه طباطبایى در تعریف محکم و متشابه، حروف مقطعه نه از متشابهات محسوب مى شود و نه معانى آن ها از باب تأویل به شمار مى آید، (ر.ک: ترجمه المیزان، ج 18، ص 9). بنابراین این حروف گرچه از متشابهات محسوب نمى شود؛ امّا اینها در حقیقت یک رموز و اسرارى اند که تنها پیامبر و پاکان و راسخان در علم مى توانند از آنها آگاهى یابند، (ر.ک: تفسیر المیزان، ج 3، ص 104 و ج 18، ص 9؛بلاغى، محمدجواد، آلاء الرحمن، ج 1، ص 64).جهت اعجاز عددی نیز می توانید به:تفسیر نمونه، ج 2، ص 414 تا 419، آیت الله مکارم شیرازی مراجعه نمائید. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 4/200275) .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image