فلسفه احکام حیض /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

فلسفه اغسال بانوان و نجاست آنها در دوره قاعده گی چیست؟


برخلاف فرهنگ ها و ادیان صدر اسلام که زن در زمان حیض را نجس می شمردند در اسلام به شدت با این طرز تفکر مقابله گردید. قران کریم در جواب کسانی که از رسول خدا در مورد حیض می پرسیدند می فرماید:« وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ؛و از تو درباره حیض (ایام عادت ماهانه زنان) سؤال مى کنند، بگو: آن مایه ى رنج و آزار است، پس در حالت قاعدگى از آمیزش با زنان کناره گیرى کنید، و با آنها نزدیکى ننمایید تا پاک شوند. پس هنگامى که پاک شدند (یا با غسل کردن طاهر شدند)، آن گونه که خداوند به شما فرمان داده با آنها آمیزش کنید»(البقرة : 222 )بدیهی است لزوم غسل کردن به معنای نجس بودن زن در زمان حیض نیست همان طور که در مردان جنب بودن دلیل بر نجس بودن نیست.درباره برخورد با زنان در ایام حیض، یهود بسیار سخت گیر و نصارى بى تفاوتند.در تورات مى خوانیم:هر کس زن را در حال حیض لمس کند، تا شام نجس است.رختخواب آن زن نجس و هر کجا بنشیند نجس است. هر کس بستر او را لمس کند باید لباس خود را بشوید. و هر کس چیزى را که او بر آن نشسته لمس کند باید خود را بشوید و تا شام نجس است. و اگر مرد با او هم بستر شود تا هفت روز نجس است. و اگر روزهاى بیشتر از قاعده خون ببیند، نجس است. [1]در مقابل این حکمِ سخت تورات، نصارى حتّى آمیزش جنسى را در ایّام حیض جایز مى دانند.امّا اسلام، راه میانه و اعتدال را برگزیده و در ایّام حیض، تنها آمیزش جنسى را ممنوع دانسته است، و هر گونه معاشرت و نشست و برخاست با زنان هیچگونه مانعى ندارد.زن در ایام حیض به لحاظ جسمى، آمادگى آمیزش جنسى ندارد و کسالت و اختلال مزاج که براى زن پیش مى آید، او را نسبت به آمیزش بى نشاط مى سازد.همچنین در این ایام که رحم زن در حال تخلیه خون است، آمادگى پذیرش نطفه را ندارد و طبق اظهار نظر دانشمندان، ممکن است انتقال آلودگى هاى خون از مجراى مرد، او را براى همیشه عقیم سازد.در روایات نیز آمده است:اگر فرزندى در این ایام نطفه اش منعقد شود، به لحاظ جسمى و روحى مشکلاتى خواهد داشت. [2]فلسفه غسل زنان:شهید مطهری می فرماید: «از نظر اسلام زن حائض حکم یک انسان به اصطلاح «محدث» یعنی انسان فاقد وضو و غسل را دارد که در آن حال از نماز و روزه محروم است»، حیض مانند جنابت، خواب، بول و غیره موجب حدث‌ است که اولا اختصاص به زن ندارد و ثانیا با غسل و یا وضو مرتفع می گردد.ترشحات هورمونی در زمان قاعدگی بر سیستم اعصاب سمپاتیک و پارا سمپاتیک تاثیر گذاشته و سبب ایجاد تغییرات محسوس در خلق و خوی زن حائض می گردد. حذف بسیاری از تکالیف مانند نماز و روزه و... در جهت مراعات حال زن و تسهیل امر او می باشد از طرفی رعایت بهداشت روحی و جسمی یکی از مهمترین حکمت های مادی توصیه و تاکید بر غسل است.اما انچه بیش از همه حائز اهمیت است فلسفه معنوی غسل است.خداوند متعال پس از بیان غسل، وضو و تیمم، می فرماید راز این دستور آن است که شما طاهر شوید «ولکنْ یُرید لِیُطهِّرکم مائده/6 »تا انسان طاهر نشود به خدایی که طیّب است نمی رسد. این طهارت، محبوب ذات اقدس حق است.می فرماید تنها مسجدی که براساس تقوا بنیانگذاری شده شایسته است در آن اقامه نماز و قیام داشته باشید در این مسجد کسانی هستند که می خواهند طاهر شوند و طهارت را دوست دارند. طهارت نه به عنوان تکلیف، بلکه به عنوان امری محبوب، برای آنها مطرح است. آنان طهارت ضمیر را دوست دارند. می خواهند پاک باشند و خدا طاهرین را دوست دارد: «لَمَسْجدٌ أُسّس عَلی التَقوی مِن أَوّل یَومٍ أَحقّ أَن تَقوم فیه رِجال یُحبّون أَن یَتطهروا و الله یُحبّ المُطّهّرین» توبه/108انسان طاهر، محبوب خداست و اگر کسی محبوب خدا شد، آثار خدایی در او ظهور می کند؛ زیرا خدای سبحان، محبوب خود را رها نمی گذارد. او افراد طاهر را دوست دارد .اگر عبادت ظاهری را مقرر کرد، رازش را که محبوب شدن است، در کنار آن قرار داد و فرمود مسجد و معبد و مرکز عبادت برای پرورش افراد طاهر است. یعنی برای تربیت انسانی است که محبوب خدا باشد.وقتی انسان اندکی در مسئله طهارت تامل کند به این نتیجه می رسد؛خدایی که این قدر در مورد مسئله طهارت تاکید دارد و به پاکیزگی لباسی که بر تن است و پوستی که بمنزله قشری برای حقیقت انسان است اهمیت می دهد یقینا به طهارت قلب بی توجه نبوده وبه پاکیزگی باطن از آلودگیها وکثافتهای معنوی که قابل قیاس با کثافات ظاهری نیست اهمیت ویژه می دهد.[3]پس آنچه از طهارت مراد است نه فقط طهارت ظاهری بلکه در حقیقت طهارت معنوی است وشاهد این ادعا آنکه خداوند در مورد تیمم هم فرموده (ولکنْ یُرید لِیُطهِّرکم ؛به واسطه تیمم تطهیر شما را اراده می کند (مائده/6) خاک که باعث تطهیر ظاهر نیست بلکه آنچه مراد است تطهیر انسان ازخبایث اخلاقی ،تکبر ،عجب و غیره است.[4]طهارت ظاهر خود ذکری است نسبت به احوال خویشتن و مقدمه ای است بر این آگاهی که خدایا همانطور که در مرتبه اول ظاهرم را به امر تو طاهر می کنم و از خبائث دور نگه می دارم در مرتبه دوم همین اندام و جوارح ظاهری را از گناهان ومعاصی که از خبائث جوارح است پاک می گردانم ودر مرحله سوم قلب و درونم را از خبائث معنوی و اخلاق رذیله تطهیر می کنم و در مرحله آخر وجود خویش را از هرچه ماسوای توست پاک می کنم تا لایق وصالت گردم.پی نوشت:[1] . تورات، سفر لاویان، از جمله نوزدهم تا بیست و نهم.[2] . وسائل، ج 2، ص 568. تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 178.[3]. ملکی تبریزی، میرزا جواد. اسرار الصلوه ص9[4] . ملاهادی سبزواری .اسرار الحکم.باب طهارت .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image