حدیث /

تخمین زمان مطالعه: 6 دقیقه

ويژگي هاي منافقان در نهج البلاغه چيست؟


اميرمومنان علي ـ عليه السلام ـ در نهج البلاغه در خطبه 185 نهج البلاغه مردم را از نفاق و نيرنگ هاي منافقان برحذر داشته است و مي فرمايند: ((اي بندگان خدا شما را به تقوا و پرهيزگاري سفارش مي کنم و از اهل نفاق و دو رويي بر حذر مي دارم.)) سپس منافقان را اينگونه توصيف مي کنند: «1. گمراهان و گمراه کنندگان: اينها هم گمراهند يعني از راه خدا منحرف شده و هدايت نيافته اند و هم با القاي شبهه هاي باطل و سخنان نادرست ديگران را به گمراهي مي کشانند. هم خطاکارند و هم ديگران را به خطا وا مي دارند. 2. دگرگوني در رفتارها و همرنگ جماعت شدن: منافقان به رنگ هاي گوناگون در مي آيند يعني به سبب مقاصد باطل و اغراض فاسدي که دارند احوال آنها پيوسته در تغيير و گفتار و رفتار آنها جوراجور و دستخوش دگرگوني است و با هر کس با چهره و زباني جداگانه برخورد مي کنند. 3. فريب کاري: وَ يَفْتَنُّونَ افْتِنَاناً؛ «و به هر وسيله و با هر زبان در صدد فريفتن شمايند». در جاي ديگر حضرت مي فرمايند: «راه را براي فريب دادن مردم هموار گردانيده و طريق رهايي آنان را از تنگناي نيرنگ هاي شان پر پيچ و خم ساخته اند)). باز مي فرمايد: «پنهاني به سوي مقاصد خويش گام بر مي دارند و مانند حرکت بيماري در بدن، آرام آرام به جنبش در مي آيند». اين سخن کنايه از اين است که اقدامات زباني و عملي خود را در جهت مقاصد و اهدافي که دارند پوشيده داشته و دور از فهم و اطلاع ديگران انجام مي دهند. باز حضرت مي فرمايد: «منافقان براي اين که حقّ را باطل جلوه دهند و آن را در جامه تزوير خود بپوشانند شبهاتي آماده کرده اند و براي از ميان بردن هر حقّي وسيله اي مهيّا کرده اند و براي هر دري از حيله و تزوير کليدي ساخته اند». 4. فرصت طلبي: و در هر فرصتي شما را هدف خود قرار داده و در هر کمينگاهي در کمين شما نشسته اند. 5. بيمار دل و خوش ظاهر: دل هاي شان بيمار و ظاهرشان از نشانه هاي پاکيزگان است. مراد از بيماري دل هاي منافقان و پاکيزگي ظاهر آنان، دردهاي نفساني است که جان آنها را فرا گرفته مانند حسد، کينه، مکر و فريب، که در نهان بر ضد آنان حيله و تزوير به کار مي برند و در آشکار نسبت به آنان اظهار خوشرويي و دوستي و محبّت و خيرخواهي مي کنند و اين رويّه که انسان با زبان چيزي را خوب و پسنديده بداند و خلاف آن را در دل داشته و پنهان کرده باشد، قانون و ضابطه نفاق است. 6. خوش سخن و بدکردار: سخن پردازي آنها دواست و گفتارشان شفاست. ليکن کردارشان دردي است درمان ناپذير. يعني آنها مانند زاهدان و پارسايان مردمان را موعظه کرده به پرهيزگاري و فرمانبرداري خداوند دستور مي دهند. آشکار است که اين سخنان درمان ناپاکي و شفابخش گمراهي است، امّا با گناهاني که مرتکب مي شوند کردار آنها کردار فاسقان و گمراهان است و گناه کاري منافقان بزرگ ترين درد و درمان ناپذير است. در جاي ديگر فرمودند: ((تنها کساني که از شر آنها بر شما مي ترسم آنها هستند که در دل منافقند و در زبان دانا، سخناني مي گويند دل پسند ولي اعمالي دارند زشت و ناپسند)). 7. حسود و دردسر ساز: اگر در زندگي کسي فراخي و گشايشي بينند بر او حسد مي ورزند و اگر کسي را در سختي و گرفتاري مشاهده کنند با سخن چيني و فتنه انگيزي بر رنج او مي افزايند. 8. سوق دادن جامعه به نااميدي: اگر کسي اميد چيزي را داشته باشد مقتضاي طبع آنها اين است که او را نوميد گردانند، زيرا روش منافق دروغگو همواره بر اين است که دور را نزديک و نزديک را دور نشان دهد. 9. مردمي جلوه دادن خود: ((و در هر غم و اندوهي اشک ها مي ريزند)). اين سخن حضرت کنايه از اين است که براي دست يافتن به مقاصد و اغراض خود در برابر گريه و اندوه ديگران، به دروغ اظهار غمگيني مي کنند و اشک مي ريزند در حالي که آنان دشمن غمديدگانند. 10. چاپلوسي و سماجت براي رسيدن به دنيا: مدح و ستايش را به يکديگر وام مي دهند و پاداش خود را انتظار دارند. يعني هر يک از آنها همکار خود را مي ستايد تا او نيز به ستايش وي اقدام کند و در برابر کار خود از او انتظار پاداش دارد. واگر از کسي درخواستي داشته باشند براي اين که او درخواست آنها را انجام دهد اصرار مي ورزند و پافشاري مي کنند و اين از صفات زشت به شمار آمده چنان که حقّ تعالي فرموده است: (انفاقِ شما، مخصوصاً بايد) براي نيازمنداني باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته اند و نمي توانند مسافرتي کنند و از شدّت خويشتن داري، افراد ناآگاه آنها را بي نياز مي پندارند امّا آنها را از چهره هاي شان مي شناسي و هرگز با اصرار چيزي از مردم نمي خواهند. (اين است مشخّصات آنها!) و هر چيز خوبي در راه خدا انفاق کنيد، خداوند از آن آگاه است. 11. هتاک: اگر کسي را سرزنش کنند عيب هاي او را آشکار و از اين طريق او را شرمنده و سرافکنده مي سازند و بسا اين که عيب هاي او را در حضور کسي به او مي گويند که دوست نمي دارد وي در جريان آنها قرار گيرد. 12. ستمگري در حکومت: اگر يکي از آنها حکمراني و فرمانروايي يابد در بيدادگري و شکم خوارگي زياده روي مي کند و در شهوتراني و بهره گيري از خوشي هاي دنيا پا از حدّ فراتر مي گذارد. حضرت در پايان خطبه فرمودند: «آنان ياران و پيروان شيطانند»، خداوند متعال مي فرمايند: «شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانکارانند!». 13. گنه کاران: در خطبه ديگري مي فرمايند: «منافقان گناه مي کارند و کِشته خويش به آب غرور آبياري مي کنند و هلاکت درو و برداشت مي کنند». 14. دشمن امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ : امير مومنان ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «اگر با شمشيرم بر بيني مؤمن بزنم که دشمن من شود، با من دشمني نخواهد کرد و اگر تمام دنيا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد و اين بدان جهت است که قضاي الهي جاري شد و بر زبان پيامبر امّي ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ گذشت که فرمود: (اي علي! مؤمن تو را دشمن نگيرد و منافق تو را دوست نخواهد داشت)». .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image