دانستنی های چاه زمزم /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

معنی زمزم چیست چرا به ان چاه در مکه زمزم می گویند


با سپاس از ارتباط شما به این مرکز به نکاتی توجه کنید.   الف. پاسخ کوتاه زمزم از نظر لغت به معنی « بایست » است . چون حضرت هاجر ترسید که آن آب جاری و روان گردد ، خاک اطراف آن می ریخت تا روان نگردد . زمزم در معنای لغوی، به معنای ترنم به آهستگی یا خواندن دعا و همچنین به معنای دعایی است که زرتشتیان به هنگام طعام ، آهسته می خوانند. این کلمه از واژه زمزمه به معنی تغنی کردن و زمزمه کردن است. جمع این کلمه ، زمازم است. همچنین زمزم در لغت ، آب گوارا و شیرینی را گویند که اندکی شور باشد .    ب. پاسخ مفصل چرا زمزم را زمزم نامیدند؟ چنانکه ملاحظه کردیم زمزم را، علاوه بر نام مشهورش، اسامی دیگری است هر یک به اعتبار آثار و خصوصیاتی است که این چاه تاریخی در بر دارد که بدان پرداختیم . اما در خصوص عنوان  « زمزم» در لغت و تفسیر و حدیث برای این نامگذاری دلایلی ذکر شده است: برخی زمزم را از دو واژه مشابه «زم»، «زم» گرفته اند و اضافه کرده اند: «زُمّ » ( به ضم زا) و تشدید (میم) بوده است و سپس مخفف شده و شاید دلیل آن سهولت تلفظ باشد. بدین ترتیب واژه  « زمّ» صیغه امر حاضر است و کلمه ای است که هاجر آن را در مقام خطاب به آب زمزم به کار برد و این هنگامی بود که آب می جوشید و زیادتی می کرد و هاجر از بیم آنکه آن آب پراکنده شود و در زمین فرو رود پیش از آنکه ظرف خود را از آن آب پر کند و یا زیادتی آب خطری برای او و فرزندش اسماعیل ببار آورد، چنین گفت: «زُمَّ، زُمَّ»; یعنی «بس است، بس است، از حرکت بایست » در یکی از متون عربی می خوانیم : « زَمَّ القربة، شدَّ الخیط علی فمها لئلاّ یَسیل منه الماء. الزِّمام: مقود البعیر المشدود علی فیه ». « زَمَّ القربة»; یعنی دهانه مشگ را بست تا آب بیرون نریزد. و «زمام »  افسار شتر را گویند که بر دهان او زده شود . سپس اضافه می کند: جناب هاجر آنگاه که دید آب زمزم با فراوانی از زمین بیرون می زند، کوشید که جلو آب را از فوران و پراکندگی بگیرد، در حالی که می گفت : « زُمّ زُمّ; ای کُفَّ عن التدفّق، فاطلق علی البئر زمزم»; «از فوران خودداری کن، ... و بدین مناسبت برچاه واژه زمزم اطلاق گردید .» برخی دیگر از اهل لغت و ادب واژه زمزم را کلمه مفرد و رباعی به معنای : « حرکت، کثرت و انباشته شدن »  گرفته اند . در معجم اللغة العربیة آمده است : « الزمزم من الماء: الزُّمازم، ای الکثیر»;«زمزم آب فراوان را گویند .» برخی دیگر علاوه بر این واژه، واژه  « زمزوم و زَمزام »  را به معنای کثیر و آب بسیار ذکر کرده اند; (و قال بعضهم: اِنّها مشتقة من قولهم ماء زَمزوم و زمزام، ای الکثیر ). این منبع در باره معنای دیگر زمزم از ابواسحاق حربی چنین نقل می کند : « سُمّیت زمزم لزمزم الماء فیها وَ هی حرکته»; «به این جهت زمزم نامیده شد که آب در این چاه در حال حرکت و جوشش است .» و نیز اضافه می کند : « والزمزمة الصوت تسمع لها دَویّاً »; « زمزمه صدایی است که آهنگی ملایم از آن شنیده شود .»  و این بدان جهت است که آب داخل چاه در حال جوشش زمزمه ای ملایم دارد . وی در باره تلفظ واژه زمزم، سه نوع اعراب آورده است : « زَمْزَم، زُمَزِمْ و زُمَّزم .» علاوه بر آنچه در واژه زمزم دیدیم، برخی از صاحبان معاجم، وجه دیگری ذکر کرده اند و آن اینکه: این واژه از  « زمزمه» مشتق شده است. به این جهت که بر سر این چاه کسانی به زمزمه و نیایش پرداخته اند. همچنانکه گاه آن را «عَلَم مرتجل »  نیز گفته اند. در اصطلاح اهل ادب عَلَم مرتجل نام خاصی است که سابقه اشتقاق ندارد . یاقوت حموی ذیل واژه  « زمزم» می نویسد: «چاه مبارک و مشهوری است و از آن جهت زمزم نامیده شده که آب فراوان دارد. گفته می شود: ماء زَمْزَمْ و زُمازِم .» و برخی گویند : « زمزم اسم وعَلَم مرتجل است » و نیز گویند : « از آن جهت زمزم گفته شده که هاجر مادر اسماعیل آن را از پراکندگی گرد آورد و آنگاه که جوشید اطراف آن را بست »  و این گفته ابن عباس است که: اگر اطراف آن را مسدود نمی کرد بر زمین و بر همه جا جاری می شد . و برخی دیگر در وجه تسمیه زمزم گویند: شاپور پادشاه (ایران) وقتی حج گزارد بالای چاه آمد و زمزمه ای کرد و زمزمه خواندن مجوس است هنگام نماز و (نیایش) و غذا خوردن . شاعر در این باره گوید زمزمت الفرس علی زمزم و ذاک فی سالفها الأقدم « فارسیان بر زمزم زمزمه کردند و این سنّت دیرین آنها بوده است .» مسعودی گوید: از آن جهت زمزم نامیده شد که ایرانیان در گذشته های دور به حج می آمدند و آنجا زمزمه می کردند و زمزمه صدایی است که فارسیان هنگام نوشیدن آب خیشوم (بینی) خارج می کنند . برخی دیگر در باره علت این نامگذاری گفته اند: جبرئیل در آنجا زمزمه کرده و سخن گفته است . ابن هشام وجه دیگری آورده است . او می گوید: زمزمه نزد عرب به معنای کثرت و اجتماع آید و اشاره به فراوانی آب دارد . یاقوت از قول مسعودی، مورّخ مشهور آورده: فارسیان عقیده دارند که از فرزندان و نسل ابراهیم خلیل(علیه السلام) هستند، پیشینیان آنها آهنگ بیت الله الحرام می کردند و به عنوان بزرگداشت مقام ابراهیم و پیروی از راه او و پاسداری نژادش، به طواف خانه می پرداختند و آخرین کسی که از شاهان ایران به کعبه آمد و به طواف پرداخت، ساسان پسر بابک بود. او هر گاه به خانه کعبه می آمد طواف بیت می کرد و بر سر آن چاه زمزمه می نمود. از اینرو شاعر در عهد قدیم گفته است : زمزمت الفرس علی زمزم و ذاک فی سالفها الأقدم شاعری فارس، پس از اسلام، در این خصوص شعری سروده است که با اشاره به سابقه فارسیان، با مباهات و فخر می گوید : و مازلنا نحج البیت قدماو ساسان بن بابک سارحتّیو طاف به و زمزم عند بئر و نُلقی بالأباطح آمنیناأتی الْبیْت العتیق باصیدینالإسمعیل تروی الشاربینا « ما از دیر زمان همواره حج خانه می کردیم و در سرزمین مکه در نهایت امن و امان دیدار می نمودیم . و ساسان پسر بابک با سر بلندی آهنگ بیت عتیق کرد . و آن را طواف نموده، بر سر چاه آمد و زمزمه کرد (ذکر گفت) چاهی که از آنِ اسماعیل است و تشنه کامان را سیراب می کند .» خلاصه اینکه: واژه زمزم به لحاظ معانی و مفاهیم یاد شده، بر این چاه اطلاق گردید : « فراوانی، جوشش و حرکت، محل زمزمه اهل دعا، کنترل آب آن از پراکندگی و ...» در هر حال واژه عربی است که صدها سال و بلکه هزاران سال استعمال داشته و بر زبان ها جاری گردیده است و شاعران و ادیبان از هر نسل بدان تمثل جسته و در ادبیات به عنوان ضرب المثل جرعه بهشتی و ایده و آرمان تشنه کامان از آن یاد شده و هم اینک آرزوی موحّدان است که از زمزم و آن چشمه پاک و رمز پاک و رمز عشق و ایمان بنوشند و بدان وضو کنند و جسم و جان را از آلودگی بپالایند . تبیان نت   .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image