کراهت لباس سیاه-لباس سیاه /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

چرا در روایات پوشیدن لباس سیاه، مکروه است؟


درابتداباید گفت رنگ برگزیده و انتخاب اول اسلام، رنگ سفید است که امام باقر(ع) مى فرماید: «هیچ لباسى بهتر از لباس سفید نیست».(رى شهرى، میزان الحکمه، ج 8، ص 472. ) بعد از رنگ سفید، رنگ هاى زرد و سبز از طرف اولیاى دین توصیه شده و رنگ هاى برگزیده اسلام است. از نظر اسلام، رنگ زندگى، حیات، حرکت و تلاش رنگ سفید است و آرامش بعد از تلاش و کوشش در رنگ سیاه (شب) مى باشد. رنگ سیاه (همان رنگ شب)، موجب آرامش مى شود و انسان را از خستگى و رنج روز - که در پى تلاش و کوشش به آن دچار گشته است - پناه مى دهد و آرام مى سازد.(نذیر الحمدان، 2002.) خداوند نیز در قرآن، سیاهى شب را مایه آرامش و روشنایى روز را زمینه تلاش ذکر کرده است.قصص (28)، آیه 73؛ اسراء (17)، آیه 17؛ فرقان (25)، آیه 47؛ یونس (10)، آیه 67. ازاین رو, نگاه آغازین اسلام به رنگ سیاه، یک نگاه منفى است و هرگز آن را در حالات عادى و زمینه هاى روزمره زندگى، به عنوان یک رنگ برنمى گزیند ولذا در بعضى از روایات (در باب لباس نمازگزار) آمده است: پوشیدن لباس سیاه غیر از عبا، عمامه و کفش، مکروه است .و آن را رنگ شیطان و فرعون و نماد طغیان گرى، ظلم و ظلمت معرفى مى کند و مى فرماید: «لباس سیاه نپوشید که لباس فرعون است»(.بحارالانوار، ج 83، ص 248.) از سوی دیگر, عباسیان که در طول قیام داعیه خونخواهى شهداى اهل بیت(ع) داشته اند و وقتى به قدرت رسیدند، دولت خود را دولت آل محمد(ص) و ادامه خلافت على بن ابى طالب(ع) خواندند، لباس سیاه را براى نشان دادن تداوم ماتم و اندوه شان در فقدان عزت پیامبر و مصائب اهل بیت(ع) انتخاب کردند. (ر.ک: ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 7، ص 172؛ حسن، ابراهیم، تاریخ الاسلام، ج 1، ص 408 و ج 2، ص 447-448.) براساس منابع تاریخى، پس از قتل فجیع زید و یحیى، آتش خشم مردم علیه رژیم اموى زبانه کشید و در خراسان بزرگ آن روز، شهرى باقى نماند که مردمش، لباس سیاه نپوشیده باشند. قیام ابومسلم و ظهور سیاه جامگان عباسى نیز دقیقاً در همین دوره حساس تاریخى صورت گرفت. بنى عباس که در بحبوحه قیام زید و یحیى خود و پیروان خویش را از معرکه و جنگ بابنى امیه و خطرات ناشى از آن برکنار داشته بودند، اوضاع و شرایط را جهت بهره بردارى مناسب دیدند و به بهانه خونخواهى شهداى مظلوم کربلا و زید و یحیى، پرچم سیاه و سیاهپوشى را ابزار اعلام عزاى شهداى اهل بیت(ع) ساختند و با این ترفند دوستداران اهل بیت(ع) را پیرامون خود گرد آوردند؛ و براى آنکه این تبلیغ ظاهرى را در اذهان مردم زنده نگه دارند، پس از به قدرت رسیدن، سیاهى پرچم و لباس را شعار همیشگى خویش ساختند. به دلیل همین فریبندگى ظاهرى بود که امام صادق(ع) و دیگر ائمه(ع) به رنگ و لباس سیاه خرده مى گرفتند؛ یعنى مخالفت امام در این موارد، به سیاهپوشى رسمى و خاصى که از سوى بنى عباس تحمیل شده و نماد بستگى و اطاعت از حکومت ستمگران به شمار مى آمد، ناظر است نه سیاهپوشى در عزا و ماتم؛ به ویژه مصائب اهل بیت(ع). (نگا: سیاهپوشى در سوگ ائمه نور، ص 195-200.)لازم به یاد آور ی است که رنگ سیاه در مکتب اهل بیت(ع)، فقط و فقط در مصایب و سوگوارى ها مورد استفاده قرار گرفته است؛ یعنى، یک انتخاب نادر و استثنایى بوده است و نه انتخابى همیشگى. بنابر نقل ابن ابى الحدید، امام حسن(ع) در سوگ امیرالمؤمنان على(ع) جامه سیاه برتن کرد و با همین جامه به میان مردم آمد و براى آنان خطبه خواند.(ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 22. ) در رابطه با پوشیدن لباس سیاه در عزاى ابا عبداللّه الحسین(ع) روایت شده است: «وقتى امام حسین(ع) شهید شد زنان بنى هاشم لباس سیاه پوشیدند و امام زین العابدین(ع) براى آن ها طعام تهیه مى کردند»، (وسائل الشیعه، ج 2، ص 890). از این روایت گرچه امر به پوشیدن لباس در عزاى ابا عبداللّه (ع) استفاده نمى شود؛ ولى معلوم مى گردد که کار جایزى است؛ چون امام ین العابدین(ع) کار زنان بنى هاشم را نهى نفرموده و امضاء فرموده است و شاید از آن تاریخ این کار به صورت یک سنت و رسم بین شیعه در ایام عزاى ائمه در آمده است و علاوه این یک سنتى است که حتى در مسیحیت و اقوام دیگر هم معمول است که در مجالس عزا، لباس سیاه مى پوشند و از نظر جامعه شناسى هم یک سمبل شناخته شده است. از همین رو، است که شیعیان وارادتمندان به اهل بیت(ع) در دهه اول محرم، آخر صفر، ایام شهادت امیرمؤمنان(ع) و فاطمه زهرا(س) و نظایر آن، جامه مشکى مى پوشد و در و دیوار و کوى و برزن را سیاه پوش مى کند. چراکه قرآن و روایات، دوستى خاندان رسول اکرم(ص) را بر مسلمانان واجب کرده اند. (شورى (42)، آیه :23؛ هود (11)، آیه 29؛ میزان الحکمة، ج 2، ص 236.) دوستى لوازمى دارد و محبّ صادق کسى است که شرط دوستى را - چنان که باید و شاید - به جاى آورد. یکى از مهم ترین لوازم دوستى، همراهى و همدلى با دوستان در غم ها و شادى ها است. از این رو، احادیث بر برپایى جشن و سرور در ایام شادى اهل بیت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان تأکید ورزیده اند. حضرت على(ع) مى فرماید: شیعه و پیروان ما در شادى و حزن ما شرکت دارند؛ (بحارالانوار، ج 44، ص 287.) امام صادق(ع) نیز فرمود: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا، یسوؤهم ما یسوءنا یسرّهم ما یسرُّنا...»؛ (طوسى، امالى، ص 305.) «شیعیان ما پاره اى از خود ما بوده و از زیادى گل ما خلق شده اند، آنچه ما را بدحال یا خوشحال مى سازد، آنان را بدحال و خوشحال مى گرداند.» این وظیفه عقلانى و شرعى ایجاب مى کند که در ایام عزادارى اهل بیت(ع) حزن و اندوه خود را در گفتار (اشک و آه و ناله و زارى) (در این خصوص نگا: چشمه فیض.) رفتار (کم خوردن و کم آشامیدن) ص 157-159) این روایت باید براى ما تأمل برانگیز باشد و حتى پوشاک (پوشیدن لباسى که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف حکایتگر اندوه و ناراحتى است) آشکار سازیم. اما چرا لباس و پوشش سیاه؟ رنگ سیاه، از جهات گوناگون، آثار و خواص مختلف دارد و به اعتبار هر یک از این خواص، در مورد یا مواردى خاص، به کار مى رود. رنگ سیاه از جهتى رنگ پوشش است؛ رنگ هیبت و تشخص است. به همین سبب، لباس رسمى شخصیت ها سیاه یا سرمه اى سیر است. در نقل هاى تاریخى موارد فراوان مى توان یافت که براى نشان دادن هیبت و تشخص فرد، گروه، حکومت یا مسأله اى از این رنگ استفاده شده است. پیغمبر(ص) هنگام فتح مکه عمامه سیاه بر سرداشت و این لباس هیبت و لباس دولت است.»(ابن اثیر، الکامل، ج 9، ص 114) یکى دیگر از خواص و آثار رنگ سیاه، آن است که این رنگ به صورت طبیعى، رنگى حزن آور و دلگیر و مناسب عزا و ماتم است. از همین رو، بسیارى از مردم جهان از این رنگ براى اظهار اندوه در مرگ دوستان و عزیزان خود سود مى جویند. البته انتخاب رنگ سیاه در ایام سوگوارى، علاوه بر نکته فوق، علتى منطقى - عاطفى نیز دارد. آنکه در ماتم عزیزان خویش جامه سیاه مى پوشد و در و دیوار را سیاهپوش مى کند، بااین عمل مى خواهد بگوید و بفهماند: عزیز از دست رفته، مایه روشنى چشم و فروغ دیدگانم بود و دفن پیکرش در دل خاک به سان افول ماه و خورشید در چاه مغرب، پهنه حیات و زندگى را در چشمم تیره و تار ساخته و زمین و زمان را در سیاهى و ظلمت فرو برده است. این مطلب شواهد گوناگون دارد. حضرت زهرا(س) هشت روز پس از رحلت حضرت رسول(ص)، بر مزار آن حضرت فریاد برآورد: «اى پدر، تو رفتى و با رفتن تو دنیا روشنى هاى خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشى اش را از ما دریغ کرد. جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود[ولى اکنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشکش حکایت از شب هاى بس تاریک دارد... و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است...» (بحارالانوار، ج 43، ص 174-180.) یاد آورى این نکته لازم است که پذیرش «تأثیر رنگ ها» به این معنا نیست که رنگ ها در انسان تأثیرى شدید دارند و سریع بر جهت گیرى ذهنى و رفتارى افراد مؤثر واقع مى شوند؛ مثلاً اگر رنگ آبى تأثیر تسکینى و آرامش بخشى دارد، نمى توان از آن به عنوان یک داروى مسکن براى تسکین سریع استفاده کرد و یا از رنگ قرمز در ایجاد تحریک سریع بهره جست؛ بلکه تأثیر پذیرفته شده رنگ ها، یک تأثیر جزئى است که در مدت زمان طولانى فرصت بروز پیدا مى کند. از این رو پوشیدن لباس سیاه در عزا دارى ها و براى شخص مصیبت زده اى که احساس غمگینى مى کند، یک نوع تسکین است و او را در اضطراب ناشى از فقدان شخص محبوب، به سمت سکوت و سکون دعوت مى کند و افزون بر این موجب هم سو ساختن احساسات درونى با فضاى بیرون و باعث آرامش مى گردد.رمضان زاده، 1371. شخص غم زده درآغاز قطع دل بستگى، اگر در فضاى شادى آفرین قرار بگیرد؛ بین حالت درونى خود و وضعیت خارجى، تعارضى مشاهده مى کند و این هرگز به نفع او نیست. از این رو باید به سمت هم سویى و هماهنگ ساختن درون و برون برآید و انتخاب رنگ سیاه در این موقعیت هاى نادر و استثنایى زندگى ، چنین تأثیرى دارد. بنابراین، سیاه پوشى به دلیل رمز و رازى که در این رنگ نهفته است، رسمى طبیعى و سنتى منطقى براى نشان دادن حزن و اندوه بوده، ملل و اقوام گوناگون در ایام عزا از آن بهره جسته اند. برای آگاهی بیشتر ر.ک: فرهنگ البسه مسلمانان، دُزى، ترجمه دکتر حسینعلى هررى، ص 342-349. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image