امام حسین / تاریخ اسلام / حادثه کربلا / واقعه عاشورا / اهل بیت / امام مهدی /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

چرا باید اهل بیت (علیهم السلام) را یاری کنیم؛ آیا هم اکنون امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نیازمند یاری ما می باشد؟


امیرالمؤمنین(علیه السلام) در یکی از سخنانش که یاران خود را به دلیل سستی ملامت نمود، مثالی از زمان رسول الله(صلی الله علیه و آله) زد و فرمود: (زمانی که خداوند ما را صادق دید، دشمن ما را سرکوب کرد و ما را یاری نمود)؛ «فَلَمّا رَأَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبتَ وَ اَنزَلَ عَلَینا النَّصر».(1) اگر شما نیز صادقانه وارد میدان می شدید و ایستادگی می کردید، خدای متعال دشمن شما را سرکوب می کرد و به شما نصرت می داد. این یک قاعده کلی و قانونی الهی است. نصرت الهی برای مومنین قطعی بوده و از سنّت های الهی می باشد. خداوند این کار را به عنوان حقّی بر عهده خود قرار داده، می فرماید: «وَ کانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین»(2) و نیز می گوید: «إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا»(3)؛ (قطعا خداوند از کسانى که ایمان آورده‏ اند دفاع مى ‏کند). نکته عجیب اینکه خداوندِ توانایِ بی نیاز، در این آیات به گونه ای سخن می گوید که گویا خود را بدهکار می داند؛ لذا در ادامه این آیه می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ» بدین معنی که این دفاع و یاری، امری بدیهی می باشد که خلاف آن خیانت و ناسپاسی شمرده می شود. او حتی تأکید می نماید که من بر این کار توانایم: «اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر».(4) او با این سخنان بیان می دارد که احتمال تخلّف از این وعده، صفر است. چون نه پروردگار از وعده اش تخلف خواهد نمود و نه کسی می تواند او را در این مسیر ناتوان سازد. البته همه این موارد از لطف بی کران او نشأت می گیرد؛ وگرنه کسانی که تمام هستی شان را از او گرفته اند چه طلب و حقّی می توانند بر عهده او داشته باشند. آنها همه استعداد، توان و دارایی خویش را مدیون خداوند هستند. با این همه، خداوند یاری رساندن به مؤمنین را بدون شرط قرار نداده است؛ بلکه آن را متوقف بر این امر نموده است که آنها نیز خداوند را یاری کنند: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُم»(5)؛ (اگر خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری کرده و گام هایتان را در راه حقّ ثابت و پایدار نگاه می دارد). این شرط ممکن است سؤالی در ذهن مخاطب ایجاد کند مبنی بر اینکه خداوند متعال که خود بی نیاز مطلق است، چگونه چنین درخواستی را از بندگان خود نموده است؟ و این درخواست به چه معناست؟ پاسخ این سؤال در آیه 14 سوره «صف» آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا کُونوا أَنصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ»؛ (اى کسانى که ایمان آورده ‏اید یاوران خدا باشید همانگونه که عیسى بن مریم به حواریون گفت: چه کسانى در راه خدا یاوران من هستند؟ حواریون گفتند: ما یاوران خدا هستیم‏). در اینجا می بینیم هنگامی که حضرت عیسی(علیه السلام) طلب یاری می کند، حواریون در پاسخ او می گویند: «ما یاوران خداییم»، بدین معنا که آنها یاری پیامبر خدا را، یاری خود خداوند می دانستند. این مطلب وقتی اهمیت پیدا می کند که خداوند نیز برداشت آنها را تأیید نموده، به همه مؤمنین دستور می دهد شما نیز با یاری رساندن به اولیای الهی، پروردگارتان را یاری نمایید؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا کُونوا أَنصَارَ اللَّهِ». آری! خدا یاری را برای اولیاء خود می خواهد و او بدلیل علاقه و محبتّی که به اولیای خویش دارد، یاری آنها را یاری خود و ظلم به آنها را ظلم به خود و احسان به آنها را احسان به خود می داند، و آنان را معیار و ملاک قرار داده است. این مسأله در متون حدیثی شیعه نیز به صراحت نقل شده است. در بخشی از زیارت جامعه کبیره (6) خطاب به چهارده معصوم(علیهم السلام) آمده است: «مَنْ وَالاکُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاکُمْ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّکُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَکُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ‏»(7)؛ (آن‏ که شما را دوست داشت، خدا را دوست داشته، و هر که شما را دشمن داشت خدا را دشمن داشته، و هر که به شما محبّت ورزید به خدا محبت ورزیده‏ و هرکه با شما کینه‏ توزى نمود، با خدا کینه‏ ورزى نموده است). این محبت ویژه الهی نیز بی دلیل نیست. چرا که دین خدا با حمایت از اولیای او حفظ می گردد. آنها چراغ هدایت و حافظان شریعت الهی می باشند. آنها برگزیدگانی هستند که کارگزاران خداوند بر روی زمین اند. این افراد کسانی هستند که خداوند درباره ایشان می فرماید: «أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»(8)؛ (پیشوایانی که به دستور ما مردم را هدایت می کردند). در زیارت جامعه کبیره جانشینان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اینگونه توصیف می شوند: «أَنَّکُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِیُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُکَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ‏ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِیعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِه»(9)؛ (شما پیشوایانی کمال یافته، هدایت گر، مُبرای از خطا، بزرگوار، مقّرب، پرهیزکار، راست کردار، برگزیده و مطیع امر خداوند هستید که او اراده و خواسته هایش را بوسیله شما برپای می دارد). آنان سرچشمه همه برکات و واسطه همه فیوضات الهی می باشند و آنچه از طرف پروردگار به بندگانش احسان می شود به خاطر آنهاست: «بِکُمْ یَمْحُو مَا یَشَاءُ [الله] وَ بِکُمْ یُثْبِتُ وَ بِکُمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا وَ بِکُمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا وَ بِکُمْ تُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ رِزْقَهَا وَ بِکُمْ یَکْشِفُ اللَّهُ الْکَرْبَ»(10)؛ (خداوند به وسیله شما آنچه را بخواهد محو کرده و یا ایجاد می کند. به برکت شما درختان زمین می روید و میوه می دهد. به یُمن وجود شما باران فرو می ریزد و برکات آسمانی نازل می گردد و خداوند به وسیله شما گرفتاری ها و مشکلات را برطرف می کند). بنابراین اگر کسی بخواهد خدا را یاری کند تا مشمول عنایات پروردگار و امدادهای غیبی او واقع شود، باید اولیای او را یاری کند. با این توضیح، روشن می شود که منظور امام حسین(علیه السلام) ـ در عصر عاشورا ـ از ندای «آیا کسی هست مرا یاری کند» چیست؟ این که چرا امام(علیه السلام) پس از این که همه عزیزانش در خون تپیده و جز دشمن کینه توز در برابرش نیست، فریاد می ‏زند که: «هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ یَخَافُ اللَّهَ فِینَا هَلْ مِنْ مُغِیثٍ یَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ‏ مِنْ‏ مُعِینٍ‏ یَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِی إِعَانَتِنا»(11)؛ (آیا کسى هست که از حرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دفاع کند؟ آیا خداپرستى در میان شما پیدا مى‏‌شود که از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ آیا فریادرسى هست که براى خدا به فریاد ما برسد؟ آیا یارى کننده‌ ‏اى هست که با امید به عنایت خداوند به یارى ما برخیزد؟). مگر نمی ‏داند کسی نیست که او را یاری کند؟ و بر فرض کسی هم بیاید، در مقابل لشکری انبوه، چه کاری از او ساخته است؟ آری! پاسخ اینست که او ولی خداوند است و صفت رحمانیّت و رحیمیّت خدا نیز در او متجلّی است. به همین خاطر در آن لحظات می خواست که حتی یک نفر را هم که شده، از منجلاب گمراهی به سعادت برساند. منظور امام(علیه السلام) از این سخن، این بود که: «آیا کسی هست که به سوی ما بیاید تا سعادتمند و رستگار شود؟» زیرا سعادت در یاری خداوند و دین اوست که بدون یاری اولیایش محقّق نمی گردد. این ندای نصرت طلبی تا ابد خاموش نخواهد شد. امام مهدی(علیه السلام) نیز این ندا را به نحوی تکرار کرده، از منتظرانش می خواهد که برای نزدیک شدن زمان ظهورش بسیار دعا کنند. چرا که ظهور او موجب گشایش در امور است: «أَکْثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجیلِ الْفَرَجِ، فَاِنَّ ذلِکَ فَرَجُکُم».(12) به امید روزی که ندای ظهورش را بشنویم، و به نصرت طلبی او به نحو احسن پاسخ گوییم. پی‌نوشت‌ها: (1). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق/ مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، 1414 هـ ق، چاپ اول، ص 92، خطبه 56. (2). سوره روم، آیه ۴۷. (3). سوره حج، آیه 38. (4). سوره حج، آیه 39. (5). سوره محمد، آیه 7. (6). موسى بن عبد اللّه نخعى روایت کرده که‏ خدمت حضرت امام هادى(علیه السّلام) عرض کردم: یابن رسول اللّه، مرا زیارتى با بلاغت تعلیم فرما که کامل باشد، تا اینکه هرگاه خواستم یکى از شما را زیارت کنم، آن را بخوانم. امام(علیه السلام) نیز زیارت جامعه کبیره را تعلیم فرمودند. (عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ابن بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن على، نشر جهان، تهران، 1378 هـ ق، چاپ اول، ج 2، ص 272). (7). همان، ص 274. (8). سوره سجده، آیه 24. (9). عیون أخبار الرضا، همان، ص 273. (10). همان، ص 276. (11). اللهوف على قتلى الطفوف، ابن طاووس، على بن موسى، جهان، تهران، چاپ اول، 1348 ش، ص 116. (12). کمال الدین و تمام النعمة، ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن على، اسلامیة، تهران، 1395 هـ ق، چاپ دوم، ج ‏2، ص 485. منبع: آیین رحمت .

راسخون

مرجع:

ایجاد شده در سه روز پیش



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image