شاخص های جریان شناسی /

تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه

این سؤال اگرچه در ظاهر صبغه سیاسی دارد اما در واقع جوهره آن، ماهیتی مکتبی و اعتقادی داشته و انسان را در تشخیص صحیح جریان ها و گروه های موجود در صحنه سیاسی و اجتماعی جامعه یاری می رساند. به طور کلی از دو راه می توان یک دین، و یا یک مکتب را شناخت ۱- از طریق پیروان و یا چهره های شاخص و بزرگانی که در آن مکتب یا دین وجود دارند ۲- از طریق مراجعه به متون و کتاب های مرجع و اصلی آن دین یا مکتب که در آنها مجموعه تفسیرها از عالم هستی، پیام ها و ارزش های خود را برای پیروان ارائه داده اند.


این سؤال اگرچه در ظاهر صبغه سیاسی دارد اما در واقع جوهره آن، ماهیتی مکتبی و اعتقادی داشته و انسان را در تشخیص صحیح جریان ها و گروه های موجود در صحنه سیاسی و اجتماعی جامعه یاری می رساند. به طور کلی از دو راه می توان یک دین، و یا یک مکتب را شناخت 1- از طریق پیروان و یا چهره های شاخص و بزرگانی که در آن مکتب یا دین وجود دارند 2- از طریق مراجعه به متون و کتاب های مرجع و اصلی آن دین یا مکتب که در آنها مجموعه تفسیرها از عالم هستی، پیام ها و ارزش های خود را برای پیروان ارائه داده اند. طبیعی است که هر یک از این دو راه شناخت، آثار و تبعاتی را برای انسان به دنبال دارد. که به نحو اجمال در این کلام مولا علی(ع) تجلی یافته است. آن حضرت می فرماید: «کسی که دین خود را از افواه و دهان های مردم و یا شخصیتهای برجسته پیروان بگیرد، همان رجال و شخصیتها دین او را از بین خواهند برد و کسی که دین خود را از کتاب و سنت اخذ نماید. (در چنین حالتی) کوهها از بین می روند اما چنین فردی (ثابت قدم و استوار در مسیر آن دین باقی می ماند) و از بین نمی رود. از این کلام امام علی(ع) چنین استنباط می شود که شخصیتها و بزرگان و پیروان هر دین و یا مکتبی نمی توانند ملاک و شاخص مطلوبی برای تشخیص حقانیت و مشروعیت آن دین یا مکتب باشند به تعبیر دیگر قدر و منزلت افراد در هر جمعیت، فرقه، گروه و یا جریانی نمی تواند معیار صحیحی برای صحت و سقم و یا حق و باطل بودن آن جریان ها در جامعه باشد. همانا ملاک ها و شاخص های اصیل حق و باطل را باید در مراجعه به متون اصلی که در مکتب ما یعنی کتاب و سنت جستجو نمود و سپس رجال و شخصیتهای وابسته به آن دین یا مکتب را براساس آن شاخص ها و معیارها مورد ارزیابی و سنجش قرار داد و در پی آن صحت و سقم و یا حق و باطل بودن جریان ها را تعیین نمود. شهید والامقام مرتضی مطهری(ره) در تبیین این موضوع به یک واقعه تاریخی استناد، و حق مطلب را چنین ادا کرده و می نویسد: «مردی از صحابه امیرالمومنین(ع) در جریان جنگ «جمل» سخت در تردید قرار گرفته بود. او دو طرف را می نگریست، از یک طرف علی(ع) را می دید و شخصیتهای بزرگ اسلامی را که در رکاب علی(ع) شمشیر می زدند، و از طرفی نیز همسر نبی اکرم(ص) عایشه را می دید که قرآن درباره زوجات آن حضرت می فرماید: «و ازواجه امهاتهم» (احزاب-6) همسران او، مادران امتند. و در رکاب عایشه طلحه را می دید، از پیشتازان در اسلام و باز زبیر را می دید، خوش سابقه تر از طلحه، آن که حتی در روز سقیفه، از جمله متحصنین در خانه علی(ع) بود. این مرد در حیرت عجیبی افتاده بود که یعنی چه؟ آخر علی(ع) و طلحه و زبیر که از پیشتازان اسلام و فداکاران سخت ترین دژهای اسلامند اکنون رودررو قرار گرفته اند؟ کدام یک به حق نزدیکترند؟ در این گیر و دار چه باید کرد؟ ... به هر حال این مرد به محضر علی(ع) شرفیاب شد و گفت: «آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟ شخصیتهایی مانند آنان از بزرگان صحابه رسول خدا، چگونه اشتباه می کنند و راه باطل را می پیمایند؟ آیا این ممکن است؟!» علی(ع) در جواب سخنی دارد که دکتر«طه حسین» دانشمند و نویسنده مصری می گوید: «سخنی محکمتر و بالاتر از این نمی شود؛ بعد از آنکه وحی خاموش گشت و ندای آسمانی منقطع شد، سخنی به این بزرگی شنیده نشده است.» حضرت فرمود: سرت کلاه رفته و حقیقت بر تو اشتباه شده. حق و باطل را با میزان قدر و شخصیت افراد نمی شود شناخت. این صحیح نیست که تو اول شخصیتهایی را مقیاس قرار دهی و بعد حق و باطل را با این مقیاسها بسنجی فلان چیز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند، و فلان چیز باطل است، چون فلان و فلان با آن مخالف، نه اشخاص نباید مقیاس حق و باطل قرار گیرند. این حق و باطل است که باید مقیاس اشخاص و شخصیت آنها باشد.» یعنی باید حق شناس و باطل شناس باشی، نه اشخاص و شخصیت شناس. افراد را خواه شخصیتهای بزرگ و خواه شخصیتهای کوچک، با حق مقایسه کنی، اگر با آن منطبق شدند شخصیتشان را بپذیری، والا نه. در اینجا علی(ع) معیار حقیقت را خود حقیقت قرار داده است و روح تشیع نیز جز این چیزی نیست. و در حقیقت، فرشته شیعه، مولود یک بینش مخصوص و اهمیت دادن به اصول اسلامی است؛ نه به افراد و اشخاص. (1) در یک جمع بندی نهایی می توان تمامی ملاکها و معیارها را در سه شاخص کلان برای شناخت جریان های اصیل و مکتبی ارائه داد. 1- انطباق افکار وعملکردها با آموزه های قرآن و ارزش های والای وحیانی 2- انطباق افکار و عملکردها با آموزه های مکتب اهل بیت عصمت و طهارت یعنی سیره پیامبر اعظم(ص) و ائمه اطهار(ع) 3- در زمان غیبت کبری یعنی زمان حال ما انطباق افکار و عملکردها با افکار و سیره عملی حضرت امام راحل(ره) و بعد از ایشان مقام معظم رهبری. پی نوشت : 1- جاذبه و دافعه ، صص123 تا 126 کیهان .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image