آداب خوردن /

تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه

سلام.حکمت غذا خوردن با دست راست چیست؟علت اینکه این سوال را پرسیدم، این است که دوستانم اسلام را به خاطر اینگونه سخنان (احادیث) مسخره می کردند .و متاسفانه من هم دلیل آن را نمی دانم.لطفا دلیل قانع کننده ای بیاورید. و بگویید وقتی دوستانم اینگونه سوالاتی می پرسند و همان موقع قضاوت می کنند که احکام و اسلام مسخره است و من و امثال من افراطی و سخت گیرانه زندگی میکنیم ، چه واکنشی نشان دهم؟؟؟؟


پ1.بنابر سفارش اسلام، بهتر است انسان غذای خود را با دستان خود به ویژه دست راست میل کند. در این باره از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که در مجلسی، قاشقی برای آن حضرت آوردند. ایشان فرمود: «لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ و جَعَلْنا لَهُمْ أَصابِعَ؛ آدمی را گرامی داشتیم به اینکه انگشتان را به او عطا کردیم.»1 پس قاشق ها را بردند و ایشان با انگشتان خود غذا خورد. حسن بن ابی عرندس نیز نقل می کند: «در مِنا ابوالحسن را دیدم... که غلامی سینی رطبی برایش آورد. با دست چپ آن را برداشت، تکیه زد و با دست راستش خورد».2باید گفت فلسفه استفاده از دست راست این است که اسلام دوست ندارد انسان با دستی که به طهارت می پردازد، با آن نیز غذا بخورد و این از ظرافت های آداب غذا خوردن در اسلام است. دکتر پاک نژاد درباره فلسفه خوردن غذا با دست می گوید:اگر اسلام با شایستگی به غذا خوردن با دست فرمان داده، بدین سبب نیست که اسلام ظرافت های غذاخوری را فراموش کرده است، بلکه پیش از آن دستورهایی دارد که نزاکت و زیبایی در آن به تمام و کمال است؛ یعنی اگر اسلام فرموده است که با دست غذا بخورید، این را هم خواسته است که با دستانی کاملاً پاکیزه غذا بخورید و اگر هیچ گونه توجهی به قاشق ها و ملاعن فراوان آن روز نکرده، بدان سبب است که پوست، قدرت جذب کنندگی دارد و از غذا تغذیه می کند و تماس دست با غذا، سبب تغییراتی در غذا، در دست و در بدن می شود.3ایشان برای اثبات ادعاهای خود، خاطره زیبایی تعریف می کند و می گوید: «به خانمی که اصرار داشت با قاشق و چنگال غذا بخورد و غذا خوردن با دست را بد می دانست، توانستم بفهمانم [که بهتر است با دست غذا خورد]. روزی یکی از مجلات مربوط به بانوان را آورد و عکس زنی را نشان داد که قطعه هایی از هویج و خیار سبز بر روی پیشانی و گونه ها و کنار چشمش چسبانده بود و زیر آن نوشته بود: بدین وسیله پوست تغذیه می کند و مواد لازم را به طور مستقیم دریافت می دارد و چروک ها را برطرف و صاف می سازد. بی شک، چنین است. اگر کسی باور نکرده است که از راه پوست دست، غذا جذب می شود، به کسی که به غذایی حساسیت دارد، بگویید دستش را در آن بگذارد».4بی گمان، در آینده، علم درباره حکمت این سفارش دینی به کشف های جدیدی خواهد رسید، هر چند که هم اکنون نیز خبرهایی از خواص اسرارآمیز دست ها وجود دارد، چنان که دکتر کاستردویل می گوید: «دست اگر به بعضی اشیا نزدیک شود، برخی میکروب ها را می کشد».5 ب. شما می توانید از دوستانی که اینگونه احادیث و دستورات را مسخره می کنند بپرسید وقتی بیمار می شوید و به پزشک مراجعه می کنید و او برای شما دارویی می نویسد که آن را نمی شناسید و از اثر و خاصیت آن اگاهی ندارید چرا به دکتر نمی گویید تا من خاصیت و اثر این دارو را ندانم آن را مصرف نمی کنم ؟ دلیل این عدم پرسش روشن است زیرا شما به دکتر و تشخیص و طبابت او اعتماد دارید و اطمینان دارید این دارو برای درمان و بهبودی شما است و پزشک دلسوز و خیر خواه شما است . همین مطلب در مورد دستورات دین و احکام اسلام نیز مطرح است . یعنی ما به عنوان مسلمان معتقد و خداباوری که به خدا و پیامبر و اولیایش ایمان و اعتقاد داریم و از علم و قدرت آنها آگاه بوده و می دانیم از مادر برای ما دلسوزتر و خیر خواه تر می باشند و نیز یقین داریم که همه دستورات و احکام دین در راستای تعالی مادی و معنوی ما است پس چرا به آنها عمل نکنیم و از سعادت خود دور شویم ؟ج . در پاسخ به کسانی که مدام برای احکام الهی چون و چرا میاورند توجه به چند نکته حایز اهمیت است :1. فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلى روشن نیست و آگاهى از آن دانشى فراتر از تنگناهاى معارف عادى بشرى مى طلبد. لیکن به طور اجمال، روشن است که همه احکام الهى تابع مصالح و مفاسد واقعى در متعلق آنهاست. بنابراین در صورتى که فلسفه حکمى را بالخصوص ندانیم، بنا بر قاعده کلى فوق باید از آن پیروى کنیم؛ زیرا در آن یقین به وجود مصلحتى هست، هر چند بر ما ناشناخته باشد.2- احکام فقه از یک منظر کلى دو قسم هستند:الف- احکامى که تعبدى محض هستند و فلسفه آنها را اگر خود شارع بیان کند براى ما روشن مى شود و الا در حیطه فعالیت علمى و عقلى بشر نیستند مثل دو رکعت خواندن نماز صبح یا بلند خواندن آن براى مردان.ب- احکامى که در اثر تفکر و تعقل بشر و پیشرفت علم فلسفه معلوم مى گردد مثل استحباب نمک خوردن اول غذا.3. در یافتن فلسفه احکام، نباید همیشه به دنبال علوم تجربى رفت و دلیلى مادى و فیزیولوژیک برایش جست و جو نمود. این فرایند که همواره در پى یافتن مصلحت یا مفسده اى طبى یا فیزیکی وشیمیایی... باشیم، برخاسته از نگرشى مادى گرایانه است؛ در حالى که سازوکار حاکم بر بسیارى از احکام، بر اساس مصالح معنوى و یا رابطه علی و معلولی فرامادی است که در حوزه هیچ یک از علوم بشرى قابل تحقیق نیست و آنها با متد تجربى خود، قادر به دادن حکمى - نفیا یا اثباتا - پیرامون آن نیستند و اگر نظرى هم بدهند، بسیار سطحى است؛ زیرا چه بسا مسأله حکمتى برتر و بالاتر داشته باشد.به عبارت دیگر در بسیاری از احکام یافتن حکمت و یا علت یک حکم صرفا مبتنی بر علل و عوامل مادی نیست و ثانیا تنها کسانی که به تمام ابعاد هستی علم دارند می توانند تمام حکمت های احکام الهی را تبیین نمایند. از این رو مطمئن ترین راه برای رسیدن به حکمت احکام رجوع به ایمه معصومین علیهم السلام است که بر همه علوم مادی و معنوی احاطه دارند و در درجه دوم می توان از یافته های علم تجربی نیز برای یافتن بعضی حکمت های مادی مدد جست.4- در رابطه با فلسفه، چرایی وحکمت احکام، نگاشته هاى متعدد و پراکنده اى وجود دارد که هر یک به تناسب، موضوع خاصى را مورد بحث قرار داده اند و با تتبع و جست و جوى فراوان، هر کس مى تواند در رابطه با موضوعى که در دست تحقیق دارد نگاشته هاى مربوط به آن را پیدا کند. در این رابطه باید توجه داشته باشید که این گونه کتاب ها محتوایشان جنبه فلسفه احکام دارد، نه این که لزوماً نام و عنوانشان نیز فلسفه احکام باشد؛ مانند: - فلسفه و اسرار حج،عبدالغفور ذوقى. - علم کلام جدید یا چهار مقاله،جواد تارا. - بیست پاسخ،در راه حق. - فلسفه اجتهاد و تقلید،محمد دشتى. - نظام حقوق زن در اسلام،شهید مطهرى. - اقتصاد ما، ج 2 و 1،شهید صدر. - اقتصاد ما، عباسعلى محمودى. - فلسفه روزه، سید احمد رمضانى. - فلسفه دو حکم اسلامى. - روزه و موسیقى، سید احمد خردمند نجفى - استاد کل وحید بهبهانى، على دوانى. - مفاسد شراب، قمار، ربا از دیدگاه اسلام،على ربانى خلخالى - ابواب رحمت، على نمازى شاهرودى. - احکام جزایى اسلامى، عباسعلى محمودى. - خطبه حضرت زهرا(س).پاسخ به پرسش های مذهبی ناصر مکارم شیرازی، علل الشرایع شیخ صدوق، اسرار نماز شهید ثانى ترجمه مهدى پور، اسرار الصلاة میرزا جواد ملکى تبریزى، آداب نماز امام خمینى، پرتوى از اسرار نماز محسن قرائتى، حکمت عبادات، آیت الله جوادی آملی ، اسرار و شگفتی هاى نماز ایوب نظرى، راز نماز براى نوجوانان محسن قرائتى .5- البته توجه داشته باشید که فلسفه بسیاری از احکام برای ما روشن است وعقل ما به خوبی آنها را درک می کند به عنوان نمونه ,اگر اسلام تجاوز به حریم دیگران (هر گونه تجاوزی ,زبانی و...)را ممنوع کرده ,جهت آن روشن است زیرا تعدی به حریم غیر تجاوز متقابل را در پی داردوسبب در گیری وکینه واختلاف می شود . اگر اموری به عنوان فرائض برای ما معین شده ,عقل ما حسن این اعمال را درک می کند زیرا انجام آنها سبب تعالی روحی وسلامت جسم وآرامش روان وزنده شدن روح شکر گزاری در انسان ها می گردد که از دید عاقلان کار پسندیده ای است. واجبات ومحرمات که در دین مقرر گشته به منظورتعالی وتکامل روح وپیوند افراد جامعه با یکدیگر است. هر چیزی که سبب انحطاط روحی وبهم خوردن پیوندهای اجتماعی بشود ممنوع گردیده است,در نتیجه با نگاه دقیق ومنصفانه می توان به فلسفه بسیاری از احکام پی برد.6- در احادیث پیامبر(ص)و ائمه(ع) نیز موارد بسیار زیادی دیده می شود که پیشوایان اسلام بدوا یا پس از پرسش مردم به ذکر اسرار و فلسفه احکام پرداخته اند و کتاب معروف علل الشرایع تالیف محدث بزرگوار شیخ صدوق ـ همان طور که از نامش پیدا است ـ مجموعه از این گونه اخبار و مانند آن می باشد. بنابراین هنگامیکه می بینیم قرآن مجید و رهبران اسلام در موارد زیادی به بیان فلسفه و اسرار احکام می پردازند دلیل بر این است که چنین حقی را به ما داده اند که در این باره به بحث بپردازیم در غیر این صورت می بایست مردم را صریحآ از بررسی و دقت دز این قسمت ممنوع سازند. البته به یاد داشته باشیم که منظور از بحث و بررسی درباره اسرار احکام این نیست که آسمان وریسمان را به هم ببافیم و برای احکام و دستورات مذهبی با یک مشت تخیلات وحدس وگمان و فلسفه هایی سر هم کنیم. بلکه مراد از فلسفه احکام مراجعه به اصیل ترین منابع احکام (قرآن و سنت) است تا به ارزش و اهمیت آثار مختلف احکام آشناتر شویم واین مساله نه تنها از اهمیت و قاطعیت وعمومیت آنها نمی کاهد بلکه با اشباع کردن عقل و روح انسان احکام را داخل در زندگی انسان و جزء ضروریات و نیازمندی های وی می سازد.بنابراین ما صرفا به اندازه اطلاعات وبه میزان معلومات بشری برخواسته از کتاب و سنت در هر عصر و زمان می توانیم فلسفه و اسرار احکام الهی را دریابیم نه همه آنها و اصولا با عمق و وسعت آن دستورات و محدودیت علم ما نباید غیر از این انتظار داشته باشیم.با این مقدمه نسبتا طولانی این نتیجه قابل ارائه است که سئوال از چرایی احکام اشکالی ندارد لکن آنچه اشکال دارد توقع جوابی صرفا مادی و تجربی است از طرف دیگر توقع دانستن تمام حکمتهای احکام الهی نیز توقعی بی جاست چرا که چه بسا عقل و درک بشر نتواند به تمام جوانب حکمت های الهی دسترسی پیدا کند.1.بحارالانوار، ج 57، ص 271.2. آسمان و جهان، ص 174.3. اولین دانشگاه، آخرین پیامبر، ج 3، صص 202 و 203 ـ 255 با اندکى تغییر.4. همان، صص 253ـ255.5. همان. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image