در پاسخ باید گفت که قانون جذب به صورتی که در فیلم راز ادعا شده و کسانی مانند والش و شاکتی گواین و جک کانفیلد ادعا کرده اند نه در علم روان شناسی جدید تایید می شود و نه برهان علمی و فلسفی بر آن اقامه شده و نه از دلایل نقلی (پشتوانه نقلی) برخوردار است. در مورد قانون جذب توجه به سه نکته لازم است. در غیر اینصورت فهم درستی از قانون جذب نخواهید داشت. ۱. در قانون جذب ادعا می‌شود هر چه را تصوّر کنید، چه مثبت و چه منفی؛ دقیقاً اتفاق می‌افتد.

در پاسخ باید گفت که قانون جذب به صورتی که در فیلم راز ادعا شده و کسانی مانند والش و شاکتی گواین و جک کانفیلد ادعا کرده اند نه در علم روان شناسی جدید تایید می شود و نه برهان علمی و فلسفی بر آن اقامه شده و نه از دلایل نقلی (پشتوانه نقلی) برخوردار است. در مورد قانون جذب توجه به سه نکته لازم است. در غیر اینصورت فهم درستی از قانون جذب نخواهید داشت. 1. در قانون جذب ادعا می‌شود هر چه را تصوّر کنید، چه مثبت و چه منفی؛ دقیقاً اتفاق می‌افتد. قانون جذب هم از سوی علّت و هم از طرف معلول دو ادّعا دارد که هر دو مخدوش است. مروّجان جذب نسبت علّی و معلولی بین تصوّرات ذهنی و اتفاقات زندگی انسان ها برقرار می‌کنند؛ به این معنا که با چنین گفته‌ای، به دو ادعا تن می‌دهند. اوّل این‌که هر چه در ذهن بگذرد، در عالم خارجِ از وجود انسان، تبدیل به پدیده می شود. دوم این‌که هر چه از امور مثبت و منفی در زندگی‌تان اتفاق افتاده باشد، حتماً درگذشته به آن تصویر پردازی ذهنی داده اید و پیش‌تر در عالم ذهن، آن را خلق کرده‌اید؛ به عبارت دیگر وقایع زندگی انسان معلول افکار انسانند (در ناحیه علت) و تصاویر ذهنی هم حتماً معلول خودش، یعنی پدیده‌های خارجی را خلق می کند(در ناحیه معلول). قانون جذب در هر دو مورد اثبات نشده است و نمی‌توان از آن دفاع کرد. ادّعای جذب در حوزة علت پذیرفتنی نیست؛ به این معنا که موارد فراوانی وجود دارد که افرادی به عمل تجسّم و تمرکز به صورت کامل پرداخته اند ولی پاسخ نگرفته‌اند. در ناحیة معلول هم مردود است؛ یعنی اتفاقات زیادی در زندگی انسان‌ها پیش می‌آید که پیش‌تر به چنین پدیده‌هایی فکر نکرده‌اند. در مورد معلول، این رسوایی و نارسایی، نمود بیش‌تری دارد؛ یعنی در زندگی انسان، معلول‌های بی‌ارتباط با تجسّم پیدا می‌شوند. دانش¬آموزی را فرض کنید که برای قبولی در امتحان تلاش می¬کند و هیچ تجسّم، تصور و تفکری از قبولی خود (به عنوان یک برنامه) ندارد و پس از تلاش و جدّیت موفق می¬شود. چرا مدّعیان قانون جذب، این‌گونه موارد را در قانون جذب بررسی نمی¬کنند؟ در این موارد برنامۀ تجسّم وجود نداشته، ولی پدیده ای مثبت اتفاق افتاده که زاییدة عوامل خاص خود، یعنی تلاش و کوشش و برنامه‌ریزی دانش‌آموز است، بدون این‌که احساس نیاز به تجسّم باشد. آیا واقعاً هر مشکلی که در زندگی انسان پیش بیاید حتماً پیش‌تر انسان تصویرسازی ذهنی به آن مشکل داده است؟ آیا کسی که همسرش را در تصادف از دست داده، از قبل حتماً این اتفاق را بارها تجسّم کرده است؟ آیا بیماری‌ها نیز در اثر تجسّم حالت مرض، اتفاق افتاده است؟ اگر زلزله‌ یا سیل اتفاق افتد و تعدادی جان خود را از دست دهند، آیا همه قربانیان قبلاً مرگ خود را در حالت زلزله یا سیل تجسّم کرده بودند؟ آیا بستگان آن‌ها این گونه مرگ را در مورد زلزله زده‌ها تصویر کرده بودند؟ به‌راستی چرا برای موارد عادی زندگی روزمرّه نیازی به تجسّم نیست و بدون تمرکز ذهنی و بدون هیچ مشکلی انسان به انجام این امور اقدام می‌کند و عملی ذهنی به نام تصویر پردازی ذهنی اساساً کارایی ندارد و طرحش لزومی ندارد؟ مثلاً چرا برای نوشیدن آب، رفتن به محل کار، کار با اتومبیل، صحبت با دیگران و هزاران مورد دیگر که هر روز برای انسان¬ تکرار می¬شود و همه جزء مطلوب¬های زندگی اوست، به تجسّم و تصوّر نیازی نیست؟ 2. اگر کسی مرادش از قانون جذب این باشد که انسان بر هر هدفی که تمرکز عملی داشته باشد و با برنامه ریزی و پشتکار آن را تعقیب کند، آن را بدست می آورد، این گفته دو اشکال دارد: اول این که طبق این فرض، قانون جذب یافتۀ جدیدی نخواهد بود و برخلاف شعار رهبران جذب که این ایده را با شعارِ «پرده گشایی از یک راز» مطرح می کنند و مدعی کشف یک راز بزرگ هستند، قانون جذب با چنین تفسیری، راز جدیدی نیست و هر انسان عاقلی این مقدار از جذب را می داند. دوم این که عالم طبیعت محل تزاحم است و علل و اسباب در بسیاری از موارد یکدیگر را خنثی می کنند؛ به همین جهت این گونه نیست که انسان ها با تلاش به طور قطعی به هدف خود برسند. طبق این گفته، قانون جذب موضوع جدیدی نخواهد بود که نیاز به این همه گَردوخاک داشته باشد و بعلاوه رسیدن به هدف با چنین روشی قطعی و یقینی نیست. بنابراین مراد از قانون جذب در نگاه رهبران جذب، ادعای جدیدی است که ناظر به قوۀ تخیل و تجسم است. 3. افرادی که در کشور به متون قرانی و روایی مراجعه کرده و قانون جذب را اسلامی معرفی می کنند هیچ کدام تسلطی به علوم اسلامی نداشته و در حقیقت به دلایل متشابه استناد می کنند در حالی که هر کدام از این ادله، دلالت هایی دارند که علیه جذب است. دلایل ایشان به مفاهیم دینی مانند یقین، شکر، فال، تطیر، دعا هیچ کدام دلایل رسایی نیست. توصیه می کنیم به مقاله ای که در سایت ما با عنوان قانون جذب در اسلام (نوشته یکی از متخصصین عرفان های نوظهور)وجود دارد مراجعه کنید. این مقاله درباه دلالت دلایل اسلامی است که رهبران قانون جذب در ایران مورد تمسک قرار داده اند. ---------------------------------------- .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25

لینک کوتاه