تخمین زمان مطالعه: 9 دقیقه
مقدمه: سوال شما در واقع به سه موضوع مهم و مرتبط بهم اشاره دارد. 1ـ بيكاري چيست؟ 2ـ آيا به شغلهاي كاذب هم كار اطلاق ميشود؟ 3ـ عوارض و پيامدهاي فردي و اجتماعي بيكاري كداماند؟ در تعاريفي كه از سوي صاحبنظران در مورد كار، شغل و اشتغال ارايه شده است، دو ديدگاه (جامعه شناختي اقتصادي) وجود دارد در ديدگاه اقتصادي، ملاك سنجش و شاخص ارزشيابي اين مفاهيم، «توليد» و «درآمد» و «دريافت مزد» و مفاهيمي از اين قبيل معرفي شده است. براساس اين ديدگاه، كار عبارتست از فعاليت انساني كه به قصد توليد انجام شود. اشتغال نيز به معناي مشغول بودن در كاري است كه پاداش و دستمزد به همراه داشته باشد. مركز آمار ايران نيز در نظام آمارگيري خود «شاغل» را چنين تعريف كرده است: «كلية جمعيّت ده ساله و بيشتر كه در هفت روز پيش از مراجعه مأمور سرشماري به كاري اشتغال داشتهاند.» براساس اين معيار همة افراد ده ساله و بيشتر كه حداقل هشت ساعت كار كرده باشند، شاغل محسوب ميشوند. نتيجه آنكه، طبق معيارهاي ياد شده به همة فعاليتهايي كه به «درآمد» ، «پاداش» و «دستمزد» منجر شود چه از طريق مشاغل تخصصي و رسمي باشد و يا كارهاي غير رسمي مانند كاسبي و ...، «كار» و «اشتغال» صدق ميكند و اساساً در طبقهبنديهاي اشتغال از نظر اقتصادي، اصطلاح «شغل كاذب» وجود ندارد. بلكه به جاي آن مفاهيمي چون اشتغال اتفاقي، اشتغال كامل، اشتغال ناقص، اشتغال رسمي و غير رسمي، كار توليدي و غير توليدي و كار فكري و كار دستي، آمده است. امّا از نظر جامعهشناسي كه بيشتر به هنجارها و ناهنجارها و بررسي زمينهها و علل پديدههاي اجتماعي ميپردازد، مفهوم «كار»، «اشتغال» و «بيكاري»، معاني ديگري به خود ميگيرد كه مشخصة اصلي آنها با توجّه به فرهنگ و ارزشهاي اجتماعي هر جامعه تعيين شده است. و اين مفاهيم در جامعه شناسي از آن نظر طرح ميشود كه تا راه حلّي براي مشكلات اجتماعي و امنيت و آسايش رواني افراد در جامعه بهدست آيد. با اين ديد كار و اشتغال به معناي فعاليتهايي است كه از ثبات و پايداري بيشتري برخوردار بوده و فرد در يكي از مراكز دولتي و يا شخصي به فعاليت قابل توجّه و آبرومندانهاي مشغول باشد بهگونهاي كه از نظر هنجار اجتماعي مورد پذيرش ديگران بوده و فرد در برابر كار خود درآمد و يا حقوقي را نيز دريافت نمايد. بنابراين به فعاليتهايي كه مطابق با هنجارهاي اجتماعي نيست مانند قاچاق فروشي و ... يا آنكه مورد رضايت فرد نبوده و كفايت اقتصادي او را نميكند چون از ثبات لازم برخوردار نيست، نميتوان كار و شغل اطلاق نمود، بلكه از آنها به شغل كاذب، ياد ميشود و از نظر تحليل جامعهشناختي عوامل بسياري ممكن است باعث شود تا افراد بهجاي انتخاب شغل مناسب و آبرومندانه به شغلهاي كاذب روي آورند. و از سوي ديگر خود نيز ممكن است تأثيرات فردي و اجتماعي چندي را در پي داشته باشد. از بررسي و تعريف مفاهيم ياد شده، به اين نتيجه رسيديم كه بر اساس آن دسته از نظريّة هاي اقتصادي كه ملاك كار و اشتغال را «درآمد» و «دستمزد» ميدانند، به شغلهاي كاذب نيز به شرط آنكه فرد بتواند از طريق آن مخارج و هزينههاي زندگي خود را تأمين نمايد، كار اطلاق ميشود، امّا بر اساس رويكرد جامعه شناختي، شغلهاي كاذب را نميتوان در گسترة مفهوم «كار» و «اشتغال» داخل نمود. 2ـ بيكاري چيست؟ در پاسخ به اين بخش از پرسش شما كه «بيكاري چيست؟» به طور خلاصه ميتوان گفت كه «بيكاري» وضعيتي است كه در آن گروهي به كار اشتغال نداشته باشند يا در جريان انتقال بهكار جديدي باشند يا نتوانند در سطح دستمزدهاي واقعي موجود، كاري بيابند. و بنا بر تعريف دفتر بينالمللي كار، تمام افرادي كه در يك روز معيّن در جستجوي كارند امّا با وجود داشتن توان براي انجام كار موفق به كسب كار نميشوند، بيكار به حساب ميآيند. و به تعبير ديگر بيكار كسي است كه در جستجوي كار است و در فنّ و حرفة عادي خود كاري را نمييابد كه مزد عادي را به دست آورد. و از سوي ديگر اصطلاح بيكاري را ميتوان هم در مورد يك صنعت يا يك ماشين و هم در مورد يك كارگر به كار برد ولي، در زبان محاوره، بيكاري به معناي توقف اجباري كار، توسط كارگران يا مزد بگيران است. خواه به جهت پيدا نكردن كار باشد خواه به دليل اخراج آنها از محل كار قبلي. 3ـ عوارض و پيامدهاي فردي و اجتماعي بيكاري بيكاري پيامدهاي منفي بسياري هم از نظر فردي و هم از نظر خانوادگي و اجتماعي در پي دارد كه كمترين آنها عبارتند از: 1ـ احساس بي ارزشي؛ بيكاري به هر علتي باشد باعث ميشود كه فرد مورد سرزنش اطرافيان بهخصوص خانواده قرار گيرد و يا حدّاقل اطرافيان توجّه لازم را نسبت به فرد بيكار نداشته باشند، در اين صورت، فرد احساس بيارزشي ميكند. 2ـ فقر و تنگدستي؛ دومين پيامد بيكاري، فقر و تنگدستي و محروميت از رفاه و آسايش مادي است. بيكاري باعث ميشود كه فرد و خانواده از امكانات مورد نياز و رفاه و آسايش زندگي محروم گردد. اين مسئله به مرور زمان، آرامش رواني خانواده را متزلزل نموده و چه بسا باعث محروميت فرزندان از تحصيل و ديگر مزاياي زندگي اجتماعي ميگردد و.... 3ـ زمينه ساز بزهكاري؛ بيكاري باعث ميشود جوانان براي تأمين زندگي خود مرتكب كارهاي خلاف نظير اعتياد به مواد مخدر، فحشاء سرقت... شوند. تحقيقات نشان داده است كه بيش از نصف افرادي كه مبتلا به بزهكاري شدهاند، افراد بيكار بودهاند و يا حداكثر عمر خود را به صورت فصلي كار كرده و مرتب تغيير شغل دادهاند. 4ـ يكي از عوامل عقبماندگي كشور و جامعه؛ در ميان كشورهاي جهان، بعضي از ملّتها را ميبينيم كه ميانگين كار در ميان آنان به ساعتها ميرسد و بدين سبب از نظر اقتصادي به رتبههاي بالايي رسيده و به پيشرفتهاي چشمگيري نايل شدهاند تا جاييكه مورد تحسين و حسرت و حسادت كشورهاي ديگر حتّي ابرقدرتها واقع گرديدهاند، در حاليكه شايد از كشورهاي ديگر اين ميزان به دقايقي چند، بيشتر نرسد و از اين روي باعث شده تا در زمرة كشورهاي عقب مانده و توسعه نيافته و يا در حال رشد باقي بمانند و نتوانند لذت رشد و پيشرفت و استقلال اقتصادي را درك نمايند. 5- بيكاري و قوة خيال: انسان يك نيرويي دارد و آن اين است كه دائما ذهنش و خيالش كار ميكند. انسان اگر نفس خود را هميشه مشغول داشت، يعني هميشه يك كاري داشته باشد كه او را متمركز كنند و وادار به آن كار نمايد؛ در اين صورت قوّة خيال او متمركز است و الاّ اگر شما به او كار نداشته باشيد او شما را به آنچه كه دلش مي خواهد وادار مي كند، و آنوقت است كه دريچة خيال به روي انسان باز مي شود؛ در رختخواب فكر ميكند، در بازار فكر ميكند، همينطور خيال خيال خيال، و همين خيالات است كه انسان را به هزاران نوع گناه ميكشاند. اما بر عكس، وقتي كه انسان يك كار و يك شغل دارد، آن كار و شغل، او را به سوي خود ميكشد و جذب ميكند و به او مجال براي فكر و خيال باطل نميدهد. 6ـ بیماری جسمی و روانی یکی از عوامل سلامتی فعالیت و تحرک است. کسی که بیکار است، به دلیل نداشتن کار نشاط و تحرک هم ندارد، لذا از میزان سلامتی کمتریبرخوردارند. پژوهشهاي بهعمل آمده در خصوص عوارض بيكاري نشان ميدهد كه بیکاری تحرك كمتر، نارضايتي از زندگي، مصرف بیشتر نيكوتين، و بستري شدن طولانيتر در بيمارستانها را به همراه دارد. از سوي ديگر اين بررسيها نشان ميدهد كه وضعيت سلامتي افراد بيكار به مراتب بدتر از افراد شاغل است. آنها با اطمينان كمتري نسبت به سلامتيشان در مقايسه با انسانهاي شاغل زندگي ميكنند. اين نتايج از یک پژوهش جديد به دست آمده است كه تحت عنوان “بيكاري و سلامت” منتشر شده است. در این تحقیق 7124 نفر از سنين 20 تا 59 سالگي مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس این تحقیق 23% افراد بیکار سلامتی خود را «پايينتر از خوب» تا «بد» معين كردهاند. در حالي كه از افراد شاغل فقط 11% وضعیت سلامتي خود را چنين توصيف نمودهاند. هر چه میزان بیکاری طولانی تر باشد، افراد از سلامت کمتری برخوردارند و نظر منفی نسبت به سلامتی خود پیدا میکنند. علاوه بر این، افراد بیکار به احتمال بالایی به سوی سیگار و مواد مخدر رو میآورند. در تحقیق فوق در میان افراد بیکار 49% سیگاری و در میان افراد شاغل فقط 34% سیگاری مشاهده شد. در گزارش دیگر در مورد افرادی که به علت بحران مالی غرب در سال 2009 بیکار شدهاند، ابتلا به بیماری روانی افزایش یافته است. نتايج نظرسنجي هاي اخير شبکه خبري سي بي اس و روزنامه نيويورک تايمز نشان مي دهد که 50 در صد از بيکاران آمريکايي دچار افسردگي هاي رواني وبرخي ديگر از روان نژندي ها شده اند و 40 در صد از آنان اين افسردگي ها و روان نژندي ها را به افراد خانواده هاي خود نيز انتقال داده اند. 7ـ تنفر خداوند از افراد بیکار: امام باقر (ع) میفرماید که حضرت موسی (ع) به خداوند فرمود که مبغوضترین بنده تو چه کسی است؟ خداوند فرمود کسی که شب مانند جیفه (تن بیروح) خواب و روزها بیکار باشد. «قَالَ مُوسَى (ع) يَا رَبِّ أَيُّ عِبَادِكَ أَبْغَضُ إِلَيْكَ قَالَ جِيفَةٌ بِاللَّيْلِ بَطَّالٌ بِالنَّهَار» امام کاظم (ع) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغَ» خداوند از فرد بیکار تنفر دارد. 8ـ دور شدن از خوشبختی: فرد زمانی به سعادت و خوشبختی در این دنیا و در آخرت میرسد که تلاش و کوشش کند و در زندگی خود برای حوایج دنیوی و اخروی خود زحمت بکشد. اما فرد بیکار هرگز به سعادت و خوشبختی نخواهد رسید. حضرت امیرالمؤمنین (ع): «هَيْهَاتَ مِنْ نَيْلِ السَّعَادَةِ السُّكُونُ إِلَى الْهُوَيْنَا وَ الْبَطَالَةِ» سستی و بیکاری کجا، رسیدن به سعادت و خوشبختی کجا!. امام باقر (ع): « مَنْ كَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَكْسَلُ» کسی که نسبت به مسائل دنیایی خود کسل و بیحال باشد، نسبت به مسائل اخرویی بیحالتر و کسلتر خواهد بود. 9ـ از دست دادن توان کار: کار و فعالیت نیاز به آمادگی دارد. کسی که مدام کار میکند، آمادگی کار در او وجود دارد. اما بیکاری آمادگی را از انسان سلب میکند، فردی که مدتی بیکار میماند، توان و تحمل کار را ندارد. امام علی (ع): «آفة العمل البطالة» آفت کار کردن بیکاری است. ظاهرا منظور امام این نیست که بیکاری آفت کار است. چون این یک امر روشن است و نیاز به گفتن ندارد، بلکه منظور امام این میتواند باشد که بیکاری آفت برای کار است از این جهت که توان کار را از انسان سلب میکند. .
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.