کلام /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

چرا خداوند دعاي فرعون را در مورد آمدن باران اجابت کرد و اين باعث اين مي شد که قوم او، وي را قادر بدانند و ادعاي خدايي او را قبول نمايند؟


در جواب به اين سوال بايد اين نکته را مورد توجه قرار داد که هر حديثي که در هر کتاب يا از هر راويي که نقل شد نمي توان به آن تمسک کرد در مورد سوال مذکور نيز به نظر مي رسد که اين حديث خبر واحد است و نمي توان صد در صد گفت که صحيح است ولي ما بنا را بر صحت گذاشته و قبل از جواب شبهه، روايت را نقل کرده وبعد به بررسي آن مي پردازيم. رود نيل در زمان فرعون خشک شد و آب آن بسيار کم شد، پس اهل مملکت او نزد وي آمدند و گفتند: اي پادشاه، رود نيل را جاري کن، فرعون گفت: من از شما راضي نيستم، آنها رفتند و دوباره از ناچاري به نزد او بازگشتند و گفتند: پادشاها، ما از کم آبي در حال مرگ و هلاکت هستيم و اگر تو رود نيل را جاري نکني معبودي غير از تو بر مي گزينيم، او به آنها گفت: بيرون رويد، بعد از رفتن آنها خودش به جايي رفت که هيچ کس او را نمي ديد و صداي او را نمي شنيد، آن وقت صورت خود را به خاک چسبانيد و با انگشت سبابه به آسمان اشاره کرد و گفت: خداوندا من بصورت يک بنده ذليل و خوار که به جانب مولاي خود آمده است، به نزد تو آمده ام و مي دانم که هيچ کس غير از تو نمي تواند رود نيل را جاري کند، پس آن را جاري کن. سپس رود نيل آنچنان جاري شد که هرگز قبلا جريان نداشت، پس به نزد مردم آمد و گفت: من رود نيل را جاري ساختم، پس همه براي او به سجده افتادند، پس جبرئيل به نزد او آمد و گفت: اي پادشاه، ماجراي بنده ام را برايت مي گويم، و تو در باره او قضاوت کن، فرعون گفت: ماجراي او چيست؟ جبرئيل گفت: من بنده اي دارم که او را مالک بر ساير بندگانم نموده ام و کليدهاي خزائنم را به او سپرده ام، امّا او دشمن من شده و دشمنان مرا دوست دارد و با دوستان من دشمني مي ورزد، فرعون گفت: چه بنده بديست اين بنده تو، اگر من چنين بنده اي داشتم او را در درياي قلزم غرق مي کردم، جبرئيل گفت: اي پادشاه براي اين قضاوت خود حکمي بنويس، پس کتاب و دواتي آوردند و فرعون نوشت: جزاي بنده اي که با مولاي خود مخالفت کند و با دشمنان او دوستي کرده و با دوستان او دشمني کند، اين است که در درياي عميق غرق شود، جبرئيل گفت: پادشاها آن را مهر کن، فرعون آن نوشته را مهر کرد و به دست او داد، وقتي که فرعون در دريا افتاد جبرئيل ـ عليه السلام ـ آن نوشته را نزد او آورد و گفت: بگير اين حکمي است که تو مستحقّ اجراي آن هستي و اين حکم را خودت بر عليه خودت رانده اي. قبل از بررسي شبهه مطرح شده بايد به اين نکته توجه کرد که: نبايد از مستجاب شدن دعاي فرعون تعجب کرد، زيرا خداوند استجابت دعا را مقيّد به ايمان و عدالت شخص داعي نکرده است، بلکه فرموده اجيب دعوة الدّاع اذا دعان يعني حاجت هر حاجتمند که مرا بخواند و از من بخواهد (در صورت مصلحت) برآورده مي کنم، و لفظ «داع» بدون قيد و شرط است و اينکه در اين ماجرا بايد اين نکته را مورد توجه قرار داد که در حقيقت استجابت دعاي فرعون رحمت خداوند بر مردم بوده و ممکن است شخص خود فرعون موضوعيتي نداشته باشد. اما مطلبي که در اين مورد هست اين است که : در اين ماجرا شبهه اي وجود دارد و آن اينکه جاري شدن آب نيل به دعاي فرعون لازمه اش فريب خوردن مردم در پذيرش الوهيّت او و پيروي از اوست و اين امر بر خداي حکيم جايز نيست از اين رو وجوهي را در پاسخ به اين شبهه بيان مي‌كنيم: ـ وجه اوّل: اموري که بطلان آنها بر هر عالم و عامّي روشن است و هر عقل سليمي از پذيرفتن آن ابا مي کند، در ايجاد آنها اغراء و فريبي براي مردم پيش نمي آورد، و ربوبيّت فرعون امر باطليست که هر عقل سليمي آن را باطل مي داند و وهم و فهم از پذيرش آن ابا دارد و هر کس هم که ظاهرا آن را بپذيرد، هرگز به آن يقين ندارد و به همين جهت هم مردم به فرعون گفتند: اگر نيل را براي ما جريان نياندازي ما معبودي غير از تو انتخاب مي کنيم. از همين جا معلوم مي شود سجده و خضوع آنها براي فرعون به طمع رسيدن به متاع دنيا و اعتبارات آن و نيز فرار از شرّ و عذابي بوده که از ناحيه او به آنها مي رسيده و آنها در واقع قائل به ربوبيت او نبوده اند و با نوعي تقيّه اين اقوال باطل را پذيرفته بودند، به اين ترتيب امر ربوبيّت فرعون امري ظاهر البطلان بوده و در اين صورت جريان يافتن رود نيل نمي تواند باعث فريب مردم در قائل شدن به ربوبيّت فرعون باشد. ـ وجه دوّم: اينکه خداي سبحان به عزّت خود سوگند ياد کرده که هرگز عمل هيچ عاملي را ضايع نکند و هر کس که اراده اش متاع و حرث اندک دنيوي باشد، خداوند بهره او را از دنيا به او بدهد و هر کس هم متاع ابدي آخرت را طالب باشد، خداوند بهره اخروي براي او در نظر بگيرد. و از همين جهت در روايت آمده است که دليل مهلت داده شدن به شيطان و تسلّط او بر بني آدم تا روز موعود به واسطه عبادت چند هزار ساله او در آسمان است. همان طور که مولاي ما امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ فرمودند: شيطان شش هزار سال در آسمان به عبادت خدا مشغول بود و تازه معلوم نيست که از سالهاي دنيوي بوده يا اخروي. امّا در باره فرعون در روايات آمده است که اينکه خداي سبحان چهار صد سال به او مهلت داد و او در آن سالها ادّعاي ربوبيّت مي کرد به جهت آن بود که او بسيار خوش اخلاق بود و به آساني مردم به دربار او راه مي يافتند و حاجب و دربان نداشت و هرگز بر سر سفره نمي نشست، مگر اينکه در کنار سفره او يتيمان و مساکين هم حضور داشته باشند از حضرت علي ـ عليه السلام ـ روايت شده: مهلت دادن خداوند به فرعون به جهت آسان گيري او در اجازه دادن به مردم و بخشش و اطعام او بود و خداوند هم در اين دنيا به او مهلت داد تا اعمالي را به انجام برساند. و اين جزاي دنيوي که خداوند به ابليس يا فرعون داده مستلزم جبر براي مردم نيست، بلکه آنها در طاعت حقّ مختار هستند. ـ وجه سوّم: حکمت الهي اين چنين جريان دارد که وقتي خداوند حجّت را بر بندگان تمام کرده و براهين را در ميانشان قائم نموده و عقل سالم به ايشان اعطا کرده و پيامبران خود را بسوي آنها فرستاده، هيچ عذري براي آنها باقي نمي ماند، بنابر اين اگر ايمان آورده و از پيامبران الهي پيروي و مطاوعت کنند خداوند در دنيا و آخرت به آنها جزا مي دهد، ولي اگر راه دشمني و عناد و تکذيب و لجاجت با آيات الهي و پيامبران حقّ را در پيش بگيرند، خداوند به آنها مهلت داده و ايشان را مبتلا به سنت استدراج مي کند و هر چه بر مخالفت و طغيان خود مي‌افزايند، خداوند نعمات بيشتر به آنها مي‌دهد، تا آنجا که مي پندارند خداوند به آنها عنايت داشته و به ايشان احسان نموده است، امّا در واقع اين مکر و استدراجي از ناحيه خداست که مي خواهد آنها غرق در کفر و الحاد شده و به خود و نعيم دنيا مغرور و سرگرم باشند و ناگهان از جايي که هيچ حسابش را نمي کنند، آنها را مؤاخذه و مجازات نمايد، همچنان که مي فرمايد: وَ أُمْلِي لَهُمْ إِنَّ کيْدِي مَتِينٌ و سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ. پس همه نعمات و اموري که خداوند اجراي آن را به عهده فرعون قرار داده بود از باب امهال و استدراج بوده است. در اين باب وجوه ديگري نيز مي توان ذکر کرد که در اين مختصر نمي گنجد. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image