فلسفه احکام /

تخمین زمان مطالعه: 7 دقیقه

امروزه با پيشرفت علم فناوري، چه نيازي به حجاب و پوشش براي خانم ها وجود دارد چون بشر خيلي رشد کرده و عقلش کامل شده است؟


قبل از پاسخ به این سؤال بايد گفت: منافاتي بين علم و پيشرفت و ترقي بشر و تکامل عقل او و مسأله حجاب وجود ندارد، بلکه اصلا ربطي به هم ندارند، يعني اين چنين نيست که حجاب با علم و پيشرفت بشر تعارض داشته باشد و قابل جمع نباشد، بايد ديد منشأ اين شبهه چيست؟ آيا با پيشرفت علمي و عقلاني بشر شهوت او و ميل جنسي او از بين مي رود که بگوييم ديگر نيازي به حجاب نيست (در پاسخ مفصل بدين موضوع مي پردازيم) : براي پاسخ به اين سؤال ابتدا يک مقدمه لازم است و آن اين که؛ بايد ديد آيا نيازها و حالات بشر متغير است يا ثابت، به اين معنا که آيا نيازها و حالات روحي و رواني انسان با تغيير زمان تغيير مي کند و يا خير ثابت هستند و به تبع آن ها قوانيني که براي بشروضع مي شود نيز متغير و يا ثابت باشد. شهيد مطهري در اين باره مي فرمايد: «مي دانيد که محور فعاليت بشر احتياج است؛ يعني خدا انسان را در اين دنيا با يک سلسله احتياجات واقعي آفريده است». بشر به خوراک، پوشاک، مسکن، کشاورزي، خياطي، حمل و نقل، مسافرت، علم آموختن، وسايل نقليه و... احتياج دارد؛ که هميشه در طول تاريخ ثابت بوده و هرگز تغيير نخواهند کرد. هم چنين بشر بايد به روح خودش نظام بدهد، دستور العمل اخلاقي بدهد و اين ها در همه زمان ها يک جور است، بشر بايد به جامعه خود نظم بدهد، بايد به رابطه خود با خداي خويش نظم بدهد. هم چنين است در مورد بعضي ارتباطاتي که بشر با مخلوقات ديگر زمين، درختان و حيوانات دارد، اين ها احتياجات ثابت و لايتغير است. ولي انسان براي تأمين همين احتياجات به يک سلسله ابزار و وسايل نياز دارد، وسايل در هر عصر و زماني فرق مي کنند، چون وسايل در ابتکار خود بشر است. لذا حاجت هاي اولّي بشر ثابت است و حاجت هاي ثانوي يعني حاجت هايي که انسان را به حاجت هاي اولي مي رساند (همان وسائل) متغير است». و در جاي ديگر مي فرمايد: «يکي از چيزهايي که هميشه ثابت است و (در طول زمان تغيير نمي کند) روح است». در نتيجه اين چنين نيست که تمام نيازها و حاجت ها و حالات انسان در طول زمان و با تغيير زمان، تغيير کنند. بلکه بايد گفت نياز و حاجت هاي اولّي انسان و آن حالاتي که مخصوص به روح است هميشه ثابت اند و هرگز تغيير نمي کنند. به طور مثال اين چنين نيست که روزي برسد که بشر از لحاظ علمي به درجه بالايي نائل آيد و عقلش کامل تر گردد، ديگر ظلم زشت نباشد، و يا «عدالت» نيکو نباشد، و يا انسان به خدا احتياجي نداشته باشد و بندگي او را رها کند، بلکه بايد گفت هر اندازه علم پيشرفت کند و عقل انسان کامل تر گردد، بايد حس بندگي و احتياج او نسبت به خالق بيشتر گردد. امّا در مورد سؤال یاد شده بايد گفت: ابتدا بايد ديد علّت دستور پوشش و حجاب در اسلام چه عاملي بوده است و آيا آن عامل از حالات ثابت بشر است و لايتغير و يا نه متغير است و با طول زمان مي تواند تغيير کند که با رشد علم و ترقي بشر ديگر نياز به آن نباشد. شهيد مطهري در اين باره نيز مي فرمايد: «امّا علت اين که در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان يافته است اين است که ميل به خودنمايي و خودآرايي مخصوص زنان است، از نظر تصاحب قلب ها و دل ها، مرد شکار است و زن شکارچي؛ هم چنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچي؛ ميل زن به خود آرايي از اين حس شکارچيگري او ناشي مي شود. در هيچ جاي دنيا سابقه ندارد که مردان لباس هاي بدن نما و آرايش هاي تحريک کننده به کار برند. اين زن است که به حکم طبيعت خاص خود مي خواهد دلبري کند و مرد را دلباخته و در دام خود اسير کند، لهذا انحراف تبرّج و برهنگي از انحراف هاي مخصوص زنان است و دستور پوشش را هم براي آنان مقرر ساخته است». اين مسئله اي است که حتي روانشناسان غربي نيز بدان معترفند. در نتيجه چون علت حجاب و پوشش وجود اين ميل در زن است، و اين ميل نيز در ذات زن مقرر شده و از حالات روحي، رواني است، ثابت بوده و هرگز تغيير نمي کند. زنان اوّليه اين حس و ميل را داشته اند، زنان کنوني نيز همين حس را دارند و با رشد عقل و علم و تکنولوژي هرگز از بين نمي رود و آزاد گذاشتن اين ميل و نبود حجاب و پوشش در ميان زنان جامعه آثار بسيار شوم و ناگواري به همراه دارد که جامعه را به فساد و تباهي مي کشد، باز شهيد بزرگوار در اين باره نيز مي فرمايند: «نبود حريم ميان زن و مرد و آزادي معاشرت هاي بي بند و بار هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد و تقاضاي سکس را به صورت يک عطش روحي و يک خواست اشباع نشدني در مي آورد، غريزه جنسي، غريزه اي نيرومند و عميق و «دريا صفت» است. هر چه بيشتر اطاعت شود. بيشتر سرکش مي گردد، همچون آتش که هر چه به آن بيشتر خوراک دهند، شعله ورتر مي گردد. روح بشر فوق العاده تحريک پذير است و اشتباه است که گمان کنيم، تحريک پذيري روح بشر محدود به حد خاصي است و پس از آن آرام مي گيرد. هيچ مردي از تصاحب زيبا رويان و هيچ زني از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلي از هوس سير نمي شود، چرا در دنياي غرب (با اين همه پيشرفت علمي و تکنولوژي) بيماري رواني زياد است، علتش آزادي اخلاقي و تحريکات فراوان سکسي است که در سينماها، تئاترها و محافل رسمي و غير رسمي و حتي در کوچه و خيابان هاي آن ها وجود دارد». اين شهوات و ميل جنسي در انسان، ميلي نيست که با گذشت زمان از بين رود و به سردي گرايد، بلکه انسان، ذاتا نسبت به جنس مخالف گرايش دارد و هرگز هم تغيير نمي کند، مرد نسبت به زنان زيبا تحريک مي شود و آرامش روحي، رواني او از بين مي رود و هر اندازه زن تحريک کننده تر باشد (بدون پوشش) اين حس در مرد بيشتر تحريک شده و جامعه را به فساد مي کشاند، هم چنان که آرامش را از خود زن نيز سلب مي کند و او نيز هر روز در فکر جذب مردان بيشتري است و شهوت راني بيشتر. لذا بهترين دستور، دستور اسلام است که زن خود را به راحتي در اختيار مرد قرار ندهد و راه سوء استفاده جنسي را بر او ببندد و بهترين راه براي اين امر پوشش و حجاب زن است. گوياي اين مدعا وجود ميلياردها سايت مبتذل در اينترنت و صدها شبکه ماهواره اي در سراسر دنيا است که همگي از طرف کشورهاي به اصطلاح متمدن و پيشرفته ايجاد شده و هرگز ميل جنسي آن ها رو به کاهش نرفته است، بلکه روز به روز افزايش يافته تا حدي که زن در اروپا به يک کالا تبديل شده و در کافه و کاباره هاي آن ها به عنوان يک عروس و آلت دست در آمده است اگر انسان با پيشرفت علم ترقي کرده و ارزش هاي انساني را مدّ نظر قرار داده است، پس وجود چنين شبکه ها و سايت ها و مجله هاي سکسي و... چگونه توجيه مي شود؟ .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image