باسلام! مدتهاست می خواهم براتون حرفامو بنویسم اما نمی شدتاامروز! مقدمتاعرض کنم من 24سال سن دارم و 5ساله که ازدواج کردم. 4برادردارم وفرزند اخرخوانواده ام. خوب حالا برمیگردم به قبل از تولدم تا وضعیت خوانواده ام رو شرح بدم: پدرپدرم و مادر مادرم در زمان کودکی ایندو فوت کرده اند پدرم از بچگی به تهران امد ... 6-5 پاراگراف (خصوصی) ... ببخشید که اینقدر طولانی شد. با تشکر و التماس دعا.

سلام/ الان تحلیل بی فایده است اما سرگذشت و درددل شما را خواندم اگر پدر شما از سر "لجبازی" ازدواج نمی کرد واگر شما (و مادرتان) از ازدواج با "بخیل، خسیس و مادی" پرهیز می کردید امروز درد دلی از این جنس برای نوشتن نداشتید. با توجه به شرحی که خواندم طلاق نگیرید و برای یادگیری مهارتهای لازم، مجدد به مشاوری بهتر مراجعه کنید. یک نه . برای موفقیت و سعادت (با این افراد ازدواج نکنید) .

موتور جستجوی پرسش و پاسخ دینی امین

مرجع:

ایجاد شده در 1401/04/03

لینک کوتاه