بخشش گناهان کبیره /

تخمین زمان مطالعه: 15 دقیقه

دروسائل الشیعه باب جهادالنفس از امام صادق (ع)روایت شده اگرکسی گناهی کند وبعداز آن ۳مرتبه بگویداستغفرالله الذی لااله الاهوالحی القیوم واتوب الیه آن گناه نوشته نمیشود،ودر جاهای دیگرهم آمده خواندن سوره قدردرنماز واجب وخواندن سوره اخلاص بعدازنمازواجب و مصافحه بامؤمن موجب آمرزش گناهان میشود آیا این آمرزشها شامل گناهان کبیره هم میشود؟ یعنی اگر گناهی کنیم و ۳ بار استغفار نکنیم با این اعمال گناه پاک میشود ؟


اسباب بخشش گناهان در دنیا سه چیز است: 1 - توبه. «إِلَّا الَّذِینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا فَأُولئِکَ أَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِیمُ» «بقره/160» مگر آنها که توبه و بازگشت کردند، و (اعمال بد خود را، با اعمال نیک،) اصلاح نمودند، (و آنچه را کتمان کرده بودند آشکار ساختند) من توبه آنها را مى پذیرم که من توّاب و رحیم 2- ترک گناهان کبیره. «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» «نساء/31» اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم 3- حسنات و کارهاى نیک. «...إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ...» «هود/ 114 » حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین مى برند... دوست محترم ! احادیثی که آورده اید صحیح است و سؤال شما را در دو بخش پاسخ می دهیم : 1- توبه چیست وشرایط آن کدام است   2- موجبات واسباب بخشش گناهان چیست؟   الف ) توبه واقعی، روش آن وشرایط پذیرش توبه: هر گناهی قابل توبه است و خداوند خود فرموده است : «ان الله یغفر الذنوب جمیعا» خداوند همه گناهان را می آمرزد. در برخى موارد مانند غیبت و تهمت طلب رضایت از غیبت شونده نیز در صورت امکان لازم است، ولى در مورد گناهانى همچون زنا، پشیمانى واقعی، تصمیم بر عدم تکرار و طلب مغفرت از خداوند براى توبه کافى است. در آیه 70 سوره فرقان بیان شده است: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً؛» مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آوردند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات تبدیل مى کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است». خداوند، پیش از این آیه، درباره ویژگى هاى بندگان خاص خویش سخن مى گوید: «بندگان (ویژه خداوند) رحمان کسانى هستند که با خداوند معبودى دیگر را نمى خوانند و انسانى که خداوند، خونش را حرام شمرده، جز به حق نمى کشند و زنا نمى کنند و هر کس چنین کند، مجازاتى سخت خواهد دید. عذاب او در قیامت مضاعف مى گردد و همیشه با خوارى در آن خواهند ماند؛ مگر کسانى که توبه کنند» و...1 علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى فرماید«اِلاّ من تاب..» هر کس گناهى مرتکب گردیده، اگر سه کار انجام دهد، افزون بر آن که از عذاب سخت و جاودان روز قیامت نجات مى یابد، گناهانش به حسنات تبدیل مى گردد: 1. توبه یا بازگشت از گناه؛کم ترین مراتب توبه پشیمانى است. اگر توبه حقیقى تحقق نیابد، انسان از گناه جدا نمى گردد و همواره آن را انجام مى دهد. 2. عمل صالح؛با عمل صالح توبه در وجود انسان مستقر مى شود و به توبه حقیقى یا توبه نصوح مى انجامد. 3. کسب ایمان ؛ مشرک باید در کنار توبه از گناهان گذشته خود، ایمان آورد تا گناهانش به نیکى ها تبدیل شود؛ ولى براى مؤمن گنهکار توبه و عمل صالح به تنهایى کافى است و گناهانش را به حسنات تبدیل مى کند. از این رو، در آیه بعد مى فرماید: «وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتاباً»کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مى کند؛ علامه طباطبایى مى فرماید: سیاق این آیه، با عظمت بخشیدن به توبه، استبعاد تبدیل سیئات به حسنات را از میان بر مى دارد. این توبه رجوع خاص به طرف پروردگار است وعمل صالح استقرار بخش آن به شمار مى آید. از این رو، علامه مى فرماید: این توبه با عمل صالح به توبه نصوح تبدیل مى گردد. امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریف «تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً» می فرمایند: با توبه نصوح به خدا باز گردید علامه طباطبایى مى فرماید: اگر شائبه شقاوت و سوء سریره در انسان نباشد، کار زشت انجام نمى دهد؛ زیرا ذات با سعادت و پاکیزه، زشتى را بر نمى تابد. پس کار زشت ؛یا برخاسته از ذات شقى و خبیث است، یا ذاتى که در آن رگه هایى از شقاوت و خباثت باشد؛ و لازمه چنین چیزى آن است که هر گاه ذات با توبه و ایمان و عمل صالح پاک گردد، به ذاتى سعید که در آن شائبه اى از گناه و شقاوت نیست، تبدیل مى شود. اگر ذات دگرگون شد، آثار آن هم دگرگون مى گردد و اعمال و آثار انسانى متناسب با ذاتى مى شود که با مغفرت و رحمت الاهى شکسته شده است. مجموعه آنچه گفته شد، نشان مى دهد این توبه،«توبه نصوح» حالتى خاص است که قابل شکستن نیست و در قاموس آن بازگشت به گناه وجود ندارد. از چنین توبه اى عمل صالح هم بى هیچ تکلفى برون مى تراود. عالمان اخلاقی با استفاده از منابع اسلامی فرموده اند: شخص توبه کننده ،حتی اگر پس از توبه نصوح ،به دلایلی دوباره به گناه آلوده گردد،و توبه نماید ، پذیرش و آمرزش الاهی را در پی خواهد داشت و این فرایند تا هنگام مرگ ادامه خواهد داشت . گاهى انسان با زبان مى گوید توبه کردم ولى به لباسشویى مى ماند که با زبان بگوید لباس را شستم و وارد عمل نشود، همانطور که این کلام لباس را تمیز نمى کند و نمى تواند صفت موجود در آن را عوض کند، مگر ضد آن صفت را در آن ایجاد نماید، آن کلام هم باعث سفیدى قلب نمى شود. امام باقر علیه السلام به محمد بن مسلم چنین مى فرماید: وقتى که مؤمن توبه مى کند، گناهان قبل از توبه اش بخشیده مى شود، پس او باید براى بعد از توبه عمل کند. ولى آگاه باشید بخدا قسم این مزیت فقط براى اهل ایمان است . راوى مى گوید: عرض کردم اگر بعد از توبه و استغفار گناه کرد و آنگاه دوباره توبه نمود چه؟ فرمود: آیا گمان مى کنى اگر بنده مؤمن از گناه خود پشیمان شود و استغفار و توبه کند خدا توبه اش را نمى پذیرد؟ عرض کردم: او چندین بار این کار را کرده، گناه مى کند سپس توبه و استغفار مى نماید . فرمود: هر گاه بنده با توبه و استغفار برگردد خدا با مغفرت و بخشش بر مى گردد، خدا بخشنده و مهربان است، توبه را مى پذیرد، و سیئات را مى بخشد . شرایط پذیرش توبه: 1. گناه را از روی جهالت و نادانی و طغیان غرایز و تسلط هوس های سرکش و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان انجام داده باشد نه از روی انکار حکم خداوند و عناد و دشمنی، چون چنین گناهی حکایت از کفر انسان می کند و توبه از آن قبول نیست مگر این که از این حالت بازگردد و دست از عناد و انکار بشوید. 2. هنوز چندان زمانی از گناه نگذشته توبه کند و زود پشیمان شود و به سوی خدا بازگردد، زیرا توبه کامل آن است که آثار و رسوبات گناه به کلی از روح و جان انسان شسته شود و کمترین اثری از آن در دل باقی نماند و این در صورتی است که در فاصله نزدیکی قبل از ریشه دواندن گناه در دل، انسان پشیمان گردد، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایای قلب و جان انسان باقی می ماند، پس توبه کامل آن است که زود انجام پذیرد. امیر مؤمنان(ع) در حکمت 417 از نهج البلاغه (ترجمه محمد دشتی) در جواب کسی که در حضور امام(ع) بدون توجه لازم گفت: «استغفرالله» فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا می دانی معنای استغفار چیست؟ استغفار درجه والامقامان است و دارای شش معنا می باشد. 1. پشیمانی از گذشته. 2. تصمیم به عدم بازگشت به گناه. 3. پرداخت حقوق مردم، چنانچه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد. 4. تمام واجب های ضایع شده را به جا آوری. 5. گوشتی را که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی، چنان که پوست به استخوان چسبیده، گوشت تازه بروید. 6. رنج طاعت را به تن بچشانی چنان که شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی: «استغفرالله» (حکمت 417 نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی).   ب ) اکنون این پرسش را پاسخ می دهیم که: ، آیا گناهان به طور کامل بخشیده می شود؟ - بله همه گناهان اقتضاء بخشش را دارند، مگر این که اعمال شخص به گونه ای مانع از این اقتضاء گردد. - بنا بر آیات قرآن، سه امر است که موجب بخشیده نشدن گناهان ودر واقع ،مانع از اقتضاء بخشش گناهان است : 1- ظلم وفسق 2- لجاجت ،اصرار بر گناه و تکبر 3- شرک بنابر این پاسخ اجمالی به مطلب شما این است که : اگراسباب بخشش گناه ،(مثلا توبه،) با شرایطش انجام شود و موانع بخشش گناه، وجود نداشته باشد ،گناهان انشاالله بخشیده می شود . اما تفصیل بیشتر : الف) ظلم وفسق مانع بخشش گناهان می شود،به آیات زیرتوجه کنید: - در آیات 58 تا 59 سوره بقرة ؛ اولا تصریح به بخشش مطلق گناهان شده است وثانیا به علت بخشیده نشدن آن نیز اشاره شده است ؛نگاه کنید : «و (به خاطر بیاورید) زمانى را که گفتیم در این قریه (بیت المقدس) وارد شوید...و بگوئید: خداوندا گناهان ما را بریز تا ما شما را بیامرزیم، و به نیکوکاران پاداش بیشترى نیز خواهیم داد.- اما افراد ستمگر این سخن را تغییر دادند (و به جاى آن جمله استهزاء آمیزى مى گفتند) و لذا ما بر ستمگران در برابر این نافرمانى عذابى از آسمان فرستادیم.» - دقت در جمله: (...وَ قُولُوا حِطَّةٌ ...) و... بگوئید خداوندا گناهان ما را بریز ...(باید توجه داشت که حطه از نظر لغت به معنى ریزش و پائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که: خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم.) خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد،( و شاید به همین مناسبت یکى از درهاى بیت المقدس را باب الحطه نامگذارى کرده اند ). - ولى چنان که مى دانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عده اى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى بطور استهزاء گفتند لذا قرآن مى گوید:« اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند (فَبَدَّلَ الَّذِینَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَیْرَ الَّذِی قِیلَ لَهُمْ). ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم » - این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق بجاى فانزلنا علیهم مى گوید فَأَنْزَلْنا عَلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند. - علاوه بر این ، در پایان آیه ، جمله « بِما کانُوا یَفْسُقُونَ »را ذکر مى کند تا آن هم تاکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان ،علت مجازاتشان گردید. (این نکته نیز قابل ذکر است که اگر ظلم مانع بخشش است ، ظلم ، اطلاق دارد وانواع آن را می گیرد که از انواع آن حق الناس است.) ب) علت بخشیده نشدن گناهان (به طور مطلق)؛ لجاجت ،اصرار بر گناه و تکبر، می باشد ، نگاه کنید: - از تعبیرات جمله مزبوردر آیات بالا، به دست می آید که آنها بر اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه مى دادند، و معلوم مى شود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت، در جامعه متمرکز گردد، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است. و شدت تاثیر« اصرار بر گناه» برآینده انسان را نیز می توان از احادیث زیر به دست آورد: -امام باقر علیه السلام راجع به قول خداى عز و جل که فرموده: «- وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا... : و بر آنچه کرده اند اصرار نورزند، ... 135 سوره 3»ایشان فرمود: اصرار بر گناه اینست که: کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه نباشد، ( کسى که بفکر توبه نیست، ظاهرا قصد تکرار گناه دارد.)( کافی ج 2 288 باب الإصرار على الذنب ..... ص : 288) - از علی (علیه السلام) در غرر چنین نقل شده : «الاصرار یوجب النّار».اصرار موجب آتش است، یعنى هرگاه کسى گناهى کرده باشد و اصرار بر آن داشته باشد یعنى از آن پشیمان نباشد و باز عزم کردن آن گناه یا گناه دیگر داشته باشد این معنى، موجب دخول جهنّم گردد، پس اگر از کسى گناهى صادر شود خواه صغیره و خواه کبیره باید که دیگر عزم آن نداشته باشد؛و اگردوباره عزم آن گناه را داشته باشد گناه او کبیره شود.( شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم ج 1 118 434 ..... ص : 118) - قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص« مِنْ عَلَامَاتِ الشَّقَاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ .....و الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْب » از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکنند که فرمود: از نشانه هاى شقاوت و تیره روزى؛ خشکى چشم و .....و گناه دنبال گناه کردن است. چنانکه می بینید گناه یر گناه کردن که همان «اصرار بر گناه است» ،از علائم شخص شقی (ویخشیده نشده) است.  ج ) علت بخشیده نشدن گناه؛ «شرک» است که در عبارات زیر بیان می کنیم : - آیه «... إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ... »( نساء: آیه 48 ) صریحا اعلام مى کند که همه گناهان ممکن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى شرک به هیچ وجه بخشوده نمى شود، مگر اینکه از آن دست بردارند و توبه کنند و موحد شوند، و به عبارت دیگر هیچ گناهى به تنهایى ایمان را از بین نمى برد، همانطور که هیچ عمل صالحى با شرک، انسان را نجات نمى بخشد - ارتباط این آیه با آیات سابق از این نظر است که یهود و نصارى هر یک به نوعى مشرک بودند، و قرآن بوسیله این آیه به آنها اعلام خطر مى کند که این عقیده را ترک گویند که گناهى است غیر قابل بخشش، سپس در پایان آیه دلیل این موضوع را بیان کرده مى فرماید: کسى که براى خدا شریکى قائل شود گناه بزرگى مرتکب شده است (وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِیماً) این آیه از آیاتى است که افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم مى سازد، زیرا در این آیه خداوند امکان بخشش گناهان را غیر از شرک بیان کرده است - به تعبیرى که در آیه ذکر شده:« نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ » دقت کنید؛ زیرا قرآن میگوید: گناهان کوچک شما را مى پوشانیم یعنى پرهیز از گناهان بزرگ خصوصا با فراهم بودن زمینه هاى آنها، یک نوع حالت تقواى روحانى در انسان ایجاد مى کند که مى تواند آثار گناهان کوچک را از وجود او بشوید و در حقیقت آیه فوق همانند آیه إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ: (هود- 114): حسنات، سیئات را از بین مى برند مى باشد، و در واقع اشاره به یکى از آثار واقعى اعمال نیک است و این درست به این مى ماند که مى گوئیم اگر انسان از مواد سمى خطرناک پرهیز کند و مزاج سالمى داشته باشد مى تواند آثار نامطلوب بعضى از غذاهاى نامناسب را بواسطه سلامت مزاج از بین ببرد.و یا به تعبیر دیگر: بخشش گناهان صغیره یک نوع پاداش معنوى براى تارکان گناهان کبیره است، و این خود اثر تشویق کننده اى براى ترک کبائر دارد. موفق باشید جمع بندی : «اِنَّما التَّوْبْه عَلی اللهِ لِلَّذِینَ یعْمَلُونَ السُّوءَ بِجِهالةٍ ثُمَّ یتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَاؤُلئِک یتوب الله عَلَیهِمْ وَ کانَ الله عَلِیماً حَکیماً؛(1) پذیرش توبه بر خدا است، نسبت به کسانی که از روی جهالت، کار زشت انجام می دهند، آن گاه زود توبه می کنند. خدا توبه اینان را می پذیرد و خدا دانا و حکیم است».در آیة بالا قید« بجهاله »به کار رفته، جهل و جهالت دو معنی دارد: ندانستن، و عدم علم کامل. بیش تر اوقات کلمه جاهل و جهالت در مورد دوم به کار می رود که انسان آگاه و دانا است، ولی آگاهی او نسبت به زشتی کار تأثیری در او نمی گذارد، بلکه بسان افراد ناآگاه، کارهای بد را انجام می دهد. امام صادق(ع) در مورد آیات مربوط به جهالت فرمود: «گناهی است که بنده خدا آن را انجام می دهد .اگر چه از حکم آن آگاه می باشد، ولی آن گاه که تصمیم می گیرد عمل خلافی را انجام دهد، در واقع جاهل است». حضرت به جریان یوسف (ع) و برادرانش اشاره می کند که قرآن از یوسف یاد می کند که به برادرانش گفت: «هَلْ عَلِمْتُمْ مافَعَلْتُمْ بِیوسُفَ وَ أَخِیه إذ أَنْتُمْ جاهِلُونَ؛(2) آیا به خاطر دارید ستمی را که بر یوسف و برادر او روا داشتید، در حالی که همگی جاهل بودید». برادران یوسف همگی زشتی ظلم را درک می کردند، ولی به دلیل خود خواهی یا حسادت یا هوی و هوس چنان برخورد کردند که گویی نسبت به زشتی کار خود به کلی ناآگاه بودند».(3) بنابراین کار زشتی که از روی هوی و هوس انجام گیرد، پس از ندامت و تحقق توبه، قابل بخشش است، ولی عملی که از روی عناد و لجاجت و تکبر از انسان سر زند، مشمول رحمت بیکران الهی نمی گردد. زیرا پشیمانی از شخص لجوج حاصل نمی گردد. البته گاهی اتفاق افتاده که یک نفر لجوج از عناد خود دست برمی دارد و در مقابل حق، سر فرود می آورد، در این گونه مواقع معلوم می شود که عناد او از روی جهالت بوده است.(4) بنابراین گناهانی که به اراده خودمان انجام می شود و حتی از بدی آن خبر داریم اگر از روی عناد و لجاجت نباشد و به خاطر هوای نفس باشد با توبه بخشیده می شود. پی‌نوشت‌ها: 1. نساء (4) آیه 17. 2. یوسف (12) آیه 89. 3. بحارالأنوار، ج 6، ص 32. 4. ترجمه المیزان، ج 4، ص 390. .

پرسمان دانشگاهیان

مرجع:

ایجاد شده در 1401/03/25



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر



آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image