ادیان و مذاهب /

تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

چرا با اينکه اسلام کاملترين دين است به دو شاخه سني و شيعه تقسيم شده است؟ آيا اين اتفاق کامل بودن دين اسلام را زير سوال نميبرد؟چرا خداوند از تفرقه و پراکندگي آخرين و کاملترين دين جلوگيري نفرمود؟


در اينكه دين مبين اسلام كاملترين دين و نعمت بزرگ از طرف خداوند براي بشر است، شكي نيست ولذا خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين شما پذيرفتم». البته اثبات کامل بودن دین مبین اسلام متوقف بر این آیه شریفه نیست بلکه از مقایسه آموزههای آن با آموزه های سایر ادیان نیز قابل اثبات می باشد. دکتر بوکای فرانسوی مسیحی در کتاب«مقایسه یهودیت، مسیحیت، اسلام و علم» به صورت بسیار منصفانه این مقایسه را انجام داده است و کامل بودن و سلامت دین اسلام را نسبت به این دو دین آسمانی نتیجه گرفته است. مسئله‌اي كه در اينجا قابل توجه است اينست كه دين اسلام چيزي است و مسلمانان و كساني كه پيرو اين دين هستند چيزی ديگر است. اسلام در حفاظت خودش هيچ نيازي به بشر ندارد چون اولاًَ خداوند خودش حافظ دين خودش مي‌باشد و در قرآن كريم مي‌فرمايد: «ما قرآن را نازل كرديم و ما به طور قطع نگهدار آنيم» و ثانياً دين اسلام داراي عظمت و اتقان محكم مي‌باشد كه جميع دستورات و گزاره‌هاي مندرج در اين دين مطابق با مقتضيات فطرت انساني و قالب‌هاي محكم عقلي اعم از عقل نظري و عملي بوده و براي تكامل جامعه‌ بشري در جهات مختلف معنوي و مادي مثل اداره نظام اجتماعي و معيشتي و اقتصادي بدون هيچ عيب و نقصي نازل گرديده است. و لذا چنين ديني غير قابل تغيير و تبديل مي‌باشد؛ چون حقيقت انسان كه موضوع از براي اين دين است با وجود همه تحولات و تغييرات جسمي و رواني ثابت و لايتغيّر است، حقيقت، خلقت و فطرت انسان به هيچ عنوان قابل تغيير و تبديل نيست بلي به حسب عمر و سن و امثال اينها انسان قابل تحول است ولي اين تحول خودش يك امر ثابت و يكنواخت مي‌باشد. خداوند متعال در اين رابطه مي‌فرمايد: «پس روي خود را متوجه دين خالص پروردگار كن، اين فطرتي است كه خداوند انسان را بر آن آفريده، دگرگوني در آفرينش الهي نيست اينست آيين استوار ولي اكثر مردم نمي‌دانند». بلي ممكن است بعضي از منافقين و معاندين و يا دوستان نادان اموري را كه هيچ ربطي به دين ندارد به عنوان دين براي مردم عرضه بدارند چنانچه خداوند مي‌فرمايد: « پس واي بركساني كه نوشته‌اي با دست خود مي‌نويسد سپس مي‌گويد اين از طرف خدا است». از مطالبی که بیان شد این نتیجه به دست می آید که دین اسلام به شاخه های متعدد تقسیم نشده است بلکه همانگونه که از طرف خداوند نازل شده در قرآن و روایات پیامبر(ص) و اهل بیت آن حضرت سالم و ثابت پا برجا تا روز قیامت ادامه دارد اما اين خود بشر و برخی از مسلمان‌ها هستند كه به راههای مختلف رفته و از اسلام فاصله گرفته اند و اختلافات بين آنها و ايجاد فرقه‌هاي مختلف ومتضاد هيچ ضرري به دين نزده و از عظمت آن نمي‌كاهد بلكه خود آنها هستند كه از اين اختلافات و تفرقه متضرر مي‌شوند و عزّت و شرافت‌شان پايمال شده و از نعمت‌هاي معنوي و مادّي كه مايه سربلندي و سعادت دنيوي و اخروي مي‌باشد محروم مي‌گردند. امروز همين اختلافات اعتقادي، فقهي و سياسي يا قومي و جغرافيايي و امثال اينهاست كه عزّت و عظمت و شرافت مسلمين را زير سؤال برده و استكبار جهاني به سركردگي آمريكا و اسرائيل با بي‌شرمي تمام بر مقدرات آنها مسلّط گشته و مسائل و امور مسلمين را به دلخواه خودشان حلّ و فصل مي‌كنند. و عزّتي را كه خداوند براي مؤمنين اختصاص داده و مي‌فرمايد:‌ «عزّت مخصوص خداوند و رسول او و مؤمنين است». با این اختلافات و تفرقه مذهبی از دست داده اند. اینکه خداوند با نیروی خارق العاده و اراده تکوینی بخواهد از تفرقه و اختلاف مردم جلوگیری کند لازمه آن اولا جبر و نفی اختیار از مردم است در حالیکه خداوند مردم را مختار قرار داده و فرموده است:إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً؛ «ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد (و پذيرا گردد) يا ناسپاس‏» یعنی خداوند راه هدایت را در قالب دین اسلام به انسانها نشان داده و به آنها عرضه نموده است حالا این انسان است که با اختیار خود آن را بپذیرد و خود را به ساحل نجات و رستگاری ابدی برساند و یا اینکه با همین اختیار خود آن را نپذیرد و باگرفتار شدن به هواهای نفسانی و حیوانی راهای مختلف و تفرقه انگیز را برگزیند و در شقاوت ابدی سقوط نماید. ثانیا اگر خداوند با اراده تکوینی خود از اختلاف مردم در باره دین جلوگیری کند وجود دین و شریعت بی معنا می گردد و موضوع تکالیف شرعی منتفی میشود. به عبارت دیگر بدون اینکه شریعت و دینی در کار باشد و پیامبری برای هدایت بشر بفرستد و آنان را مکلف به اعتقادات و احکام عملی کند، خداوند می توانست مردم را با اراده تکوینی خود هدایت کند که این کار مخالف با حکمت بالغه خداوند می باشد و عقل انسانی هم آن را نمی پذیرد بلکه مردم باید در بوته امتحان قرار گرفته و بد و خوب آنان از هم جدا شوند تا هرکدام به نتیجه اعمال خود شان دست یابند. اما از نظر تشریعی و دستوری مسلمانان را از تفرقه و اختلاف بر حذر داشته است. در قرآن کریم آیات متعددی به این مطلب اختصاص پیدا کرده است. از جمله آیات وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ؛ و همگى به ريسمان خدا [قرآن و اسلام، و هر گونه وسيله وحدت‏]، چنگ زنيد، و پراكنده نشويد! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد، و او ميان دلهاى شما، الفت ايجاد كرد، و به بركتِ نعمتِ او، برادر شديد! و شما بر لبِ حفره‏اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد اين چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‏سازد شايد پذيراى هدايت شويد.» و وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ؛ «و مانند كسانى نباشيد كه پراكنده شدند و اختلاف كردند (آن هم) پس از آنكه نشانه‏هاى روشن (پروردگار) به آنان رسيد! و آنها عذاب عظيمى دارند.» پیامبر اسلام نیز برای اینکه مسلمانان بعد از رحلت آن حضرت در پیروی از دین اسلام اختلاف نکنند و فرقه های متعددی را به نام اسلام به وجود نیاورند تلاش های زیادی انجام داد و به مناسبتهای مختلف در مجالس متعدد بر این مطلب تاکید ورزید که مبادا بعد از او به راهای منحرف و گمراه کننده سوق داده شوند و برای جلوگیری از این انحراف دایم به مسلمانان و اصحاب خود می فرمود که برای حفظ اتحاد به قرآن و اهل بیت آن حضرت متمسک باشند و از کسی دیگری پیروی نکنند. حدیث ثقلین، حدیث سفینه، حدیث غدیر و احادیث متعدد دیگر که در کتابهای شیعه و سنی نقل شده اند گواه بر این مطلب می باشند. به هر حال آنچه مسلم است اين است كه در زمان حيات پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ هيچ اختلافي در قالب‌هاي فرقه و گروه‌هاي كلامي، فقهي و سياسي به طور علني در بين مسلمين وجود نداشته است، اما اين دليل بر اين نمي‌شود كه همه مسلمين به نحو موجبه كليه در باطن‌شان نيز داراي وحدت كلمه بوده‌اند. بلکه برخی از اصحاب مانند حتی در زمان حضور پیامبر(ص) در موارد متعددي مخالفت و اعتراض خود را در برابر آن حضرت ـ صلي الله عليه و آله ـ ابراز داشته است. به عنوان مثال عمر نسبت به صلح حديبيه كه بين پيامبر و مسلمين از يك طرف و بين كفار و مشركين از طرف ديگر منعقد گرديد اعتراض خود را ابراز داشته است و نيز در مسئله حج تمتع با پيامبر اسلام جدال و منازعه مي‌كند. و راه مخالفت را در پيش گرفت. و آخرين مشاجره و نزاع این شخص با پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ در روز وفات آن حضرت بود كه دوات و قلم خواست تا چيزي بنويسد كه امتش بعد از رحلت او گمراه نشود ولي عمر به صراحت مخالفت مي‌كند و مي‌گويد: «تب و درد بر پيامبر غلبه كرده است ما نيازي به نامة او نداريم همين كتاب خدا براي ما كافي است». عمر با این سخن خود فقط قرآن را برای حفظ وحدت و نجات از گمراهی کافی دانسته و احادیث پیامبر و اهل بیت آن حضرت را که پیامبر بر آنها در کنار قرآن تاکید داشت بی اثر تلقی نموده و لذا در برابر رسول خدا که در شرف رحلت بود و دیگر کاری از آن حضرت ساخته نبود قذ علم نموده و می گوید پیامبر العیاذ بالله هذیان می گوید و کتاب خدا برای ما کافی است و نیازی نیست که پیامبر چیزی بنویسد که ما را از گمراهی نجات دهد. عبدالوهاب عبداللطيف در مقدمه صواعق المحرقه از شرح مواقف كلامي را چنين نقل مي‌كند: «اين نزاع بين پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و عمر و عده‌اي ديگري كه آنجا بوده‌اند نزاعي بود كه مربوط مي‌شود به مسئله امامت و منصب خلافت» پس ريشه‌هاي اختلاف و تفرقه‌ در زمان حيات پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ وجود داشته منتهي بعضي‌ها مثل عمر در بعضي از موارد آنرا بروز داده است ولي چه بسا افرادي بوده‌اند كه نظرات مخالف خود را در باطن نگه داشته و منتظر رحلت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ بوده‌اند. و همین کار او و یاراناش بذر اختلاف را در میان امت اسلامی پاشید و این انحراف اولیه از اسلام به مرور زمان باعث اختلافات اعتقادی دیگر در میان مسلمانان شده و امروز نتیجه تلخ آن را تمام مسلمانان با جان و دل احساس می کنند. .

مرجع:

ایجاد شده در 1400/10/19



0 دیدگاه
برای این پست دیدگاهی وجود ندارد

ارسال نظر

آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود

09111169156

info@parsaqa.com

حامیان

Image Image Image

همكاران ما

Image Image