تخمین زمان مطالعه: 2 دقیقه
اهل حدیث، از نخستین جریانهای فکریِ اهل سنت، در صدر اسلام است که در تحصیل حدیث و نقل روایات عنایت ویژه داشته و در به دست آوردن احکام شرعی، بر ظاهر قرآن و سنت رسول خدا(ص) تکیه میکند و هر آنچه در آن دو آمده را گرفته و در مورد آنچه در این دو منبع نیامده، سکوت را ترجیح میدهد. و نیز از عقل و قیاس استفاده نمیکند.[1] از بزرگان این فرقه میتوان از مالک بن انس، محمد بن ادریس شافعی، احمد بن حنبل و سفیان ثوری یاد کرد.[2]پیروان این مکتب معتقدند که علاوه بر فقه، تنها مصدر و منبعِ عقاید دینی نیز کتاب و سنّت میباشند و به شدت منکر حجیّت ادراک عقل در این زمینه هستند؛ به گونهای که نه تنها از بحثهای عقلیِ مستقل درباره دین پرهیز میکردند، بلکه از لوازم عقلیِ مضمونِ روایات نیز بحثی نمیکردند؛ به عبارت دیگر؛ آنان ورود در علم کلام را جایز ندانسته، در این زمینه به ظواهر نصوص و احادیث بسنده میکردند.[3]احمد بن حنبل -پیشوای حنابله-، ضمن بیان اینکه سنت، مفسر قرآن است، در معرفی نابایستگیهای تعامل با سنت اینگونه بیان داشته است که سنّت، توسط عقل قابل درک نیست و وظیفه در این زمینه فقط پیروی و سرسپردگی به مفاهیم کتاب و سنّت میباشد.[4]از مالک بن أنس نیز نقل شده است: وقتی که مردى درباره معنای «إستواء»[5] از او پرسید، در جواب آن مرد گفت: استواء معنایش معلوم، و کیفیّت آن نامعلوم و ایمان به آن واجب و پرسش از آن بدعت است. آنگاه دستور به اخراج سائل از مجلس داد.[6]ابو الحسن اشعری، که خود در خانوادهای با تفکر اهل حدیث رشد نمود[7] ضمن پذیرش معارف این مکتب در اصلاح آن کوشش فراوان نمود.[8] او در گزارش خود از دیدگاههای اهل حدیث میگوید: آنان در مقابل روایات صحیحه تسلیم هستند و در مورد مضمون آن سؤال نمیپرسند؛ زیرا این کار را بدعت میدانند.[9] .
اسلام کوئست
تماس با ما
آدرس : آزمايشگاه داده کاوي و پردازش تصوير، دانشکده مهندسي کامپيوتر، دانشگاه صنعتي شاهرود
09111169156
info@parsaqa.com
حامیان
همكاران ما
کلیه حقوق این سامانه متعلق به عموم محققین عالم تشیع است.